بحران اقتصادی اروپا را به کدام سمت می‌کشد؟

ریاضت‌های مالی یا مقدمه دردسرهای سیاسی

۲۶ مرداد ۱۳۹۰ | ۲۱:۰۲ کد : ۱۵۵۲۷ اروپا
دیپلماسی ایرانی، با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل اروپا به بهانه ریشه‌یابی بحران‌های اقتصادی اروپا و امکان تبدیل شدن آن به اعتراض‌های سیاسی به گفت و گو نشسته است.
ریاضت‌های مالی یا مقدمه دردسرهای سیاسی
دیپلماسی ایرانی: بحران‌های اقتصادی اروپا همچنان تنه اتحادیه اروپا را هرروز بیشتر از گذشته می‌لرزاند. نگرانی‌های منطقه یورو دلیلی شد برای سارکوزی و مرکل از دو کشور قدرتمند اقتصادی اروپا تا برای رسیدن به یک راه‌حل منطقی نشستی باهم داشته باشند. اما بازهم کلید این بحران‌ها پیدا نشد و همچنان همان راه‌حل‌های گذشته مانند وام دادن به کشورهای درگیری چون  ایتالیا و اسپانیا را مطرح کردند. به بهانه ریشه‌یابی این بحران و امکان تبدیل شدن آن به اعتراض‌های سیاسی، دیپلماسی ایرانی، با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل اروپا، گفتگویی داشته است که در زیر می خوانید:  

 

ریشه بحران‌ اقتصادی در اروپا را درچه می‌دانید؟

 

بحرانی که برخی از کشورهای منطقه یورو با آن روبرو شدند، موجب نگرانی این کشورها شده است. اخیرا ریشه رکود اقتصادی در کل اتحادیه اروپا نیز از این قرار است که برخی از کشورها بدهی‌‌های سنگینی را به بار آورده و در نتیجه کسری بودجه زیادی را هم به دنبال داشته است. علت این بحران را عدم انضباط مالی دانستند، بدین معنا که این دولت‌ها بیش از آنچه در توان مالیشان بوده، هزینه کردند و این هزینه‌ها را نیز با استفاده از وام‌ها، قرض‌ها و انتشار اوراق قرضه تامین کردند. حال امروزه در بازپرداخت این قروض دچار مشکل شدند تا جایی‌که اتحادیه اروپا در سال گذشته و امسال برنامه‌های کمک مالی به این کشورهای بیمار منطقه یورو یعنی یونان، پرتغال و ایرلند تصویب کرد. درباره یونان به دلیل آنکه همچنان مشکل این کشور حل نشد، برنامه دومی هم در دو ماه اخیر برای کمک به این کشور به تصویب رسید. هم اکنون دو اقتصاد بزرگ‌تر این منطقه یعنی ایتالیا و اسپانیا نیز درگیر این مساله شدند. به ویژه ایتالیا که سومین اقتصاد بزرگ منطقه یوروست. با توجه به اینکه اقتصاد بزرگی‌است نجات آن نیز دشوارتر خواهد بود.

 

اشاره کردید که برنامه‌های کمک مالی به کشورهای بیمار منطقه یورو در اتحادیه اروپا تصویب شد، این برنامه‌ها چه بوده است؟

 

بله، آنچه که اتحادیه اروپا انجام داد، بازخرید بدهی‌های این کشورها بود که شاید به آنها برای رهایی از بحران کمک کند. باید توجه داشت که واحد مالی یورو یکی از دستاوردهای مهم اتحادیه اروپا بوده است و هرگونه احتمال از بین رفتن آن شکست بزرگی در اتحادیه اروپاست که از نظر سیاسی هم عواقب بسیار منفی دربرخواهد داشت. چرا که با ظهور قدرت‌های نوظهور همچون چین و هند در معادلات بین‌المللی در اروپا، زمانی که اروپا نتواند با صدای واحد و به صورت یک واحد حرفی برای گفتن داشته باشد، موقعیت آن بسیار تضعیف خواهد شد، به دلیل آنکه هریک از کشورهای اروپایی به تنهایی تاثیرگذار نخواهند بود. به عبارت دیگر این کشورها زمانی در عرصه بین‌المللی می‌توانند نقش‌آفرینی کنند که به صورت یک بلوک و واحد نقش ایفا کنند.

 

آلمان به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند اقتصادی در اروپا چه کمکی به کشورهای ضعیف‌تر می‌کند؟

 

آلمان هم از رکود اقتصادی متاثر شده است. براساس آماری که اخیرا منتشر شد، رشد اقتصادی آلمان در سه ماهه دوم سال 2011 حدود 1/0 درصد بوده که این میزان، رقم بسیار پایینی است و نشان دهنده آن است که این رکود آلمان را نیز فراگرفته است. همچنین درمذاکراتی که روز گذشته خانم مرکل با آقای سارکوزی داشت، یکی از راه‌حل‌های پیشنهاد شده این بود که کشورهای اروپایی به جای آنکه تک تک ارواق بهادار صادر کنند، ارواق بهادار واحد اروپایی صادر و منتشر شود. که این پیشنهاد با مخالفت آلمان روبرو شد و فرانسه هم از آن استقبالی نکرد. در نهایت گفتند شاید این اقدام در مرحله آخر انجام شود، اما در موقعیت امروز ضرورتی ندارد.

بنابراین آلمان نیز از این وضعیت متاثر شده و با وجو آنکه 30 درصد حجم اقتصاد منطقه یورو با آلمان است، اما در این موقعیت نتوانسته کارساز باشد. همچنین امروزه همه از آلمان انتظار زیادی دارند، چراکه بنیه قوی اقتصادی دارد، اما این کشور هم محدودیت‌هایی دارد.

 

گفتگوهای سارکوزی و مرکل درباره بحران اقتصادی اروپا چه نتیجه‌ای دربرداشت؟

 

خانم مرکل و آقای سارکوزی پیشنهاداتی هم دادند و قصد داشتند که عزم خود را برای نجات یورو نشان دهند، اما این پیشنهادات بیشتر معطوف به آینده بود. به عنوان مثال ایجاد حکومت اقتصادی در منطقه یورو و یا گرفتن مالیات از معاملات مالی، که این راه‌حل‌ها معطوف به آینده بود و برای حل مشکلات آنی و فوری کارایی نداشت.

بنابراین این دو کشور راه‌حلی را به جز آنچه که درگذشته مطرح شده بود، ارائه ندادند و همین امر سبب شد با توجه به آمارهای اقتصادی فرانسه و آلمان که منتشر شده بود این نشست را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد. همچنین این آمارها نشان از رکود و بحران در دو کشور آلمان و فرانسه می‌داد که سبب شد از ارزش برابری یورو در برابر دلارهم کاسته شود.

 

آیا ممکن است بحران‌های اقتصادی منجر به اعتراضهای سیاسی در اروپا شود؟

 

در یونان شاهد این اعتراض‌ها بودیم. اما همانطور که می‌دانید یکی از راه‌حل‌ها برای گریز از این بحران بحث ریاضت‌های اقتصادی است که از بار بدهی‌ها کم کنند. این سیاست‌های ریاضتی هم بسیار نامطلوب است، چراکه مردم معترضند که در ایجاد چنین بحرانی هیچ نقشی نداشتند، اما الان باید تاوان آن را پس بدهند. به همین دلیل شاهد بودیم که در کشورهایی همچون یونان و اسپانیا مردم به خیابان‌ها ریختند و اعتراض‌های خود را نشان دادند، حتی در مواردی هم به خشونت کشیده شد. باید اضافه کرد که طبیعی است اگر بحران ادامه پیدا کند،. همچنین اگر بیکاری افزایش یافته و قدرت خرید مردم نیز پایین‌تر بیاید، می‌تواند به اعتراض‌های خیابانی هم منجر شود. البته کشورهایی که اقتصاد ضعیف‌تری دارند، بیشتر در معرض چنین خطری هستند.

 

نظر شما :