سایه سنگین دیپلماسی بر اقتصاد

آینده ای ملتهب در انتظار است

۰۹ تیر ۱۳۹۷ | ۱۸:۴۵ کد : ۱۹۷۷۳۵۵ پرونده هسته ای اقتصاد و انرژی گفتگو
مهدی تقوی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که آینده مبهم اقتصادی جامعه را به قدری نگران کرده که جامعه به دنبال توجیه اقتصادی اعمال و واکنش های خود در علم اقتصاد نیست، بلکه به دنبال صرفه اقتصادی است.
آینده ای ملتهب در انتظار است

دیپلماسی ایرانی – اگر چه شرایط اقتصادی کشور در ماه های منتهی به پایان سال 96 چندان مطلوب نبود و التهابات بازار ارز و سکه هم در روزهای آغازین سال 97 و قبل از خروج آمریکا از برجام صورت گرفته بود، اما بسیار از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تمامی این حساسیت اقتصادی موجود واکنش روانی بازار به آینده کشور مبهم در سایه بازگشت بازگشت تحریم ها است. از همین رو نیز مردم به واسطه کاهش ارزش پول کشور به دنبال حفظ سرمایه خود در بازارهای دیگر هستند که تا همین یک ماه پیش فقط بازار ارز و طلا را درگیر کرده بود اما اکنون صنعت خودروسازی، مسکن و بازار سرمایه و سهام را به خود مشغول کرده است. در همین راستا دیپلماسی ایرانی برای تحلیل تاثیرات تحریم ها بر آینده اقتصادی کشور گفت وگویی را با مهدی تقوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی انجا داده است که در ادامه می خوانید:

با خروج آمریکا از توافق هسته ای شاهد پررنگ شدن برخی التهابات در بازار و اقتصاد کشور هستیم که کماکان این التهابات ادامه دارد. در همین رابطه برخی از کارشناسان بر این باورند که در ماه های آتی و با بازگشت تحریم بر میزان و شدت این التهابات در اقتصاد ایران افزوده خواهد شد. اما از دید شما آیا تمامی این اقتضائات کنونی اقتصاد کشور که از بازار ارز تا سکه، خودور و مسکن را در بر گرفته را باید ناشی از تحولات دنیای دیپلماسی دانست یا می توان بخشی از این شرایط را در عوامل دیگری جستجو کرد؟

خوب یقینا نمی توان شرایط امروز عرصه دیپلماسی ایرانی را در پدید آمدن شرایط امروز اقتصاد کشور نادیده گرفت. به خصوص که به نظر می رسد شرایط خوبی هم در این حوزه برای کشور در ماه های آتی را نمی توان تصور کرد. بر کسی پوشده نیست که اگر امروز اقتصاد کشور دچار التهاب و فراز و فرود شده ناشی از واکنش روانی، صرفا روانی بازار به آینده دیپلماسی ایران است. امروز مردم نگران سرمایه های خود هستند، لذا به دنبال حفظ آن به هر طریق ممکن هستند. اما در کنار آن مطمئنا نمی توان برخی دخالت های سوء داخلی و شرایط نابسامان ناشی از بی مدیریتی ها را هم در پدید آمدن این وضعیت لحاظ نکرد. به هر حال برآینده هر دو مساله تاثیر تحولات عرصه دیپلماسی کشور و نیز برخی بی تدبیری های داخلی سبب شده تا مردم از هم اکنون نگران آینده اقتصادی خود باشند.

اما واکنش اقتصادی جامعه از دیدگاه اقتصادی توجیه می شود؟

آینده مبهم اقتصادی جامعه را به قدری نگران کرده که جامعه به دنبال توجیه اقتصادی اعمال و واکنش های خود در علم اقتصاد نیست، بلکه به دنبال صرفه اقتصادی است. از همین رو ما امروز شاهد به حرکت در آمدن سرمایه های مردم برای حفظ آن در سایه خرید دلار، طلا، سکه، خودرو و مسکن هستیم. فارغ از درست یا غلط بودن این واکنش های اقتصادی جامعه و یا تعریف و توجیه آن در علم اقتصاد باید گفت که تا اندازه ای هم باید به مردم حق داد که چنین واکنش هایی را داشته باشند. هر چند که نمی توان تشدید حساسبت ها را در سایه این واکنش ها نادیده گرفت. البته در حوزه بازار مسکن رشد نرخ یکی دو ماه اخیر ناشی از عرضه و تقاضا است. اگر با نرخ تورم 8 ونیم درصدی باید افزایش نزخ مسکن هم در همان حدود باشد، اما این شراط را باید در عوامل دیگری هم دید.

ما امروز شاهد به حرکت در آمدن سرمایه های مردم برای حفظ آن در سایه خرید دلار، طلا، سکه، خورد رو و مسکن هستیم. فارغ از درست یا غلط بودن این واکنش های اقتصادی جامعه و یا تعریف و توجیه آن در علم اقتصاد باید گفت که تا اندازه ای هم باید به مردم حق داد که چنین واکنش هایی را داشته باشند. 

اکنون تنها آمریکا از برجام خارج شده، اما تا زمان بازگشت و تاثیر تحریم ها و نیز احتمال خروج اروپا هم از توافق هسته ای اندک فرصتی باقی مانده است. شما شرایط را در ماه های آتی چگونه ازیابی می کنید؟

ببینید از همین الآن هم شرایط به گونه ای رقم خورده که گویا تحریم ها باز گشته است. در این شرایط نه تنها آمریکا تحریم های خود را اعمال کرده که حتی مانع از انجام مراودات برخی شرکت های اروپایی می شود که بخشی از سهام آن را در اختیار دارد. از همین رو اکنون فشارهای زیادی هم از جانب ایالات متحده بر اتحادیه اروپا وارد شده است. در نتیجه شرایط به نظر همان شرایط تحریمی علیه ایران است. البته اگرچه بازار ایران در دنیای اقتصاد جهانی چندان بزرگ و پرنفوذ نیست، اما نبود بازار ایران تا اندازه ای بر اقتصاد اروپا و تراز تجاری شان هم اثرات سوء خود را در آینده به واسطه لغو قراردادها و روابط اقتصادی با تهران خواهد گذاشت. چرا که به هرحال با بازگشت تحریم های آمریکا میزان صادرات اروپا به ایران کاهش خواهد یافت. مناسبات شرکت ها با ایران محدودتر خواهد شد. مراودات بانکی و پولی کم رنگ تر می شود. اما در نهایت بیشترین بار منفی آن بر دوش کشور است. این بدشانسی ما و اروپایی ها است که اکنون سروکارمان با دیوانه ای مانند ترامپ افتاده که هیچ متر و معیار قانونی را برای اعمال و تصمیماتش ندارد، چون که کوچک ترین درکی از عالم سیاست و دیپلماسی ندارد.

پس بر خلاف باور برخی ها تاثیر تحریم ها بر آینده اقتصاد کشور کاملا جدی است؟

معلوم است که جدی است. همان طیفی هم که چنین باوری ندارند می دانند آینده اقتصادی کشور با بازگشت تحریم ها حال و روز خوبی نخواهد داشت. اکنون با خروج ترامپ از توافق هسته ای شوک به بازار کشور وارد شده است، اما این که تا چه اندازه این شوک ادامه داشته باشد و میزان تاثیر آن چقدر باشد، باید منتظر تحولات آتی در دنیای دیپلماسی و سیاست خارجی بود. مساله اینجا است که آیا در دوره بازگشت تحریم ها علیه ایران ما فقط باید با فشارهای آمریکا روبه رو باشیم یا این که اروپایی ها هم جا پای ترامپ می گذارند. اگر اروپا هم تحریم های خود را علیه کشور اعمال کند، آن گاه شرایط پیچیده تر از این هم خواهد شد. البته جنگ تجاری اروپا و آمریکا هم اکنون وضعیت را تا انداه ای برای کشور تعدیل کرده است. اما باید دید چه وضعیتی در آینده پیش خوهد آمد.   

اما در کنار بازار ارز، سکه، طلا، مسکن و خودرو اکنون ما شاهدیم دولت برای مدیریت این حجم از سرمایه و نقدینگی جامعه، بازار سهام را در اولویت خود قرار داده است. در این راستا شما وضعیت بورس کشور را چگونه می بیند؛ آیا باید با همان عینک بازار ارز، سکه و مسکن به بورس هم نگریست، چرا که در همین رابطه برخی رونق اخیر بورس را با توجه به شرایط اقتصادی کشور کاذب می دانند؟

مساله بازار سهام و بورس مساله کاملا متفاوتی است. اگر رونق این بازار کاذب است و رشد شاخص ها حبابی است، این را باید دولت و یا مسئولین ذیربط مانند بانک مرکزی و یا سازمان بورس و اوراق بهادار، آن هم با اعلام آمارهای دقیق عنوان کنند؛ نه این که هر کسی بتواند عنوان کند رشد شاخص ها کاذب و غیر واقعی است. اگر این تحلیل، تحلیل مسئولین باشد می توان به آن اعتنا کرد. اما در غیر این صورت نمی توان حکم کلی را در خصوص شرایط امروز بورس کشور صادر کرد. به هر حال بورس می تواند محل مناسبی برای جذب همین سرمایه های جامعه و حجم نقدینگی کشور باشد.

درست است که  برای نخستین بار در طول دست کم ٥ سال گذشته ارزش کل معاملات بازار سهام در بورس و فرابورس به مجموع بیش از ٨٧٦ میلیارد تومان رسید و با کاهش سود در نظام بانکی بخشی از جامعه سرمایه خود را به سمت بورس روانه کرده است، اما در شرایط خروج آمریکا از توافق هسته ای و بازگشت تحریم ها و مهمتر از همه وضعیت ارزی کشور نمی توان توجیهی برای رونق بورس یافت، چرا که افزایش نرخ دلار و نوسانات بازار دیگر ارزها باعث می شود شرکت های بورسی که در بخش صادرات یا واردات فعال تر هستند، تأثیر بیشتری بپذیرند؟

برای پاسخ به این سوال ما باید نرخ شاخص ها و نیز وضعیت تورمی کشور را هم بسنجیم. این مساله هم برای هر شرکت و هر سهام کاملا متفاوت است. باید در این خصوص آمارهای دقیق ارائه شود تا به تحلیل دقیق وضعیت بورس رسید. اما فارغ از این نکته، حرف شما صحیح است. به خصوص که اقتصاد کشور به کالاهای سرمایه ای از خارج هم وابسته است. در این رابطه هم شرکت های ایرانی حاضر در بورس که با برخی از کمپانی های اروپایی که تمام یا بخشی از سهامش در اختیار آمریکا است با کاهش ارزش سهامش بیش از پیش متضرر می شوند. با ادامه این وضعیت مطمئنا چنین شرکت هایی نمی توانند در بازار سهام عرض اندام کنند. لذا با این تحلیل یقینا برخی از شرکت های وارد کننده و حتی تعدادی از شرکت های صادر کننده هم در بورس با افت ارزش سهام جدی روبه رو خواهند شد. در همین رابطه اکنون خودروسازی کشور با دست انداز مواجه شده که برخی مشکلات را هم پدید آورده است، چون که مثلا آمریکا فشار خود را بر فرانسوی ها و شرکت پژوسیتروئن برای عدم مراوده با ایران خودرو افزایش داده است. پس ابن وضعیت برای شرکت های خودروساز حاضر در بورس مشکلاتی را به وجود آورده است. اما با تمامی این تفاسیر این مسائل برای تحلیل درست نیاز به آمار دقیقی دارد که فقط در اختیار سازمان بورس است؛ لذا نباید حکم کلی را در این خصوص صادر کرد.

انتشار اولیه: جمعه 1 تیر 1397 / انتشار مجدد: شنبه 9 تیر 1397

کلید واژه ها: بورس مسکن بازگشت تحریم ها برجام مهدی تقوی


( ۶ )

نظر شما :