خروج کردها از روند سیاسی عراق شوی سیاسی است

احتمال استفاده تهران از کردها برای بالانس قدرت در بغداد

۱۹ اسفند ۱۳۹۶ | ۱۳:۵۳ کد : ۱۹۷۵۳۸۲ گفتگو خاورمیانه
قاسم محب علی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی در خصوص تحولات اخیر اربیل با بغداد بر سر کاهش سهم بودجه مقتقد است که عراق 4 سال درگیر جنگ بوده است. بغداد هم با کسری بودجه روبه رو است. این شرایط موجب نمی شود که خواسته های اربیل در خصوص سهم 17 درصدی آنها محقق شود.
احتمال استفاده تهران از کردها برای بالانس قدرت در بغداد

عبدالرحمن فتح الهی – یک روز بعد از تصویب قانون بودجه عراق برای سال ۲۰۱۸ و کاهش سهم بودجه اقلیم کردستان از 17 درصد کل بودجه این کشور به ۱۲ درصد، گروه های سیاسی کرد عراقی در تلاش برای تشکیل یک جبهه سیاسی کردی در پارلمان عراق برای عدم حضور در فرایندهای سیاسی این کشور هستند. با وجود مخالفت فراکسیون های کردی پارلمان عراق با قانون بودجه سال ۲۰۱۸ این کشور، از تحریم نشست های پارلمان تا تهدید به خروج از پروسه سیاسی، بودجه ۵۸ ماده ای عراق با اکثریت آرای اعضای پارلمان به تصویب رسید. عرفات کرم، رئیس فراکسیون حزب دموکرات کردستان عراق در پارلمان این کشور به رسانه ها اعلام کرد که فراکسیون های کردی در پارلمان عراق در واکنش به اقدام پارلمان عراق سه پیشنهاد به رهبران کرد عراقی ارائه کرده اند که در میان این سه پیشنهاد، بایکوت پروسه سیاسی در عراق و عدم مشارکت در انتخابات پارلمانی عراق از سوی کردها قرار دارد. در همین راستا نیز هم زمان در رسمی ترین واکنش نیچروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق در کنفرانسی مطبوعاتی از این اقدام بغداد به شدت انتقاد و تاکید کرد که بغداد به وعده های خود به مردم کردستان عراق عمل نکرد. این مسائل می تواند سرآغاز تنش جدید اربیل و بغداد بعد از فروکش کردن درگیری های بعد از همه پرسی و جنگ کرکوک، آن هم در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی عراق باشد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر تحولات روابط اربیل و بغداد بعد از اختلافات بر سر بودجه اعلامی و نیز تحلیل تاثیرات احتمال تحریم انتخابات پارلمانی پیش روی عراق از جانب احزاب کردی هم بر بغداد و هم بر اربیل، گفت و گویی را با قاسم محب علی، سفیر اسبق ایران در مالزی و یونان، رئیس سابق اداره کل خاومیانه وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب انجام داده است که در ادامه می خوانید:

با توجه به کسری بودجه بیش از 10.5 میلیارد دلاری عراق و کاهش سهم بودجه ای کردستان عراق از 17 درصد به 12 درصد برخی از کارشناسان این مساله را عامل تحریم انتخابات پارلمانی چند ماه عراق از جانب احزاب کردی می دانند. در این راستا حتی دیروز (یکشنبه) گروه های سیاسی کردی حاضر در پارلمان عراق تصمیم گرفتند از روند سیاسی کناره گرفته و به اقلیم کردستان بازگردند. اما از دید شما به واقع دلایل این واکنش خروج از روند سیاسی عراق و عدم حضور احزاب کردی در انتخابات پیش رو چیست؛ اساسا توان این تصمیم احزاب کردی را باید تا چه اندازه جدی و نزدیک به واقعیت دانست؛ آیا این مساله سبب خواهد شد در آستانه انتخابات و تشکیل ائتلافات و فراکسیون های انتخاباتی سهم فراکسیونی کردی کم رنگ شود؟

اساسا مشکل عراق به این مساله باز می گردد که ساختار تقسیم قدرت سیاسی در این کشور به تعریف درستی نرسیده است. آیا عراق یک حکومت فدرالی است با دولت متمرکز در آن سکان امور را در دست دارد؟ آیا سهم اقوام و مذاهب در ساختار سیاسی . پارلمانی عراق دیده شده است یا این برخی احساس تبعیض در این خصوص دارند؟ تمامی این مسائل دولت بغداد با اربیل هم از همان همه پرسی چند ماهه پیش تا همین تحریم کردی انتخابات ناشی از آن است. این مساله و چالش تنها به کردهای عراقی باز نمی گردد، بلکه می تواند دامن احزاب شیعی، اهل سنت، ترکمن ها و سایرین را هم بگیرد؛ کما این که تا کنون عراق کم به خود درگیری و تنش سیاسی – قومی یا سیاسی – مذهبی ندیده است. لذا تمامی این تنش های بودجه ای و سیاسی نشان از این دارد که ساختار کنونی در عراق کارآیی لازمه را پیدا نکرده است. از سوی دیگر هم کردستان عراق پس از ناکامی سیاسی و دیپلماتک در خصوص همه پرسی به دنبال بازسازی وجهه سیاسی و بعد هم ترمیم روابط خود با بغداد بود. حتی در این راستا مراودات خود را هم با تهران به صورت جدی از سر گرفت. از سفر نچیروان بارزانی به تهران و دیدار با حسن روحانی و سران جمهوری اسلامی تا گفت و گوی او (نچیروان بارزانی) با ظریف در نشست امنیتی مونیخ. اما این تکاپوی سیاسی و دیپلماتیک در حوزه روابط با دولت بغداد چندان که مد نظر اربیل بود، از سوی دولت مرکزی عراق انجام نگرفت که یکی از این مسائل به بودجه و سهم بودجه ای اقلیم باز می گشت. بعد از این که اربیل نتوانست سهم خود را در بودجه افزایش دهد به این نتیجه رسید که حضور سیاسی در ساختار پارلمانی هم نمی تواند به مشکلات کردی کمک کند، چرا که نمایندگان پارلمان در عراق با تمام تلاش خود نتوانستند سهم بودجه ای اقلیم را افزایش دهند.

اما این مساله باعث حذف یک باره کردها از صحنه سیاسی عراق نخواهد شد؟ آیا کردستان عراق از کرسی های پارلمانی خود در بغداد یا کرسی ریاست جمهوریش خواهد گذشت؟

ببینید در خصوص قسمت اول سوالتان باید گفت که کردستان جزء خاک عراق است و بافت جمعیتی کردی هم جزء جامعه عراق قرار می گیرد. از همین رو حذف کردی در جریانات عراق تقریبا محال و به دور از واقعیت خواهد بود. نکته ای که در این میان نباید فراموش کرد این است که بغداد با کاهش سهم بودجه ای اربیل به دنبال وابسته کردن بیش از پیش اقلیم به بغداد است تا این که دوباره شرایط برای بروز تنش مانند مساله همه پرسی و یا درگیری نظامی بر سر کرکوک شکل نگیرد. اما در خصوص بخش دوم هم من معتقدم زیربنای تمام تحرکات رفتاری کردی به همان مساله استقلال باز می گردد. اگر چه کردها در چند ماهه اخیر مساله همه پرسی را مطرح نکرده اند، اما یقینا آن آرمان کشور کردی را در سر دارند. این مساله از جنگ جهانی اول تا به امروز هم در جامعه کردی وجود داشته است. در این خصوص چند نکته را باید دید که سفر اخیر بارزانی به اروپا و یا دیدار هیات چینی از اقلیم برای توسعه اقتصادی نشان از فعالیت اربیل برای توسعه تجاری با جهان است. از سوی دیگر اگر با فساد مالی – اداری موجود در اربیل و در بعدی بزرگ تر، کل عراق برخورد شود می توان با همین بوجه هم امور را اداره کرد. به هر حال عراق 4 سال درگیر جنگ بوده است. بغداد هم با کسری بودجه روبه رو است. این شرایط موجب نمی شود که خواسته های اربیل در خصوص سهم 17 درصدی آنها محقق شود. لذا به نظر می رسد که تمام اقدامات و اظهار نظرهای مقامات کردی از خود نچیروان بارزانی تا جعفر ایمنیکی، رئیس پارلمان اقلیم کردستان و یا  مسعود حیدر، عضو فراکسیون گوران (حزب تغییر) در پارلمان عراق به نوعی شوی سیاسی برای اصلاح شرایط است. از این رو به نظر می آید که بایکوت و خروج از روند سیاسی به صورت موقتی باشد.   

کردهای عراق این هوشمندی را داشتند که در دوران پس از همه پرسی و درگیری بر سر کرکوک، سریعا و مستقیما بدون واسطه روابط خود را با تهران که از تاثیر بسیار بالایی بر بغداد برخوردار است، ترمیم کنند. از آن طرف هم گسترش روابط اربیل با اروپا در دستور کار جدی بارزانی بعد از استعفای مسعود بارزانی بود. مضافا این که واشنگتن هم در روابط خود با اربیل هم بعد از رفراندوم یک سیاست حمایتی را داشته است. این ابزارهای می تواند به عنوان اهرم بازی دیپلماتیک اربیل بر بغداد باشد.

اما چالش تعریف ساختاری که شما به آن اشاره کردید در آینده هم ادامه دارد؛ آیا این مساله باعث بروز مشکلات جدی تر خواهد شد؟

یقینا؛ امروز اقلیم کردستان انتخابات را تحریم کرده است. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر احزاب کردی در اتخابات پارلمانی حضور یابند در آینده و این بار در هنگام تشکیل کابینه دوباره دعوا بر سر کرسی های دولت باعث به بن رسیدن تشکیل پروسه دولت نشوند. من معتقدم که هنوز عراق به یک دولت – ملت با ساختار دموکراتیک بدل نشده است. این دولت – ملت هم شامل جامعه عربی، کردی و ترکمن و سایر اقوام و مذاهب می شود.

اما شما در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی به این نکته اشاره داشتید که به جز آنکارا که هنوز هویت کردی را در جامعه خود نپذیرفته است، بغداد، تهران و حتی دمشق به این درک سیاسی ساختاری رسیده اند؛ آیا این مساله شما به معنای نقض گفته های پیشین شما نیست؟

خیر من در آن مصاحبه اعلام کردم که اساسا هویت ترکی به تعریف و بعد پذیرش هویت دیگری مانند هویت کردی نرسیده است. امروز اگر جریانات اردوغانی و اخوانی نمایندگی تنش با کردهای سوریه و ترکیه را بر عهده دارند، نباید تنها این گونه تنش را تقلیل داد. چرا که هر جریانی از لائیسیته تا جریانات دموکراتیک نهایتا دوباره به این تنش با کردها خواهند رسید. چرا که ترکیه با هر خوانش و حزب سیاسی به جنگ هویتی با کردها به دلیل عدم پذیرش هویتی خواهد رسید؛ اما مساله در عراق از تعریف هویتی گذشته است. امروز اعراب در کنار کردها به مبارزه علیه داعش پرداخته اند. اما در ترکیه چنین همسویی تا کنون شکل نگرفته است و بر خلاف آن هر روز شاهد گسترش این گسل هویتی در ترکیه هستیم که دامنه آن به کردهای سوریه، عراق و حتی احتمال دارد ایران هم کشیده شود. اما در عراق چنین نیست. مشکل امروز عراق به این باز می گردد که تعریف ساختار دقیق و مدونی برای مشارکت همه اقوام شکل نگرفته است و گر نه کردها در عراق به جز کرسی پارلمانی حتی به کرسی ریاست جمهوری هم رسیده اند. اما به دلیل این که ساختار دقیق و مدون نیست این رقابت تسخیر کرسی به جنگ قدرت سیاسی و در برخی مواردی مانند همین تنش اخیر به در گیری اقتصادی و بودجه ای هم می رسد. ببینید بعد از سقوط صدام و تشکیل عراق جدید ساختار اقلیم یک ساختار معیوب است. اگر کردستان عراق به دنبال فدرالی شدن است، پس باید کل عراق میان کردها، شیعه ها و سنی های عرب عراق به فدرالیته برسند، نه این که فقط کردستان فدرالی شود و سایر اقوام مذاهب زیر نظر دولت مرکزی اداره شوند. این ساختار یک ساختار غلط است و می تواند سرمنشاء اساسا تمام تنش های اربیل با بغداد باشد.   

اما مساله دیگر وضعیت کنونی عراق است. آیا در کنار نکته شما در خصوص اهرم کاهش بودجه اقلیم برای فشار بر کردها از جانب بغداد می توان گفت که شرایط پساداعش و بازسازی عراق و نیز کسری بودجه بیش از 10 میلیارد دلاری عراق سبب کاهش رقم بودجه اقلیم بوده است؟

بله. این مساله هم می تواند در کاهش سهم بوجه ای عراق دخیل باشد. بغداد در نشست بازسازی عراق در کویت به دنبال همین جذب سرمایه بود تا به مشکل کسری بودجه، آن هم در شرایطی که هنوز عراق در برخی مناطق خود با داعش درگیر است و در آن سوی ماجرا به فکر بازسازی خرابی ها است دست به گریبان نشود.

در این تنش اخیر در قالب آن برداشت سیاسی شما، احتمال درگیر شدن سقف بازی کردستان با کف بازی بغداد و درگیر شدن سقف بازی بغداد با کف بازی واشنگتن وجود دارد؟

 این مساله از قبل هم وجود داشته است. مثلا در خصوص انتخابات پارلمانی پیشین عراق این مالکی بود که نخست وزیر شد، اما به دلیل عملکرد بسیار بد او از تنش جدی با کردستان عراق و اعراب اهل سنت تا فساد گسترده و همه گیر در ساختار سیاسی – مالی عراق و نهایتا جنگ با داعش سبب شد تا خود سیستم سیاسی عراق و حتی ایران و ترکیه در کنار کارگردان اصلی تحولات عراق یعنی آمریکا به دنبال حضور مهره ای میانه روتر مانند عبادی برای تعدیل شرایط باشند. در مساله همه پرسی و درگیری اربیل با بغداد در خصوص کرکوک هم این برداشت اشتباه در کردها نسبت به حمایت آمریکا شکل گرفت. اساسا آمریکا دولت بغداد، آنکارا و یا کشورهای عربی منطقه که عراق را کشوری عربی می دانند به خاطر اربیل از خود دور نخواهد کرد. چنانی که امروز در قضیه حمله به عفرین هم واشنگتن چنین سیاستی را در پیش نگرفته است.

اما ابزار چانه زنی دیپلماتیک کردهای عراقی در تنش شکل گرفته چیست؟

چنانی که گفتم کردهای عراق این هوشمندی را داشتند که در دوران پس از همه پرسی و درگیری بر سر کرکوک، سریعا و مستقیما بدون واسطه روابط خود را با تهران که از تاثیر بسیار بالایی بر بغداد برخوردار است، ترمیم کنند. از آن طرف هم گسترش روابط اربیل با اروپا در دستور کار جدی بارزانی بعد از استعفای مسعود بارزانی بود. مضافا این که واشنگتن هم در روابط خود با اربیل هم بعد از رفراندوم یک سیاست حمایتی را داشته است. این ابزارها می تواند به عنوان اهرم بازی دیپلماتیک اربیل بر بغداد باشد.

اما دلیل حضور این بازیگران به خصوص تهران در بازی اربیل چیست؟

نکته مهمی که در این میان نباید فراموش شود این است که از تهران تا آنکارا، اروپا، کاخ سفید و حتی کشورهای عربی منطقه به دنبال عراق قدرتمند نیستند. چرا که در صورت افزایش قدرت امکان تکرار سناریوی تنش با کویت و یا ایران، عربستان، عمان غیره وجود دارد. این مساله می تواند عامل حضور این بازیگران برای کنترل بغداد باشد.

حمله عراق به ایران و کویت به دلیل حضور شخصی به نام صدام بود اما اکنون شرایط اساسا در عراق تغییر یافته است؟

نکته مهمی که در این میان نباید فراموش شود این است که از تهران تا آنکارا، اروپا، کاخ سفید و حتی کشورهای عربی منطقه به دنبال عراق قدرتمند نیستند. چرا که در صورت افزایش قدرت امکان تکرار سناریوی تنش با کویت و یا ایران، عربستان، عمان غیره وجود دارد. این مساله می تواند عامل حضور این بازیگران برای کنترل بغداد باشد.

ببینید مساله به جنگ باز نمی گردد. این بار جنگ می تواند فشار سیاسی و دیپلماتیک بغداد باشد. مضافا این که امروز کشورهایی به دنبال افزایش قدرت خود هستند. عراق دومین قدرت اوپک را دارد. حضور در این کشور به معنای نفوذ در یکی از استراتژیک ترین نقاط خاورمیانه است. در این راستا اهرم کردی می تواند عامل و بهانه خوبی برای حضور باشد. چرا آلمان، فرانسه و یا انگلستان دیدارهای خود را با بارزانی افزایش داده اند؟ همه به شرایط امروز عراق در آستانه انتخابات واقفند.

جناب محب علی شما در نکته اخیر خود بر این مساله اشاره کرید که حتی تهران از ابزار کردستان عراق برای کنترل بغداد که روابط بسیار نزدیکی دارد، استفاد می کند؟

بله. ایران ضمن این که ترجیح سیاسی و دیپلماتیکش دولت بغداد است، اما در جایی برای بالانس کردن این شرایط از کردستان عراق استفاده می کند. چنانی که در دوره پهلوی هم چنین سیاستی از جانب ایران پی گرفته می شد. اگر امروز تهران به صورت یک طرفه روابط خود را با بغداد داشته باشد، امکان گرایش دولت مرکزی به سمت کشورهای عربی وجود دارد. چرا که بغداد به این تضمین و آرامش خاطر سیاسی از جانب ایران خواهد رسید. لذا ایران هم آلترناتیوهای دیپلماتیک خود را خواهد داشت. اگر ما جنگ با عراق را پشت سر گذاشته ایم، اما در آن سو مسائلی مانند اختلاف بر سر مسائل زسیت محیطی و یا مساله شط العرب وجود دارد. هنوز اختلافات تاریخی ما با عراق پابرجا است و روابط ما به قبل از 1975 میلادی باز نگشته است. اگر ایران در مساله همه پرسی به این شدت جانب بغداد را نمی گرفت، امروز عراق به سمت عربستان تمایل نمی یافت که نهایتا موجب شود در کنفرانس بازسازی عراق در کویت جایی برای حضور پررنگ ایران، آن هم با صرف انرژی و تسلیحات گسترده در جنگ با داعش نباشد. هرچند که تهران در مساله همه پرسی بیشتر نگران مرزهای غربی خود با اقلیم هم بود. البته این مساله اهرم کردی در خصوص جامعه اعراب اهل سنت هم صدق می کند. اگر تهران روابط خود را با اعراب اهل سنت عراق داشته باشد، این اهرم بالانس قدرت پررنگ می شود. این یک اهرم دیپلماتیک است که همه بازیگران از آمریکا تا اروپا، عربستان، کویت، قطر و ترکیه به دنبال آن هستند.

پس در همین راستا است که در کنفرانس بازسازی عراق در کویت ریاض اعلام داشت که مبلغ 1 میلیارد دلار در عراق سرمایه گذاری و 500 میلیون دلار را در زمینه حمایت از بخش صادرات اقتصادی این کشور سرمایه گذاری میکند. همین طور کشور قطر، 1 میلیارد دلار را به عنوان سرمایه گذاری و قرض به عراق بخشید. امارات متحده عربی وعده داد که500 میلیون دلار سرمایه گذاری و کمک به عراق  خواهد داشت. قبل از این نیز کویت که خود میزبانی و ابتکار عمل تشکیل این کنفراس را عهده دار بود اعلام کرد که حدود 2 میلیارد دلاری را برای صرف در طرح های عمرانی کشور عراق، در قالب کمک بلاعوض و قرض، به دولت عراق اختصاص خواهد داد؟

یقینا امروز اهرم سرمایه گذاری می تواند مسیری مناسبی برای حضور جدی کشورها در عراق باشد. 

انتشار اولیه: دوشنبه 14 اسفند 1396 / انتشار مجدد: شنبه 19 اسفند 1396

کلید واژه ها: اربیل کویت بغداد ایران عربستان اروپا اوپک قاسم محب علی


نظر شما :