آیپک به نشستی نمایشی بدل خواهد شد

حمله مصلحتی بایدن به ایران

۲۳ اسفند ۱۳۹۱ | ۱۴:۰۳ کد : ۱۹۱۳۷۵۴ آمریکا گفتگو خاورمیانه
مهدی محتشمی، تحلیلگر مسائل امریکا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که موج اختلاف ها میان واشنگتن و تل آویو در عمل بسیار بیش از آرایش اتحادی است که نشان داده می شود
حمله مصلحتی بایدن به ایران

دیپلماسی ایرانی: "باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در مورد قصد این دولت برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای نه می تواند و نه بلوف می زند. " این سخنانی است که جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه گذشته در نشست آیپک که بزرگ ترین لابی اسرائیل در آمریکا به حساب می آید، بر زبان آورد. این اظهارات در حالی از زبان آقای بایدن شنیده شد که همزمان با آغاز این نشست سالانه جان کری وزیر امور خارجه تازه نفس ایالات متحده در تور اروپایی و خاورمیانه ای خود ترجیح داد از فراز سرزمین های اشغالی بگذرد و توقف خود در این منطقه را به آینده ای نزیک و دوشادوش اوباما موکول کند. بنابراین نام اسرائیل در لیست 9 میزبان نخست آقای وزیر جا نگرفت. اتفاقی که می تواند پیام های تلویحی خود برای اسرائیلی ها را داشته باشد. با اینهمه در آیپک به سنت همیشه سیاستمداران رده بالای کاخ سفید ترجیح دادند از در حمایت با دوست قدیمی خود درآمده و به نوعی رضایت آنها در مقوله ایران را جلب کنند. البته بایدن در بخش هایی از سخنان خود تاکید کرد که کشورش به دنبال جنگ نیست و خواهان انجام مذاکرات صلح آمیز با ایران است. ماهیت کاری آیپک در ایالات متحده چیست؟ آیا سخنان مقام های آمریکایی در این نشست قطعا جنبه عملی پیدا خواهد کرد؟ رابطه میان واشنگتن و تل آویو در این روزها چه مسیری را طی می کند و مصر پس از مبارک چه جایگاهی در معادلات منطقه ای واشنگتن ایفا می کند. پرسش هایی از این دست را با مهدی محتشمی، تحلیلگر مسائل امریکا در میان گذاشتیم:

هفته گذشته شاهد برگزاری کنفرانس سیاسی سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل موسوم به آیپک بودیم. ماهیت کاری این کمیته چیست؟ حضور مقام های رده بالای آمریکایی در این کنفرانس سالانه در چه حدی است و با توجه به روابط واشنگتن – تل آویو آیا آنچه از زبان آمریکایی ها در این کنفرانس گفته می شود قطعا به استراتژی آمریکا بدل خواهد شد؟

 ایپک،  کمیته روابط عمومی امریکایی - اسرائیلی و از قوی ترین لابی های حمایت از رژیم صهیونیستی است. در اجلاس سالانه این کمیته معمولا با نفوذترین عناصر سیاسی و اقتصادی امریکا که یا خود آنها یهودی بوده و یا از طرفداران جریان یهودی و رژیم اسرائیل به حساب می آیند، شرکت می کنند. این نهاد فارغ از آنکه چه کسی در راس حاکمیت امریکا باشد و چه سیاستی حاکم باشد، اهرم فشار قدرتمندی به حساب آمده   و  نقش تعیین کننده ای را در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده امریکا ایفا می کند. بالتبع هر مقام شاخص امریکایی که در این اجلاس شرکت می کند با توجه به فضایی که در این اجلاس است باید تضمین هایی در خصوص تامین امنیت اسرائیل داده و در نتیجه آنچه که می گوید نیز باید در نهایت مورد رضایت این مخاطب و تشکیلات باشد.
بنابراین در ارزیابی کلان، مفهوم بسیار خاصی در این نهاد وجود دارد، به همین دلیل به نظر می رسد که جوبایدن  معاون باراک اوباما در سخنرانی خود در این نشست سالانه نیز سعی کرده به گونه ای عمل کند تا رضایت مخاطب تلاویوی خود را جلب کند. جوبایدن با سابقه حضور دوشادوش رئیس جمهور در دولت نخست می داند که اوباما به هیچ وجه طرفدار حرکت نظامی چه به شکل مستقیم یعنی توسط امریکا و یا به شکل غیرمستقیم و از طریق اسرائیل در مواجهه با ایران نیست و تنها راه حل را دیپلماسی می داند. با این وجود وی برای خوشایند مخاطب خود اینگونه ابراز کرده که دریچه مذاکرات تا ابد باز نخواهد بود و دیپلماسی باید زمان بندی شده باشد و در چارچوب زمانی خاص به نتیجه برسد.

تا چه اندازه سخنان جو بایدن در آیپک را می توان به احتمال توسل آمریکا به گزینه نظامی علیه ایران تعبیر کرد؟

همانطور که می دانید مجموعه شرایط داخلی امریکا به لحاظ وضعیت اقتصادی به گونه ای است که اخیرا با کسری بودجه سنگینی مواجه بودند و سنای امریکا رقمی معادل 89 میلیارد دلار از بودجه امریکا را کاهش داد که این مساله در سطح داخلی بسیار اثرگذار بوده و به ویژه در بخش نظامی نیز امریکا ناچار است نظامیان خود را از افغانستان و کشورهای دیگر خارج کند. بنابراین امریکا اساسا در شرایطی نیست که قصد داشته باشد تا در مورد حمله نظامی به کشور دیگری زمنیه سازی کند. از نظر افکارعمومی نیز در امریکا استقبالی از یک حمله نظامی دیگر صورت نخواهد گرفت . در نتیجه اساسا مساله هرگونه اقدام نظامی در کوتاه مدت منتفی است وامریکا تمام قدرت خود را  صرف دیپلماسی خواهد کرد تا از این طریق بتواند پرونده هسته ای ایران را از مسیر بن بست خارج کرده و بازی را به گونه ای پیش ببرد که خواسته های   ۱+۵ نیز تامین شود.
این یک روی سکه است و اما روی دیگر سخنان جوبایدن برای دفع  فشارها و تهدیدهایی  است که دولت دست راستی  بنیامین نتانیاهو  نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امریکا وارد می کند. در این مسیر امریکا سعی دارد با جلب اعتماد رژیم صهیونیستی،  تضمین های لازم امنیتی را به این رژیم داده و به آنها اطمینان خاطر دهد که واشنگتن اجازه دستیابی به بمب هسته ای را به ایران نخواهد داد. در مبحث اعمال تحریم ها نیز آمرکیا همواره سعی کرده به اثربخشی این موضوع اشاره داشته و تحرین را راهی برای بر سر میز مذاکره نشاندن ایران نشان دهد. امریکایی ها در این مسیر اصرار دارند که جامعه بین الملل باید با اعطای فرصت به پرونده هسته ای ایران ، فضا را به گونه ای پیش ببرد که هم ازطریق مذاکره و همزمان از مسیر  تشدید تحریم ها، ایران راهی جز مصالحه با غرب نداشته  و با تامین خواسته های ۱+۵ ، قطعنامه های شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی را تمکین کند.به نظر می رسد اسرائیل نیز چاره ای به جز این ندارد تا خود را با امریکا هماهنگ کند.

چالش های امروز میان واشنگتن و تل آویو در چه مسائلی خلاصه می شود؟

علاوه بر مسائل قید شده در بالا ، مساله دیگری که  در خصوص روابط تلاویو واشنگتن وجود دارد، امنتاع جان کری از سفر به اسرائیل بوده که در گذشته نیز از آن صحبت شده بود، اما باید گفت سه موضوع اساسی همچنان مورد چالش دو طرف است:
۱. بحث پرونده ای ایران یکی از موضوعات بسیار اساسی است . در این مبحث، اختلاف نظر زیربنایی میان امریکایی ها و اسرائیلی ها به چشم می خورد. برخی تحلیل گران ادعا می کنند که اسرائیلی ها قصد دارند امریکایی ها را در عمل انجام شده و مسیر توسل به گزینه نظامی قرار دهند.  از سوی دیگر دولت امریکا قصد دارد تا از طریق دیپلماسی مشکل با ایران را حل کند.
۲. مساله دوم موضوع روابط امریکا و رژیم صهیونیستی است. اصلی ترین مورد اختلاف میان واشنگتن و تل آویو در این حوزه  شهرک سازی و آینده صلح فلسطین - اسرائیل است . به نظر می رسد که هنوز بستر لازم برای تامین حداقل خواسته های دولت اوباما  در خصوص موارد قید شده در بالا فراهم نشده است. باراک اوباما اصرار دارد تا در دولت دوم خود به نحوی پروژه های مطرح شده در دولت نخست را عملی سازد اما هنوز در این خصوص شکاف های بزرگی میان تل آویو و کاخ سفید وجود دارد.
۳. مساله سوم  بحث سوریه است.  همان اندازه که  رژیم صهیونیستی در مقوله مهار بحران امنیتی و سیاسی بوجود آمده در سوریه خواهان برخوردهای چکشی و تندتر است،امریکایی ها به دنبال روش هایی معتدل تر برای حل مساله هستند. کاخ سفید نشین ها به خوبی می دانند که  جایگزین مناسبی برای بشار اسد رئیس جمهور سوریه وجود ندارد و اگر مسال به همین شکل صورت گیرد جریان افراط و احتمالا جریان سلفی گری در این کشور به عنوان اصلی ترین  جایگزین مطرح خواهد شد که به نظر نمی رسد دولت مطلوب و یا ساختار مطلوب سیاسی برای امریکا باشد.
آنچه بیان شد عمده اختلافاتی است که به نظر می رسد در سفر آتی اوباما به رژیم صهیونیستی مورد مذاکره و گفتگو قرار بگیرد.

یکی از مسائل مطرح در نشست آیپک امسال نگرانی های واشنگتن در خصوص وضعیت اخوان المسلمین در مصر است. دغدغه ای که تاب تل آویو را هم تمام کرده است. رابطه میان اخوان و کاخ سفید را چگونه ارزیابی می کنید؟

تحولاتی که در مصر رخ داده مطلوب و خواسته امریکایی ها نبوده است، علیرغم آنکه آنها سعی کردند وضعیت و شرایط این کشور را مصادره به مطلوب کنند و شاید در آن زمان پیش بینی چنین موقعیتی را از تحولات مصر نکرده و باید گفت که  امریکا با وضعیت تحمیلی مواجه شد . بنابراین چاره ای جز مدیریت وضعیت به گونه ای که تامین کننده حداقل خواسته های دولتش در مصر باشد را نداشت. بر هیچ کس پوشیده نیست که مصر جایگاه مهمی در جهان عرب، منطقه و در مناسبات منطقه ای واشنگتن ایفا می کند. از سوی دیگر اخوان المسلیمن در ابتدای شکل گیری و قدرت گیری با حزب نور و جریان سلفی گری فاصله داشت و به نظر می رسید که با آنها دیدگاه مشترکی ندارد، اما به تدریج به دلیل جناح بندی هایی که در مصر شکل گرفت و مخالفت جریان های  لیبرال و طرفدار حسنی مبارک با دولت محمد مرسی ، اخوانی ها نیز تا حدی به سمت افراط گرایی کشیده شدند. این در حالی است که هنوز  تضادها و اختلافات اساسی میان اخوان و جریان های تند سلفی در مصر وجود دارد.
حرکت تدریجی  اخوان المسلمین به سمت سلفی گری  یا به زبان دیگر تندروی های سیاسی و مذهبی امریکایی را که انتظار دولتی اسلام گرا اما میانه رو در مصر را می کشید ، نگران کرده است.همزمان به میزانی که قدرت سلفی گری در تفکرات و هیات حاکمه مصر نفوذ بیشتری پیدا کند به تشدید نگرانی های اسرائیل منتهی خواهد شد . رژیم صهیونیستی به دلیل همجواری با مصر دغدغه های  امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی  خاص خود را دارد که به تبع آن را به رفیق دیرین خود در منطقه یعنی ایالات متحده هم منتقل خواهد کرد. با این تفاسیر به نظر می رسد که نگرانی واشنگتن و تل آویو از چریان های سیاسی به راه افتاده در مصر و تداوم ناآرامی های مدنی در این کشور تقریبا از یک جنس باشد. /14

انتشار اولیه: شنبه 19 اسفند 1391 / باز انتشار: چهارشنبه 23 اسفند 1391

کلید واژه ها: امریکا مصر رژیم صهیونیستی مهدی محتشمی


نظر شما :