فرض سومی برای پاکستان و نگرانی برای ایران

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۰۵:۱۱ کد : ۱۱۲۸۵ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمد بقایی ماکان
گفتارى از دکتر محمد بقایی ماکان، نویسنده و محقق اندیشه و تاریخ برای دیپلماسی ایرانی
فرض سومی برای پاکستان و نگرانی برای ایران
اغلب مردم پاکستان آقای زرداری را منتخب خود نمی دانند بلکه منتخب مجلسی می دانند که تحت تاثیر عطوفت زدگی ناشی از مرگ خانم بوتو به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. و جالب است که بعضی از مردم به طنز می گویند که حتی خانم فهمیده میرزا رئیس پارلمان پاکستان هم به خاطر شباهت زیادی که به بی نظیر بوتو داشت، به این سمت انتخاب شد.
 
فارغ از اینکه شکل گیری چنین نگاهی را ناشی از مشکل کشورهای جهان سوم در پایین بودن سطح سواد و فرهنگ بدانیم، باید اذعان کنیم که در پاکستان، رسانه های دولتی اعم از رادیو، تلویزیون و مطبوعات که از دولت جانبداری می کنند مورد توجه مردم نیستند و آنها بیشتر به رسانه های خصوصی توجه دارند. اغلب مردم به تلویزیون ها و رادیوها و مطبوعات خصوصی گرایش دارند و به این علت شمارگان رسانه های دولتی در مقایسه با آنها بسیار پایین تر است. علت آن این است که این رسانه ها از سیاست های دولت و رئیس جمهور حمایت می کنند.
در خیابان های اسلام آباد تابلوهایی را از سه چهره به صورت تثلیث (یعنی خانم بوتو، زرداری و پسرش) می بینید که در همه جا نصب شده و مفهومی رقت انگیز را به بیننده منتقل می کند و در پی آن است که ترحم و ترغیب مردم را نسبت به مدیریت کنونی کشور برانگیزد.
 
رسانه های دولتی نیز یکسره دیدگاه های دولتی را تبلیغ می کنند و همچنان از محبوبیت مرحوم بوتو به نفع دولت بهره برداری می کنند. اما به نظر نمی رسد که مشکلات موجود در پاکستان به ویژه در نواحی وزیرستان، پیشاور و بلوچستان با حرف و تصویر و شگردهایی از این قبیل از بین برود. به بیان دیگر می توان گفت که پاکستان بعد از 62 سال که از پیدایی اش بر نقشه جهان می گذرد، در حال حاضر روزهای سخت و بغرنجی را در میان تلاطم های اجتماعی و سیاسی می گذراند.
 
از سویی غم نان و آب در این کشور بسیار محسوس است. نشانه های فقر در تمام زوایای آن و بر صورت مردمانش هویداست. کمبود برق به مسئله ای عمده تبدیل شده و برق در طول روز بارها قطع می شود و شب های اسلام آباد بعضا بسیار تاریک است. از این قضایا که بگذریم، با حضور سنت گرایی افراطی در طیف وسیعی از جامعه نشانه های امیدوارکننده ای برای اینکه پاکستان روی خوش ببیند وجود ندارد. هنوز به زن عورت گفته می شود. تضادهای عقیدتی شدید سبب شده است تا مدیریت کلان، استواری و قوام خود را از دست بدهد و توان ایجاد یک جامعه منضبط را نداشته باشد و نظم، امری دور از ذهن به نظر بیاید.
 
مجموعه این مسائل، زمینه را برای رشد تفکر طالبانی به مراتب بیش از زمان ریاست جمهوری پرویز مشرف مهیا کرده است. آن طور که از ظواهر برمی آید حاکمیت فعلی پاکستان بقای خود را در این می بیند که به نوعی با تفکر طالبانی کنار بیاید و با آن سازش کند. حال باید پرسید اگر چنین پیوندی شکل بگیرد آیا نفعی به حال حاکمیت این کشور خواهد داشت؟ آیا دولت می تواند با چنین پیوندی به حیات خود ادامه دهد؟ من این طور فکر نمی کنم. زیرا طرف مقابل نیرویی کاملا تمامیت خواه است و به احتمال زیاد تلاش می کند تا حاکمیت پاکستان را به طور کامل در دست بگیرد.
 
 اما فرض سومی که درباره وضعیت آینده پاکستان باقی می ماند –  و البته فرض نگران کننده ای است – قدرت یافتن نیروهای جدایی طلب است که نشانه هایی از آن در برخی از ایالت های پاکستان دیده می شود.
به همین سبب وضعیت کنونی پاکستان برای آنها که به تمامیت ارضی خود دل بسته اند و یکبار برای این تمامیت ارضی در زمان جدایی بنگلادش به تلخی گریستند، این تشویش وجود دارد و در حال بدل شدن به یک کابوس هراسناک است که نکند بازهم به تلخی گریه کنند. سوال بزرگ بسیاری از پاکستانی ها این است که آیا بازهم بنگلادش دیگری در غرب یا شمال این کشور در حال شکل گیری است؟
 
این سوال برای کشورهای همسایه از جمله ایران نیز وجود دارد. اما نگاه ایران به طالبان، نگاهی اعلام شده و مشخص است. چه در مورد طالبان افغانستان و چه پاکستان، ایران موضع مخالفش را با این مشی سیاسی ابراز کرده است. فضای ایران نیز به عنوان جامعه ایرانی، زمینی نیست که بذر تفکر طالبانی در آن قابل کشت باشد. بنابراین اصولا ایران – خواه جامعه و خواه دولت – نمی تواند با این شیوه تفکر در همسایگی خود کنار بیاید. پس اگر طالبانیسم به هر صورت در هر یک از سرزمین های اطراف ایران قدرت بگیرد به نفع ایران نخواهد بود؛ به خصوص در پاکستان که افراط گرایی اسلامی با تشیع کاملا متفاوت است.
 
از نظر مراودات سیاسی هم هر نوع تزلزل در پاکستان به زیان ایران خواهد بود. با یک همسایه مزاحم و آزاردهنده نمی توان کنار آمد. هم امریکا در منطقه مزاحم است و هم طالبان. اما تحکیم دیدگاه طالبانی باعث آشوب هایی در منطقه خواهد شد که در بلوچستان شاهد آن هستیم و می تواند وسعت بیشتری نیز پیدا کند. 
محمد  بقایی ماکان

نویسنده خبر


نظر شما :