خلافت داعش در حال تجزیه عراق و سوریه است

تجزیه «سوریاق»

۳۱ خرداد ۱۳۹۴ | ۱۴:۳۰ کد : ۱۹۴۹۰۱۵ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
سوریه کارت بازی مهمی است که پشت درهای بسته در مورد آن بحث می‌شود. اما تا آنجا که به آمریکا مربوط است، وضعیت آشفته فعلی بهترین وضعیت است.
تجزیه «سوریاق»

نویسنده: پپه اسکوبار

دیپلماسی ایرانی: دو هفته مانده به توافق احتمالی میان غرب و شش قدرت جهانی، بازی سیاسی میان نیروهای اطلاعاتی خاورمیانه به نقطه اوج رسیده است. روی همه چیز لایه ای از دروغ کشیده شده است و ظاهر و باطن هیچ چیزی یکی نیست.

البته بخش زیادی از این کشمکش بر سر توافق هسته ای با ایران، به مسئله خط لوله انرژی ربط دارد. ایران بر این باور است که تحریم ها به زودی فرو خواهند پاشید و این کشور به زودی می تواند گاز طبیعی خودش را به اتحادیه اروپا بفروشد. در آن صورت، ایران باید با گازپروم روسیه رقابت کند. رسیدن به این نقطه زمان زیادی خواهد برد و نیازمند بازسازی زیرساخت های فرسوده در ایران است.

بحث آینده خط گاز ده میلیارد دلاری ایران-عراق-سوریه هم که رقیبی برای پروژه گازی قطر است مهم است. به راحتی می توان فهمید چه کسانی نمی خواهند عراق باثبات باشد تا خطوط لوله از دل این کشور عبور کند. قطر ادعا می کند که نسبت به ایران گاز قابل فروش تر و زیرساخت های بهتری دارد. امکان سنجی رد کردن خط لوله از قطر به عربستان، اردن و لبنان هم انجام شده است. اگر تهران می خواهد زود به نتیجه برسد، بهتر آن است که مستقیماً از طریق ترکیه به اروپا گاز صادر کند تا از طریق عراق و سوریه.

برای قدرت برتری طلب جهان، یعنی ایالات متحده، رسیده به هدف هایش در دوران پس از اشغال عراق در سال 2003، یعنی در همان دوران پیاده سازی استراتژی «شوک و بهت»، آسان تر بود. در آن زمان واشنگتن آقای دنیا بود؛ می توانست به هر کجا که دلش خواست لشگرکشی کند و هر چیزی را که دلش می خواهد برای خودش بردارد یا نابود کند. اما عمر این دوران برای ایالات متحده کوتاه بود. حالا دولت اوباما که افتخار می کند [برخلاف دولت بوش] دست به کارهای احمقانه نمی زند، آن قدرت سابق را ندارد. پس بهتر است که بذر آشوب را در «سوریاق» بپاشد.

مقامات ناتو در بروکسل بر این باورند که پنتاگون به سنی های تندروی استان انبار آموزش استفاده از سلاح های سنگین را داده است تا نخست وزیر سابق، نوری مالکی، را که برای آمریکا دردسر درست می کرد از قدرت بیرون کنند. اما این آموزش در عوض «یکپارچگی» نهایی سنی ها با داعش را آسان تر کرد. پنتاگون -یا حتی در این مورد، ناتو- می توانست این خلافت مصنوعی را به راحتی در هم بکوبد. اما آنها قصد چنین کاری را ندارند. برای آنها بهترین حالت آن است که آشوب بدتر و بدتر شود، درست مطابق همان سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن». حالا سوریه ویران شده است، عراق ویران شده است، محموله های کمکی داعش با پشتیبانی نیروی هوایی ترکیه (عضو ناتو) از مرز این کشور وارد سوریه می شوند. به همین خاطر می شود گفت که ناتو -و به صورت دوفاکتو، سازمان سیا- در حال «پشتیبانی» از این خلافت مصنوعی هستند. مصر ورشکست شده است و ایران با مشکلات اقتصادی روبرو است. «مظونین همیشگی» هیچ وقت این طور حسابشان رسیده نشده بود.

برای اینکه شدت آشفتگی بیشتر مشخص شود بگذارید از یک مقام اطلاعاتی بلندپایه سعودی چند جمله نقل قول کنیم. به گفته این مقام سعودی، شهر پالمیرا/تدمر سوریه همانند شهرهای اصلی استان الانبار عراق به داعش «تحویل داده شد». او می گوید: «مسئله داعش دیگر مسئله پنهانی نیست. ایالات متحده همان قدر به داعش علاقه دارد که به محور شرارت [سابق] علاقه داشت».

داعش بعد از هر پیروزی، مقادیر زیادی سلاح پیشرفته آمریکایی به تجهیزات خودش اضافه می کند. در حالت عادی یاد گرفتن کار با هر کدام از این تجهیزات ماه ها طول می کشد. همین مسئله نشان می دهد که نیروهای خلیفه توسط سازمان های اطلاعاتی غربی به خوبی آموزش دیده اند.  مقام اطلاعاتی کذایی، در همین حال داعش را یک خلافت دو سر می داند؛ از نظر او، داعش در سوریه مستقیماً با دولت اسد همکاری می کند که به نظر ایده مضحکی می رسد چون می دانیم که داعش در عراق با دولت ایران [متحد اسد] در نبرد است. در همین اوضاع، باراک اوباما مدام در انجام تعهداتش تأخیر می کند. او می گوید شاید بتوان داعش را شکست داد، اما این کار سه سال زمان نیاز دارد. حتماً او هم می گوید چرا نگذاریم آشوب بدتر از این شود؟

یک منبع اطلاعاتی دیگر عربستان هم هست که خوشبختانه «ناامید» است. او می گوید ایالات متحده اجازه تغییر رژیم را در سوریه نخواهد داد. این مأمور اطلاعاتی نقش شورای همکاری خلیج فارس را «نجات سوریه» می داند و سازمان سیا را به خاطر دخالت در کار آنها برای انتقال اسلحه به ارتش آزاد سوریه شماتت می کند. به گفته او به همین خاطر، پادشاهی های نفتی خلیج فارس مسیر انتقال اسلحه را تغییر داده اند تا از مزاحمت سازمان سیا جلوگیری کنند.

حالا تمام اسلامگرایان تندروی جبهة النصره و امثال آن به خوبی مسلح شده اند. آل سعود کماکان آرزوی آن را دارد که اسد سقوط کند یا به گفته این مأمور اطلاعاتی، «حاکمیتش محدود به یک ناحیه کوچک شود». این اتفاق ضربه سختی به حزب الله خواهد بود و به گفته این مأمور اگر با تجزیه عراق همراه شود، «ضربه سختی به رویای تهران برای احیای امپراتوری ایرانی خواهد زد، همان رویایی که اوباما خیلی دوست دارد به محقق شدنش کمک کند».

همچنین، به نظر می رسد سعودی ها به این باور تخیلی رسیده اند که سنی های استان الانبار، داعش را یکی دیگر از عوامل منطقه تغذیه شده توسط ایران و غرب می دانند که وظیفه دارد «درگیری های مذهبی را شدت بخشد و ایده تجزیه عراق را تقویت کند.» در حقیقت، آل سعود علاقه ای به تجزیه «سوریاق» ندارد. چیزی که آل سعود می خواهد دو دولت دست نشانده در سوریه و عراق و کنترل کامل بر این دو کشور است. ریاض از عادت دست دست کردن واشنگتن که در این جریان هم اتفاق افتاده است بسیار عصبانی است.

اما هر اتفاقی که بیفتد، روند طراحی مجدد نقشه خاورمیانه در دوران پس از سایکس-پیکو بدون وقفه به کار خود ادامه می دهد. جبهة النصره و احرار الشام -این دومی هم یک گروه جهادی تندروی دیگر است- توسط ترکیه، عربستان سعودی و قطر تجهیز کامل می شوند. این همان «نقش فعال»ی است که ملک سلمان، سرپرست جدید خاندان سعود، مدام تکرارش می کند. اسد در دمشق مشغول نبردی گازانبری است. داعش در شرق نیمی از کشور را در تصرف دارد (که البته نصف آن بیابان است) و جبهة النصره در شرق و مرکز کنترل «ائتلاف جهادی های پرشور و شوق» را بر عهده دارد. تمام سلاح های تهیه شده توسط پنتاگون برای «شورشیان میانه روی» آزرده خاطر، در نهایت به دستان جبهة النصره افتاده است.

اطلاعاتی که در اختیار داریم حاکی از آن است که در ملاقات «ائتلاف پرشور و شوق ها» در پاریس در دوم ژوئن امسال که توسط آمریکا و فرانسه میزبانی شده بود تا مسئله داعش را بررسی کند، مذاکراتی مخفیانه و پشت درهای بسته با پادشاهی های نفتی خلیج فارس صورت گرفت تا آینده مسئله سوریه به بحث و بررسی گذاشته شود. روسیه در تحولات سوریه خیلی فعال بوده است، به خصوص در برقراری ارتباط با قطر و عربستان سعودی و سعی کرده است آنها را راضی کند نیروهای خودشان را پای میز مذاکره بیاورند. اما مسئله این است که شورای همکاری خلیج فارس به هیچ چیزی کمتر از تبعید اسد -به روسیه یا ایران- رضایت نخواهد داد. در طرف دیگر، می توان حدس زد که واشنگتن هیچ گزینه ای محبوب تر از کودتا سراغ ندارد، یک تغییر رژیم کوچک به دست افسران علوی که با شیوه اداره حکومت سوریه آشنا هستند. هیچ کدام از این طرح ها عملی نیست. عربستان سعودی، قطر و ترکیه نقشه های کاملاً متفاوتی دارند و هر کدام دوست دارند «شورشیان» خودشان -چه جهادی های تندرو باشند و چه «میانه روها»ی تصنعی- قدرت را در دوران پس از اسد بدون چون و چرا در دست داشته باشند.

این مسئله ما را دوباره به خانه اول و توافق هسته ایران و شش قدرت جهانی در روز 30 ژوئن بر می گرداند. سوریه کارت بازی مهمی است که پشت درهای بسته در مورد آن بحث می شود. اما تا آنجا که به آمریکا، امپراتوری آشوب، مربوط است (اگر پادشاهی های نفتی خلیج فارس را در نظر نگیریم)، وضعیت آشفته فعلی بهترین وضعیت است. «سوریاق» کاملاً فلج شده است، جنگ در دو جبهه جریان دارد، ایران مجبور به دفاع از خود شده است و خلافت مصنوعی در حال تجزیه این دو سرزمین است.

منبع: راشا تودی؛ مترجم: علی عطاران

کلید واژه ها: داعش


نظر شما :