صلح در انجماد

اوباما کارت مذاکرات را از دست داد

۲۶ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۵:۰۲ کد : ۱۹۳۱۲۸۳ گفتگو خاورمیانه
محمدعلی مهتدی،تحلیل گر ارشد مسایل خاورمیانه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به موضع گیری اخیر کاخ سفید در خصوص مذاکرات صلح می گوید که برخلاف تمایل اوباما، پیروزی وی در پیشبرد این مذاکرات برگی نیست که دموکرات ها بتوانند به ان در انتخابات آتی افتخار کنند.
اوباما کارت مذاکرات را از دست داد

دیپلماسی ایرانی: مذاکارت صلح همچنان در بن بست گرفتار است. هفته گذشته، مقامات رسمی آمریکایی در بیانیه ای که بسیاری مدت ها بود انتظار آن را می کشیدند، اذعان کردند که تلاش های مقام های بلند پایه واشنگتن با هدف راضی کردن مقام های رژیم اشغالگر قدس برای تعیین مدت جدیدی از توقف شهرک سازی ها در کرانه باختری رود اردن با شکست مواجه شده است. مهمترین دلیل شکست مذاکرات  نیز ادامه شهرک سازی ها به دستور بنیامین نتانیاهو اعلام شده است. در همین حال نتانیاهو، هرگونه مذاکره با طرف های فلسطینی را ممنوع اعلام کرد.کاخ سفیدنشین ها از هفته ها پیش تلاش برای متقاعد کردن نتانیاهو برای اعمال دور جدیدی از تمدید توقف شهرک سازی ها در کرانه باختری رود اردن را آغاز کرده بودند.مهلت پیشین توقف شهرک سازی ها روز 26 ماه دسامبر یعنی اندک زمانی پس از آنکه مذاکرات صلح خاورمیانه میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی آغاز شده بود، پایان یافت. درخصوص چرایی شکست مذاکرات صلح خاورمیانه و آینده آن با محمدعلی مهتدی تحلیلگر ارشد مسایل خاورمیانه گفت و گویی داشتیم که در زیر می خوانید:

با توجه به تلاش های آمریکا برای از سرگیری مذاکرات صلح خاورمیانه، چرا مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسید؟

دو علت را می تواند برای عدم به نتیجه نرسیدن تلاش های جان کری برشمرد؛ یکی اینکه به نظر می رسد شخص جان کری به عمق مسایل و پیچیدگی های آن آگاهی نداشته و تصور می کرده که می تواند دو طرف یعنی اسرائیل و فلسطین را به پای میز مذاکره بکشاند و مسایل را حل کند. اما در ادامه با موانعی رو به رو شد که به پیچیدگی مسایل پی برد و دانست که به این سادگی قابل حل نیست. البته این احتمال نیز وجود دارد که جان کری می دانسته که این مسایل قابل حل نیست اما هدف این بوه که صرفا دو طرف پای میز مذاکره بنشینند و مدت طولانی نیز این روند ادامه داشته باشد تا در این فاصله آمریکا بتواند به حال و فصل مسایل دیگر منطقه به خصوص مسایل سوریه و عراق و همچنین مذاکره با ایران بپردازد، به نحوی که مساله صلح خاورمیانه تاثیری بر دیگر پرونده ها نگذارد.

 علت دیگر سرسختی دولت بنیامین نتانیاهو است. زیرا اصولا نتانیاهو به دنبال راه حل نبوده و برای این مساله راه حلی هم وجود ندارد. به این دلیل که اسرائیل حاضر به عقب نشینی از کرانه باختری رود اردن نیست، از این رو جایی برای تشکیل دولت فلسطین نمی ماند. آنچه ما در مذاکرات شاهد بودیم اصرار اسرائیل مبنی بر به رسمیت شناختن دولت یهود توسط تشکیلات خودگردان فلسطین بوده که این عوارض خیلی بدی دارد. همچنین در مقابل امتیازهایی که فلسطینی ها به اسرائیل می دهند، اسرائیل از اراضی اشغالی عقب نشینی نخواهد کرد و تنها امتیازی که می دهد، آزادی چند صد تن از زندانیان فلسطینی است. درخواست اسرائیلی ها مبنی بر به رسمیت شناختن دولت یهود، غیرممکن است زیرا این به معنی آواره شدن یک و نیم میلیون فلسطینی ساکن منطقه جلیل در شمال فلسطین اشغالی به اضافه نایده گرفتن حق بازگشت آنها به سرزمینشان است. تشکیلات خودگردان تحت هیچ شرایطی  این مساله را نمی پذیرد. اسرائیل هم در مقابل چیزی به آنها نمی دهد به جز از چند هزار اسیر، تنها چند صد نفر آنها آزاد می شوند. تا زمانی که فلسطینی ها به خواست اسرائیل تن ندهند، اسرائیل هم از آزاد کردن زندانیان فلسطینی صرفنظر می کند. مشخص است که آزاد کردن چند زندانی نمی تواند بهایی برای فلسطینی ها باشد. از این رو مذاکرات به نتیجه نرسید و آمریکا هم نتوانست بر نتانیاهو فشار وارد کند. بنابراین مذاکراتی که از ابتدا محکوم به شکست بود، عملا هم به شکست انجامید و طرح آقای جان کری بی نتیجه ماند.

گفته شده دولت آمریکا توان اعمال فشار لازم بر اسرائیل را ندارد چرا که در این صورت با ریسک بزرگ حملات لابی های صهیونیستی مواجه خواهد شد و احتمال اینکه سرمایه داران حامی خود را از دست بدهد، زیاد است. تا چه حد این گمانه می تواند بر شکست مذاکرات اثرگذار باشد؟

این درست است. قاعدتا وقتی آمریکا طرح دو دولت را مطرح می کند باید بداند که دولت فلسطین نیاز به سرزمین دارد.  در حالی که چنین سرزمینی وجود ندارد، مگر اینکه اسرائیل از اراضی اشغالی سال 1967 عقب نشینی کند. این موضوع با مخالفت داخل اسرائیل مواجه بوده و هم لابی های قوی اسرائیل در آمریکا اجازه فشار توسط دولت آمریکا برای عقب نشینی را نمی دهد. زیرا دولت نتانیاهو به هیچ عنوان حاضر به عقب نشینی از کرانه باختری رود اردن نیست. به خصوص در مورد قدس شرقی که بخشی از اراضی اشغالی بوده و اسرائیلی ها حاضر به مذاکره در مورد آن نیستند.این در حالی است که فلسطین بر پایتخت بودن قدس شرقی برای دولت فلسطین تاکید می کنند. از این رو حتی میزان فشاری هم که آمریکا می توانست بر اسرائیل وارد کند، در حدی نیست که اسرائیل را وادار به عقب نشینی کند. این موضوعی است که شاید جان کری متوجه آن نبوده است.

پیش از این نیز دولت آمریکا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح تلاش هایی صورت داد. اوباما، جرج میشل که دیپلماتی بسیار ورزیده بود را به عنوان نماینده برای حل این مساله به منطقه فرستاد اما دیدیم که با وجود تمام تجربه ای جرج میشل برای نمونه در حل بحران ایرلند داشت، شکست خورد و نتوانست کاری انجام دهد. او همه اعتبار خود را صرف کرد و به نتیجه ای نرسید. از طرفی در موازنه قوای کنونی، اسرائیل حاضر به عقب نشینی نیست. زیرا در حال حاضر جهان عرب دچار هرج و مرج و درگیری های داخلی است و مساله فلسطین توسط جهان عرب مورد پیگیری قرار نمی گیرد. دو کشور مهم جهان عرب که معمولا بر اسرائیل فشار می آوردند یعنی سوریه و مصر، اکنون در گیر مشکلات داخلی خود هستند. کشور دیگر یعنی عربستان نه تنها فشار نمی آورد، بلکه با اسرائیل برای سرنگون کردن دولت بشار اسد همکاری می کند. در چنین شرایط منطقه ای هیچ فشاری از سوی منطقه عربی و اسلامی بر اسرائیل وارد نمی شود. به همین دلیل هم مذاکرات راه به جایی نمی برد. از طرفی اسرائیل هم امتیاز مجانی به کسی نمی دهد. به همین خاطر شاهدیم در این شرایط که همه کشورها درگیر مسایل داخلی خود هستند، کسی دنبال مساله فلسطین نبوده و منطقی نیست که اسرائیل هم از اراضی اشغالی عقب نشینی کند و چنین امتیازی مجانی به تشکیلات خودگردان بدهد.

یکی از اقداماتی که دولت اوباما به خصوص جبهه دموکرات ها سعی داشت از آن به عنوان برگ برنده خود استفاده کند، صلح خاورمیانه بود که می خواستند، طی دوران ریاست جمهوری اوباما به نتیجه برسد.اما با توجه اتفاقاتی که روی داده و گفته شده که می دانستند این مذاکرات به شکست می رسد ولی آنها را بر سرمیز مذاکره آوردند، آیا این ریسکی برای دموکرات ها نبود که در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نقطه ضعفشان در کارنامه سیاست خارجی مطرح شود؟

البته دولت اوباما می خواهد کاری در خاورمیانه انجام دهد، که در آینده حزب دموکرات بتواند در انتخابات از آن به عنوان دستاورد استفاده کند. اما این دستاورد نمی تواند در مورد فلسطین باشد. به نظر می رسد بیشتر عقب نشینی آمریکا از عراق و اکنون از افغانستان برگ هایی است که حزب دموکرات می تواند در انتخابات آینده از آن بهره ببرد. شاید آنها در نظر داشتند که از برگه مساله خاورمیانه هم استفاده کنند اما متوجه پیچیدگی مساله نبودند. به هر حال برگه فلسطین برگه ای نیست که آنها بتوانند در انتخابات آینده از آن بهره ببرند.

با این اوصاف پرونده صلح خاورمیانه میان اسرائیل و فلسطین مختومه تلقی می شود؟

در حال حاضر بنیامین نتانیاهو هر نوع مذاکره ای با فلسطینی ها را ممنوع کرده است. حتی در آخرین مذاکره میان خانم تزیپی لیوْنی وزیر سابق امور خارجه اسرائیل و از طرف فلسطینی ها آقای صائب عریقات تقریبا نوعی مشاجره و فحاشی صورت گرفت و اکنون هم دولت نتانیاهو علاوه بر ممنوع کردن هر نوع مذاکره آزاد کردن اسرا را متوقف کرده است. بنابراین می توان انتظار داشت که به این زودی ها مذاکراتی بین دو طرف انجام نخواهد شد و فعلا این پرونده منجمد و به حالت تعلیق در آمده است.


انتشار اولیه:جمعه 22 فروردین 1393/ باز انتشار: سه شنبه 26 فروردین 1393

کلید واژه ها: مذاکرات صلح در خاورمیانه محمدعلی مهتدی


نظر شما :