دیوید کامرون گوی سبقت را از باراک اوباما ربود

کلید ترمیم رابطه تهران-لندن در قفل پرونده هسته ای

۲۴ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۴:۴۸ کد : ۱۹۱۹۷۰۷ گفتگو خاورمیانه
دکتر سید جلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل بین المللی و دیپلمات سابق ایران در لندن در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به نامه دیوید کامرون به حسن روحانی معتقد است شرایط برای عادی سازی روابط فراهم شده است اما پیشرفت در مذاکرات هسته ای می تواند بر سرعت این مسئله بیفزاید.
کلید ترمیم رابطه تهران-لندن در قفل پرونده هسته ای

دیپلماسی ایرانی: دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس در نامه ای به حسن روحانی، رییس جمهور جدید ایران ابراز امیدواری کرده که انتخاب وی فرصت جدیدی برای بهبود روابط میان لندن و تهران باشد. کامرون در این نامه نوشته است: «تهران می تواند راه متفاوتی را در آینده انتخاب کرده و به دنبال بهبود روابط میان تهران و لندن باشد و هر دو طرف در این مسیر گام به گام پیش روند.» او همچنین اشاره کرده است که گسترش روابط دوجانبه یک روند تدریجی است که باید برخی مسائل حل و فصل شود. کامرون در ادامه این نامه از روحانی خواسته است که از یک راه حل صلح آمیز در بحران سوریه حمایت کند و به دنبال مذاکرات جدی و سازنده با جامعه بین المللی درباره برنامه هسته یی ایران باشد. در مورد این نامه و روابط ایران و انگلستان پس از به قدرت رسیدن روحانی در ایران با دکتر سید جلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل بین المللی و دیپلمات سابق ایران در لندن گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

بسیاری از تحلیلگران نامه اخیر دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس به حسن روحانی را نشانه ای از تغییر مواضع انگلستان در قبال ایران می د انند. به نظر شما تا چه اندازه می توان از تغییر مواضع انگلستان در قبال ایران  در طی ماههای اخیر و به واسطه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و پیروزی دکتر روحانی می توان سخن گفت؟

آنچه واضح است این است که دولت بریتانیا همواره بر اساس منافع تجاری اش عمل کرده و می کند. این کشور روزی در راس نظام بازرگانی دنیا قرار داشت و امروز هم که پرچمداری بر دوش ایالات متحده امریکاست، خوی ذاتی بریتانیا فراموش نشده و نمی شود. لذا انگلیسی ها به محض آنکه احساس کنند شرایط برای تامین منافع آنها مهیا شده است بلافاصله اقدام می کنند. چه علامتی قوی تر از انتخابات سال 1392 در ایران می توانست اتفاق بیفتد تا بریتانیا مشارکتی چنین گسترده را در ایران شاهد باشد و متقاعد گردد که چرخشی قابل قبول در رفتارهای دولتمردان ایران در تعامل با جهان در حال وقوع است. یعنی این کشور انتظار رفتار های قابل پیش بینی و توام با احترام متقابل را می تواند داشته باشد. به ویژه آنکه فردی در راس قوه اجرائیه کشور قرار می گیرد که سابقه تعامل با او را در مذاکرات هسته ای دارند و او را تجربه کرده اند. این تغییر، علامتی مثبت را برای دولت بریتانیا القا می کند که می تواند در روابط آتی اش با ایران از امنیت بیشتر برخوردار باشد. بر اساس این تحول در ایران ما شاهد تغییر رویکرد و نگاه انگلستان به روابط با ایران نیز هستیم. نامه اخیر دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا به آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان نیز در راستای این تغییر قابل ارزیابی است.

پیش از این نامه ما شاهد سخنان متفاوت «جک استراو» وزیر خارجه اسبق انگلستان در مورد پیروزی روحانی بودیم. این سخنان او و تمایل او برای سفر به ایران و دیدار با روحانی را تا چه اندازه با سیاست های رسمی دولت انگلستان همسان می دانید؟

امروزه دیپلماسی از همه ابزار های رسمی و غیر رسمی اش برای پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع ملی اش بهره می گیرد. فعال سازی دیلمات های ارشد گذشته، به ویژه آنکه سمتی هم در مجلس یا پارلمان داشته باشند یکی از این ابزارهاست. بنابراین انگلستان از این ابزار بهترین بهره برداری را انجام می دهد تا هم بار تلاش های مقامات رسمی را کاهش دهد و هم از اعتبار لازم برای پیشبرد امور بر خوردار باشد. بریتانیا از این جهت بسیار سریعتر عمل نمود، هر چند ایالات متحده امریکا قوی تر و در سطح گسترده تر عمل کرد؛ نامه 131 تن از نمایندگان مجلس نمایندگان به آقای اوباما و همچنین نامه حدود 30 تن از مسئولین و مقامات سابق این کشور به رئیس جمهور برای بهره گیری از فرصت ریاست جمهوری روحانی، نشانه ای قوی برای دریافت پیام انتخابات در ایران و تلاش برای استفاده بهینه از این فرصت در جهت حل و فصل مسائل موجود بود .

اعلام آمادگی آقای جک استراو، وزیر خارجه سابق بریتانیا که سابقه چند بار سفر به ایران و مذاکره با آقای دکتر حسن روحانی را در کارنامه خود داشت در این راستا قابل ارزیابی می باشد. بی تردید این اقدام با هماهنگی و استقبال مقامات و مسئولین فعلی صورت گرفته و یا حداقل با عدم مخالفت آنان همراه شده تا نتایج این اقدام را به عنوان تلاش های بخشی از حاکمیت و گروهی از حاکمان به آزمایش بگذارند .

در چهار سال گذشته روابط ایران و بریتانیا یکی از پرتنش ترین دوران خود را طی کرده است به نحوی که سفارت دو کشور تعطیل شد. آیا می توان چشم انداز روشنی از تغییر در روابط ایران و انگلستان دید؟ آیا امکان عبور از تنش های اخیر وجود دارد؟ تا چه اند ازه فضای داخلی دو کشور برای از سرگیری روابط آماده است؟

با تلاش برای اشغال سفارت بریتانیا در تهران در چندسال گذشته، بریتانیا هم احساس خطر نمود و با استناد به این که دولتی که در ایران بر سر کار است در راستای قوانین بین المللی مسئولیت حفاظت از حریم او را در ایران به عهده نمی گیرد سفارت خود را در تهران تعطیل و متقابلا از ایران نیز در خواست نمود تا سفارتش در لندن را تعطیل و دیپلمات هایش را فرا بخواند. بر این اساس عملا مسیر و کانال ارتباط مستقیم بین دو کشور مسدود و روابط به حد اعلای سردی گرائید و تا مدت ها حملات لفظی و رسانه ای طرفین به یکدیگر ادامه داشت و تشدید شد. البته در گذشته دولت بریتانیا هم چنین قصورهائی را در سوابق خودش نسبت به تامین امنیت سفارت و کنسولگری جمهوری اسلامی ایران و وارد شدن خسارات انسانی و مالی به دیپلمات های ایران داشته است. لیکن این بار کار به تنش و لجبازی وزیر خارجه وقت بریتانیا کشیده شد و در واکنشی احساسی روابط سیاسی مستقیم را قطع نمود. با این حال با گذشت آن فضا، در این مقطع با بهره گیری از فرصت به وجود آمده، تلاش در جهت ترمیم روابط را آغاز نمودند. شرایط از منظر اکثریت مردم و دولتمردان در هر کشور برای این بازسازی مثبت ارزیابی می شود لیکن ممکن است اقلیتی در شیپورهای مخالف خوانی خویش در هر کشور بدمند و موانعی را برای از سر گیری روابط ایجاد کنند. ولی در مجموع به نظر می رسد شرایط برای به نتیجه رسیدن و عادی سازی روابط در هر دو سو تا حدود زیادی فراهم شده باشد. هر چند امری مهمتر، یعنی به نتیجه رسیدن موضوع هسته ای و پیشبرد آن مذاکرات، در مبحث مذاکرات دو جانبه نیز تاثیر گذار است و اگر مذاکرات هسته ای پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته باشد عادی سازی روابط دوجانبه و رفع تنش ها نیز سرعت خواهد گرفت.

یکی از مهم ترین مسائل پیش روی دولت روحانی، مشکلات اقتصادی است که به مسئله تحریم های بین المللی به خصوص تحریم های بانکی و نفتی مربوط می شود. به نظر شما با توجه به این که انگلستان یکی از اولین کشورهایی بوده که در این زمینه اقدام کرده است تا چه اندازه می توان امیدوار بود که انگلستان به کاهش تحریم ها علیه ایران اقدام کند؟ این کار مستلزم چه پیش زمینه هایی است؟

در وهله اول باید در نظر داشت که مشکلات اقتصادی در ایران ناشی از سوء مدیریت در تخصیص منابع از سوئی و اعمال سیاست های ناصواب در کنار تحریم و وارد نمودن فشارهای خارجی برای ایجاد تضییغات و محدودیت ها به منظور تغییر رفتار دولتمردان بوده است که در عمل عمده فشار آن بر مردم و طبقات متوسط و پائین جامعه وارد شده است. در رفع این محدودیت نیز باید مدیران و مسئولین احساس درد مشترک داشته باشند و بخواهند که این معضل حل شود. در شعارهای همه کاندیدا های ریاست جمهوری مشکلات اقتصادی مردم در راس موضوعات طرح شد و امید و انتظار برای رفع آن ایجاد شده است.  با این حال آستانه تحمل جامعه برای به نتیجه رسیدن باید قدری بالاتر برود، زیرا این امری که در طی سال ها به وجود آمده در کوتاه مدت قابل رفع نیست. مدیریت جامعه تغییر یافته، اما در بعد خارجی موانع داخلی و مخالفت ها کماکان پابرجاست. کلید موضوع در مذاکرات هسته ای نهفته است که چند ماه زمان خواهد برد تا مذاکرات آغاز شود. برای به نتیجه رسیدن و رفع تحریم های اعمال شده و رسیدن به نقطه تعادل در روابط اقتصادی شاید سال و یا چند سال زمان مورد نیاز باشد؛ لیکن از هم اکنون با بهره گیری از دیپلماسی عمومی و پشتوانه آرای مردم و بعضا برخی لابی های پشت پرده به نظر می رسد که شرایط برای کوتاه نمودن این دوران و رفع حصر و تحریم ها قدری کوتاه تر شود، البته اگر مخالف خوانی های داخلی نیز مانع پیشبرد امور نشود .

به طور خلاصه اینکه در رفع تحریم ها، همکاری و هماهنگی های داخلی شرط اصلی در رسیدن به توافقات با کشورهای تحریم کننده و شورای امنیت و رفع مشکلات اقتصادی از ناحیه این کشورها خواهد بود. مردم کار اصلی را انجام داده اند و حمایت خود را ابراز داشته اند اکنون مدیریت سیاسی و اقتصادی است که باید با استفاده از زمینه های ایجاد شده، سیاست های خود را به پیش ببرد.

روابط ایران و انگلستان دارای ابعاد متفاوتی است و علاوه بر ابعاد سیاسی ابعاد اقتصادی و فرهنگی را نیز در بر می گیرد. ایران و انگلیس برای بهبود روابط دو جانبه چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار دهند؟

ایران و بریتانیا در طول سال ها روایط بسیار متنوع و متفاوتی را شکل داده اند که با فراز و نشیب های بسیار همراه بوده است. به ویژه پس از پیروزی انقلاب، نوسانات در روابط بسیار زیاد بوده است. علاوه بر جنبه اقتصادی و وابستگی بسیاری از صنایع داخلی به تکنولوژی بریتانیا، که در اثر این نوسانات از میزان آن وابستگی کاسته شده است، جنبه های تجاری و همچنین آموزشی و فرهنگی روابط نیز  حائز اهمیت بوده است. این مسئله به دلیل اقامت بسیاری از خانواده های ایرانی در بریتانیا و نیز تعداد زیاد دانشجویان ایرانی در انگلستان و همچنین حضور مسلمانان از اقصی نقاط گیتی در بریتانیا و نمایندگی نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آن کشور و نمایندگی دفتر مقام رهبری از پیچیدگی های فراوان بر خوردار است و اعمال تحریم نیز برای ایجاد فشار بر مقامات از طریق اعمال محدودیت در فعالیت های آن نهاد ها و سازمان ها بوده است. در ترمیم روابط نیز، آنها می توانند از ارتباطاتی که ایجاد کرده اند بهره بگیرند. آنها با استفاده از لابی هایی که دارند و بهره گیری از نفوذ افراد موثر به خصوص از تجار و روحانیون و سیاستمداران و دیپلمات ها و همچنین چهره های با نفوذ بعضی از خانواده های تاثیر گذارعلاقمند به ایران و ایرانی و بعضا جمهوری اسلامی ایران نسبت به ترمیم روابط و تاثیر گذاری در سیاست های اجرائی احزاب و دولت بریتانیا برای بهبود روابط دو جانبه اقدامات اساسی صورت دهند. لیکن بیشرین تاثیر از ناحیه حل مشکلات عمومی یعنی موضوع هسته ای اتفاق خواهد افتاد. پس از ایالات متحده امریکا بیشترین علاقمندی از ناحیه بریتانیا برای بهبود روابط با ایران و ترمیم پایگاه های نفوذ در منطقه خاورمیانه وجود دارد .

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16

انتشار اولیه: شنبه 19 مرداد 1392/ باز انتشار: پنجشنبه 24 مرداد 1392

کلید واژه ها: بریتانیا انگلستان روحانی سید جلال ساداتیان


نظر شما :