از وتوی قطعنامه ضدسوری تا تعبیر به رویارویی ابرقدرت ها

آیا روسیه جرقه جنگ سرد را زد؟

۲۵ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۹:۳۹ کد : ۱۸۹۷۸۵۶ گفتگو
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با دکتر مهدی دانش یزدی، کارشناس مسایل حقوق بین‌الملل، درباره جنبه‌های حقوقی دوران نوین جنگ سرد
آیا روسیه جرقه جنگ سرد را زد؟
دیپلماسی ایرانی: آیا جهان در مسیر تجربه مجدد روزهای جنگ سرد قرار گرفته است؟ وتوی قطعنامه ضدسوری در شورای امنیت سازمان ملل توسط چین و روسیه ، تحلیل ها و تفسیرهای فراوانی را در خصوص مقابل هم قرارگرفتن ابرقدرت های شرق و غرب به دنبال داشت. اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالات متحده دو قطب جنگ سرد پس از جنگ جهانی دوم بودند و امروز هم در بسیاری از مسائل بین المللی رودرروی هم قرار گرفته اند. آمریکایی ها روسیه و چین را به خیانت به آرمان های شورای امنیت در برقراری صلح متهم می کنند اما روس ها و چشم بادامی ها نیز روزهایی را به یاد آمریکا و دوستان اروپایی اش می آوردند که قطعنامه های ضد اسرائیلی پشت سر هم در همین صحن شورای امنیت توسط نماینده واشنگتن وتو شد. دیپلماسی ایرانی با دکتر مهدی دانش یزدی، کارشناس مسایل حقوق بین‌الملل، درباره جنبه‌های حقوقی دوران نوین جنگ سرد گفتگویی داشت که در زیر می‌خوانید:

آیا وتوی روسیه و چین را از نظر حقوقی می‌توان با شرایط  دوران جنگ سرد مقایسه کرد؟

 به باور من این موضوع بحث حقوقی ندارد و کاملا سیاسی است. در منشور سازمان ملل متحد نیز حق وتو محدود نشده است. فقط آنچه که در منشور آمده این است که تنها در مسایل ماهوی و نه مسایل شکلی حق وتو باید اعمال شود. اما مرز اینکه مسایل ماهوی کدامند و مسایل شکلی حول مدام محورهاست مشخص نیست. بنابراین تشخیص این موضوع به تصمیم اعضای شورای امنیت برمی‌گردد. در بسیاری از موارد اعضای شورای امنیت نیز مسایل شکلی را به نحوی مسایل ماهوی مطرح کردند تا بتوانند از حق وتو استفاده کنند.

بنابراین اگر قصد آن داشته باشیم که حق وتو را از جنبه حقوقی آن مورد بحث و بررسی قرار دهیم مساله ماهوی و شکلی موضوعات مطرح می شود. اما اینکه در هفته گذشته روسیه و چین قطعنامه علیه سوریه را وتو کردند و پس از آن مسایلی طرح شده مانند اینکه این وتو بازگشتی به دوران جنگ سرد است و بازتابی از آن دوران است، به باور من از نظر سیاسی این فرضیه و مقایسه با آن دوران نادرست است. در توضیح درباره وتوی روسیه و چین باید به منافع قدرت‌های بزرگ در شورای امنیت رجوع کرد.بسیاری مسایل پشت‌پرده و برخی مسایل نیز علنی است. بنابراین نمی‌توان درباره این موارد تفسیر خاصی کرد. به طور قطع می‌توان گفت اگر قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای امنیت طرح شود، روسیه و چین وتو نخواهند کرد، درحالیکه اگر در دوران جنگ سرد بود حتما وتو می‌کردند. حتی در قطعنامه‌های گذشته علیه ایران نیز روسیه آنها را تلخیص کرد اما وتو نکرده و به همه قطعنامه‌ها رای مثبت داد. روسیه به قطعنامه‌های علیه ایران رای ممتنع هم نداد، چراکه بر طبق نظری که دیوان بین‌المللی دادگستری داده است رای ممتنع اعضای شورای امنیت وتو تلقی نمی‌شود. تنها رای منفی است که وتو خواهد شد. بنابراین نمی‌توان امروزه این وتو کردن‌ها را به این شکل تفسیر کرد که به دوران جنگ سرد بازگشتیم. درباره وتوی اخیر قطعنامه سوریه نیز باید یادآوری کرد که در صورت وتوی روسیه چین هم وتو کرد، بدلیل آنکه چین در این مورد دنباله‌رو روسیه است، قطعنامه علیه سوریه را وتو کرد.ر برابر وتوی روسیه و چین ماشین تبلیغاتی غرب هم بکار افتاد و روسیه و چین نیز به دنبال پاسخگویی در برابر این تبلیغات برنیامدند.

آیا می‌توان این مساله را از نظر مسایل داخلی روسیه و واکنش‌های غربی هم مورد بررسی قرار داد؟

اگر از منظر مسایل داخلی روسیه هم قصد بررسی داشته باشیم، باید گفت نزدیک انتخابات است و از آنجایی‌که پوتین هم کاندیداست، در روسیه نیز بحرانی نهفته و آشکار در رابطه با پوتین وجود دارد که غربی‌ها هم به این مخالفت‌ها دامن زده و بر آن سرمایه‌گذاری کردند. چراکه غربی‌ها علاقه‌ای به بازگشت پوتین به قدرت ندارند. بنابراین در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که روسیه نیز برای واکنش نشان دادن به غرب قطعنامه‌ علیه سوریه را وتو کرد.همچنین با توجه به اتفاقی که در لیبی رخ داد، روسیه دیگر علاقه‌ای نداشت که همان اتفاق نیز در سوریه بیفتد.

 

نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد مهمترین دلیل مخالفت دولت روسیه را با قطعنامه سوریه عدم صلاحیت شورای امنیت در صدور قطعنامه دانسته ، چراکه این قطعنامه‌ برای تغییر رژیم در این کشور طرح شده است. آیا از نظر حقوقی طرح این مساله صحیح است؟

این مساله از نظر حقوقی صحیح است. از نظر حقوقی باید گفت که شورای امنیت بر طبق منشور اختیاری ندارد که بتواند حکومت کشوری را تعیین کند. شورای امنیت بر اساس منشور تنها حافظ صلح و امنیت بین‌المللی است و تنها در سه مورد می‌تواند دخالت کند:

۱. نقض صلح

۲. تهدید صلح

۳. عمل تجاوز

بنابراین شورای امنیت نمی‌تواند در کشوری اعلام کند که حکومتی جمهوری باشد یا سلطنتی. با توجه به اینکه قطعنامه سوریه را اتحادیه عرب تهیه کرده بود که در پیش‌نویس اولیه آن به نحوی آمده بود که بشاراسد کناره‌گیری کند و معاونش برسر کار بیاد، انتخابات برگزاد شود و همه حق رای داشته باشند. در چنین قطعنامه‌ای حکومت برای کشور دیگر تعیین شده که در صلاحیت شورای امنیت نیست که در امور داخلی هر کشوری دخالت کند.

 با توجه به وتوی این قطعنامه احتمال رجوع آن به مجمع عمومی وجود دارد؟

بله این احتمال وجود دارد. قطعنامه‌هایی وجود داشته همانند قطعنامه قدیمی سال ۱۹۵۰ که امریکایی‌ها آن را طرح کردند چراکه حریف روسیه در مورد کره شمالی نمی‌شدند.

اگر شورای امنیت موضوعی را بررسی می‌کند، مجمع عمومی نباید به آن رسیدگی کند. بدین معنا که اگر موضوع صلح و امنیت ملی در دستور کار شورای امنیت قرار می‌گیرد مجمع عمومی نباید به آن بپردازد. دلیل آنکه این موضوع را دردستور کار شورای امنیت قرار دادند این بوده است که قصد نداشتند تصمیمات متضاد در امر واحدی اتخاذ شود.

بنابراین بر اساس قطعنامه ۳۳۷ مجمع عمومی می‌تواند به موضوعی که شورای امنیت نتوانسته به آن بپردازد و در حیطه صلح و امنیت بین‌المللی است رسیدگی کند. اما در نهایت تصمیم‌های مجمع عمومی الزام‌آور نیست، یعنی تنها تصمیمات شورای امنیت است که الزام‌آور است. اگر اتحادیه عرب قطعنامه‌ای علیه سوریه به مجمع عمومی ارائه دهد با اکثریت بالایی تصویب خواهد شد، تنها ممکن است اقلیتی در حمایت از سوریه به آن رای ندهند، اما چنین قطعنامه‌ای اثری ندارد.

تهیه کننده : تحریریه دیپلماسی ایرانی


نظر شما :