نگاهی به فیلم سینمایی "۲۲ جولای"

نمایش جنون یک تروریست

۰۹ آذر ۱۳۹۷ | ۱۷:۵۶ کد : ۱۹۸۰۳۶۳ اخبار اصلی سینما دیپلماسی
نکته مهمی که در فرامتن سینمایی "۲۲ جولای" مشهود است به نگرانی های جدی جوامع اروپایی و آمریکایی نسبت به رشد و افزایش تفکرات راست افراطی در این جوامعه اشاره دارد که با حضور دونالد ترامپ در دو سال اخیر شدت گرفته است.
نمایش جنون یک تروریست

عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 
دیپلماسی ایرانی
- در متن پیش رو سعی شده است در گام نخست متن سینمایی فیلم "۲۲ جولای"، ساخته پل گرینگرس مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و در گام بعدی لایه‌های فرامتن سینمایی اثر نیز مورد کندوکاو قرار گرفته است.

متن
فیلم سینمایی "۲۲ جولای"، محصول مشترک سال ۲۰۱۸ ایالات متحده آمریکا و نروژ و ساخته کارگردان صاحب نام و نامزد اسکار یعنی پال گرینگرس است که در کارنامه او فیلم های قابل توجهی مانند چند گانه بورن، کاپیتان فلیپس، یونایتد93، منطقه سبز، یکشنبه خونین و فیلم های مطرح دیگری وجود دارد. این اثر نیز مانند فیلم های کاپیتان فلیپس، یونایتد 93 و یکشنبه خونین از رویدادهای واقعی منبعث شده است. فیلم 22 جولای که در واقع اقتباسی از داستان‌ حقیقی مرگبارترین حمله تروریستی تاریخ نروژ در 22 جولای سال 2011 میلادی است، نگاهی صرفا روایت گرایانه به فاجعه بارترین حمله تاریخ این کشور (نروژ) و حتی اروپا بعد از جنگ‌ جهانی دوم دارد و این نکته آغازگر بسیاری از مشکلات اساسی فیلمنامه اثر به قلم خود پل گرینگرس است، چون در این روایت گری زبان سینما را فراموش کرده است. 
اگر چه سناریوی این فیلم از روی کتاب "یکی از ما: داستان حمله نروژ و اتفاقات بعد از آن"، نوشته آسنه سیرستاد گرفته شده است، اما نگاه صرفاً روایت گری سناریو به این واقعیت تلخ سبب افت بسیار شدیدی، هم در داستان‌پردازی، هم نقص در پرداخت شخصیت ها و کاراکترها و نهایتا عدم ایجاد تعلیق به منظور کشش در درام شده است. در این خصوص اساسا یک سوم ابتدایی فیلم یعنی تا قبل از دستگیری کاراکتر اندرس، (تروریست راست گرای افراطی) به فیلمنامه چندان ارتباطی ندارد و اینجا بُعد کارگردانی پل گرینگرس است که توانسته ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم را جذاب و تماشایی کند، اما دو سوم پایانی فیلم که به واسطه سناریو پیش می‌رود، چنان بی رمق و فشل است که عملا اثر دو پاره می شود و نهایتاً حس رضایت در مخاطب را ایجاد نمی کند. چرا که نویسنده خود را بیش از حد به بازگویی واقعیات، بدون در نظر گرفتن وجه سینمایی و دراماتولوژی کردن قصه مقید کرده است. همین مسئله سبب شده است که بعد از ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم تا پایان اثر، مخاطب یک فاصله آزاردهنده میان خود و همزاد پنداری با قصه و درام احساس می کند؛ گویی که پال گرینگس از روی عمد تمایلی به ایجاد کشش و تعلیق در مخاطب خود ندارد. در صورتی که در همین فیلم اخیر او، "کاپیتان فلیپس"، گرینگرس در عین بازگویی حادثه، نیم نگاهی هم به شکل دهی تعلیق و کشش دراماتیک در مخاطب تا لحظات پایانی آزادی فلیپس دارد که با بازی بسیار خوب تام هنکس همراه شده است.  
افزون بر مشکلات ناشی از نبود یک خط سیر درست داستانی کلاسیک، کُمیت سناریو در خصوص شخصیت پردازی ها، به خصوص تقابل کلاسیک آنتاگونیست - پروتاگویست به شدت لنگ می زند، آن هم در شرایطی که داستان و درام شخصیتی واقعی از آندرس بریویک را به عنوان یک تروریست در یک سوم ابتدایی به خوبی خلق کرده و مخاطب انتظار دارد در ادامه یک قهرمان در تقابل با او خلق شود که تا پایان چنین خواسته ای از سوی اثر اجابت نمی شود. شاید تمام این خلاء های داستانی به عمد از سوی پال گرینگرس در اثر گنجانده شده است، اما چه به عمد و چه غیر عمد، فیلم به واسطه این نقایص چندان قابل تامل نیست.
اما در خصوص برآیند کاری گرینگرس از بُعد کارگردانی و اجرا باید گفت که همان نقص های موجود در سناریو بر کارگردانی او اثرات سوء خود را داشته است. اگر چه فیلم بیست دقیقه ابتدایی بسیار فوق العاده ای از لحاظ تکنیک و کارگردانی برای خلق حادثه تروریستی، هم در شهر اسلو و هم در جزیره اوتایا داشته است، اما اثر در ادامه به ناگاه ریتم دچار افت می شود. 
در این راستا فیلمبرداری بسیار خوب پال اولویک روکسث با فرم دوربین روی دستش به همراه تدوین ریتم دار در سایه کات های سریع ویلیام گلدنبرگ، تدوینگر صاحب نام سینمای آمریکا در کنار میزانس های درست شبه رئالیستی کارگردان، مخاطب را با یک بازسازی درست از یک حادثه تروریستی روبه رو می کند، به گونه ای که بیننده تومان حس ترس و خشم را در خود به وضوح احساس می کند. اما بعد از پایان حمله تروریستی، فیلم نه در قاب‌بندی‌ها و فیلم‌برداری و تدوین و نه حتی استفاده از موسیقی‌ها و طراحی صحنه، ویژگی خاصی را یدک نمی‌کشد، هر چند که دکوپاژهای منطقی گرینگرس در خصوص کات های نما به روند دادگاهی شدن بریویک و درمان یکی از قربانیان حادثه (Viljar) تا لحظه تقابل این دو در دادگاه، حس یک نبرد جدی میان این دو را در مخاطب القاء می کند، ولی در کمال تاسف نهایتا این تقابل شکل نمی گیرد و فیلم به نسخه‌ خسته‌کننده‌ای از واقعیت، به صرف تقید به چون و چرای فیلم به واقعیات بدل می شود. بازی های به شدت آزاد دهنده بازیگران فیلم که اصالتی نروژی دارند، اما به اصرار گرینگرس باید با انگلیسی هم سخن بگویند دامنه ضعف های اثر را بیشتر کرده است. پس در نهایت باید که نتیجه کاری پال گرینگرس، هم در مقام نویسنده و هم در مقام کارگردان فیلم 22 جولای، نتیجه ای جز حذف خلاقیت‌های هنری و خلق اثری ملال آورد نیست.

فرامتن
فیلم "22 جولای" شاید در مقام تحلیل متن سینمایی خود اثری قابل تامل نباشد، اما یقینا در لایه های فرامتن خود حرف های جدی برای گفتن به خصوص برای سال های اخیر در اروپا دارد. فیلم به مجموعه دو حادثه تروریستی تک نفره بمب گذاری در شهر اسلو، پایتخت نروژ در که به کشته شدن هفت نفر منجر شد و همچنین حمله به اردوی هواداران حزب کارگران نروژ با ۶۹ کشته و مجموع بیش از 300 زخمی در 22 جولای (ژوئیه) سال 2011 میلادی اشاره دارد. عامل این حملات اندرس برینگ بریویک یک راست گرای افراطی پوپولیست است که معتقد به تقابل جدی با جامعهٔ چندفرهنگی و ضدیت با حضور و مهاجرت دیگر جوامع، مخصوصا مسلمانان در اروپا است. وی برای ارتکاب این اقدام تروریستی به 21 سال زندان محکوم شد، اما مقامات نروژی اعلام کرده اند در صورت پایان محکومیت بریویک و تشخصیص خطرناک بودن او، احتمال افزایش مدت محکومیتش وجود دارد.
نکته مهمی که در فرامتن سینمایی اثر مشهود است به نگرانی های جدی جوامع اروپایی و آمریکایی نسبت به رشد و افزایش تفکرات راست افراطی در این جوامعه اشاره دارد که با حضور دونالد ترامپ شدت گرفته است. اکنون علاوه بر ایالات متحده آمریکا در کشورهای اروپایی نیز نگرانی های بسیار جدی نسبت به تهدیدات این جریان شکل گرفته است. در سایه همین نگرانی ها 18 نوامبر (27 آبان ماه) شاهد برگزاری تظاهراتی اعتراضی در شهر لندن علیه اسلام هراسی و نژاد پرستی جریان های راست افراطی بودیم. شاید همین نگرانی‌های جامعه سیاسی و افکار عمومی نسبت به قدرت گیری این تفکر سبب شده است تا سینما نیز نسبت به این مسئله واکنش های جدی داشته باشد. 
بعد از فیلم سینمایی"محوشدگی" محصول آلمان، ساخته فاتح آکین، کارگردان ترک تبار اکنون سینمای آمریکا نیز انتقادات جدی به رشد جریان راست گرایی افراطی دارد. البته به نظر می رسد که اگرچه فیلم فاتح آکین نگرانی جدی به رشد جریان راست افراطی در اروپا دارد، اما گرینگرس در سایه بازسازی حادثه تروریستی نروژ درصدد بازنمایی یک حادثه تروریستی و تبعات منفی آن با مشی جریان راست گرایی افراطی نژاد پرستانه برای جامعه آمریکایی دارد.
حمله 12 آگوست سال جاری میلادی یک راست گرا افراطی با خودرو به تجمع نژادپرستانه در شهر شارلوتسویل ایالت ویرجینیا و حوادثی از این دست سبب شده تا نگرانی ها از رشد راست گرایی افراطی در آمریکا که با حمایت ضمنی رئیس جمهوری همراه است، به شکل جدی افزایش پیدا کند. شاید به همین دلیل هم باشد که کارگردان اصرار دارد فیلم با زبان انگلیسی ساخته شود. اکنون به واسطه رشد و قدرت گیری جریان راست گرای افراطی در اروپا تنها در 2 سال گذشته شاهدیم که هم در انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017 آلمان، جریان‌های راست افراطی با محوریت حزب "آلترناتیوی برای آلمان" بخشی از قدرت را به دست گرفتند که بعد از جنگ جهانی دوم در این کشور بی سابقه است. البته پیشتر از آن نیز این جریان سبب شد تا انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شود و متعاقب آن با استعفای دولت دیوید کامرون، ترزا می روی کار آید. البته این پایان داستان پیروزهای دومینویی راست های افراطی نیست، چرا که علاوه بر آلمان و انگلستان می توان به قدرت نمایی این جریان در سوئد، اتریش، ایتالیا، هلند، به خصوص اندیشه های ضد اسلامی ولیدرز و اسکاتلند نیز اشاره کرد. حال باید دید این آتش زیر خاکستر که در حال شعله ور شدن مجدد است، چه خواب هایی برای قاره سبز و جامعه جهانی و به خصوص مهاجران و مسلمانان دیده است. 

 
  


 

کلید واژه ها: فیلم سینمایی "۲۲ جولای"


( ۹ )

نظر شما :