آخرین بخش از سلسله یادداشت‌های جدید سرکیس نعوم

چرا لبنانی ها آوارگان سوری را تهدیدی برای امنیت ملی خود می دانند؟

۰۴ دی ۱۳۹۷ | ۱۹:۰۰ کد : ۱۹۸۰۸۰۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا خاورمیانه
نویسنده خبر: سرکیس نعوم
جبران باسیل می گوید ایجاد سرپناه برای آوارگان سوری خطری برای لبنان به وجود خواهد آورد، و باعث می شود تا برای مدت طولانی در لبنان بمانند مثل اردوگاه های فلسطینی، بعدا هم مجبور خواهند شد که حق شهروندی به آنها بدهند. آن موقع دیگر جزئی از لبنان خواهند شد و نقشی در سیاست گذاری های آن به عهده خواهند گرفت و دنبال خواسته های طایفه ای و مذهبیشان می روند و بعدش ثبات امنیتی و سیاسی لبنان را متزلزل خواهند کرد
چرا لبنانی ها آوارگان سوری را تهدیدی برای امنیت ملی خود می دانند؟

دیپلماسی ایرانی: امسال برای هشتمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا آخرین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:

در ادامه صحبت هایم با یکی از سوئدی های مقیم نیویورک که در سازمان ملل فعال است پرسیدم نظرت درباره سوریه چیست؟ جوابم را با سوال دیگری داد: «خودت آن را چگونه می بینی؟» جواب دادم: «امریکای اوباما روسیه را از طریق سوریه دوباره به خاورمیانه بازگرداند به گونه ای که الآن حضوری نظامی در آن دارد، و از طریق ایران روابط کاری خوبی ایجاد کرد، و با همدیگر توانستند علیه تروریسم کار کنند. امریکا و کشورهای عربی مخالف اسد و حکومت او حامیان گروه های تروریستی اسلام گرا شدند. البته این بدان معنا نیست که روسیه جنگ را در سوریه برده بلکه آن را ادامه داد و در پی آن ویرانی ای که جنگ به وجود آورد نیز ادامه یافت.»

گفت: «نه ایران نه روسیه پول لازم برای بازسازی سوریه را بعد از پایان جنگ ندارند. حتی اگر هم پولش را بتوانند فراهم کنند آماده نیستند این پول را صرف بازسازی سوریه کنند برای این که کشورهای خودشان نیاز مبرم به آن دارند. هزینه بازسازی سوریه بین 200 و 300 میلیارد دلار است. بعد، قضیه پناهندگان و آوارگان به لبنان و ترکیه و کل جهان هم مطرح است. چه کسی آن را حل می کند؟»

نظر دادم: «آوارگانی که به لبنان آمده اند از دولت لبنان، از طریق وزارت امور خارجه آن، جبران باسیل دو چیز را از جامعه جهانی می خواهند، اول دادن پول بیشر به لبنان تا بتواند به مطالبات آوارگان سوری که به لبنان آمده اند، پاسخ دهد. دوم، خارج کردن آنها از لبنان و بازگرداندنشان به سوریه، چرا که بسیاری از مناطق سوریه الآن دیگر امن شده است. البته یک مساله که دافعه ایجاد می کند خطر دموگرافی کشور است. در عین حال این را هم که می دانی فساد عمودی و افقی در لبنان جاری است و گسترش یافته و سازمان های بین المللی و هیئت های محلی همه درگیر این پرونده هستند.»

جواب داد: «از مدت ها پیش پیشنهاد داده بودم که اردوگاه هایی برای آوارگان سوری در لبنان در منطقه مرزی با سوریه برپا شود. و تاکید کردم که در این باره آمادگی وجود دارد تا بودجه های مالی آن تامین شود تا همه نیازهای آنها رفع شود.»

نظر دادم: «لبنانی ها این واقعیت را خیلی خوب می دانند اما وزیر امور خارجه، باسیل این پیشنهاد را رد کرد و بهانه آورد که این مساله خطری برای لبنان به وجود خواهد آورد، و باعث می شود تا برای مدت طولانی در لبنان بمانند مثل اردوگاه های فلسطینی، بعدا هم مجبور خواهند شد که حق شهروندی به آنها بدهند. آن موقع دیگر جزئی از لبنان خواهند شد و نقشی در سیاست گذاری های آن به عهده خواهند گرفت و دنبال خواسته های طایفه ای و مذهبیشان می روند و بعدش ثبات امنیتی و سیاسی لبنان را متزلزل خواهند کرد.»

پاسخ داد: «اما او که دائما دنبال افزایش کمک هاست. اگر با پیشنهاد برپایی اردوگاه ها موافقت کند، چه بسا کمک های بین المللی به لبنان هم افزایش یابد. همان طور که اردن و ترکیه کمک گرفتند.»

جواب دادم: «حق با توست. اما به نظر من پخش شدن آوارگان سوری در شهرها و روستاهای لبنان آن هم به شکل نامنظم و تصادفی خطری برای امنیت لبنانی ها خواهد شد و آنگاه دولت مجبور می شود مثلا برایشان فرصت های شغلی ایجاد کند، برای همین باسیل با تشکیل اردوگاه ها مخالفت می کند. او الآن تلاش می کند خودش را در برابر افکار عمومی با مطالبه بازگرداندنشان به کشورشان قهرمان نشان دهد، و دائما بگوید که پخش کردن آنها مسئولیت دارد و آزاردهنده است. البته گروه های متعدد لبنانی هم مخالف نظر او نیستند و معتقدند الآن بازگشت امن برای آنها ممکن شده است. به هر حال لازم است بدانید که پخش شدن تصادفی آنها سبب شده تا شهرداری های مختلف لبنان تصمیماتی بگیرند و دستور دهند حق ندارند از شب تا صبح آوارگان در شهرها بچرخند.»

بعد پرسیدم: نظرت درباره ترامپ و سوریه چیست؟

گفت: «هر روز یک چیز می گوید. یک ساعت می گوید می خواهد نیروهای امریکایی را از سوریه خارج کند. یک ساعت وزیر دفاعش نظرش را عوض می کند. یک ساعت تصمیم می گیرد به حکومت سوریه حمله نظامی کند بعد از حرفش بر می گردد و می گوید تصمیم ندارد نیروهای نظامی امریکایی را از سوریه بیرون بکشد.» [البته الآن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا به عقب نشینی نیروهای امریکایی از سوریه دستور داده است.]

نظر دادم: «احساسم من این است که عقب نشینی نظامی امریکا از سوریه آن طور که ترامپ تصور می کند یا دشمنان امریکای می خواهند آسان نیست. ایران همچنان در سوریه حضور دارد و مبارزه می کند و موفقیت هایی محقق کرده است. ایران در عراق هم است و تلاش می کند آن چه به «حشد الشعبی» معروف است را شبیه «حزب الله» در لبنان کند. هدف ایران فشار به امریکا برای عقب نشینی نظامی از عراق و قبل از آن سوریه است. این چیزی است که نهاد یا «استلبیشمنت» در واشنگتن نمی خواهد برای این که خسارت های بزرگی به منافع حیاتی و استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه وارد خواهد کرد.»

گفت: «ترامپ با قضایای بزرگ و کوچک داخل کشورش و در عالم با ذهنیت بیزنس برخورد می کند.»

گفتم: «او حتی تاجر مثل «بیزنس من» بر اساس معیارهای تجار حرفه ای هم نیست. او طوری رفتار می کند انگار دارد زمین معامله می کند، او در این کار بارها وارد شده و موفق هم نبوده است.»

جواب داد: «به هر حال مشکلات متعددی در داخل امریکا وجود دارد که او نماینده 50 درصد این مشکلات است. امریکا مشکلات دیگری هم در خارج دارد. مثلا اخیرا ترامپ تصمیم گرفت با کره شمالی مراودات تجاری راه بیندازد، وزیر امور خارجه اش را به آن کشور فرستاد تا با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی تشکیل جلسه دهد. منتظر می نشینیم و می بینیم آیا این جلسات مفید خواهند بود.»

نظر دادم: «دنیا همه اش می خواهد که این تلاش ها موفقیت آمیز باشند. اما این موضوع مهم و دقیق و خطرناک نیازمند مطالعات عمیق و طرح ریزی دارد، قبل از هر چیز نیاز به استراتژی و مذاکرات سخت و صبر فراوان دارد. اما سوال این است که آیا کیم جونگ اون قبول می کند به شیوه لیبی آن طور که یک بار ترامپ به زبان آورد و بعدش مشاور امنیت ملیش، جان بولتون گفت دست از سلاح های هسته ایش بردارد؟»

جواب داد: «به هر حال، موضوع کره شمالی و کره جنوبی و همچنین چین خیلی مهم است.»

دیدار ما با اظهار نظر درباره چین و اهمیت آن به عنوان تنها متحد کیم جونگ اون تمام شد. اتفاق نظر داشتیم که چین می تواند کمک بسیاری برای حل «مشکل کره» کند اگر ترامپ جدی باشد. ترامپ اگر در داخل امریکا جلسات هدف داری را برگزار کند و فقط به «توئیت کردن» بسنده نکند، شاید راه حلی پیدا شود. هر دو هم بر این باور بودیم که چینی ها برای حل این مشکل منافعی دارند. اگر جنگ در شبه جزیره کره در بگیرد و امریکا طرف اساسی آن باشد میلیون ها نفر از کره شمالی و جنوبی به اراضیش پناهنده خواهند شد. برای همین مشکل سختی خواهد بود و غلبه بر آن سخت تر است. آیا ترامپ این کارها را می کند؟ آیا دنیا، اول از همه چین باور می کنند که نیات او مسالمت آمیز است و دخالت نظامی در کره شمالی انگیزه فریب ندارد، با وجود کسی مثل جان بولتون که مشاور امنیت ملی اوست آیا باور چنین چیزی ممکن است؟

پایان

سرکیس نعوم

نویسنده خبر

سركيس نعوم، نويسنده و روزنامه نگار مشهور لبناني ويكي از ستون نويسان روزنامه النهار است. وی در سال 2011 جایزه جهانی جبران خلیل جبران را در استرالیا دریافت کرد. ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم سوریه کره شمالی دونالد ترامپ لبنان


( ۲ )

نظر شما :

aa ۰۴ دی ۱۳۹۷ | ۲۱:۲۳
به آقای روحانی بفرمائید تمام چیزهائی که امروز در مورد مراکز آموزش عالی گفتند کلاهی است که زنگنه سر او گذاشته تا بند ز در برنامه بیاید تا زنگنه توطئه 10 ساله خود برای خلاص شدن از دانشگاه صنعت نفت را اجرا کند. خواهید دید همه داستان همین خواهد بود ضمنا دانشگاه صنعت نفت نزدیک 90 سال سابقه دارد. 60 سال است مهندس نفت تربیت می کند تابع مقررات آموزش عالی است رئیسش را وزیر علوم تائید می کند و وزیر نفت منصوب بنابراین شامل حرفهایی امروز آقای روحانی نیست که یک لیسانسه مدرک دکترا صادر می کند. چرا اینقدر روحانی تسلیم زنگنه است. البته انتقال دانشگاه صنعت نفت به وزارت علوم اسم رمز انحلال این دانشگاه است دلیل تنفر زنگنه از این دانشگاه هم اینست که او فکر می کند فارغ التحصیلان این دانشگاه تنها متخصصین مخالف سیاستهای شکست خورده او هستند. زنگنه آنقدر زرنگ است تا این موضوع را در لایحه بودجه بیاورد زیرا همه در فکر ارقام مالی هستند و توجهی به چنین مجوزهائی ندارند.این کار خیانت در حق خوزستان است و یک هدیه به وهابی ها.