آیا سفر روحانی در بستر واقعیات منطقه و فشارهای آمریکا موفق خواهد بود؟

عراق پل ارتباطی ایران و جهان عرب

۲۱ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۸۲۲۱۰ خاورمیانه انتخاب سردبیر
محمد صالح صدقیان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی در خصوص میزان موفقیت سفر روحانی در بستر واقعیات منطقه و فشارهای آمریکا بر این نکته تاکید دارد: با آغاز تحریم های ایالات متحده علیه ایران، وزارت خزانه داری آمریکا مجبور شد به واسطه نیازهای عراق و شدت همکاری دو کشور یک معافیت ۴۵ روزه را به بغداد بدهد و بعد از آن نیز این معافیت برای سه ماه دیگر تمدید شد. خود این نکته نشان می‌دهد که شدت نیاز عراق به کشور ایران تا چه اندازه است که حتی دونالد ترامپ که می خواهد دستان ایران را در عراق قطع کند، نمی تواند این کار را انجام دهد؛ تأکید دارم نمی‌تواند؛ پس این مسئله بدان معنا نیست که دونالد ترامپ نمی خواهد این کار را انجام دهد.
عراق پل ارتباطی ایران و جهان عرب

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – سرانجام بعد از ۵ سال حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، دیروز تهران را به مقصد بغداد ترک کرد تا در سفری سه روزه ارتقاء و تعمیق روابط و مناسبات اقتصادی و سیاسی دو کشور پردازد. اما علیرغم اهمیت و جایگاه این سفر در مناسبات دو  کشور ایران و عراق که برخی آن را یک نقطه عطف می‌دادند، نمی‌توان فشارهای ایالات متحده آمریکا بر بغداد را به منظور کاهش مناسبات با تهران نادیده گرفت و از آن سو برخی از مناسبات منطقه ای و واکنش‌های منفی بخشی از جهان عرب را در خصوص روابط تهران- بغداد از نظر دور داشت. دیپلماسی ایرانی برای بررسی تاثیر این مناسبات و همچنین فشارهای ایالات متحده آمریکا بر میزان موفقیت سفر حسن روحانی به عراق، گفت و گویی را با محمد صالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه صورت داده است که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

فارغ از نگاه های شعاری و آرمکان گرایانه، به واقع میزان موفقیت اولین سفر حسن روحانی رئیس جمهوری ایران به کشور عراق بعد از 5 سال در بستر واقعیات منطقه و به ویژه فشارهای آمریکا تا چه اندازه است؟ آیا اساسا می توان موفقیتی را برای این سفر در نظر گرفت؟

حتما این سفر حاوی دستاوردها و موفقیت های چشمگیر و کلانی برای هر دو کشور ایران و عراق خواهد بود، اما در راستای نکته شما و فارغ از نگاه شعاری و آرمان‌گرایانه یقیناً سفر آقای روحانی به عراق می‌تواند نقطه عطفی در سطح و میزان همکاری های دو کشور باشد، به خصوص که اکنون دولت جدید عراق برنامه‌های جدی برای پوست اندازی در حوزه اقتصاد و دیپلماسی این کشور دارد. از آن سو ما شاهد بودیم که با آغاز تحریم های ایالات متحده علیه ایران، وزارت خزانه داری آمریکا مجبور شد به واسطه نیازهای عراق و شدت همکاری دو کشور یک معافیت ۴۵ روزه را به بغداد بدهد و بعد از آن نیز این معافیت برای سه ماه دیگر تمدید شد. خود این نکته نشان می‌دهد که شدت نیاز عراق به کشور ایران تا چه اندازه است که حتی دونالد ترامپ که می خواهد دستان ایران را در عراق قطع کند، نمی تواند این کار را انجام دهد؛ تأکید دارم نمی‌تواند؛ پس این مسئله بدان معنا نیست که دونالد ترامپ نمی خواهد این کار را انجام دهد. 
لذا در سایه این فشارها و به موازاتش ناتوانی کاخ سفید باید اذعان داشت که سفر آقای روحانی می تواند سقف و میزان معاملات و روابط دو کشور ایران و عراق را هم پررنگ تر کند و این مسئله سبب خواهد شد که بغداد به طور جدی تری به دنبال معافیت های تحریمی دیگر و یا حتی دائمی کردن معافیت های تحریمی از آمریکا باشد. از آن سو هیچ کشور عربی در منطقه و در کنارش حتی ترکیه نمی‌تواند نیازهای عراق را برطرف کند مگر کشور ایران، نیازهایی که از کالاهای اساسی و مصرفی تا برق و گاز این کشور را شامل می شود. علاوه بر آن اشترکات فرهنگی، دینی، تاریخی و حتی نظامی - امنیتی هم دایره این مناسبات را پررنگ تر از قبل می کند. حال با این شدت از روابط یقیناً هیچ کدام از واقعیت های منطقه و حتی تحریم‌های آمریکا نمی‌تواند این مناسبات را تحت الشعاع قرار دهد، اگرچه با نگاه واقع‌بینانه می‌تواند اثرات سوء خود را داشته باشد، چنان که تحریم‌های کاخ سفید نیز بر مناسبات تجاری تهران - بغداد تبعات منفی خود را داشته است، اما نمی تواند به قطع آن  بینجامد.

اما در کنار نکاتی که شما به آن اشاره داشتید نمی‌توانیم منکر فشارهای موازی برخی از کشورهای عربی منطقه بر عراق به منظور کاهش و یا حتی قطع نفوذ ایران بود، آیا فشارهای بخشی از جامعه عربی بر عراق نیز می تواند اثرات خود را بر دستاوردها و موفقیت های سفر روحانی داشته باشد؟

در راستای نکته مهم شما دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول ناظر بر این واقعیت است که بخشی از جهان عرب از نفوذ و حضور جدی ایران در عراق به عنوان یک کشور عربی به شدت نگران و ناخرسند است، چرا که این مسئله سبب شده است تا ایران جای خالی بقیه کشورهای عربی را در عراق پر کند. اما دیدگاه دوم بر این نکته تأکید دارد که عراق به عنوان یکی از مهمترین کشورهای مهم جهان عرب می تواند نقش یک سر پل ارتباطی را میان کشورهای عربی منطقه با ایران بازی کند. به بیان دیگر عراق اکنون به عنوان یک کشور عربی دارای ویژگی های خاصی است که دیگر کشورها از آن برخوردار نیستند. چون از یک طرف روابط بسیار خوبی با ایران دارد و از آن طرف با هیچ کدام از کشورهای عربی نیز تنش خاصی را ندارد. مضاف بر آن مناسبات جدی عراق و آمریکا نیز می تواند یک برگ برنده دیگر برای بغداد باشد. لذا اتفاقا اکنون در سایه اقتضائات مناسبات ایران و کشورهای عربی به نظر می‌رسد که عراق باید به صورت جدی این وظیفه و نقش را در دستور کار قرار دهد. حال در سایه این نکاتی که گفته شد باید اذعان داشت که نمایندگان دیدگاه اول را در جهان عرب برخی از کشورهای ارتجاعی منطقه مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین با بازیگرانی از بازماندگان رژیم بعث در عراق برای مخالفت با حضور ایران انجام بر عهده دارد که مشکلاتی را هم برای دو کشور ایجاد کرده است، اما آن چه به صورت بسیار پررنگی در عراق مشهود است به نفوذ و جایگاه مهم ایران در این کشور باز می گردد و این نشان از شکست دیدگاه اول می دهد. لذا اکنون که یک دولت تازه نفس با ریاست جمهوری برهم صالح و نخست وزیری عادل عبدالمهدی در عراق بر سر کار آمده است می تواند در یک برنامه ریزی دقیق به عنوان یک سر پل ارتباطی، شرایط را به گونه ای سامان دهد که هم مناسبات با ایران حفظ شود و هم تنش تهران با برخی کشورهای عربی کاهش پیدا کند. در این صورت یقیناً فشارهای موازی جامعه عربی در کنار تحریم‌های آمریکا برای کاهش حضور ایران در عراق نیز به حاشیه خواهد رفت.

با روی کار آمدن دولت جدید در عراق شاهد ترافیک دیپلماتیکی از منطقه تا کشورهای اروپایی در بغداد بودیم و از آن سو برهم صالح، رئیس جمهوری عراق نیز در مدت کمتر از سه ماه سفرهای جدی منطقه ای خود را آغاز کرده است. آیا روحانی برای جا نماندن از رقبا سفر به عراق را در دستور کار خود قرار داده یا اینکه به واقع مشکلات اقتصادی تحریمی و تهدید های ایالات متحده آمریکا بر مناسبات اقتصادی و سیاسی تهران - بغداد باعث حضور رئیس جمهوری ایران در بغداد شده است؟

در پاسخ به سوال شما باید بگویم که هر دو مسئله می تواند در سفر آقای روحانی دخالت لازم را داشته باشد. بعد از سقوط داعش و روی کار آمدن دولتی تازه نفس و تکنوکرات، بغداد سعی دارد خود را به مرکز ثقل جهان عرب تبدیل کند، به خصوص نکه پتانسیل های لازم را هم در اختیار دارد و در این راستا آقای برهم صالح و آقای عادل عبدالمهدی گام های جدی را برداشته اند. همان گونه که شما هم اشاره کردید جامعه جهانی و کشورهای منطقه خاورمیانه نیز اکنون بر این واقعیت اشراف پیدا کرده اند، لذا خود را برای حضور جدی تر در عراق آماده می‌کنند. از این رو آقای روحانی نیز با درک این واقعیت سعی کرد از این قافله عقب نماند.
از طرف دیگر یقیناً سایه سنگین تحریم‌های آمریکا و اثرات سوء آن بر مناسبات اقتصادی دو کشور ایران و عراق نیز سبب شده است که تهران به دنبال تمهیداتی باشد تا بتواند سطح مناسبات خود را با عراق تداوم و حتی ارتقا بخشد. اکنون مشکلات اقتصادی ایران قدری فشارهای معیشتی را بر مردم افزایش داده است و دولت برای برآورده کردن نیازهای جامعه خود از نظر اقتصادی باید شرکای مهم تجاری خود را مانند عراق حفظ کند. پس هر دو مسئله در سفر آقای روحانی به عراق موثر است. در این راستا شاهد بودیم که ۴۸ ساعت قبل از انجام این سفر، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه برای ایجاد بسترهای لازم در عراق حضور پیدا کرد و در سه ماه گذشته نیز سفرهایی از طرف آقای زنگنه، وزیر نفت، آقای همتی، رئیس بانک مرکزی و خود آقای ظریف انجام شده است. پس می‌بینید که تلاش های تهران تا چه اندازه برای حفظ مناسبات با عراق زیاد بوده است.

علیرغم نکات مثبتی که برای مناسبات ایران و عراق مطرح کردید به نظر می رسد که بغداد در اجرای برخی از تعهدات خود مانند مفاد قرارداد الجزایر و یا همچنین مسئله غرامت هشت سال جنگ ایران تعلل می‌کند. آیا این مسائل به خودی خود نشان می‌دهد که به بغداد همت لازم را در تعمیق روابط ندارد؟ 

در خصوص مسئله غرامت هشت سال جنگ علیه ایران باید عنوان کرد که این کم کاری از طرف دولت ایران صورت گرفته است. در این راستا بعد از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ نیز تهران به صورت جدی تقاضای غرامتی از دولت بغداد نکرده است. اگر ایران برنامه جدی برای دریافت غرامت از عراق می‌کرد، یقیناً این کشور نیز همراهی های خود را در این خصوص انجام می‌داد و شرایط را برای تداوم مناسبات فراهم می کرد. در خصوص مسئله قرارداد الجزایر باید بگویم که اگر چه می توان برخی کم کاری ها را از ناحیه عراق مشاهده کرد، اما یقیناً شرایط و مشکلاتی که در طول این ۱۶ سال گریبان عراق نوین را گرفته مانع از آن شده است که بغداد تعهدات خود را در خصوص این قرارداد مانند لای روبی شرط العرب انجام دهد. عراق در طول این مدت چند سال درگیر اشغال نظامی آمریکا بود، بعد از آن مسئله اختلافات سیاسی، داعش و به تبعش درگیری های نظامی و اکنون مسئله بازسازی عراق نیز از جمله موانعی بودهتا این کشور نتواند آن گونه که باید در این خصوص فعالیت لازم و همکاری مفید خود را با ایران داشته باشد، آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد مسئله لایه روبی و اجرای تعهدات عراق در قرارداد الجزایر بیش از آنکه به سود ایران باشد، به نفع عراق است. چرا که این مسئله، هم مناسبات مرزی و هم اقتضائات نظامی - امنیتی دو کشور را ارتقا خواهد بخشید، به خصوص اینکه با ایجاد بسترهای لازم در خصوص کشتیرانی می‌توان به حجم تردد دو کشور و همچنین افزایش مناسبات اقتصادی نیز کمک کرد. با توجه به این نکات من امیدوارم که در سفر آقای روحانی حتما اقدامات مثبت و عملیاتی برای به سرانجام رساندن لایه روبی شرط العرب انجام شود، چنانکه قبل تر هم این مسئله در دستور کار سفر آقای ظریف به عراق هم قرار داشت و از آن طرف امیدوارم که دولت جدید عراق نیز برنامه جدی برای انجام این تعهدات برجای مانده اش داشته باشد.

کلید واژه ها: سفر روحانی به عراق


( ۱ )

نظر شما :

حسین کاظمی ۲۳ اسفند ۱۳۹۷ | ۰۸:۱۸
پلی از تلی از آوار