ضربه جدیدی که ترامپ به اعتبار ایالات متحده وارد آورد

فساد در فهرست گروه های تروریستی

۳۰ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۸۲۸۹۶ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
نویسنده خبر: پل پیلار
درباره ناکارآمدی و بسیاری از هزینه های اقدام جدید دولت دونالد ترامپ در کمپین ضد ایرانی اش یعنی زدن برچسب سازمان تروریستی خارجی بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بارها و بارها سخن گفته شد. اما جدای از همه عواقب جانبی این اقدام، ترامپ بار دیگر اعتبار ایالات متحده در قضاوت را زیر سوال برده است.
فساد در فهرست گروه های تروریستی

دیپلماسی ایرانی: درباره ناکارآمدی و بسیاری از هزینه های اقدام جدید دولت دونالد ترامپ در کمپین ضد ایرانی اش یعنی زدن برچسب سازمان تروریستی خارجی بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بارها و بارها سخن گفته شد. این اقدام بر فشار اقتصادی کنونی بر ایران که زیر فشار تحریم هاست نمی افزاید و حتی موقعیت سپاه را در داخل ایران بیش از پیش تقویت می کند، چراکه اکنون هر گونه مخالفت داخلی با آن به معنای هم سنگر شدن با ایالات متحده است.

دولت ترامپ که در نشان دادن خصومت خود با ایران همه شیوه های قدیمی را استفاده کرده و در تلاش برای یافتن راه های جدید، منافع و اهداف دیگر ایالات متحده را به خطر می اندازد و تضعیف می کند. این آخرین اقدام او هم تضعیف هدف از مبارزه با تروریسم از طریق وارد کردن نام یک نهاد وابسته به یک دولت خارجی در فهرستی بود که هرگز برای این منظور طراحی نشده است.

قانون مبارزه با تروریسم معروف به «قانون ضد تروریسم و مجازات مرگ موثر» که کنگره در سال 1996 تصویب کرد با ایجاد فهرست سازمان های تروریستی خارجی همراه بود. در این قانون حمایت مادی شامل کمک های مالی، تبلیغات و هر گونه همکاری یا معامله تجاری با گروهی که تروریستی انگاشته شده، جرم محسوب می شود. با توجه به این مساله، ضروری بوده که تعریفی از آنچه یک سازمان تروریستی خارجی نامیده می شود، ارائه شود. اینگونه بود که فهرستی سازمان های تروریستی خارجی تشکیل و معیارهایی برای شاخه های اجرایی برای تشخیص اینکه کدام گروه ها در فهرست قرار می گیرند، تعیین شد. به طور خلاصه، هرگز قرار نبود از فهرست سازمان های تروریستی خارجی به عنوان ابزاری برای محکوم کردن نهادهای خارجی ای استفاده شود که ایالات متحده آنها را دوست ندارد.

پیامدهای گسترده
 
واضح است که هیچ یک از موارد یاد شده بر نیروهای مسلح یک دولت خارجی که عملیات آن وابسته به بودجه دولتی است و نه کمک افراد تحت پیگرد قانونی، اطلاق نمی شود. اقدام دولت ترامپ در اعمال این قانون بر سپاه پاسداران که یکی از شاخه های نیروهای مسلح ایران به شمار می رود، در تئوری به این معناست که همه ایرانی هایی که مالیات پرداخت می کنند یک متهم بالقوه به جنایت هستند. حتی اگر تبعات این قانون تا این اندازه گسترده در نظر گرفته نشود، باز هم معلوم نیست تکلیف همه افرادی که اکنون در سپاه مشغول به کار هستند یا پیشتر در این نیروها کار کرده اند، چه می شود؟ و این در حالی است که بسیاری از ایرانی ها خدمت سربازی خود را در سپاه گذرانده اند.

فعالیت های گسترده ای که سپاه پاسداران از جانب دولت ایران انجام می دهد نیز به این معنی است که حمایت های مادی می تواند حال دولت های خارجی دیگری که تجارتی عادی و غیر تروریستی با ایران دارند، شامل شود. این مساله به ویژه درباره عراق صادق است و به همین دلیل هم بوده که به شدت با اقدام دولت ترامپ مخالفت کرده است. مقامات عراقی نه تنها در خصوص مسائل امنیتی عراق، بلکه همچنین در زمینه تجاری با سپاه پاسداران ایران همکاری داشته اند. سپاه پاسداران همچنین در مذاکرات صلح افغانستان مشارکت داشته که این مساله دیگر شرکت کنندگان در این فرایند را نیز به متهمان در حمایت مالی از تروریسم تبدیل می کند.

این قانون خیلی بیشتر از آنچه ترامپ حاضر به پذیرش آن است، بر ایالات متحده تاثیر می گذارد. سپاه پاسداران در همه سال های گذشته فعالانه با تهدید تروریستی افراط گرایی سنی ستیزه جویان القاعده یا داعش مقابله کرده است. در عراق، سپاه پاسداران و شبه نظامیان تحت حمایت آن نقش مهمی در شکست دادن داعش داشتند و ایالات متحده با استفاده از نیروی هوایی نقش حمایتی ایفا کرد. این بدان معنی است که نیروی هوایی ایالات متحده حمایت مادی از سپاه پاسداران فراهم آورده و بدین ترتیب، قوانین ایالات متحده را نقض کرده است. صحبت از نقض قانون کیفری ایالات متحده توسط نیروی هوایی آن مضحک به نظر می رسد، اما این دقیقا همان واکنشی است که می توان به اقدام در تروریستی خواندن سپاه پاسداران نشان داد.

استدلال مایک پومپئو، وزیر امور خارجه مبنی بر اینکه ایران از تروریسم به عنوان ابزاری حکومتی استفاده می کنند که اساسا با دیگر دولت ها تفاوت دارد، اساسا نادرست است. سوابق عمومی نشان می دهد که دیگر دولت ها نیز از خشونت پنهانی از جمله با شیوه هایی که طبق قانون ایالات متحده تروریسم بین المللی محسوب می شود، در خارج از مرزهای خود استفاده می کنند. پاکستان و روسیه از جمله این کشورها هستند. اسرائیل هم سابقه ای طولانی در این زمینه دارد که از نمونه اقدامات آن می توان به بمبگذاری های خیابانی و هدف گرفتن غیرنظامی های بی گناه اشاره کرد. در حقیقت، یکی از مواردی که پومپئو در توجیه هدف گرفتن سپاه مطرح کرد، تلاشی آشکار برای تلافی قتل های زنجیره ای دانشمندان ایرانی توسط اسرائیل بود. وقتی تلافی عمل تروریستی شناخته می شود، قتل های اولیه نباید تروریسم دانسته شود؟! قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار مخالف سعودی نشان می دهد که عربستان هم در این زمینه فعالیت هایی دارد.

اهداف واقعی

زدن برچسب گروه تروریستی به سپاه یکی از شاخص هایی است که نشان می دهد کمپین دولت ترامپ و خصومت آن با ایران هیچ ارتباطی با تلاش برای جلوگیری از رفتارهای ناسازگار ایران در منطقه ندارد و اهداف دیگری را دنبال می کند. یکی از این اهداف همانطور که پیشتر هم به آن اشاره شد، اعطای یک هدیه انتخاباتی به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بود. نتانیاهو حتی آشکارا از رئیس جمهوری ترامپ به دلیل پاسخ به «درخواست» خود در این زمینه تشکر کرد. یکی دیگر از این اهداف تحریک ایران به رفتارهایی است که می توانند جرقه یا بهانه ای برای آغاز جنگی باشند که جان بولتون، مشاور امنیت ملی از دیر باز می خواسته و ظاهرا پومپئو نیز خواستار آن است.

به همه عواقب جانبی وسواس دولت ترامپ در ارتباط با ایران از جمله انزوای دیپلماتیک ایالات متحده و مسموم شدن روابط آن با متحدانش باید آسیب به سیاست ضد تروریستی ایالات متحده و خدشه دار شدن اعتبار آن در مبارزه با تروریسم را نیز اضافه کرد.

منبع: لوبه لوگ / مترجم: طلا تسلیمی

پل پیلار

نویسنده خبر

پل آر. پيلار استاد دانشگاه و عضو سابق آژانس اطلاعات مركزي آمريكا (CIA) است كه 28 سال در اين نهاد خدمت كرده است. وي اكنون عضو ارشد ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: کمپین ترامپ علیه ایران رویکرد خصمانه دولت ترامپ در قبال ایران تناقض های قانونی اقدام ترامپ علیه سپاه فهرست سازمان های تروریستی خارجی عواقب اقدام ترامپ علیه ایران


( ۴ )

نظر شما :

irani ۳۰ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۷:۲۸
اگر حرفم را باور نکردید خودتان تحقیق کنید ببینید از ۲۰ سال پیش به اینطرف چند ده یا چند صد هزار نفر فنلاندی مهاجرت کردن سوئد.اینها را برگردان فنلاند بجای آن پناهنده های خود را بفرستند سوئد! خواهید دید که فنلاندی در سوئد بیشتر هستند از تمام پناهنده ها مسلمان و غیر مسلمان در فنلاند.
احسان ۳۰ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۷:۳۲
گاهی اوقات تحلیل و درک فضای کنونی جهان برای سیاستمداران و اندیشمندان کهنه کار و حتی فضای آموزشی جهانی مشکل است زیرا سرعت تغییرات و تکامل زیستی اجتماعی بشر چنان بالاست که دیپلماسی سنت گرا از آن جا میماند اما کافی است به نسل نوظهور انسان مجازی نگاهی بیندازیم که اکنون دارد به سن رای دهی و جوانی نزدیک میشودو شناختش از دنیا ناشی از دریچه فضای مجازی و مدیا است که با آن رشد یافته ودریایی است از تمام دانش ها با کمترین عمق ممکن بشر امروز حوصله تحلیل های موشکافانه را ندارد و آموخته که سریع باشد زود تصمیم بگیرد و با یک پست فیس بوکی یا اینستاگرامی همه چیز را قضاوت کند و خود را هر چه بیشتر مطرح نماید به هر قیمتی بنابراین در این فضا شناخت و بهره گیری از این فضا و مدیریت افکار عمومی به معنای واقعی کلمه اهمیت یافته کما اینکه هر کمپینی که از این فضا بهتر استفاده نماید و هر فردی که در فضای مجازی به عبارتی مورد توجه تر باشد برنده انتخابات ها خواهد بود ودر این فضا دیپلماسی عمومی و تبلیغات نقش محوری را در مدیریت افکار عمومی و اعمال سیاست ها و ساختن دوست ها و دشمن ها دارد امروز این جهت دهی ها هستند که ابزار قدرت های بزرگ قرار میگیرند تا رای دهندگان کم اطلاع جهانی را به سمت اهداف آنها هدایت کند و از آنجا که در غرب مسئله افکار عمومی بسیار در سیاست دولتها موثر است دولتها نمیتوانند خارج از چهار چوب ترسیمی حرکت کنند امروز بسیاری از تحلیل گران جهانی در پی یافتن پیامد ها هستند که در پی قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی بوجود خواهد آمد اما تحلیل وقایع این چنینی ابعاد دیگری هم دارد که از مهمترین آنها ساخت افکار آیندگان است آنچه امروز از دشمنی های ایران و آمریکا میبینیم ناشی از اخبار زنده و مستقیمی است که سیاستمداران نوظهور و مردم آمریکا در زمان کودکی و نوجوانی و چهل سال گذشته در تلویزیون و رسانه ها درباره ایران دیده اند و امروز ذهن شان را دارای پیش داوری کرده و به کینه ای عمیق بدل نموده که راههای اعتماد را می بندد وبه هیچ وجه با مردم ایران هم دردی و احساس دوستی نمیکند و ترمیم آن سالها طول خواهد کشید اما کار آمریکا امروز دقیقا کشتن آینده برای ایران است به آن صورت که نه در جهان بلکه در درون ایران و افکار جوانان و آیندگان ایران تنها راه ساخت آینده زیر و رو کردن بنیان حکومت در ایران باشد مدینه فاضله ای که آمریکا در ذهن جوانهای ایرانی ترسیم میکندتمامش گل و بلبل و آزادی است و جوان امروز ایرانی چون جنگ ندیده گمان میکند با یک جست و خیز کوتاه به آن میرسد غافل از اینکه اینجا خاورمیانه است نه قلب اروپا در خاورمیانه گلوله ها حرف میزنند نه سخنران های خوش پوش ادکلن زده در خاورمیانه سنت ها تنفس میکنند و اگر احساس نفس تنگی کنند همه چیز قربانی میشود و ویرانی نصیب همه خواهد شد و از آن سو آینده پذیرش ایران در افکار عمومی جهانی را نیز به مخاطره می اندازند امروز هر اپلیکیشن موبایل خود کشوری چند میلیاردی است که اتفاقا قانون خاصی در آن جریان ندارد و از قضا شیر اصلی آن در دست آمریکا است و چه بخواهیم و چه نخواهیم آینده از همین دریچه دارد از راه می رسد کما اینکه امروز سیاستمداری را نمیتوان یافت که در این فضای مجازی نباشد حتی سنتی ترین آنها بنا براین نباید از این وجه مهم از آینده غافل شد ودیپلماسی عمومی رادست کم گرفت کافی است به جنگ یمن نگاه کنیم که چطور فضای مجازی از فجایع آن دور نگه داشته میشود و باور کنیم تبلیغات و فضای مجازی امروز وجه مهمی از باور بشری است و اقدامات سیاسی بر اساس آن پایه ریزی میشود و اقدامات تبلیغی و جنگ روانی از آن طریق انجام میشود اقدامات آمریکا پس از برجام دقیقا بر این پایه برنامه ریزی شده بلاتکلیفی سرمایه گذاران با سکته های گاه به گاه برجام و سپس لغو برجام و در حال حاضر کمپین فشار همه تبلیغاتی هستند و روی کلیک ها و شیر کردن مطالب و ربات های جریان ساز فضای مجازی پایه ریزی شده اند تابیشترین تاثیر را داشته باشند و به کشتن آینده ایران نزد افکار عمومی خودمان و جهان کمک کنند اما چطور میشود از این گردنه به سلامت گذشت و حداقل افکار عمومی درون کشور را مدیریت کرد مسلما جواب محدود کردن این فضا نیست بلکه ایجاد سواد رسانه ای ورسانه هایی است که مردم خودشان را در آن ببینند و به آن اعتماد کنند که شعارزده نباشد و به شعور افکار عمومی احترام بگذاردتاپاسخ سوالاتشان را در آن بیابند و آموزش داده شوند که آینده را با بغض و شعار و غر زدن نمیشود ساخت آینده با دستها و افکاری ساخته میشود که تولید کننده هستند نه در حسرت گذشته نالان از حال و نا امید از آینده.