سخنرانی عراقچی در نشست بررسی مذاکرات لوزان:

هیچ محدودیتی را دائمی نپذیرفتیم

۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۵:۴۷ کد : ۱۹۴۶۸۱۲ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر گام به گام تا توافق جامع
سیدعباس عراقچی عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای در نشست بررسی مذاکرات لوزان از نگاه علوم سیاسی که توسط انجمن علوم سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، به بیان نکاتی پیرامون برخی پرسش‌های مطرح شده از سوی منتقدان پرداخت.
هیچ محدودیتی را دائمی نپذیرفتیم

دیپلماسی ایرانی: ما اصولا هنوز هیچ توافقی نداریم و تنها یک توافق در یک مرحله خواهیم داشت که حدود ۱۰ تیر یا آخر ژوئن یا شاید هم زودتر، خواهد بود. آنچه که اکنون به عنوان بیانیه لوزان معروف است مجموعه ای از راه حل ها است و دوستانی که بیانیه را حسابی شخم زده اند دقت کرده اند که حرف از  Solutions- راه حل ها- است. راه حل ها، شاخص های ما در رسیدن به توافق هستند. اکنون در همه موضوعات مورد مذاکره از جمله غنی سازی، نطنز، فردو و اراک به یک مجموعه راه حل رسیده ایم و می دانیم چطور می توان مشکل را حل کرد. باید این موضوعات را مکتوب کنیم و البته کار سختی است و سخت تر از گذشته است. ممکن است زیاده خواهی و رفتارهای طرف مقابل منجر به عدم توافق شود و دست هایی که به دنبال عدم موفقیت توافق هستند، باعث توقف آن شوند. به عنوان نمونه آخرین تلاش از سوی کنگره آمریکا صورت گرفت. کنگره به اوباما می گوید این چه توافقی است و نقطه جالب این است که توافق از نظر کنگره مطلوب نیست و آنطور که بعضی ها تصور می کنند نیست که سر ما کلاه رفته است که در این صورت کنگره باید به اوباما می گفت این راه را ادامه دهید. نامه 47 سناتور در روابط بین الملل کاملا غیرمسبوق به سابقه است که به رهبر کشور دیگری که دشمن می شمارند نامه بنویسند که در مذاکره با رئیس جمهور ما کلاه سرش نرود.

من از شنیدن حرف منتقدان واقعا امیدوار شدم. آنچه که در بیان منتقدین وجود دارد، ناشی از دغدغه ها و نگرانی های جدی است که البته به جزئیات مذاکرات مربوط می شود و اینکه در جایی مانند بحث لغو تحریم ها و اعتماد به آژانس بین المللی انرژی اتمی، تخلف صورت نگیرد  ایرادهای دیگر که برخی مطرح می کنند، ناشی از کمبود اطلاعات است. در دستاوردهای کلانی که ما در مذاکرات به دست آورده ایم، خدشه ای وجود ندارد. البته باید در جزئیات توافق حواسمان جمع باشد. خواسته های ما همانی بود که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود به آن اشاره کردند که خطوط قرمز را به دولت گفته اند و انتظار دارند تا رعایت شود.  یکی از اشتباهاتی که صورت می گیرد اینست که هدف از مذاکرات را تنها برداشته شدن تحریم ها می بینند یا از طرفی می گویند هدف تیم هسته ای تنها رسیدن به توافق است نه برداشته شدن تحریم ها. این نگاه باعث می شود که بگویند ما تنها برای لغو تحریم ها به مذاکرات رفتیم و تحریم ها ما را مجبور به مذاکرات کرد؛ درحالیکه این طور نیست.

ما می خواستیم دستاوردهای هسته ای را به جامعه بین الملل بشناسانیم و مورد احترام آنها قرار دهیم. هدف اول ما این بود که در یک آوردگاه اراده ها بین ما و غرب، ما اراده خود را به آنها تحمیل کنیم. غنی سازی موضوعی برای یک دعوای بزرگتر بود؛ یعنی غربی ها می خواستند به ما تحمیل کنند که ما نباید غنی سازی کنیم چرا که نگران هستند ولی ما می گفتیم این حق برای ما در NPT وجود دارد. ما هیچ وقت از غربی ها نخواستیم حق ما را به رسمیت بشناسند، بلکه می گفتیم تنها به حق ما احترام بگذارید. ما به آنها تاکید می کردیم بر سر این موضوع با ما معارضه و از ابزار تحریم استفاده نکنند، چرا که حق غنی سازی ما وجود دارد. ما نمی خواستیم زیر بار سلطه و حرف زور برویم و سلطه پذیری را در این ۱۰ سال همواره رد کردیم. اینکه شش قطعنامه صادر می شود و می گویند باید بلادرنگ تاسیسات هسته ای را تعطیل کنید و ما می گفتیم نه، رمز قدرت جمهوری اسلامی بود و برای این بود که آنها را پای میز مذاکره کشاندیم. آنها غنی سازی ما را قبول نمی کردند، زیرا از نظر آنها داشتن حق غنی سازی برای ما حرام است.

باید از خود بپرسیم در این نبرد ۱۰ ساله چه کسی عقب نشینی کرد و اراده چه کسی غالب شد؟ این جمهوری اسلامی است که از دل شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل با حق غنی سازی بیرون می آید. در این فشار ۱۰ ساله دشمن از همه ابزارها از جمله تحریم، تهدید نظامی و اجماع بین المللی استفاده کرد. خب چه کسی کوتاه آمد و چه کسی توانست سیاست غنی سازی صفر درصد _ zero enrichment policy_ را کنار بگذارد؟  چه کسی بعد از توافق ژنو و قبول حق غنی سازی ایران گفت اگر من بودم پیچ و مهره های غنی سازی ایران را باز می کردم؟ اروپایی ها باورشان نمی شد آمریکایی ها حق غنی سازی ایران را قبول کنند. در یک پروسه مذاکراتی برنامه هسته ای ایران از تهدید به صلح و موضوع امنیت بین المللی به برنامه مورد احترام شورای امنیت تبدیل شد و اکنون از ایران خواسته می شود که با دیگر کشورها همکاری صلح آمیز هسته ای داشته باشد و در صورتی که توافق حاصل شود فصلی از آن به همکاری های صلح آمیز هسته ای با ایران اختصاص خواهد یافت.

هدف مذاکرات تثبیت برنامه هسته ای و شناساندن حق غنی سازی به جامعه بین الملل است. تمام قطعنامه های شورای امنیت، برنامه های هسته ای ما را خلاف صلح و امنیت جهانی اعلام کرده بود اما امروز به گونه ای شده است که آنها این حق را می پذیرند و این گونه می شود که از کشورهای هسته ای دنیا می خواهند که با ایران همکاری هسته ای داشته باشند. در یک پروسه ۱۰ الی ۱۵ ساله ما به یک کشور دارای غنی سازی صنعتی تبدیل می شویم. این غنی سازی از نظر شورای امنیت سازمان ملل مشروعیت دارد. حتی اگر تحریمی هم در کار نبود و آنها صرفا می گفتند به برنامه هسته ای شما اعتماد نداریم و با شما همکاری نمی کنیم، باز هم همین توافق حاصل می شد.

ما در نطنز با یک محدودیت ۱۰ ساله اورانیوم ۳.۵ درصد تولید می کنیم و پس از این محدودیت ۱۰ ساله، غنی سازی بالاتر از این خواهیم داشت. غنی سازی باید آینده صنعتی داشته باشد و رهبر معظم انقلاب نیز به آن تاکید کردند و باید چشم انداز آن روشن شود. بحث غنی سازی ما یک چیز دکوری نیست. توافق هسته ای تامین کننده آینده تحقیق و توسعه در امر هسته ای است. اگر ۱۹۰ هزار سو ملاک باشد، با ماشین IR1  محقق نمی شود. برای اینکه به ۱۹۰ هزار سو برسیم، باید چند سال با این ماشین به تعداد ۵۰ هزار عدد در نطنز کار کنیم که در نهایت سوخت یک سال یک نیروگاه تامین می شود. ما باید به سمت ماشین های با ظرفیت بالاتر از این حرکت کنیم. نباید خود را به ماشین های IR1  محدود کنیم و امروز به سمت تولید ماشین های IR8 حرکت می کنیم. پس از توافق نیز تحقیق و توسعه ما ادامه خواهد داشت.

واقعیت دیگر این است که ماشین های IR8 که ماشین های ایده آلی در آینده هستند، به دلیل تحریم ها تا ۸ سال دیگر تبدیل به ماشین قابل استفاده نمی شوند. این چیزی نیست که من ادعا کنم. دکتر صالحی که مرجع اصلی ما در قضاوت است و همچنین همکاران سازمان انرژی اتمی اذعان دارند که ماشین های IR8 هشت تا ده سال کار دارند تا به نطنز برسند. تحقیق و توسعه روی ماشین های IR4، IR5، IR6 و IR8  ادامه می یابد. IR1 اصلا تحقیق و توسعه ندارد که بخواهیم ادامه دهیم. IR1 مانند پیکان است که بگوییم می توان روی آن کار کرد تا سرعتش بیشتر شود. سازمان انرژی اتمی کاری کرده است که در یک برنامه صنعتی روی ماشین های بهتر کار کند. چشم انداز در مذاکرات نیز این است که حتما در یک فاصله ۱۰ ساله که محدودیت تولید تمام می شود و تحقیق و توسعه نیز در این فاصله خود را به مرحله تکمیل رسانده است، ما به یک ظرفیت غنی سازی بالا خواهیم رسید. نکته اصلی این است که در این فاصله هیچ نیازی از کشور کم نمی شود.

خواسته بعدی ما اراک و حفظ رآکتور آب سنگین است. دوستانی که دنبال می کنند حتما باید مصاحبه آقای اوباما را یکسال پیش شنیده باشند که گفته بود رآکتور آب سنگین را در ایران نمی پذیریم که حتی بعد از همه فشارها در آخرین لحظات می گفتند که این مصاحبه رئیس جمهور را چه کنیم؟ در طول مذاکرات آنها حتی حاضر نبودند اسم رآکتور آب سنگین را ببرند. در توافق ژنو که دوستان بررسی زیادی روی آن کردند و می توانم اکنون از آقای دکتر جمشیدی سوال کنم از رآکتور اراک به چه نامی اسم برده است؟ در آنجا گفته می شود آن رآکتوری که آژانس به آن می گوید IR40، حاضر نبودند رآکتور آب سنگین اراک بگویند. شما این را با سخنرانی آخر جان کری در لوزان مقایسه کنید که از واژه آب سنگین اراک استفاده می کند. دلیل مخالفت آنها با رآکتور آب سنگین این بود که اگر رآکتور موجود ما در اراک کامل شود، در سال حدود ۱۰ کیلوگرم پلوتونیم تولید می کند که مواد لازم برای یک بمب را ایجاد می کند و با دیدگاهی که دنبال حفظ تکنولوژی آب سنگین است و حفظ آن برای مقاصد صلح آمیز می توان اراک را با ایجاد برخی تغییرات و تغییر قلب رآکتور، میزان پلوتونیم در سوخت را به یک کاهش داد و نگرانی ها را رفع کرد. آقای دکتر متقی، شما می گویید نمی شود؟ دانشمندان هسته ای ما همان کسانی که به آنها افتخار می کنید، می گویند می شود و این یکی از بزرگترین افتخارات ما است. در توافق ژنو گفته می شود درباره رآکتوری که آژانس به آن 40 IRمی گوید باید نگرانی ها برطرف شود، آنها گفتند که باید آب سنگین را جمع کنید که ما گفتیم اصلا از این شوخی ها نداریم. ساعت ها بحث و جدل صورت گرفت و آنها طرح جدیدی آوردند که آب سبک بسازید که ما گفتیم اصلا امکان ندارد، بعد از یک مدت آنها گفتند ما خودمان برایتان رآکتور آب سبک می سازیم و تامین مالی آن را نیز به عهده می گیریم که ما باز هم گفتیم فایده ای ندارد. بالاخره بعد از یک مدتی دیدند که ما از آب سنگین دست برنمی داریم. اصلا دستورالعمل ما این بود که ماهیت آب سنگین اراک باید حفظ شود. بر همین اساس آنها گفتند یک رآکتور ترکیبی بسازید که هم با آب سبک و هم با آب سنگین کار کند که ایده بدی نبود و آنها با یک طراحی آمدند و گفتند که یک میلیون دلار به متخصصان آمریکایی پول داده اند تا این طرح را بنویسند. دانشمندان و متخصصان، این طرح را بررسی کردند و دیدند که ماهیت، آب سبک است. مدت ها در این باره مذاکره صورت گرفت، همان  ۱۶-۱۵ ماهی که دائما ما می گفتیم مذاکرات سازنده بود و حتی برایمان حرف درآوردند که عراقچی می گوید پیشرفتی نداشتیم. در این مقطع بود که دانشمندان هسته ای ما وارد شدند و یک طراحی جدید را ارائه کردند که اگر قلب رآکتور را در بیاوریم و قلب دیگری را جایگزین کنیم، میزان تولید پلوتونیم را زیر یک کیلو می آورد.

آمریکایی ها ابتدا خیلی با تردید با این طرح روبرو شدند و شاید ده ها ساعت متخصصین ما و آنها جر و بحث کردند و بالاخره اذعان کردند به اینکه طراحی که ایران می دهد، عملیاتی و درست است و میزان پلوتونیم را پایین می آورد. بعد از اینکه متخصصان تایید کردند، تازه هیات های مذاکره کننده گفتند که بحث فنی حل شده، بحث سیاسی حل نشده است و ما چطور به کنگره بگوییم که رآکتور آب سنگین ایران را پذیرفتیم؟ بالاخره آنها این امر را پذیرفتند که البته موضوعات پشت پرده دیگری نیز دارد که قطعا نمی توانم بگویم.

همانطور که دوست عزیزمان فرمودند فردو منطقه مصونیت است. چرا فردو ایجاد شد؟ فردو ظرفیت تنها ۳ هزار ماشین سانتریفیوژ دارد و ارزش صنعتی برای ما ندارد. وقتی که شما یک تاسیسات غنی سازی با ظرفیت ۵۰ هزار ماشین در اختیار دارید یک جای کوچکی با ۳ هزار ظرفیت ارزش صنعتی ندارد و البته فردو ارزش علمی هم ندارد؛ چراکه کاری که در فردو می توان انجام داد در جاهای دیگر نیز می توان انجام داد. ارزش فردو راهبردی است. نمی توان به فردو حمله کرد و جای کاملا محصوری است. این مصونیت برای غنی سازی داخلی نیست. مصونیت فردو برای غنی سازی نطنز است. دوستانی که اهل فن هستند این مبانی استراتژیک را متوجه می شوند. فردو پشتوانه و بیمه نطنز و سایر تاسیسات ما است. همه دشمنان ما می دانند که اگر کوچکترین تعرضی به نطنز بکنند، فردو چه خواهد کرد. در طول مذاکرات نیز دستور و خط قرمز ما این بوده است که ارزش راهبردی فردو باید حفظ شود و حفظ شد. 1044 ماشین در فردو آماده است. برگشت پذیری در برنامه هسته ای ما یک ساعت است. فردو ظرفیت راهبردی خود را حفظ کرده و آنچه خط قرمز ما بوده، در حفظ ارزش راهبردی فردو حفظ شده است. ما در برنامه هسته ای خود به آنچه می خواستیم رسیدیم و غنی سازی را تثبیت کردیم و تاسیسات ما وجود دارد. تحقیق و توسعه وجود دارد. هیچ میزان از تاسیسات اراک از بین نمی رود، حتی مدرنیزه می شود و با تغییر کاربری، تکنولوژی آن به روز و مدرن می شود. ایزوتوپ های بیشتری تولید می شود و کار تحقیقاتی بهتری انجام خواهد داد و ضمنا برنامه هسته ای ما مورد احترام جامعه بین الملل نیز خواهد بود و شورای امنیت بر آن صحه می گذارد. پس خواسته اصلی ما در تثبیت برنامه هسته ای محقق شده است.

در مقابل آنچه گرفته ایم، چه داده ایم؟ در مقابل داشته های هسته ای خود اعتماد نسبت به اینکه برنامه ما صلح آمیز است و صلح آمیز خواهد ماند، داده ایم و این اعتماد را از دو طریق داده ایم، از طریق پذیرش برخی محدودیت ها و نیز نظارت ها. پذیرش محدودیت ها مثل این است که ۱۰ سال ظرفیت غنی سازی ما با ۶ هزار ماشین باشد و ۱۵ سال مرکز غنی سازی جدید ایجاد نکنیم و تا ۱۵ سال کارخانه آب سنگین جدید نسازیم. این محدودیت ها را پذیرفتیم که بتوانیم اعتماد ایجاد کنیم. در محدودیت هایی که پذیرفتیم، بر دو اصل تاکید کرده ایم که هیچ چیزی را دائمی نپذیرفتیم و دوره های مختلفی دارد. دعوای اصلی ما بر سر غنی سازی بود که چند سال باشد که ۱۰ سال شد اما برای اینکه آن ۱۰ سال را به دست آوریم، ۱۵ سال قبول کردیم که مرکز غنی سازی جدید نسازیم  اصل دیگری که بر آن تاکید داشتیم این است که بر اثر پذیرش محدودیت ها هیچ نیازی از کشور تعطیل نمی شود. اینطور نیست که نیازی را تعطیل کرده باشیم تا اعتمادسازی کنیم. اگر ۱۵ سال دیگر مرکز غنی سازی نمی سازیم، یعنی نیازی نداریم. فردو و نطنز می تواند بعد از ۱۰ سال یک میلیون سو نتیجه داشته باشد که می تواند ۵ نیروگاه را تامین کند که البته در قراردادهای جدید نیروگاه ها مانند قراردادهایی که ما اکنون با روسیه منعقد می کنیم هر کشوری که نیروگاه را می سازد سوختش را نیز خود تامین می کند.

بر نظارت هایی که پذیرفتیم نیز مهمترین اصل آن پروتکل الحاقی و کد ۳.۱ است که این را نیز در زمانی پذیرفته بودیم و دو سه نکته اضافه تر که در پذیرفتن نظارت ها نیز دقت کردیم اینست که سوءاستفاده از نظارت ها صورت نگیرد. ما با اصل نظارت مشکلی نداریم. وقتی برنامه هسته ای ما مخفی نیست، می توانند هر اندازه که می خواهند نظارت کنند. آنچه که ما با آن مشکل داریم سوءاستفاده از نظارت است که به اسم نظارت، جاسوسی کنند که درباره همه این موارد، مشورت ها صورت گرفته است و اگر پیشنهادی باشد قبول می کنیم. اینکه می گویند آمریکا به دنبال مهار ایران است و مذاکرات بخشی از این استراتژی است، آیا مذاکرات بخشی از این استراتژی است یا تحریم ها؟ اگر قبول داریم که آمریکا به دنبال منزوی و محدود کردن ایران است، باید بپذیریم که آنها می خواهند ایران را با تحریم مهار کنند. استراتژی آنها اکنون به استراتژی تحریم محور تبدیل شده است و نباید اجازه دهیم تحریم ها برقرار باشد. مذاکراتی که منجر به تحریم های بیشتر می شد، شاید روال غلطی بود. آن مذاکراتی که باعث می شد برای یک قطعنامه جدید مشروعیت سازی شود، آن مذاکرات در استراتژی آمریکا بازی می کرد. اگر اعتقاد داریم که استراتژی آمریکا تحریم محور است، باید تحریم ها برداشته شود که این دستاوردها متعلق به کل ملت ایران است و دولت به عنوان خدمتگزار وظیفه خود را انجام می دهد. این دستاورد ثمره کار ملتی است که کمبودها و فشارها را تحمل کرده است.

انتشار اولیه: چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 / انتشار مجدد: دوشنبه 7 اردیبهشت 1394

کلید واژه ها: بیانیه لوزان مذاکرات هسته ای سیدعباس عراقچی


نظر شما :