نسل سوم القاعده تولد خود را جشن می‌گیرد

۰۷ بهمن ۱۳۹۱ | ۲۳:۰۵ کد : ۱۹۱۲۰۷۶ سرخط اخبار

واقعه گروگان گیری اخیر در یک تأسیسات گازی در الجزایر و همچنین درگیری های اخیر در مالی، بیش از هر چیز، نمایانگر تولد نسل جدیدی از گروه القاعده در جهان عرب بود. این نسل جدید که سومین نسل از القاعده است، از دید تحلیلگران، خطرناک ترین شاخه این گروه تاکنون به شمار می رود.

به گزارش «تابناک»، وقایع اخیر رخ داده در آفریقا، به ویژه گروگان گیری در تأسیسات گازی در الجزایر که به دست یک گروه وابسته به القاعده انجام گرفت، سبب شد اذهان متوجه موضوع تجدید حیات این گروه ترویستی شود.

در همین زمینه، «بروس ریدل»، پژوهشگر ارشد در مؤسسه «بروکینگز» در مطلبی که در سایت «المانیتور» منتشر شده، می نویسد:

با وجود کشته شدن اسامه بن لادن، القاعده توانست از انقلاب های عربی به منظور ایجاد بهترین پناهگاه ها برای خود در جهان عرب استفاده کند. می توان گفت که این مرگبار ترین نسل القاعده است که تاکنون ظهور کرده است. البته در مرکز این القاعده جدید، القاعده قدیمی همچنان به حیات خود ادامه می دهد. «ایمن الظواهری» هنوز در پاکستان پنهان است و همچنان مسیر راهبردی افراط گرایی جهانی را تعیین می کند.

نسل اول القاعده، گروه اولیه حاضر در افغانستان بود که در دهه ۱۹۹۰ از سوی بن لادن تأسیس شد. نسل دوم، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ظهور کرد؛ یعنی هنگامی که این گروه خود را در پاکستان، عراق و سراسر جهان اسلام احیا کرد. اکنون و پس از کشته شدن بن لادن توسط نیروهای آمریکایی و نیز وقوع انقلاب های عربی، نسل سومی از این گروه قابل تشخیص است.

سریع ترین رشد این القاعده جدید، در سوریه صورت گرفته است. القاعده در پوشش نام «جبهه النصره» اکنون به کشنده ترین عنصر حاضر در میان مخالفان دولت بشار اسد تبدیل شده است. برای القاعده، اسد و علویان هدف مناسبی هستند، زیرا شماری از گروه های اهل سنت، علویان را فرقه ای انحرافی از اسلامی می دانند که باید سرکوب شود. هرچند القاعده تنها یکی از بخش های گروه های مخالف سوری است، توانایی هایش در ساخت بمب و حملات انتحاری منحصر به فرد است؛ این گروه روز به روز قوی تر و مسلح تر می شود.

اکنون وب سایت های وابسته به گروه های جهادی هر روزه گزارش می دهند که افراد وابسته به القاعده از عربستان سعودی، فلسطین و مصر، در نبردهای حلب و دمشق کشته یا به زعم خودشان «شهید» شده اند.

در همین حال، گزارش های معتبر برخی خبرنگاران، از گروه هایی جهادی در سوریه حکایت دارد که وابستگی کمتری به القاعده داشته و از نیروهای متعصبی تشکیل شده که از پاکستان، بنگلادش و دیگر مناطق به سوریه آمده اند.

شعبه سوری القاعده، در تلاش بوده تا از اشتباهات نسل های گذشته این گروه درس بگیرد. این نسل جدید از گردهمایی آشکار با نام رسمی القاعده خودداری کرده و در پی همکاری با دیگر گروه های اهل سنت است. این گروه به خوبی مسلح است، از پایگاه هایی در عراق برای پشتیبانی استفاده می کند و از سلاح هایی که قطر و عربستان سعودی برای گروه های مخالف می فرستند نیز بهره می برد. رهبر این گروه، از نام مستعار «ابومحمد الجولانی» استفاده می کند که اشاره ای به بلندی های جولان است که تحت اشغال رژیم اسرائیل قرار دارد.

هر چه جنگ داخلی در سوریه ادامه پیدا کند، القاعده از هرج و مرج و قطب بندی فرقه ای بهره بیشتری خواهد برد. این گروه همچنین از سرایت خشونت از سوریه به لبنان، ترکیه، عراق و اردن ـ که اکنون اجتناب ناپذیر شده ـ نیز سود می برد.

در این باره باید گفت، همچون بقیه جهان، القاعده نیز از انقلاب هایی که دیکتاتور ها را در تونس، مصر، لیبی و یمن برانداختند، شگفت زده شد. ایدئولوژی خشونت طلبانه و جهانی این گروه، نخست از سوی جنبش های انقلابی غیرخشونت آمیزی که در خاورمیانه و شمال آفریقا شکل گرفتند، به چالش کشیده شد. اما القاعده یک سازمان تطبیق پذیر است و از هرج و مرج و آشفتگی ناشی از تغییرات انقلابی به منظور ایجاد پایگاه های عملیاتی برای خود استفاده کرده است.

در شمال آفریقا، این سازمان در قالب «القاعده مغرب اسلامی» (شعبه الجزایری از سازمان جهانی القاعده) توانسته به طور موفقیت آمیزی خود را با یک گروه افراط گرای محلی در مالی به نام «انصار دین» متحد کند و این دو گروه با همکاری هم، کنترل دو سوم از مالی در شمال این کشور را در اختیار گرفتند. سرانجام این که وقتی آن ها تصمیم گرفتند به سمت پایتخت حرکت کنند، فرانسه با جت ها و نیروهای خود در این کشور مداخله کردند.

القاعده مغرب اسلامی، در لیبی و به ویژه در حوالی بنغازی نیز فعال است. شاخه ای از القاعده به رهبری «مختار بالمختار»، حملات الجزایر را از لیبی سازماندهی کردند. بالمختار یکی از رهبران نسل اول القاعده است که توانسته جان سالم به در ببرد. وی فعالیت خود را در دهه ۱۹۸۰ در افغانستان و در همراهی با «عبدالله عظام»، متفکر جهادی آغاز کرد. وی یکی از پیروان قسم خورده «ابومصعب الزرقاوی»، بنیانگذار اردنی القاعده در عراق است که در سال ۲۰۰۶ عراق را تا آستانه جنگ داخلی پیش برد.

در مصر، یک شعبه دیگر از القاعده نسل سوم، در شبه جزیره سینا حضور دارد. قبایل «بدوین» که مدت ها در مصر تحت نظارت و فشار شدید بودند، پس از انقلاب و سقوط مبارک، در همراهی با زندانیان جهادی آزاد شده، حملات خود را علیه تأسیسات امنیتی و خط لوله گاز مصر به اسرائیل آغاز کردند. جهادی های سینا، خود را به ظواهری وفادار می دانند و گفته می شود، ظواهری حملات آن ها علیه اهداف اسرائیلی را هدایت می کند.

در یمن، «القاعده شبه جزیره عربستان» از سقوط علی عبدالله صالح در راستای تسلط یافتن بر جنوب و شرق کشور استفاده کردند. هرچند پس از آن دولت توانست کنترل شماری از شهر ها از آن ها پس بگیرد، آن ها تابستان گذشته بار دیگر حملات خود را علیه اهداف امنیتی در صنعا، عدن و دیگر شهرهای بزرگ از سر گرفتند.

اما القاعده عراق را باید نماد ارتجاع دانست. با وجود فشار شدید و تغییرات پیاپی رهبری، این گروه توانسته خود را احیا و بازسازی کند. القاعده عراق تلاش دارد از وجود اقلیت های سنی در مقابل دولت شیعه بهره ببرد. این گروه پناهگاه های خود در مناطق سنی نشین عراق را بازسازی کرده و «ابوبکر البغدادی»، رهبر این گروه قول حملات بیشتری در عراق و نیز ایالات متحده را داده است.

موفقیت نسل سوم القاعده در بهره برداری از تغییرات انقلابی در جهان عرب، با وجود نبود حمایت مردمی گسترده از این گروه اتفاق می افتد. نسل سوم القاعده، به مثابه جنبشی افراطی که تنها هوادارانی محدود دارد، باقی می ماند؛ اما تروریسم، مسابقه محبوبیت نیست. القاعده اکنون در سطح عملیاتی در جهان عرب، از همیشه قدرتمند تر است.

به پاکستان بازگردیم. در این کشور، رهبری قدیم القاعده یا آنچه خود این گروه «القاعده الام» (القاعده مادر) می خواند، در حال بازسازی خود است. از زمان روی کار آمدن باراک اوباما در سال ۲۰۰۹، نزدیک سیصد حمله مرگبار توسط پهپاد ها علیه پایگاه های القاعده انجام گرفته که مرکز هدایت این حملات در افغانستان بوده است. از زمان کشته شدن بن لادن در سال ۲۰۱۱، این گروه بیشتر در موضع ضعف قرار گرفته است.

اما این گروه نه از میان رفته و نه تنها شده است. متحدان القاعده در پاکستان، از جمله «لشکر طیبه» (گروهی که در سال ۲۰۰۸ به بمبئی حمله کرد) و طالبان افغانستان و پاکستان، چندان تحت فشار نیستند و در تجدید حیات القاعده مادر به آن کمک می کنند. ظواهری پیاپی بیانیه هایی صادر می کند و از پیروانش می خواهد، برای مبارزه به سوریه یا مالی بروند. بیشتر فرمان های او پذیرفته می شوند.

القاعده نسل سوم، یک دشمن پیچیده و غیرمتمرکز است که هر شعبه آن نیازمند راهبردی مناسب و مجزا است. برای هر چالش، تنها یک پاسخ وجود ندارد. در حال حاضر، هیچ چشم اندازی برای «شکست راهبردی» القاعده وجود ندارد

کلید واژه ها: القاعده این گروه نسل عراق حملات پاکستان سوریه مصر جهادی القاعده در جهان عرب القاعده انقلاب در جهان عرب عرب مالی بن لادن نسل سوم افغانستان


نظر شما :