تاثیر ناآرامی های فلسطین بر تحولات منطقه ای

تداوم جنگ در غزه به نفع سوریه است

۰۱ آذر ۱۳۹۱ | ۱۶:۴۹ کد : ۱۹۰۹۲۹۹ گفتگو خاورمیانه
سید مرتضی نعمت زاده، رایزن پیشین فرهنگی ایران در سوریه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که طولانی شدن جنگ در غزه می تواند فرصت به نتیجه رسیدن راهکارهای سیاسی در سوریه را فراهم سازد
تداوم جنگ در غزه به نفع سوریه است

ديپلماسي ايراني: درگيري هاي موشكي ميان رژيم صهيونيستي و حماس در نوار غزه كه از هفته پيش آغاز شده بود، هم چنان ادامه دارد. در اين ميان سفر نخست وزير مصر و وزير خارجه تونس به غزه نيز اگر چه اقدامي جديد متاثر از بهار عربي بود، نتوانست از حجم حملات رژيم صهيونيستي كم كند. ديپلماسي ايراني اهداف اسرائيل از بمباران غزه و نيز تاثير تحولات كشورهاي عربي بر اين درگيري را در گفت و گو با سيد مرتضي نعمت زاده،‌ رايزن پيشين فرهنگي ايران در سوريه بررسي كرده است:

اسرائيل مدعي است كه در پاسخ به حمله راكتي گروه هاي فلسطيني دست به اين اقدام زده است. با اين حال به نظر مي رسد كه حتي در صورت پذيرش اين موضوع چنين واكنش گسترده و حملات وسيعي متناسب نيست. به نظر شما اسرائيل چه دلايلي براي اين حملات و گسترش درگيري ها دارد؟ آيا تحولات داخلي اسرائيل به اين مسئله كمك مي كند؟

به نظر مي رسد حمله رژيم صهيونيستي تنها با يك هدف گذاري محدود انجام نگرفته است، بلكه اين حمله مانند بسياري از حملات و عمليات هاي ديگر رژيم صهيونيستي متعدد الاهداف است. يكي از اين اهداف مي تواند به مسائل داخلي رژيم صهيونيستي از جمله بحث انتخابات از يك سو و تغيير اولويت اقتصادي در جامعه صهيونيستي به اولويت امنيتي باشد. مدت ها است كه نارضايتي هاي اقتصادي در ابعاد مختلف در اين رژيم چه به صورت تظاهرات اعتراض آميز گسترده و چه به صورت خودسوزي هاي اعتراض آميز بروز و ظهور داشته است. بنابراين جامعه صهيونيستي دچار نوعي بحران هاي دروني است و مقامات اين رژيم تصور كرده اند كه مي توانند با ايجاد يك بحران خارجي شرايط داخلر را تحت الشعاع قرار داده و وضعيت جديدي را ايجاد كنند.

بنابراين، اين اقدام هم مي تواند بعد انتخاباتي داشته باشد و هم بعد اقتصادي و تغيير شرايط اجتماعي. علاوه بر اين جريان هايي وجود دارد كه همواره تلاش مي كنند فضاي رژيم صهيونيستي را به يك فضاي امنيتي تبديل كنند تا اين كيان دچار يكنواختي و ركود و فترت نشود. اما در كنار اين ها اهداف ديگري هم قابل شناسايي است. من فكر مي كنم يكي از نكات مهم در اين عمليات ترور برخي شخصيت هاي تاثيرگذار در عرصه مقاومت بود كه رژيم صهيونيستي نمي توانست در شرايط عادي اين افراد را ترور كند و شرايط بين المللي نيز اين سبك ترور را مجاز نمي داند. مشاهده مي شود در طول اين درگيري ها رژيم صهيونيستي توانسته است اين افراد را هدف قرار دهد و به طور مشخص آن ها را ترور نمايد.

اين اولين درگيري جدي نيروهاي ر‍ژيم صهيونيستي و فلسطيني ها پس از جنبش هاي مردمي در كشورهاي عربي است. تا چه اندازه تحولات جهان عرب در موضع كشورهاي عربي در قبال اين مسئله موثر بوده است؟‌ آيا وضعيت جديد منطقه به تحلیل توان اسرائيل منجر شده است؟

من فكر مي كنم بخشي از اين سوال به اهداف رژيم صهيونيستي بر مي گردد. در واقع رژيم صهيونيستي در آن واحد مي خواهد قدرت واكنش كشورهاي منطقه خصوصا كشورهايي كه در آن ها انقلاب و بيداري رخ داده است را ارزيابي كند و تا حدي مقاومت فلسطين را نسبت به ظرفيت واقعي حاصل از اين تحولات آگاه نمايد. يعني عملا ناكارآمدي اين  دولت ها را در دفاع از مردم فلسطين به نمايش بگذارد تا فلسطيني ها توقعي بيش از واقعيت از اين دولت ها نداشته باشند و عملا هم واكنش دولت مصر و تونس بيشتر در حد ابراز همدردي از طريق حضور شخصيت هاي مصري و تونسي در فلسطين است. واقعيت اين است كه به نظر نمي رسد اين كشورها بيش از آن چه تا كنون واكنش نشان داده اند، توانايي واكنش داشته باشند. مگر در محدوده كمك هاي انساني و پزشكي. بعيد به نظر مي رسد اگر اين موضوع در همين حجم باقي بماند، اين موضع گيري ها فراتر از اين نحواهد رفت و بيشتر در حد فشارهاي سياسي و ديپلماتيك متوقف خواهد شد.

اين كه مقامات مصري و تونسي به نوار غزه سفر كرده اند در حالي كه پيش از اين چنين سفرهايي صورت نمي گرفت، تاثيري در وضعيت حماس نخواهد داشت؟

من فكر مي كنم مجموعه اقدامات در حوزه حمايت هاي سياسي و انسانی محدود مي شود. در شرايط سياسي كنوني انتظار واكنش از سوی اين كشورها وجود دارد. مردم مصر و تونس و جهان اسلام از دولت هاي مصر و تونس و تركيه انتظار دارند كه در قبال اين حمله واكنش نشان دهند. در غير اين صورت اين دولت ها نزد مردم خود و در منطقه جايگاه خود را از دست خواهند داد. اما واقعيت اين است كه اين موضع گيري هاي سياسي كمك هاي انسانی، اقدامات جدي به شمار نمي آيند.

علاوه بر اين اقدام رژيم صهيونيستي در حمله به غزه با توجه به اين كه اولويت منطقه را از سوريه به فلسطين تغيير مي دهد،نوعي دهن كجي رژيم صهيونيستي به رژيم هاي وابسته به امريكا است كه در حال حاضر هزينه هاي بسيار زيادي را صرف كرده اند تا سوريه را در محور اولويت ها قرار دهند و تغيير در نظام سوريه را دنبال كنند. در حالي كه رژيم صهيونيستي به طور يكجانبه وارد شده و اين اولويت بندي را بر هم زده و اين رژيم ها را عملا در چالش با ملت هاي خود قرار داده است. اين مسئله الان مطرح است كه اگر اين رژيم ها يك دهم تلاش هايي را كه براي ساقط كردن دولت در سوريه صرف كرده اند براي سرنگوني رژيم صهيونيستي صرف كرده بودند، الان وضعيت منطقه اين گونه نبود. بنابراين اين كشور ها ناگزيرند در اين شرايط واكنش هايي نشان دهند، اما اين واكنش ها مشكلي را از مردم فلسطين حل نخواهد كرد.

با توجه به درگيري هاي اخير سوريه و رژيم صهيونيستي در بلندي هاي جولان، آيا حمله اسرائيل به نوار غزه بر تحولات سوريه و درگيري احتمالي سوريه با اسرائيل تاثير خواهد داشت؟

در مورد اين كه آيا احتمال درگيري ميان اسرائيل و سوريه وجود دارد يا نه بايد بگويم گمان نمي كنم شرايط جنگ ميان اين دو وجود داشته باشد. يعني موضع مسلط اسرائيل به لحاظ تسليحاتي و استراتژيك و ژئوپوليتيكي بر سوريه، اجازه درگيري را به سوريه نمي دهد. اما اگر اين درگيري ميان غزه و اسرائيل به درازا بينجامد، قاعدتا ثقل توجهات را از سوريه به سمت فلسطين منتقل خواهد كرد و اين مي تواند زمينه مناسب تري را براي حل بحران سوريه از طريق راه حل هاي سياسي فراهم آورد./12

انتشار اولیه : یکشنبه 28 آبان 1391 / بازانتشار : چهارشنبه 1 آذر 1391

کلید واژه ها: غزه اسرائيل سيد مرتضي نعمت زاده


نظر شما :