توقف فعالیت بزرگترین شرکت حمل و نقل جهان در ایران

رشد اقتصاد آزاد و غیردولتی تنها راه مبارزه است

۲۷ مهر ۱۳۹۱ | ۱۵:۳۴ کد : ۱۹۰۷۸۷۵ اقتصاد و انرژی گفتگو
مهندس امیرحسین توکلی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به آثار توقف فعالیت مرسک، بزرگترین شرکت حمل و نقل و کشتیرانی جهان در ایران می پردازد و معتقد است قطع ورود کالاهای لوکس نه تنها آسیبی به اقتصاد ملی وارد نمی کند، بلکه منافعی هم می تواند داشته باشد.
رشد اقتصاد آزاد و غیردولتی تنها راه مبارزه است

دیپلماسی ایرانی: مرسک، بزرگترین شرکت حمل و نقل و کشتیرانی جهان اعلام کرد که حمل و نقل کالا برای ایران را به دلیل افزایش تحریم های اقتصادی علیه این کشور متوقف کرده است. این شرکت اعلام کرده که با توجه به تشدید تحریم ها از سوی اروپا و آمریکا، امکان فعالیت برای مرسک مقدور نیست و به همین دلیل، خدمات دریایی به مقصد یا از مبدا ایران را انجام نخواهد داد. این شرکت تاکید کرده که تا به امروز فعالیت مرسک در ایران شامل حمل و نقل مواد غذائی و کالاهای دیگر ازجمله خودرو در راستای منفعت مردم عادی بوده است. با مهندس امیرحسین توکلی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در مورد دلایل این اقدام و آثار آن بر وضعیت کالاها در ایران گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

 چنانچه می دانید مرسک اعلام کرده که حمل و نقل کالا برای ایران را متوقف کرده است. پیش از ورود به این بحث بفرمایید به طور کلی تا چه اندازه می توان گفت تحریم های بین المللی بر حمل و نقل کالا به ایران یا از سوی ایران تاثیر گذار بوده است؟ 

به نظر می رسد برای پاسخ دادن به این سوال می بایست به چند نکته توجه کرد. اول این که کالاهای اساسی مانند غذا و دارو اصولا در زمره تحریم های اعلام شده قرار ندارند. بنابراین فشار بر این بخش ها وارد نمی شود. دوم این که حجم واردات ما که طی شش یا هفت سال گذشته با توجه به افزایش درآمدهای نفتی تشدید شده بود، ترکیبی نامناسب داشت. منظور از نامناسب بودن این ترکیب این است که بخش عمده ای از این واردات کالاهای مصرفی و گاه آنچه لوکس خوانده می شود، بود.واردات خودروهای خارجی به ویژه خودروهایی مانند مازراتی از این دست است که شاید در شرایط عادی خیلی هم خوب باشد، ولی در شرایط کنونی چندان لازم به نظر نمی رسد. به عبارت دیگر در وضعیت دشوار اقتصادی کنونی می توان از منابع محدود موجود بهره بهتری برد. بنابراین ورود این گونه کالاها اگر هم قطع شود نه تنها آسیبی به اقتصاد ملی وارد نمی کند، بلکه منافعی هم شاید داشته باشد. شاید بتوان از این تهدید فرصتی ساخت و با اصلاح ترکیب واردات و ایجاد انگیزه های صادراتی به اقتصاد ملی کشور خونی جدید را وارد کرد. موضوع اصلی به نظر من نحوه مدیریت اقتصاد است که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. فراموش نفرمایید که تحریم ها خیلی هم برای ما جدید و یا ناگهانی وضع نشدند.

این تاثیر به چه دلیل بوده آیا به دلیل تحریم های بانکی و بیمه است یا فراتر از آن به دلیل آثار روانی و تنبیهی تحریم هاست؟

البته تحریم های بانکی و بیمه ای تاثیری جدی بر روند حرکت اقتصاد و مبادلات اقتصادی کشور داشته و دارند؛ اما این تاثیر با بعد روانی تشدید می شود. این فضاسازی ها موجب می شود موج های مختلف تنش اقتصادی و تکانه های مختلف مصرفی و یا مالی و پولی به کشور وارد شود. آسیب وارد شده از این امواج و تکانه ها را می توان مدیریت کرد و تبعات آن را به حداقل رساند و یا در مقابل می توان با آنها به صورتی شعاری برخورد کرد و تبعات آن را در عمل دید.

باید بدانیم که مصرف کنندگان دانا، آگاه و بصیرند و به حرکت های مدیریت اقتصاد توجه دقیقی دارند و به آن واکنش نشان می دهند. ظرفیت های درونی اقتصاد ایران بسیار بالا است اما بهره گیری از این ظرفیت ها مستلزم درایت و مدیریت است که البته در بسیاری ابعاد هم وجود داشته و اعمال می شود؛ اما در ابعاد دیگری هم می تواند تقویت گردد.

آیا ممکن است شرکت هایی که با ایران مبادله کالا می کنند مورد تنبیه آمریکا قرار گیرند؟

دولت ایالات متحده مدت ها است که شرایط تنبیهی برای شرکت های طرف تجارت با ایران وضع کرده است؛ مثلا در بهمن ماه سال ۹۰، شرکت تایدواتر از شرکت های خدمات دریایی ایران، که بندرهای تجارتی مهم ایران از جمله بندرعباس را مدیریت می کند به لیست تحریم های آمریکا اضافه شد، که همین امر سبب شد شرکت مرسک فعالیت های حمل و نقل خود را در بنادری که تحت مدیریت این شرکت بودند متوقف کند.

آمریکا اخیرا هم این سیاست های تنبیهی خود را نسبت به شرکت هایی که با ایران کار می کنند تشدید نموده است؛ اما باز هم توجه بفرمایید هیچ کس فرمانروای مطلق تجارت جهانی نیست و کشورها و شرکت ها در این شرایط بحران اقتصادی که هر روز هم به نظر می رسد در سال آتی میلادی تداوم خواهد یافت به دنبال کشف و توسعه بازارهای جدید هستند راه هایی برای مبادله پیدا خواهند کرد.

 در ابتدای وضع تحریم ها سخن از تحریم های هوشمند می رفت. آیا در حال حاضر می توان گفت که این تحریم ها هوشمند است؟ هدف اصلی آن تغییر رفتار ایران است یا فشار بر مردم؟

به اعتقاد من اصولا بحث از تحریم هوشمند یک حرف بی معنی است. تحریم برای آن که موثر باشد باید به بخش های حساس و عمده اجتماع فشار اساسی وارد کند. شما یک مورد هم از این تحریم ها نبوده که بخواهد و یا بتواند صرفا به یک بخش فشار وارد کند. هوشمند بودن تحریم ها یک ترفند و شعار سیاسی است. البته می توان در همان لوا تحریم هایی هم طراحی کرد که بتواند گروه های خاصی را هدف قرار دهد؛ اما به نظر می رسد تاکنون با چنین پدیده ای روبرو نبوده ایم و بیشتر تحریم ها کور و همگانی هستند تا هوشمند و هدفمند.

 با توجه به بحران ارزی و دیگر مشکلات اقتصادی و اعلام دولت مبنی بر ناتوانی های مالی و کمبود بودجه، تا چه اندازه دولت می تواند از انتقال تاثیرات این مسئله بر قیمت های کالاها جلوگیری کند؟ آیا احتمال کوپنی شدن برخی از کالاها وجود دارد؟

بحران ارزی که ناگهانی بروز کرد به نظر من بیشتر مشکل مدیریت منابع را مشهود می سازد. بالاخره با همه مشکلات ما هنوز نفت خود را می فروشیم و درآمدهای آن را هم اخذ می کنیم. فروش نفت، تامین کننده عمده درآمدهای ما است و با تحریم های اعمال شده حجم صادرات غیرنفتی ما که خیلی هم بالا نبود بیش از پیش مورد کاهش قرار داشته است. اما با این همه به نظر من منابع به دست آمده در مقابل هزینه های عمومی باز هم کافی است و نمی بایست ما را با بحران ارزی روبرو کند.بحث ارز هم بحث عرضه و تقاضا است باید از این منظر و از منظر علم اقتصاد و مدیریت منابع به آن پرداخت.

تردید ندارم که خیلی ها علاقمندند که بار دیگر کوپن را رواج دهند. اقتصاد کوپنی در درون خود رانت ها را می پروراند و برای بسیار منافع فراوان دارد. تاثیر دیگرش هم تشدید بعد روانی کمبود کالاها به ویژه کالاهای اساسی است که خود تاثیری منفی بر رشد اقتصادی ما دارد. الان به نظر من بهترین زمان برای رشد اقتصاد آزاد و عاری از دخالت دولت است و نه تشدید نقش دولت در اقتصاد، تا به این ترتیب بتوان منابع را بهتر تخصیص داد و مدیریت کرد.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 16

انتشار اولیه: یکشنبه 23 مهر 1391 / بازانتشار: پنجشنبه 27 مهر 1391

کلید واژه ها: تحريم ايران ارز اميرحسين توكلي


نظر شما :