نشست های دیپلماتیک ایران با غرب افزایش یافت

خرداد پر مذاکره

۲۱ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۵:۲۵ کد : ۱۹۰۲۴۲۸ گفتگو
دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به مذاکرات روز جمعه ایران و آژآنس معتقد است که این مذاکرات می تواند چشم انداز مذاکرات ایران و 1+5 را تعیین کند.
خرداد پر مذاکره
 دیپلماسی ایرانی: پس از انتشار خبر دعوت معاون جلیلی از هلگا اشمید، سخنگوی اشتون اعلام کرد که به این نامه پاسخ داده، اما معاونت رسانه‌ای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، نامه اشمید را نه تنها پاسخ به نامه باقری ندانست بلکه آن را بر خلاف توافق بغداد عنوان کرد. معاونت رسانه‌ای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در مورد این نامه گفته« در این نامه نقطه نظراتی از سوی اشمید اشاره شده است که درباره برگزاری نشست معاونان و کارشناسان قبل از نشست مسکو نیست و فقط مباحثی کلی است و بر خلاف توافق بغداد است زیرا در آن اشاره ای به برگزاری نشست معاونین نشده است.» در مورد این موضوع و مذاکرات آینده ایران و 1+5 در مسکو با دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی به گفتگو نشستیم که در زیر می خوانید:

 

عدم برگزاری نشست معاونین تا چه اندازه نشان دهنده آن است که 1+5 علاقه ای به موفقیت مذاکراتی که در روسیه برگزار می شود ندارد؟ با توجه به این که موفقیت نشست مسکو در گروتدوین دستور کار جامع و توافق شده در نشست معاونین است آیا عدم برگزاری آن می تواند چشم انداز موفقیت در مذاکرات آینده مسکو را تیره نشان دهد؟

به نظر می رسد که غربی ها به جای این مسئله به مذاکرات آژانس با ایران توجه می کنند. اخیرا غربی ها دست به اقدام جدیدی زده اند و آژانس را در مذاکره با ایران پیش انداخته اند. یعنی در واقع مذاکرات ایران و 1+5 دو مرحله ای شده است. مرحله اول آن با آژانس است و مرحله دوم با خود گروه 1+5. بر این اساس چنانچه آقای آمانو در روزهای گذشته اعلام کرد قرار است روز جمعه مرحله ای دیگر از این مذاکرات برگزار شد است و قرار است توافق ساختاری بین ایران و آژانس منعقد گردد. چندی پیش نیز دبیرکل آژآنس به ایران سفر کرده بود و مذاکراتی را با مقامات ایران انجام داد. این مسئله جدیدی است که گروه 1+5 آژانس را واسطه خود با ایران قرار داده است. لذا به نظر می رسد دلیل عدم توجه غرب به نشست معاونین این است که به مذاکرات روز جمعه ایران و آژآنس چشم دوخته و فکر می کند که این مذاکرات مقدمات لازم را برای مذاکرات مسکو فراهم خواهد کرد.

 

مذاکرات مسکو تا چه اندازه حائز اهمیت است؟

قطعا مذاکرات آینده هم برای ایران و هم برای غرب اهمیت زیادی دارد. از این روست که هر دو طرف باید تلاش کنند که به نقاط مشترک برسند. چرا که در صورت شکست مذاکرات راه برای هر دو مسدود می شود. آمریکا از سوی اسرائیل بسیار تحت فشار است و شکست مذاکرات می تواند وضعیت دیگری را رقم زند. از سوی دیگر قرار است که از اول جولای تحریم های نفتی اروپا علیه ایران اعمال شود. به هر حال ما در این کشور زندگی می کنیم و می دانیم که  مردم با مشکلات سختی روبرو هستند و تشدید تحریم ها می تواند وضعیت بدتری را برای اقتصاد ایران رقم بزند.  بنابراین با توجه به این که راه ادامه مسیر فعلی برای هر دو طرف مشکل شده است هردو طرف باید تلاش کنند که به توافقی دست یابند.  
 

با این اوصاف تا چه اندازه چشم انداز مثبت است؟

با وجود ضرورت هایی که هر دو طرف برای مثبت بودن مذاکرات دارند، اماره هایی که بروز کرده است نشان می دهد که ممکن است این مذاکرات خیلی موفقیت آمیز نباشد. اظهار نظرهایی که در روزهای اخیر از سوی مقامات ایرانی و مقامات غربی و در رسانه های دو طرف منتشر می شود نیز نشان می دهد که هر دو طرف از خواسته های خود قرار نیست چشم پوشی کنند و بر مواضع خود پای فشاری می کنند. غربی ها دوباره این مسئله را مطرح کرده اند که اساسا غنی سازی مسئله ای نیست که بر اساس ان پی تی ایران حق آن را داشته باشد.

به هر حال از هم اکنون خیلی سخت است که اظهار نظر قطعی در مورد مذاکرات آینده داشته باشیم ولی نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد که شاید دو طرف نتوانند به نقطه مشترکی برسند. باید توجه داشت که مسئله ای با این درجه از اهمیت و با فراز و نشیب هایی که در سالهای گذشته داشته است به راحتی حل نمی شود و شاید لازم باشد برای آماده سازی افکار عمومی این مسئله طولانی تر شود.

 

یعنی به نظر شما آیا ممکن است با به توافق نرسیدن در مذاکرات مسکو این مذاکرات همچنان تداوم یابد؟

ممکن است ایران این بحث را مطرح کند که مذاکرات تمدید شود ولی شاید غرب دیگر زیر بار دور دیگری از مذاکرات نرود. خانم اشتون قبلا نیز اعلام کرده بود که بعد از استانبول هم آنها ضرورتی برای مذاکرات نمی دیدند ولی به این دلیل که این مسئله به یک موضوع بین المللی تبدیل شده و و افکار عمومی را آماده کنند و با ایران اتمام حجت کنند به دور بعد مذاکرات در بغداد و سپس مسکو تن در دادند. بنابراین ممکن است آنها چندان تمایلی برای تجدید دور دیگری از مذاکرات نداشته باشند. غربی ها به دنبال این بودند که مسئله هسته ای ایران را به یک پدیده و موضوع بین المللی تبدیل کنند و در این کار نیز موفق بودند. هرچند چین و روسیه مانع بزرگی بر سر اعمال فشار بر ایران محسوب می شوند ولی آنها توانستند که این موضوع را به موضوعی جهانی تبدیل کنند و نشان دهند که اجماع جهانی برای مقابله با آن  وجود دارد.

 

سفر آقای احمدی نژاد به چین در این مورد می تواند موثر باشد؟

مذاکراتی که بین آقای احمدی نژاد و پوتین در شانگهای برقرار است شاید بتواند نشانه های از مذاکرات آینده ایران و 1+5 در مسکو بروز دهد. هر چند به نظر می رسد که با توجه به بعضی بحث های داخلی آقای احمدی نژاد از روند مذاکرات بیرون رفته است و چندان نقش تعیین کننده ای در مذاکرات ایران و 1+5 ندارد. ولی در عین حال می تواند پیام آوری برای مقامات ایران باشد و مقامات ایران بر اساس آن به تدوین استراتژی خود در مذاکرات مسکو اقدام کنند.  

 

شما به فشارهای اسرائیل بر آمریکا اشاره کردید. این موضوع از چه منظری طرح می شود؟

اسرائیل نگرانی های امنیتی از بابت پرونده هسته ای ایران دارد و از این رو مقامات آمریکایی را تحت فشار قرار می دهد که در مذاکرات خود با ایران توقف برنامه هسته ای ایران را دنبال کند. آقای لئون پانه تا، وزیر دفاع ایالات متحده چندی پیش در سفر تایلند و همچنین سفری به اسرائیل داشت این موضوع را به وضوح اعلام کرد که که اگر مذاکرات گروه 1+5 با ایران به شکست بینجامد شاید بحث برخورد نظامی با ایران مطرح شود. البته این اظهار نظر شاید به خاطر خوشایند اسرائیل صورت گرفته است. چرا که به نظر من مجموعه غرب چه آمریکا و چه اروپا آمادگی لازم برای گشودن باب تازه ای از درگیری نظامی در خاورمیانه را ندارند. در حال حاضر غرب با مشکلات زیادی خصوصا در مسائل اقتصادی دست و پنجه نرم می کند. از سوی دیگر بحران سوریه به مسئله ای لاینجل تبدیل شد ه و نتوانسته اند به نتیجه مناسبی در مورد آن برسند. این شرایط به نفع ایران تمام شده است و شاید مقامات ایران نیز به این دلیل انعطاف کمتری در مذاکرات نشان می دهند.

 

شما به بحران سوریه اشاره کردید. این موضوع تا چه اندازه به مسئله ایران مربوط می شود؟

باید به آن توجه کینم مسئله سوریه در حال حاضر نسبت به پرونده هسته ای ایران اولویت بیشتری پیدا کرده است و غرب را به خود مشغول کرده است. شاید هم غرب به این نتیجه رسیده است که با کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت در سوریه می تواند ضربه استراتژیک به ایران بزند. چرا که سوریه واسطه ایران و حزب الله است با اسقاط حکومت اسد اهرم ها و دست های دراز شده ایران در منطقه کوتاه می شود. لذا در حال حاضر سوریه در اولویت ایران نسبت به پرونده هسته ای قرار گرفته است. هرچند فشاری که اسرائیل در مورد سوریه وارد می کند به اندازه فشاری نیست که در مورد پرونده هسته ای ایران به غرب وارد می کند. چندی پیش بنیامین نتانیاهو با گلایه از رویکرد غرب نسبت به ایران گفته بود که موضوع سوریه مسئله ایران را در سایه قرار داده است.

 

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16

 

نظر شما :