سنگ لق ناامنی در افغانستان

۲۸ تیر ۱۳۹۰ | ۲۳:۱۰ کد : ۱۴۷۰۵ آسیا و آفریقا
دیپلماسی ایرانی در گفت و گو با رضا فرقانی، دیپلمات و کارشناس مسائل افغانستان به بررسی وضعیت افغانستان و رابطه آی اس آی پاکستان با اقدامات تروریستی طالبان پرداخته است.
سنگ لق ناامنی در افغانستان
دیپلماسی ایرانی: طالبان در هفته گذشته دست به دو ترور غیر متعارف از میان مقامات افغانی زد. برخی دست آی اس آی پاکستان را در این قضیه مشاهده می‌کنند و برخی دیگر سخن از ارتباط این ترور‌ها با موضوع آشتی ملی افغانستان به میان می‌آورند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با رضا فرقانی، دیپلمات و کارشناس مسائل افغانستان بررسی کرده است:

 

به نظر شما ترورهای اخیری که توسط طالبان انجام شده و افراد نزدیک به آقای کرزی را هدف قرار داده است،‌ با چه هدفی انجام شده و چه پیامی‌برای دولت افغانستان دارد؟

 

باید علت انجام این ترورها را در فضای حاکمیت جو ناامنی و ترور که یکی از دلایل اصلی وجود این فضا می‌تواند حضور بیگانگان در کشور افغانستان باشد، جست و جو کرد. در شرایطی که جو نا امنی در همه کشور و شهرها و روستاهای افغانستان حاکم است، بالطبع چنین اقداماتی دور از انتظار نیست.

رقابت‌های داخلی میان گروه‌های مختلف سیاسی و نظامی‌در افغانستان که متاسفانه همه آن‌ها دارای بازوی نظامی‌هم هستند، این جو نا امنی را دامن می‌زند.

بر خلاف وعده‌هایی که امریکا و غرب مبنی بر برقراری امنیت در افغانستان داده بودند، امروز شاهد آن هستیم که این کشورها از انجام این کار ناکام مانده اند و بزرگترین دلیل ناکامی‌و عدم دستیابی آن‌ها به اهداف و برنامه‌های خود وجود همین ترور‌ها حتی در نزدیک ترین سطوح افراد نزدیک به حاکمیت در افغانستان است.

برادر آقای کرزی یکی از افراد موثر در حاکمیت افغانستان بود، به عنوان والی و استاندار استان قندهار که مرکز اصلی فعالیت طالبان هست خدمت می‌کرد. بنابراین در چارچوب کلی وضعیت ناامنی و فضای تروریستی حاکم بر افغانستان می‌توان ترور برادر آقای کرزی و مشاور ارشد او را ارزیابی کرد.

از طرف دیگر این ترورها درست در آستانه تحولات سیاسی بزرگی که در افغانستان در حال شکل گیری است به وقوع می‌پیوندد که از این نظر هم اهمیت دارد. این که امریکا تصمیم گرفته است که نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و روند ترک افغانستان را شروع کرده است،‌ می‌تواند به این ترور معنی خاص خود را بدهد.

از طرف دیگر این که نزدیک ترین افراد به آقای کرزی مانند برادر و مشاور ارشد او برای ترور انتخاب می‌شوند، باز معنی خاص خود را دارد و نشان می‌دهد که این کشور به زودی امکان ایجاد امنیت در مرزهای خود را ندارد. اگر چه خروج نیروهای امریکایی شاید بتواند شرایط جدیدی را برای برقراری امنیت توسط خود افغان‌ها ایجاد کند.

نکته دیگری که مبهم است و باعث پیچیدگی اوضاع می‌شود این است که طالبان در شرایطی مسئولیت این ترور‌ها را به عهده گرفته اند که با اعطای امتیازاتی از طرف امریکا و نیروهای سازمان ملل مواجه هستند. این که چهارده نفر از مقامات طالبان از لیست تحریم‌های سازمان ملل خارج می‌شوند و به عنوان یک نیروی سیاسی برای پیگیری کارها و ادامه سیاست‌های ایجاد امنیت در افغانستان به آن‌ها نگریسته می‌شود، جای سوال و شک و تردید دارد.

 

به نظر شما این ترورها و هم زمان با آن حذف نام چهارده نفر از اعضای طالبان از لیست تحریم‌های سازمان ملل چه تاثیری بر آشتی ملی خواهد داشت؟

 

من به عنوان یک کارشناس افغانستان معتقدم که اقدامات انجام شده و تحولات سیاسی در پیش گرفته شده برای حل مشکل سیاسی افغانستان همان گونه که طی ده سال گذشته به نتیجه نرسیده، بعید است در سال‌های آینده و در آینده نزدیک و حتی در میان مدت هم به نتیجه برسد.

به این دلیل که سنگ بنای اشتباهی در افغانستان گذاشته شده است که تا این سنگ بنا وجود دارد مشکلات افغانستان هم چنان به همین صورت با شدت و ضعف‌هایی به پیش خواهد رفت. نشانه بارز آن هم همین ترورهایی است که اخیرا اتفاق افتاده است. این ترور‌ها نشان می‌دهد علیرغم دادن امتیازات به گروه‌های خاص، مشکلات عمده افغانستان که مسائل امنیتی است حل نخواهد شد.

حل مشکل افغانستان نیازمند بررسی ریشه ای و حل ریشه ای مشکلات بیش از دویست ساله این کشور است که می‌بایست از طرف خود افغانستان،‌گروه‌های افغانی، دولت افغانستان، همسایگان و جامعه جهانی مورد توجه قرار بگیرد.

 

به نظر شما انعقاد پیمان استراتژیک میان امریکا و افغانستان چه تاثیری می‌تواند بر وضعیت ثبات در افغانستان داشته باشد؟

 

زمانی که نیروهای امریکایی باا چند ده هزار نیروی نظامی‌در افغانستان حضور مستقیم داشتند، نتوانستند در این کشور ثبات ایجاد کنند و مشکلات افغانستان را حل کنند و تاثیرگذاری جدی در برقراری امنیت در افغانستان داشته باشند، چه رسد به این که بخواهند این حضور نظامی‌را با انعقاد پیمان استراتژیک و داشتن پایگاه در این کشور ادامه دهند که به طریق اولی این اقدام هم با شکست مواجه خواهد شد و با این کار‌ها مشکل افغانستان حل نخواهد شد.

اساسا حضور نیروهای بیگانه در افغانستان عامل اصلی نا امنی و جنگ و ترور و خونریزی در چهل سال گذشته در افغانستان بوده است. از سال 1357 که کودتای کمونیستی در افغانستان رخ داد و بعد از آن نیروهای شوروی این کشور را به اشغال خود در آوردند،‌ سنگ بنای نا امنی در افغانستان گذاشته شده است. الان هم با حضور نیروهای خارجی در افغانستان این نا امنی ادامه دارد و ادامه خواهد داشت. بنابراین، این نشان می‌دهد که مشکل اصلی افغانستان حضور بیگانگان و حضور نیروهای غیر افغانی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم در این کشور است. در زمانی که طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند اگر چه حضور نظامی‌مستقیم خارجی در افغانستان وجود نداشت، اما چون طالبان نیرویی وابسته به خارج محسوب می‌شدند، در آن برهه هم جنگ ادامه پیدا کرد و امنیت در افغانستان ایجاد نشد.

بنابراین عامل اصلی جنگ و نا امنی و خفقان و ترور و خشونت در افغانستان حضور نیروهای بیگانه در این کشور چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم است. امضای پیمان استراتژیک با دولت افغانستان و ادامه حضور پایگاهی نظامی‌امریکا در این کشور نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه در پیچیده تر شدن اوضاع و افزایش مشکلات نا امنی در این کشور تاثیر به سزایی خواهد داشت.

 

نظر شما :