سیاست خارجی اوباما

۱۸ تیر ۱۳۹۰ | ۲۳:۰۳ کد : ۱۴۴۰۱ گفتگو
فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به تاثیر رقابت‌های انتخاباتی آمریکا بر سیاست‌های امنیتی – نظامی‌ آمریکا در خاورمیانه می‌پردازد.
سیاست خارجی اوباما
دیپلماسی ایرانی: در حالی که 17 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است، جمهوری خواهان با توجه به انگیزه و علاقه ای که برای این انتخابات دارند، انتقادهای خود را از سیاست خارجی اوباما افزایش داده اند. هر چند روز گذشته، جان مک کین سناتور جمهوریخواه آمریکا ورقیب اوباما در انتخابات پیشین ریاست جمهوری از تعیین جدول زمانی برای خروج سربازان کشورش از افغانستان انتقاد کرد ولی به نظر می‌رسد انتقادات جمهوری خواهان فقط به مسئله افغانستان مربوط نمی‌شود و در قبال سیاست‌های دیگر نیز این اعتراض‌های دیده می‌شود.

نگاه مقامات و سناتورهای جمهوری خواه بیشتر به کنترل سیاست‌های شخص اقای اوباما در جهت کاهش محبوبیت اوباما در بین افکار عمومی‌آمریکا معطوف است. شرایطی که در حال حاضر در فضای عمومی‌آمریکا مشاهده می‌شود این است که سیاست‌های اقتصادی اوباما نتیجه مطلوبی به انتظارات مردم آمریکا نداده است و نرخ بیکاری در ایالت‌های مختلف در سطح بالایی قرار دارد. چنانچه دیده شد در برخی از ایالات مثل پنسیلوانیا که قبلا دموکرات‌ها موقعیت بهتری داشتند، انتخابات فرمانداری با پیروزی جمهوری خواهان به انجام رسید. این ایالت‌ها که نرخ بیکاری در آنها بیش از 6 یا 7 درصد محاسبه می‌شود در انتخابات آینده نقش تعیین کنننده ای خواهند داشت. آنچه که جمهوری خواهان در نقد سیاست خارجی اوباما دنبال می‌کنند بیشتر قصد این دارند تا اجازه ندهند اوباما با سیاست تعدیل کردن بودجه‌های مناطق و کاهش بودجه نظامی‌ موقعیت خود را احیا سازد. از این جنبه هدف عمده آن‌ها کنترل سیاست‌های اقتصادی اوباما و مدیریت آثار آن در آرای مردم آمریکا ارزیابی می‌شود.

اگر بخواهیم ارزیابی از وضعیت کنونی سیاست خارجی آمریکا داشته باشیم به نظر می‌رسد که اوباما در کلیه سیاست‌های خود در نیمه راه قرار دارد یعنی با سیاست‌های نیمه تمام روبرو است. این وضعیت در مورد پاکستان- افغانستان بخوبی دیده می‌شود. اخیرامسئله پاکستان مجددا در دستور کار آمریکا  قرار گرفت و امیدهایی که برای ایجاد تعادل در روابط پاکستان و آمریکا در بین مقامات دو کشور به وجود آمده  کاهش یافت و وضعیت مجددا به شرایط قبلی بازگشت .

خانم کلینتون صریحا اعلام کرد که آمریکا آمادگی ندارد که به کمک‌های اقتصادی به پاکستان ادامه دهد. این رویکرد به این خاطر است که پاکستان نمی‌پذیرد که آمریکا یک سیاست منهای پاکستان را در افغانستان دنبال کند و از راز قول‌های امریکا به هند در عرصه جدید تحلیل کافی دارد. خانم کلینتون نیز بدنبال چاره هست واخیرا به خانم‌های متخصص در امور اسیا در وزارت امورخارجه امریکا توجه بیشتری می‌کند.

در مورد افغانستان باید گفت که مذاکرات با طالبان کماکان در وضعیت سایه و روشن قرار دارد و وضعیت شفافی در این حوزه دیده نمی‌شود. از طرف دیگر نگرانی‌های جدید حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان از وضعیت ثبات دولت خود و مسائلی که در مورد معاهده استراتژیک افغانستان و آمریکا مطرح می‌شود، وجود دارد. این نگرانی‌ها منجر به شکل گیری موقعیت برتر آمریکا نمی‌شود. به این دلیل که جامعه افغانستان نگرانی‌های خود را در ارتباط با این معاهده استراتژیک دارد و این نگرانی‌ها از طریق مجاری پارلمانی منتقل شده است. در نتیجه امروزه شاهد برخی بازی‌های درونی در افغانستان در این زمینه هستیم. به نظر می‌رسد تلاش‌هایی صورت می‌گیرد که انرژی جریان قوای سه گانه افغانستان صرف اصطکاک داخلی شود و از توجه آنها به موضوع معاهده استراتژیک افغانستان و آمریکا دور شود.

به هر حال جمهوری خواهان در مورد چگونگی خروج نیروهای آمریکایی به خصوص در مورد حجم، سرعت و کیفیت خروج و جدول زمانی که مطرح هست اعتراضاتی دارند؛ ولی به نظر نمی‌رسد این اعتراضات جدی و ماهیتی باشد. چرا که اوباما در اولین حرکت خود در مورد افغانستان در سال 2009، سی هزار نیروی جدید به نیروهای آمریکا در افغانستان افزود و در دو برنامه کوتاه مدت چند ماهه به دنبال خروج تنها 10 هزار نیرو است. یعنی حجم نیروی کنونی آمریکا در افغانستان به مراتب بیشتر از سال 2009 است.

بنابراین با توجه به جدولی که برای خروج نیروهای آمریکایی پیش بینی می‌شود، این گونه به نظر می‌رسد که نگاهی که جمهوری خواهان دنبال می‌کنند، عمدتا یک نگاه کیفی به مسئله نیست بلکه تلاش می‌کنند از آن به عنوان ابزارهای تبلیغاتی استفاده نمایند. البته نظامیان آمریکا در این خصوص انتقاد ویژه دارند و صنایع نظامی‌ آمریکا و کمپانی‌های نظامی‌ صنعتی آمریکا دیدگاههای خاصی در مورد چگونگی بهره برداری از شرایط ژئوپلیتیکی  و کانون‌های داغ جهانی دارند. به همین خاطر انتقادهایی از این منظر صورت می‌گیرد که سیاست‌های اوباما، موقعیت جهانی آمریکا را به خطر انداخته است و جایگاه اینده در روابط بین المللی در تردید بسر می‌برد و جریان سیاسی در حال تصمیم گیری نظامی‌ است.

در این چارچوب کیفیت انتقادها را باید با دقت بیشتری نگاه کرد. چرا که این انتقاد‌ها الزاما به چگونگی سیاست‌ها معطوف نیست. آنچه مشخص است اوباما ادامه دهنده سیاست‌های جمهوری خواهان در افغانستان بود . تفاوت در این بود که او به اولویت‌ها ی جدیدی توجه کرد و اولویت استراتژیک آمریکا از موضوع عراق تا حدود زیادی به سمت افغانستان تغییر کرد. بعد هم استراتژی چند مرحله ای آفپاک (افغانستان و پاکستان) مطرح شد اخیرا نیز اعلام مرگ بن لادن پیوست گزارش ویژه افغانستان شد.در شناخت صحیح از سیاست خارجی امریکا همواره باید با دقت مرز جهت گیری و انتخاب و پیامد را مشخص نمود.

در موضوع عراق، آمریکاییها تلاش می‌کنند حضور خود را تداوم بخشند. با توجه به این که قرار است در 6 ماه آینده در مورد کیفیت حضور و چگونگی خروج از عراق بحث‌های جدی صورت بپذیرد، آنها تلاش می‌کنند ماندگاری در عراق تا سال 2016 را حتما در دستور کار خود داشته باشند. به همین خاطر گفته می‌شود که جو بایدن در همین روزها عازم عراق می‌شود تا با کمک یک گروه امنیتی که او را همراهی می‌کنند شرایط را مورد ارزیابی قرار دهند.

در شمال افریقا مسئله سرعت و مدت زدن ضربه و چگونگی مشارکت آمریکا در مسئله لیبی از اهمیت برخوردار است که باعث ظهور و بروز برخی اختلافات در ناتو و همچنین در کنگره امریکا شد. آمریکا تلاش می‌کرد که از این طریق از انرژی اروپا همگام با سیاست‌های خود استفاده کند و اهمیت امریکا را بار دیگر برای اروپای پیر وجوان رونمایی کند. قابل تاکید است که شاهد انتقادات بسیار جدی از سوی نظامیان آمریکا از جریان یورو اتلانتیک هستیم. حتی رابرت گیتس، وزیر سابق دفاع آمریکا با انتقاد از اعضای اروپایی ناتو  مسائلی را در مورد میزان توانایی جنگی، مشارکت و حمایت‌های مالی از جنگ لیبی مطرح کرد.

بنابراین تقریبا می‌توان گفت که آمریکا از بعد نظامی‌ در منطقه در شرایط نیمه تمامی‌قرار دارد. از طرف دیگر در حوزه سیاسی - امنیتی منطقه نیز شاهد این روند مشابه هستیم .

 در مصر شرایط در حال گذار قرار دارد و ظرفیت تحولات به پایان نرسیده است و جامعه هنوز درخواست‌های خود را مطرح می‌کند و این پیام را به جامعه جهانی می‌دهد که از وضعیت موجود راضی نیست و خواستار مطالبات خود از مقامات فعلی مصر است.

از سوی دیگر می‌بینیم که تلاشی که آمریکا در موضوع سوریه می‌کرد که به نحوی خود را به خواست‌های مردمی‌در این کشور پیوند بزند و با موج سواری سیاسی – امنیتی  وضعیت را با اهداف و منافع خود منطبق کرده تاکنون به نتیجه ای نرسیده و حتی پیام‌های عقب نشینی غرب به دمشق تاثیر مطلوب نداشته است. توازن قدرت و چالشی که  در داخل سوریه وجود دارد هنوز در شرایط بی سرنوشتی قرار دارد. هرچند بشار اسد تلاشهایی را انجام داده است که اصلاحات جدیدی را انجام دهد ولی هنوز این وضعیت به تعادل مناسب سوق پیدا نکرده است.

باید خاطر نشان ساخت مواضعی که اوباما در مورد مذاکرات صلح فلسطینی اتخاذ کرد با اصطکاکی و سایشی که با تل اویو ایجاد شد،انها را مجبور ساخته تا تلاش کنند سیاست‌های آمریکا را به حاشیه براند و خود را وارد مذاکرات جدی صلح نکند. به همین خاطر وقتی که مواضع آمریکا به اروپا و خصوصا فرانسه در مورد چگونگی ایجاد کنفرانس صلح فلسطین در اروپا منتقل می‌شود، آمریکا به طور ضمنی مخالفت می‌کند و اولین جریانی که ابراز خوشحالی می‌کند جریان حاکم بر تل اویو است.

به هر حال روند‌های موجود در منطقه در حوزه سیاسی -  امنیتی و در حوزه نظامی‌ کماکان در وضعیت انتقالی به سر می‌برد و هنوز نمی‌توان نشانه‌های قوی و فوری را دریافت کرد. این شرایط می‌تواند خود را تا انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا ادامه دهد و این احتمال وجود دارد که جدا از مشکلات اقتصادی درون جامعه آمریکا و بحث ژله ای شدن محبوبیت اوباما در آمریکا، به تدریج شاهد در دستور کار قرار گرفتن سیاست خارجی و آثار آن بر انتخابات توسط جمهوری خواهان باشیم. گرچه امروز در تابستان 2010 موضوع سیاست خارجی به عنوان موضوع اصلی رقابت انتخاباتی بین جمهوری خواهان و دموکرات‌ها مطرح نیست ولی با توجه به شرایطی که در منطقه خاورمیانه دیده می‌شود برخی از جمهوری خواهان بی علاقه نیستند تا با جسد نیمه جان سیاست خارجی امریکا در منطقه جشن عروسی انتخاباتی بگیرند این را از خنده‌های تلخ اوباما نیز می‌توان فهمید. هنگامی‌که اقای اوباما به بایدن از عدم درک از منافع امریکا وضرورت‌های جدید توسط رقبا حزبی سخن می‌گوید تنها پاسخ سکوت وچشمان خیره بایدن را احساس می‌کند.

 

نظر شما :