اعراب انزوای بشار اسد را کلید زدند؟

۲۸ آبان ۱۳۹۰ | ۲۱:۲۸ کد : ۱۸۰۰۵ گفتگو
دیپلماسی ایرانی آینده سوریه را در گفت و گو با قاسم محب علی، رئیس سابق اداره خاورمیانه وزارت خارجه بررسی کرده است.
اعراب انزوای بشار اسد را کلید زدند؟
دیپلماسی ایرانی: بشار اسد این روز‌ها نه تنها در میان مردم خود تنها مانده است بلکه رای اتحادیه عرب در تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه، منجر به انزوای منطقه ای و بین المللی او نیز شده است. برخی تحلیلگران تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب را آغازی بر پایان دوران اسد می‌‌‌دانند. دیپلماسی ایرانی آینده سوریه را در گفت و گو با قاسم محب علی، رئیس سابق اداره خاورمیانه وزارت خارجه بررسی کرده است:

 

مخالفان و معارضان دولت سوریه چه کسانی هستند و چه گرایش‌هایی دارند؟

 

مخالفان دو دسته مهم هستند که شورای هماهنگی تغییر دموکراتیک در داخل سوریه حضور دارند و شورای ملی در خارج از سوریه فعالیت می‌‌‌کند. شورای هماهنگی تغییر دموکراتیک که در داخل سوریه حضور دارند متشکل از کسانی است که هنوز تا حدی با دولت همکاری می‌‌‌کنند. برخی از آن‌ها سابقه سیاسی مخالفت با بشار اسد را دارند اما در سال‌های اخیر چندان فعالیت سیاسی از آن‌ها دیده نشده است. این‌ها معتقدند که اصلاحات باید در داخل همین سیستم کنونی صورت پذیرد.

اما گروه مخالفان اصلی بشار اسد که شامل گروه‌های هماهنگی و تنسیقی است، تظاهرات داخلی را هدایت می‌‌‌کنند و جوانانی هستند که از طریق فیس بوک و شبکه‌های اجتماعی متشکل شده اند. آن‌ها آغاز کننده تظاهرات بودند و بعد از گذشت مدتی از شروع تظاهرات با مخالفان خارج از کشور اقدام به تشکیل شورای ملی زدند. بیش از سی گروه مختلف در شورای ملی حضور دارند. گروه‌های چپ، اخوانی‌ها، مسلمانان افراطی، دموکرات‌ها، کرد‌ها از جمله گروه‌هایی هستند که در این شورا حضور دارند. ریاست شورای ملی در حال حاضر در اختیار برهان غلیون قرار دارد.

مشخصه اصلی آن‌ها این است که مبارزات آن‌ها در جهت تغییر رژیم است. آن‌ها معتقدند اصلاحات با رژیم اسد امکان پذیر نیست و باید رژیم اسد کنار رود و به جای آن یک دولت دموکراتیک سر کار آید. شصت درصد از شورای ملی از فعالین داخلی سوریه تشکیل شده است که به دلیل مسائل امنیتی اسامی‌‌‌آن‌ها روشن نیست، و چهل درصد باقی مانده را احزابی مانند اخوان، احزاب کمونیست، احزاب کرد، احزاب ناسیونالیست تشکیل داده اند. البته اخوان در حال حاضر در شورای ملی اکثریت را در اختیار ندارد.

 

آیا می‌‌‌توان گفت با توجه به این که اتحادیه عرب عضویت سوریه در این اتحادیه را به حالت تعلیق در آورده و ترکیه نیز شورای ملی را به رسمیت شناخته است، آیا می‌‌‌توان گفت که وضعیت بین المللی سوریه شبیه آن چیزی است که لیبی قبل از حمله با آن مواجه بود؟ آیا اوضاع داخلی سوریه شباهتی به لیبی دارد؟

 

در جنبش‌های عربی معاصر هر کشوری شرایط خاص خود را دارد. نمی‌‌‌توان گفت که قطعا این دو کشور شبیه هم هستند. همان طور که شرایط در تونس و مصر و لیبی و یمن با هم متفاوت بوده و نتیجه‌های متفاوتی نیز گرفته اند.

سوریه هم با لیبی تفاوت‌های جدی دارد. از نظر ژئوپلیتیک و هم جواری سوریه با لبنان و اسرائیل و ترکیه و عراق موقعیت خاصی به این کشور داده است. از نظر داخلی هم سوریه با لیبی تفاوت مهمی‌‌‌دارد و آن هم این است که این کشور جمعیت شهرنشین قابل توجهی دارد، جامعه چند قومی‌‌‌دارد، بر خلاف لیبی که جامعه ای قبیله ای بود و جمعیت شهرنشین نداشته است. علاوه بر این نه تنها سوریه جامعه چند قومی‌‌‌دارد، بلکه چند مذهبی نیز هست. بنابراین تفاوت‌های جدی ای با لیبی دارد.

بنابراین نمی‌‌‌توان گفت که دقیقا اتفاقی که برای لیبی افتاد، برای سوریه نیز خواهد افتاد. اما مسیری که سوریه طی می‌‌‌کند، مسیر انزوای بین المللی است. حکومت سوریه هم در داخل در حال منزوی شدن هر چه بیشتر است و هم در جامعه بین المللی و کشورهای عربی منطقه مسیر انزوا را طی می‌‌‌کند. درباره این که آیا کار به حمله نظامی‌‌‌میرسد یا خیر نیز نمی‌‌‌توان پیش بینی دقیقی کرد. به این دلیل که شرایط سوریه، شرایط خاصی است و به دلیل قرار گرفتن در کنار لبنان حساس است. اگر در سوریه اتفاقی بیفتد حتما بازی در لبنان به هم خواهد ریخت. قرار گرفتن سوریه در کنار اسرائیل و تغییر در سوریه ممکن است منجر به جنگ میان اسرائیل با لبنان یا سوریه شود.

اما آن چه ممکن است در سوریه و لیبی شبیه به هم باشد این است که بالاخره جنبشی که در حال حاضر شروع شده برخی شهرها را در اختیار دارد، اگر ارتش سوریه کمی‌‌‌دچار مشکل شود یا عقب نشینی کند، حمص و حماء و ادلب و درعا در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. طبیعتا این مناطق به عنوان مناطق آزاد اعلام خواهد شد. در این حالت احتمال دارد منطقه پرواز ممنوع بر فراز آن‌ها شکل بگیرد و فشار به دولت مرکزی از این مناطق وارد آید.

 

اگر دولت مرکزی سوریه به هر دلیلی سقوط کند، نگاه دولت آینده سوریه به مسئله ایران و مسئله اسرائیل چگونه خواهد بود؟

 

در مورد اسرائیل باید گفت که هر دولتی که در سوریه سرکار آید به این دلیل که منطقه جولان سوریه در اشغال اسرائیل است، نمی‌‌‌تواند رابطه دوستانه ای حداقل در کوتاه مدت با اسرائیل داشته باشد. البته اگر اخوانی‌ها و نیروهای مذهبی در سوریه بر سر کار آیند حتما مواضع تندتری نسبت به دولت اسد در مورد اسرائیل خواهند داشت. بنابراین نمی‌‌‌توان گفت که روابط اسرائیل و سوریه بهبود پیدا می‌‌‌کند. حتی ممکن است بدتر هم شود. علاوه بر این چون دولت بعدی در سوریه حمایت عربی و بین المللی بیشتری خواهد داشت، فشار بیشتری بر اسرائیل وارد می‌‌‌شود. اما جا به جایی‌هایی در ائتلاف‌ها و اتحاد‌های منطقه ای مثلا در لبنان ایجاد خواهد شد. در لبنان نیروهای سیاسی این توانایی را دارند که با توجه به شرایط ریل عوض کنند و از یک سیاست به سیاستی دیگر منتقل شوند. ولید جنبلاط دو سال پیش متحد سعد حریری بود اما امروز متحد حزب الله است.

در خصوص ایران نیز باید گفت که مطمئنا روابط مانند امروز نخواهد بود. به این دلیل که ایران تا انتها از بشار اسد حمایت کرده است. البته باید دید دولت اکثریتی که در سوریه سر کار آید چه نگاهی نسبت به مسائل منطقه ای خواهد داشت. بنابراین نمی‌‌‌توان گفت که وضعیت اتحاد میان ایران و سوریه باقی خواهد ماند اما با توجه به این که موضع آن‌ها نسبت به اسرائیل و سیاست‌های آن‌ها تندتر از اسد شود، اگر دیپلماسی ایران فعال باشد، ممکن است تغییرات جدی در روابط ایجاد نشود اما قطعا نمی‌‌‌توان گفت که مانند امروز خواهد بود.

 

نظر شما :