سفر بن سلمان به هندوستان و پاکستان نمی تواند جایگاه ایران در شبه قاره را تحت الشعاع قرار دهد

پاکستان قربانی شرایط یا حمایت عامدانه و برنامه ریزی شده از تروریسم؟!

۰۳ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۸۱۸۶۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
رضا فرقانی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی در خصوص شرایط کنونی پاکستان با هندوستان و ایران در قبال حمایت از گروه های تروریستی بر این باور است که رفتار و اقدامات برخی از نهادها و ارگان های نظامی - امنیتی پاکستان و نیز برخی از شخصیت های سیاسی این کشور که در طول این سال ها سیاست و استراتژی پاکستان را شکل داده است نیز سبب شده تا اکنون اسلام آباد به یک چالش جدی با تمام همسایگان خود یعنی هندوستان، افغانستان و به ویژه ایران برسد. حمایت یا اجازه ناخواسته برای فعالیت گروه های تروریستی در خاک پاکستان در کنار مرزهای جمهوری اسلامی ایران و هنودستان سبب شده که پاکستان در بدترین شرایط سیاسی و امنیتی خود قرار گیرد و در ادامه امکان بدتر شدن این شراط نیز وجود دارد.
پاکستان قربانی شرایط یا حمایت عامدانه و برنامه ریزی شده از تروریسم؟!

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – تقریباً همزمان با حادثه تروریستی خاش - زاهدان در مرزهای شرقی پاکستان با هندوستان نیز شاهد یک حادثه مشابه بودیم که به کشته شدن بیش از ۴۰ نیروی نظامی - امنیتی هندی ها انجامید که واکنش بسیار تند دهلی‌نو را در پی داشت، به گونه ای که حتی کار به اقدام برای حضور نظامی در خاک پاکستان نیز کشیده شد و از این سو تهران نیز به دنبال پاسخگویی جدی اسلام‌آباد در قبال وضعیت مرزهای مشترکش با ایران است. مجموعه این شرایط سبب شده است تا اسلام آباد خود را در شرایط بسیار حساسی با همسایگانش ببیند؛ اما سوال مهمی که در اینجا وجود دارد این است که آیا پاکستان قربانی سیاست‌های چند سال گذشته خود مبنی بر حمایت عامدانه و برنامه‌ریزی شده از تروریسم بوده و یا قربانی شرایط ناخواسته ای است که در سایه آن، گروه های تروریستی خاک پاکستان را مامن و ماوای خود برای انجام اقداماتشان در نظر گرفته اند؛ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوال، گفت و گویی را با محمدرضا فرقانی، دیپلمات پیشین ایران در افغانستان، سفیر سابق ایران در ترکمنستان، سخنگوی معاونت اطلاع‎رسانی و مطبوعاتی شانزدهمین نشست سران جنبش عدم تعهد در تهران و کارشناس مسائل شبه قاره انجام داده است که در ادامه می خوانید:

تقریباً همزمان با حادثه تروریستی خاش - زاهدان در مرزهای شرقی پاکستان با هندوستان نیز شاهد یک حادثه مشابه بودیم که به کشته شدن بیش از ۴۰ نیروی نظامی - امنیتی هندی ها انجامید که واکنش بسیار تند دهلی‌نو را در پی داشت، به گونه ای که حتی کار به اقدام برای حضور نظامی در خاک پاکستان نیز کشیده شد و از این سو تهران نیز به دنبال پاسخگویی جدی اسلام‌آباد در قبال وضعیت مرزهای مشترکش با ایران است. در سایه این نکات آیا می توان گفت که پاکستان به واسطه میزبانی و حضور ناخواسته گروه های تروریستی قربانی شرایط خود شده است و یا این که اسلام آباد قربانی حمایت عامدانه و برنامه ریزی شده چندین ساله از گروه های تروریستی است؟

چه پاکستان قربانی حضور ناخواسته گروه‌های تروریستی شده باشد و یا این که قربانی حمایت برنامه ریزی شده از این گروه ها باشد، به هر حال اکنون شرایط اسلام آباد به یک شرایط بحرانی رسیده است. از آن سو یقینا برخی از کم‌کاری های فاحش و همچنین بی‌توجهی های اسلام آباد را به دغدغه‌های امنیتی دهلی نو و به خصوص تهران سبب شد تا وضعیت به این مرحله کشیده شود. مجموعه این شرایط دست به دست هم داده است تا اکنون دولت اسلام آباد در یک بن بست جدی قرار گیرد. لذا اگر پاکستان بی توجه به خواست همسایگانش، بر رویه و منوال گذشته حرکت کند یقیناً همسایگان این کشور به خصوص هندوستان و ایران دست روی دست نخواهد گذاشت و اقدامات جدی‌تری را در دستور کار خواهد داد و حتی امکان دارد که میزان و شدت حضور نظامی هندی ها در خاک پاکستان گسترش یابد و متعاقب آن تنشی مانند کشمیر در آینده مناسبات اسلام آباد ودهلی نو شکل گیرد. از این سو ایران نیز بارها و بارها خواستار پیگیری مشکلات امنیتی مرزهای مشترکش با پاکستان شده، اما تاکنون اسلام‌آباد آن گونه که باید پاسخگوی وظایف همسایگیش در قبال حسن همجواری نبوده است. البته رفتار و اقدامات برخی از نهادها و ارگان های نظامی - امنیتی پاکستان و نیز برخی از شخصیت های سیاسی این کشور که در طول این سال ها سیاست و استراتژی پاکستان را شکل داده است نیز سبب شده تا اکنون اسلام آباد به یک چالش جدی با تمام همسایگان خود یعنی هندوستان، افغانستان و به ویژه ایران برسد. حمایت یا اجازه ناخواسته برای فعالیت گروه های تروریستی در خاک پاکستان در کنار مرزهای جمهوری اسلامی ایران و هنودستان سبب شده که پاکستان در بدترین شرایط سیاسی و امنیتی خود قرار گیرد و در ادامه امکان بدتر شدن این شراط نیز وجود دارد.

یکی از خروجی های جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در خصوص ارزیابی این حادثه به همکاری امنیتی تهران و دهلی نو به دلیل وقوع حادثه مشابهی که به آن اشاره شد باز می گردد. آیا این مسئله تنش و دورشدن پاکستان از ایران را سبب نخواهد شد، چرا که یقینا یکی از مهمترین و شاید مهمترین نقطه های حساس اسلام آباد مسئله نزدیکی به دهلی‌نو است؟

چنان که پیشتر گفتم پاکستان با سه کشور مهم هندوستان، ایران و افغانستان دارای مرزهای مشترک است. اما تنش دیرینه میان هندوستان و پاکستان بر سر مسئله کشمیر و همچنین تنش های اسلام آباد - کابل بر سر خط مرزی دو کشور سبب شده است تا تنش های دیرینه ای میان پاکستان با این دو کشور وجود داشته باشد، اما به موازات این مسئله اسلام همواره از سوی مرزهای ایران احساس امنیت می کرده، اگر امروز شرایطی شکل گرفته که تهران از روی اجبار و در بستر شرایط به دنبال همگرایی و همکاری امنیتی مشترک با هندوستان است به واسطه همین بی توجهی اسلام آباد به دغدغه ها و خواست های تهران است. شاید در ظاهر همگرایی امنیتی تهران و دهلی‌نو حساسیت اسلام آباد را در پی داشته باشد، اما یقیناً پاکستان باید واقعیات تلخی را که نتیجه مستقیم اقدامات خود است بپذیرد.

این اقدامات سبب خواهد شد که سیاست موازنه قوای تهران در قبال اسلام آباد و دهلی نو به هم بخورد؟

شاید شرایط کنونی برخی اقدامات جدی تهران را در پی داشته باشد، اما یقینا این شرایط تاثیری بر استراتژی و راهبرد موازنه قوا جمهوری اسلامی ایران در قبال دو کشور پاکستان و هندوستان نخواهد داشت. لذا در بستر تحولات امکان دارد که نوعی همکاری امنیتی با هندی ها در دستور کار باشد، اما تهران با هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک خود سیاست موازنه قوا را با پاکستان به هم نخواهد زد.

اما از نگاهی کلان تر و در سطح استراتژیک راه حل برون رفت از این چالش های امنیتی در شرق کشور و به موازات عدم تکرار این دست از حوادث چیست، چرا که برخی معتقدند اکنون مناسبات دیپلماتیک پاسخ گوی این مشکلات نخواهد بود و باید تهران دست به اقدامات امنیتی و نظامی در خاک اسلام آباد بزند؟

ایران همواره هوشمندی خود را در قبال تحولات منطقه داشته است. لذا پیگیری مشکلات و چالش های امنیتی در مرزهای مشترک با پاکستان، چه از طریق سیاست خارجی و چه از طریق اقدامات امنیتی و نظامی پی گرفته شود، باز تهران مناسبات دیپلماتیک خود را با اسلام آباد حفظ خواهد کرد. چرا که جمهوری اسلامی بر ویژگی ها، جایگاه و اهمیت پاکستان در منطقه جنوب آسیا و شبه قاره اشراف دارد. از این رو تهران شرایط را به گونه‌ای پیش می برد که تنشی در مناسبات دو کشور شکل نگیرد. فلذا منطقی ان است که تهران پیگیری مشکلات و چالش‌های امنیتی خود را در توسعه مناسبات دیپلماتیک و نیز تلاش برای همکاری های امنیتی و نظامی با اسلام آباد، توأمان در دستور کار قرار دهد تا از ایجاد شکاف میان دو کشور جلوگیری شود، هرچند که تهران بر این موضوع نیز اشراف دارد که برخی از تحولات و اتفاقات شکل گرفته در خاک پاکستان نیز به واسطه سایه سنگین برخی از کشورهای منطقه و حتی فرامنطقه مانند ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل است. از آن سو انتظار می رود که اسلام آباد نیز نهایت همکاری را با تهران داشته باشد، چرا که یقیناً بیشترین تاثیر منفی حضور گروه های تروریستی در خاک پاکستان بر خود این کشور خواهد بود. اگر امروز اسلام آباد با دهلی نو، کابل و به صورت نسبی با تهران مرز های ناامنی دارد به واسطه اقدامات و رفتارهای خود این کشور بوده است. پس پاکستان برای برون رفت از این چالش باید تغییر جدی و اساسی در نگاه خود داده و بستر همکاری را با ایران شکل دهد. چون به نفع پاکستان است که به سمت همگرایی امنیتی و دیپلماتیک با ایران گام بردارد. هرچند که این همگرایی تا کنون وجود داشته است، اما انتظار می‌رود که این شدت و میزان آن با توجه به حساسیت در مرزهای دو کشور افزایش پیدا کند.

به سایه سنگین عربستان سعودی بر مناسبات پاکستان و ایران اشاره داشتید، آیا همزمان با سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان و نیز هندوستان، ریاض به دنبال تحت الشعاع قرار دادن جایگاه ایران در منطقه شبه قاره بعد از سفر ظریف به هند بوده است؟

سفر محمد بن سلمان به هندوستان و پاکستان پیش از آن که سفری مهم در قالب پیگیری دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و نظامی عربستان با این دو کشور و کوشش برای افزایش مناسبات ریاض با اسلام آباد و دهلی نو باشد در واقع تلاشی برای بازسازی وجهه تخریب شده ولیعهد عربستان سعودی در میان کشورهای این منطقه بعد از دستور قتل جمال خاشقجی بوده است. از این رو محمد بن سلمان در سفرهای خود به هندوستان و پاکستان سعی کرده است با ولخرجی ها و امضای قراردادهای کلان جایگاه از دست رفته خود در جامعه جهانی را بازسازی کند. اگر اسلام آباد و دهلی نو در این شرایط مجبور به پذیرفتن محمد بن سلمان بودند به واسطه همین قراردادهای کلانی بوده است که قرار بود میان عربستان سعودی با این کشورها انجام گیرد. چون پاکستان به عنوان یک کشور فقیر به شدت نیازمند کمک های مالی دیگر کشورهاست، به خصوص از زمانی که دونالد ترامپ کمک های مالی و تسلیحاتی خود را به پاکستان قطع کرده است ما شاهد هستیم که اسلام آباد به دنبال هر کمک مالی از دیگر کشورها است. از این رو عمران خان به عنوان نخست وزیر پاکستان استقبال گرمی از محمد بن سلمان به واسطه همین قراردادهای کلان داشته است.
از آن سو دهلی‌نو نیز برای حفظ جایگاه خود در رقابت با پاکستان، پذیرای محمد بن سلمان بود. مضافا این که ریاض نیز قول داده بود کمک های گسترده مالی و نیز سرمایه گذاری های کلانی را در صنعت پتروشیمی و پالایشگاهی هندوستان داشته باشد. اما این سفر بن سلمان نمی‌تواند چندان موثر باشد، چرا که سیاست پارادوکسیکال سعودی‌ها در قبال اسلام آباد و دهلی نو سبب خواهد شد تا نه هندوستان و نه پاکستان اطمینان کاملی به قول و قرارهای عربستان سعودی داشته باشند. افزون بر آن نگرانی های جدی که در میان روسیه، چین و برخی از کشورهای آسیای میانه به خصوص افغانستان در سایه این سفرها شکل گرفته است موجب خواهد شد تا اندازه ای دستاوردها واهداف ریاض تحت الشعاع قرار گیرد. پس در مجموع می‌توان گفت که محمد بن سلمان با سفر به هندوستان و پاکستان نمی تواند جایگاه و نفوذ ایران را در جنوب اسیا و شبه قاره تحت الشعاع قرار دهد، حتی اگر این سفرها با چنین اهدافی انجام شده باشد.


( ۵ )

نظر شما :