روزنامه النهار بررسی می کند:

طرح مذاکره با ایران، فریب یا واقعیت؟

۲۹ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۰:۳۰ کد : ۱۹۱۲۸۶۹ اخبار اصلی خاورمیانه
به هیچ وجه مشخص نیست که جو بایدن، معاون رئیس جمهوری امریکا بر چه اساس اعلام آمادگی کرد که واشنگتن آماده مذاکره با ایران بر سر پرونده هسته ای اش است و بعد هم گفت: "توپ در زمین تهران است".
طرح مذاکره با ایران، فریب یا واقعیت؟

دیپلماسی ایرانی: همین چند روز پیش بود که خواندم باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا همچنان به سیاست خود مبنی بر این که دستش به روی ایران برای مذاکره دراز است و همان طور که یکی از اطرافیانش گفته است، از ابتدای آغاز دوران ریاست جمهوری اش تا کنون این دست به سمت ایران دراز بوده و "دستش خسته نشده و ناامید هم نشده" است.

مساله ای که دائما به اذهان متبادر می شود، این است که به هیچ وجه مشخص نیست که جو بایدن، معاون رئیس جمهوری امریکا بر چه اساس اعلام آمادگی کرد که واشنگتن آماده مذاکره با ایران بر سر پرونده هسته ای اش است و بعد هم گفت: "توپ در زمین تهران است".

اظهاراتی که ایران نیز فورا پاسخ آن را داد. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در پاسخ به اظهارات جان کری، وزیر امور خارجه امریکا گفت: «ما آماده مذاکره هستیم به شرطی که فشارهایی که به ما می آورید متوقف شوند.» در همان وقت علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز گفت: «ما اظهارات امریکا را به فال نیک می گیریم و احساس می کنیم که امریکا تلاش می کند تا تغییری در سیاست هایش بدهد، اما چگونه می توانیم به اظهارات بایدن اعتماد کنیم. علاوه بر آن قضیه پرونده هسته ای نیز یک موضوع کسالت آور شده است.»

این موضوع از دو زاویه قابل بررسی است. از یک زاویه ایران کاملا حق دارد که به صداقت امریکا در انجام مذاکرات شرکت کند. تهران چگونه می تواند به پیشنهاد مذاکره امریکا اعتماد کند در حالی که هر روز یک پرده از فشارهای امریکا علیه ایران برداشته می شود. امریکا در حالی به ایران پیشنهاد مذاکره می دهد که هر لحظه حلقه فشار تحریم ها را تنگ تر می کند و بیش از پیش به ایران فشار می آورد. در چنین فضایی ایران چگونه می تواند به فکر مذاکره با امریکا باشد و واشنگتن توقع داشته باشد که تهران صداقتش در مذاکرات را باور کند.

از زاویه دیگر این سوال مطرح می شود که چه سناریویی در این زمینه مطرح است که امریکا ناگهان به فکر دوستی با ایران افتاده است؟ اگر موضوع را از نگاه بی طرفانه بنگریم و بخواهیم پرونده روابط ایران و امریکا را بررسی کنیم در می یابیم که مانند همیشه عمدا یک پرونده تکراری و کسالت آور مطرح است. کسالت آور به این دلیل که امریکا همیشه ادعای دوستی و تلاش برای حل اختلاف ها با ایران را مطرح کرده است اما در حقیقت در خفا بازی وقیحانه ای را طراحی کرده و مایل است که ایران را در این بازی به شکل فریبانه ای وارد کند.

حقیقت این است که اگر امریکا ابراز تمایل می کند که می خواهد با ایران آشتی کند به این دلیل است که مصالحش به سمتی رفته که باید از در دوستی با ایران در آید. در سوریه امریکا علنا زمین گیر شده و در عراق نیز بدون همراهی ایران کاری نمی تواند از پیش ببرد. در لبنان رسما بازی را به ایران باخته است و در مصر نیز به سمتی می رود که بر خلاف میل امریکا ایران جای پای محکمی بیابد. به علاوه جای پای ایران در تمامی کشورهای عربی به ویژه کشورهای متاثر از انقلاب های عربی نیز به زودی مستحکم خواهد شد.

از سوی دیگر امریکا همچنان با بوق و کرنا کردن و اغراق در پروژه ایران هراسی توانسته است که در گیر و دار بحران اقتصادی اش فروش فزاینده ای برای بازار تسلیحاتی خود داشته باشد. بنا به گزارش کنگره امریکا که دو ماه پیش منتشر شده میزان صادرات امریکا در سال 2011 با فروشی سه برابری به 85.3 میلیارد دلار رسیده چرا که درخواست های تازه ای از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دریافت کرده است. امریکا به پروژه ایران هراسی به چشم یک منبع مالی پول ساز می نگرد. در این صورت چگونه می تواند ادعا کند که از خیر این منبع پول ساز می گذرد و با ایران طرح دوستی می ریزد؟

مساله دیگر این که امریکا چگونه می تواند با ایران وارد گفت وگو شود در حالی که همچنان حامی قاطع اسرائیل است و تلاویو نیز به هیچ روی قصد ندارد از خصومت ورزی های خود علیه ایران بکاهد. چگونه می توان باور کرد که امریکا واقعا به دنبال ناکام گذاشتن ایران هسته ای نیست در حالی که مجله فارن پالسی وابسته به وزارت امور خارجه امریکا به صراحت می گوید که باید تلاش های ایران هسته ای را ناکام گذاشت. با این همه دلیل آیا واقعا ایران حق دارد به دست دوستی امریکا اعتماد نکند؟


منبع: النهار/ تحریریه دیپلماسی ایرانی

کلید واژه ها: امریکا ایران مذاکرات ایران و امریکا


نظر شما :