نطق اوباما در مجمع عمومی سالیانه کنگره نشان داد

فروپاشی دیوار ایران هراسی

۱۵ بهمن ۱۳۹۲ | ۱۴:۰۹ کد : ۱۹۲۸۰۸۱ آمریکا گفتگو
دکتر محمد علی بصیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل امریکا در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به نطق سالانه باراک اوباما و تهدید به وتوی طرح تحریم های ایران تاکید می کند که سیاست های دولت یازدهم به فروپاشی دیوار ایران هراسی منتهی شده است
فروپاشی دیوار ایران هراسی

دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در مجمع عمومی سالانه کنگره آمریکا اذعان کرد که هرچند مذاکرات هسته ای با ایران سخت و پیچیده است و شاید حتی به نتیجه نرسد، اما  هر گونه تلاش برای افزایش تحریم های ایران را در زمانی که این مذاکرات در جریان است، وتو خواهد کرد. بنابراظهارات رسانه ها این بخش از سخنان باراک اوباما، صریح ترین بخش از سخنرانی وی در کنگره آمریکا در مجمع عمومی سالانه بود؛ گرچه سیاست خارجی در سخنان این دوره اوباما در مجمع عمومی سالیانه نسبت به مسایل داخلی ناچیز بود اما از اهمیت ویژه ای برای ایران برخوردار است به نحوی که این اظهارات واکنش های مقامات ایران را در پی داشت. یک روز پس از سخنرانی سالانه باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا در کنگره این کشور، مقام های ایرانی به بخشی از این سخنرانی که مربوط به کشورشان بود واکنش نشان دادند. مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، سخنان آقای اوباما درباره ایران و منطقه خاورمیانه را «غیرواقع بینانه و غیرسازنده» ارزیابی کرد و گفت: «این سخنان برداشت ناصحیح از پایبندی ایران به ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه بومی هسته ای کشور است.» باراک اوباما در سخنرانی روز چهارشنبه خود تأکید کرد: «این دیپلماسی همراه با فشار (تحریم ها) آمریکا بود که موجب شد ایران برنامه اتمی خود را متوقف کند و بخشی از آن را به عقب بازگرداند، آن هم برای نخستین بار در دهه گذشته.» از این رو برخی کارشناسان اظهارات اوباما را برگرفته از نوعی بی اعتمادی میان ایران و آمریکا می دانند. از این رو مسیر رسیدن به توافق جامع بسیار سخت و مشکل خواهد بود اما چنانچه این مسیر طی شود، در طرف می توانند به حل بحران های منطقه کمک کنند. با این همه دکتر محمدعلی بصیری تحلیلگر مسایل آمریکا با طرح سه سناریو برای طی شدن روند شش ماهه و رسیدن به توافق جامع بر این عقیده است که اگر ایران و آمریکا هر دو بر مواضع خود اصرار داشته باشند در نهایت استمرار وضع موجود محتمل تر خواهد بود یعنی همان چیزی که در تفاهم نامه شش ماهه آمده است.متن گفتگوی دیپلماسی ایرانی با وی به شرح زیر است:

باراک اوباما در سخنرانی سالانه خود  در مجمع عمومی سالانه کنگره آمریکا اعلام کرد که هرگونه تلاش برای تحریم بیشتر ایران در دوران مذاکرات را وتو خواهد کرد. با توجه به آغاز دوره شش ماهه اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک شما تاثیر این قبیل  اظهارنظرها را چگونه ارزیابی می کنید؟

موضوعی که در تفاهم نامه شش ماهه صورت گرفته و آقای اوباما نیز به عنوان یک موفقیت در کنگره از آن یاد می کرد، وضعیت برزخی را هم برای ایران و هم برای آمریکا به وجود آورده است. اوباما اعتماد را اساس توافقات بین المللی دانست و اشاره کرد نه ما به ایران اعتماد داریم و نه آنها به ما؛ به همین دلیل احتمال سخت و مشکل بودن روند توافق نهایی وجود دارد و حتی  احتمال  اینکه به دلیل بی اعتمادی این مذاکرات به بن بست برسد، وجود دارد.  موضوعی که به عنوان موفقیت در سیاست خارجی مطرح شده و آقای اوباما نیز بر روی آن مانور می داد، توقف ترس آن ها از غنی سازی 20 درصد بود که راستی آزمایی آن نیز از طرف بازرسان مورد تایید قرار گرفته و ایران نیز به تعهداتش عمل کرده و آن ها هم در حال عمل کردن به تعهدات خود هستند. مساله اینجاست همانگونه که آمریکایی ها به ایران اعتماد ندارند، در این طرف یعنی ایران نیز اعتماد وجود ندارد.آنچه تا کنون طی شده یک روند برد - باخت بوده به نحوی که در ذهنیت مردم و دولتمردان ما در قبال مسایل با آمریکا و همچنین در ذهن نخبگان غربی – آمریکایی این موضوع وجود داشته که در مقابل ایران باید به گونه ای عمل شود که ما برنده و آنها بازنده باشند و بالعکس در ایران نیز چنین موضوعی مطرح می شد. در عین حال سناریوهایی ممکن است در آینده روی دهد از جمله احتمال اینکه ما به یک توافق جامع  در این شش ماه  دست یافته و مشکلات هسته ای نیز حل و تحریم های اعمال شده در طی این ده سال نیز به راحتی کنار گذاشته شود. البته احتمال تحقق این سناریو ضعیف است. شاید بتوان گفت 30 درصد از 100 درصد احتمال تحقق این سناریو وجود دارد که بعد از این شش ماه به یک توافق برسیم. زیرا هم خواست آقای اوباما و هم کنگره بر برچیده شدن چرخه سوخت در ایران است. این خط قرمز ایران است و ایران همچنان اصرار دارد که چرخه سوخت برچیده نشود. این حقی است که ان پی تی برای ایران قائل است. بارها مسئولان دو طرف این موارد را به یکدیگر گوشزد کرده اند.

 سناریوی دیگر این است که بعد از شش ماه طرف مقابل اصرار بر برچیده شدن کامل چرخه هسته ای و ایران نیز اصرار کامل بر حفظ آن داشته باشد. در این شرایط به بن بست رسیده و به حالت اول باز می گردیم و آنها دوباره تحریم ها را اعمال می کنند و ما هم غنی سازی 20 درصد را آغاز و فشارهای آن را تحمل می کنیم. احتمال این سناریو نیز 30 درصد است.

سناریویی سومی نیز وجود دارد که معتقدم 40 درصد محتمل خواهد بود و اینکه نه ایران و نه طرف مقابل در مذاکرات کوتاه نیایند ولی در عین حال نخواهند به حالت اول برگردند. درواقع  این همان چیزی است  که در این تفاهم نامه شش ماهه آمده است. یعنی نه ایران از چیزی که مقرر شده جلوتر برود و نه آنها  بیش از این حرکتی صورت دهند تا به تدریج مقداری از فشارها کاسته و اموال بلوک شده آزاد شود. درواقع این حالت استمرار وضع فعلی بوده و نه توافق جامعی صورت می گیرد و نه از مسیر خارج می شود. علتش هم این است که غرب به دنبال مهار ایران است حال اگر سلاح هسته ای در کار نباشد و مطمئن هم نباشند با این کار ایران مهار شده و خوشبین هستند که این فشارها موجب تحلیل رفتن بودجه، صنعت و نیروهای نظامی و حتی چرخه سوخت می شود. این سه سناریو وجود دشته  و حالت سوم محتمل تر است.

رسانه های خارجی اعلام کردند که سناتور ها و اعضای مجلس نمایندگان، احتمال تدوین یک «قطعنامه غیر الزام آور» را مدنظر قرار داده اند. از طرفی سخنان باراک اوباما درباره حق وتو صریح ترین قسمت سخنرانی وی در کنگره آمریکا در مجمع عمومی سالانه بود. از سوی دیگر اشاره اوباما به قطعی نبودن نتیجه بخشی مذاکرات و تأکیدش بر سخت و پیچیده بودن مذاکرات و حتی احتمال به نتیجه نرسیدن آن است. اگر این اظهارات موضع محطاتانه در نظر گرفته شود و مذاکرات به نتیجه نرسد و نخواهند به گزینه نظامی روی بیاورند آیا ممکن است  اوباما در مقابل طرحی از سوی کنگره کوتاه بیاید؟

در این شش ماه همه این موارد محتمل است. آمریکایی ها و غربی ها به این نتیجه رسیدند که این یک موفقیت است و نمی خواهند خود عامل تخریب این فرصت شناخته شوند. مخالفان آقای اوباما در کنگره تهدیدهای تند و الزام آوری را مطرح  کردند ولی با مذاکرات و رایزنی ها در نهایت این روند متوقف شد. اما در مورد حق تویی که آقای اوباما بیان کرد به نظر می رسد طرح غیرالزام آور از سوی نمایندگان طی شش ماه صورت نگیرد تا نهایت راستی آزمایی ایران را ببینند. سپس استمرار مذاکرات و حرکت های بعد ممکن است تغییراتی را ایجاد کند. یا مذاکرات متوقف می شود یا دوباره بازسازی و حرکت جدیدی  صورت می گیرد.

اوباما تصویب تحریم های بیشتر را مصداق تهدید امنیت ملی امریکا دانسته است . هم ایران هسته ای تهدید امنیت ملی است و هم عدم تعامل دیپلماتیک با تهران در پرونده هسته ای ؟

این ادعای خود امریکایی ها است که اگر تحریم ها ادامه داشته باشد، ایران توافق را اجرا نکرده و از مذاکرات بیرون می رود. تبعات این مساله هم تحریم بیشتر، رویارویی سیاسی و حتی برخورد نظامی خواهد بود. ایالات متحده خود را ابرقدرت بی مرزی می داند بنابراین موضوع امنیت ملی این کشور  تنها محدود به مرزهای ملی نمی شود، بلکه منافع ملی اش، بین المللی است. از جمله در خلیج فارس، آسیا و دیگر مناطق. اگر درگیری به وجود بیاید، از طرف  ایران دچار ضرباتی می شوند که به طور مستقیم امنیت ملی آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اوباما می گوید از این حق وتو استفاده می کنم و آخرین برگه های دیپلماسی را نیز ازمایش می کنم. واقعیت  سیاست امریکا در قبال ایران همین است. اگر این استراتژی نتیجه نداد اوباما اولین فردی خواهد بود که تحریم های بیشتری اعمال خواهد کرد.

این موضع اوباما در برابر سناتورها منجر به واکنش برخی از نمایندگان تندرو شده به نحوی که گفتند این مواضع می تواند امنیت آمریکا و اسرائیل را تهدید کند. آیا ما شاهد افزایش شکاف و تشدید فاصله میان دولت و کنگره آمریکا هستیم؟

زمانی که یک حزب جریان یا حرکتی انجام می دهد چند هدف را دنبال می کند. موضع دموکرات ها یا جمهوری خواهان را در مساله هسته ای ایران در نظر بگیرید. وقتی این جبهه بندی و تقابل بین این دو حزب را می بینیم نباید صرفا منابع ایران و آمریکا را در نظر بگیریم. بین  دو جناح هم به غیر  مسایل ایران، رقابت های حزب حاکم و اپوزیسیون، آینده ریاست جمهوری و کنگره،نقش بازی می کنند. تز جمهوری خواهان این است که اکنون که ایران تحت فشار است ،تحریم بیشتر می تواند کارآمدتر باشد و به جای اینکه پروسه را در بازده چند ساله برای نتیجه دهی قرار دهد می توان با یک حمله نظامی منافع ملی امریکا را تامین کرد. جمهوری خواهان ادعا می کنند که  ایرانی ها ،غرب را  دور زده و  بازی می دهند، و در پشت پرده مخفیانه بمب می سازند . اتاق فکر دو حزب در خصوص این مسائل  بحث می کنند. در نظام های دموکراتیک این بحث ها در اتاق های فکر حزب مطرح و جبهه آرایی های آن در صحن علنی دیده می شود. فکر نکنم این اتفاق ها بازی الفاظ یا برای سرگرم کردن افکار عمومی باشد.

سناتور مارک کرک از طراحان اصلی تحریم علیه ایران بعد از آنکه اوباما سخنان خود را جمع بندی کرد؛ گفت: مردم آمریکا – هم دموکرات و هم جمهوری خواه – مشتاقانه خواهان آن هستند که ایران طی مذاکرات کاملا پاسخ گو باشد. بنابرآنچه در رسانه ها منتشر شده لحن و بیان سناتورها تا حدودی از خواست " تعطیلی کامل تاسیسات هسته ای ایران " به خواست " پاسخگو " تعدیل پیدا کرده است. آیا سیاست های آقای اوباما منجر به این تغییر لحن شده است؟

حرکتی که در دولت آقای روحانی صورت گرفت و صحبت هایی که مقامات ما داشته  و گفته اند که صادقانه می خواهیم به یک توافق هسته ای دو طرف برسیم، موجب فروریختن نگاه منفی به ایران و ایران هراسی در دوره گذشته شد. نه تنها برای دموکرات ها حتی برای رقیب نیز مسجل شد که ایران هر چیزی را که امضا کرد، اجرا نیز کرده است. از این رو ذهنیت آنها کمی تغییر می کند. ذهنیت 100 درصدی به 70 درصد و در نهایت همینطور کم می شود. روز به روز ذهنیت مثبت تر از گذشته  می شود. به همین دلیل می توان به ایران اعتماد داشت که هم پاسخگو باشد و هم فعالیت های هسته ای صلح آمیز خود را ادامه دهد. آقای اوباما هم این را تکرار می کرد که این راستی آزمایی ها بی اعتمادی بین آمریکا و ایران را کاهش خواهد داد. اگر در شش ماه گام ها همینگونه ادامه پیدا کند، دو طرف می توانند به یک توافق جامع دست یابند.

 بعد از توافقنامه ژنو شاهد رفت و آمدهای رهبران و گروه های مختلف اروپایی به ایران و به نوعی  شکسته شدن حصر سیاسی ایران در سایه دولت یازدهم بودیم.آیا امریکایی ها از ترس تنها ماندن در اجماع بین المللی علیه ایران به دیپلماسی روی آورده اند؟

حقیقت این است که امریکا و غرب در مهار ایران  به اتفاق و اجماع بین المللی  بسیار نادری دست یافتند. نوع تحریم هایی که بر علیه ایران اعمال شد، در تاریخ چندین ساله روابط بین الملل بی سابقه بود. ما چنین اجماعی را نه علیه شوروی سابق و  آفریقای جنوبی و نه حتی کره شمالی شاهد بودیم. شاید امریکا و غرب در پرونده ایران تا حدودی همان نسخه عراق را تجویز کردند. البته در این خصوص نباید سیاست های اشتباه ایران را هم نادیده گرفت . با اینهمه اکنون شاهد شکسته شدن این اجماع هستیم و همین مساله می تواند به تشدید رقابت های میان اروپا و امریکا منتهی شود. البته جنس بیشتر این رقابت ها اقتصادی است . اکنون شرکت ها و کمپانی های روسی و اروپایی مسیر ایران را در پیش گرفته اند و این مساله حس رقابت امریکایی ها را تحریک کرده است . البته ادامه این روند اقبال اروپایی ها از ایران به نتیجه توافق نامه هسته ای بستگی دارد. البته من بعید می دانم که امریکایی ها از تنها ماندن در سیاست های خود بیمی داشته باشند.

اخیرا شاهد نوعی تاکید مقام های غربی بر نقش ایران در سوریه بوده ایم و امریکا هم پیش از برگزاری ژنو 2 سوریه اعلام کرده بود که ایران می تواند پس از پذیرش بیانیه ژنو 1 در این نشست شرکت کند که البته تهران نپذیرفت. آیا پیشرفت در مذاکرات گام به گام هسته ای می تواند به پذیرش همکاری با ایران در سایر مسائل منطقه ای از جمله سوریه هم منتهی شود؟

امریکایی ها به خوبی می دانند که قدرت منطقه ای ایران غیرقابل انکار است. امریکایی ها در هرکدام از پرونده های منطقه ای از ایران کمک گرفته اند به نتیجه رسیده اند و البته هرکجا با توسل به شعار از کمک گرفتن اجتناب ورزیده اند به درماندگی سیاسی و نظامی برخورد کرده اند.پرونده های افغانستان ، عراق و فلسطین از این دست هستند. واقعیت این است که به نتیجه رسیدن  بحث هسته ای ایران ، می تواند به حل مشکلات دیگری که همچنان وجود دارد، کمک کند. اگر نه بحران ها استمرار پیدا می کند و شاید هم برای منافع و امنیت آنها در منطقه بدتر هم شود.

انتشار اولیه: پنجشنبه 10 بهمن 1392 / باز انتشار : سه شنبه 15 بهمن 1392

کلید واژه ها: دکتر محمدعلی بصیری مجمع عمومی سالیانه کنگره


نظر شما :