آیا توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین تامین کننده منافع تهران در برجام خواهد بود؟!

مذاکره و دیپلماسی، تنها علاج وضعیت فعلی ایران

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۴:۱۵ کد : ۱۹۸۳۲۹۵ اخبار اصلی پرونده هسته ای
علی بیگدلی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون تاثیر اقدام تهران در کاهش تعهدات هسته ای خود ذیل برجام بر این نکته تاکید دارد: چون آژانس بین المللی انرژی اتمی توان چندان زیادی در تقابل سیاسی با برخی برنامه ها و سناریوها را ندارد، لذا باید در زمان مذاکره برای توافق هسته ای برخی از مجاری مهم بین‌المللی دیگری را برای نظارت بر اقدامات کنونی تهران در نظر می‌گرفتیم تا تضمین بهتری برای اقدامات تهران و جلوگیری از جوسازی در رابطه با توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین باشد. چون یقینا مسئله غنی سازی از آن دست حساسیت هایی است که می تواند زمینه اجماع جهانی علیه تهران و خدای ناکرده ارجاع پرونده های ما به شورای امنیت را فراهم کند.
مذاکره و دیپلماسی، تنها علاج وضعیت فعلی ایران

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – در راستای کاهش تعهدات هسته ای ایران، ذیل برجام به منظور تقابل با سیاست های خصمانه آمریکا و نیز تعلل کشورهای اروپایی در خصوص انجام تعهدات برجامی خود، حسن روحانی امروز (چهارشنبه) طی سخنانی رسما عنوان داشت که فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین ایران متوقف خواهد شد. اما به واقع آثار و تبعات این اقدام برای برجام و صنعت هسته ای کشور چه خواهد بود؟ این دست اقدامات چه تاثیری بر مناسبات ما با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و روابط تهران با کشورهای اروپایی خواهد داشت؟ حساسیت های اقدام امروز تهران در جامعه جهانی چیست؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی مسئله، گفت و گویی را با علی بیگدلی، استاد دانشگاه، نویسنده، کارشناس مسائل بین الملل  و پژوشگر حوزه آمریکا و اروپا ترتیب داده است که در ادامه می خوانید: صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:

امروز (چهارشنبه) حسن روحانی، رئیس جمهور ایران طی سخنانی در خصوص اقدامات تهران به منظور کاهش تعهدات هسته‌ای ایران، ذیل برجام مسئله توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین را مطرح کرد. در شرایط حساس کنونی این اقدام تا چه اندازه می تواند تامین کننده منافع کشور باشد؟ 

همان گونه که در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم دونالد ترامپ به دلایل متعدد توافق هسته ای که در دوران باراک اوباما را شکل گرفته بود، زیر سوال برد و قبل از ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۷ (سالروز خروج ترامپ از برجام) بارها خواستار انجام مذاکره با ایران برای تصحیح و تکمیل آن بود. اما به دلیل این که تهران مناسبات خود را با دولت ترامپ قطع کرد، سیاست خارجی ما به سمت روسیه، چین و به ویژه کشورهای اروپایی رفت، اما نکته اینجا بود که تروئیکای اروپایی همان بازی که در یک سال گذشته بر سر برجام و ایران درآوردند، در آن مدت هم در پیش گرفتند که نهایتا به خروج دونالد ترامپ از برجام منجر شد. همه این شرایط در طول یک سال گذشته دست به دست هم داد تا تنش تهران و واشنگتن به اوج خود برسد، تنشی که اکنون زمزمه های سست شدن پایه های توافق هسته ای را مطرح می کند. لذا در این مقطع این اقدام تهران بدون تبعات و حساسیت نخواهد بود، اما باید دید که در آینده مصداق تبعات این اقدامات چیست تا به صورت دقیق تری به سوال شما پاسخ داده شود. اما این اقدام هر چه باشد در این برهه نمی تواند به صلاح ما باشد. 

پیرو نکته شما تبعات احتمالی توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین چه خواهد بود؟ 

طبق متن برجام، به خصوص بندهای پایانی آن یعنی بند ۲۶، ۲۸، ۲۹ و به ویژه ۳۶ ایران می تواند اقدامات لازم و مقتضی خود را در صورت هرگونه اعمال فشار و یا عدم اجرای تعهدات از طرف های مقابل داشته باشد. در این راستا عنوان شده است که اگر آمریکا در خصوص برجام نقض عهدی را داشته باشد، تهران می تواند شکایت خود را به کمیسیون مشترک ارجاع دهد که ابتدا در سطح معاونین امور خارجه این شکایت پیگیری می شود. در صورت عدم پیگیری این مسئله در سطح وزرای امور خارجه در دستور کار خواهد بود. اما در صورتی که هیچ کدام از این مراحل نتواند پاسخ قانع‌کننده‌ای به ایران بدهد، تهران می‌تواند برخی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را دوباره به جریان بیندازد. در این راستا اقدامات تهران مبنی بر عدم فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین می تواند حساسیت جدی در پی داشته بشد. خصوصا که ذخیره اورانیوم غنی شده بیش از ظرفیت در صورت عدم فروش و عدم خروج از کشور می تواند تبعات جدی برای ما داشته بشد.  

اما حتی اگر اقدامات تهران در خصوص توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین گام به گام، متناسب با برجام و زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گیرد، باز حساسیت هایی را در پی خواهد داشت؟

نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که مطابق با برجام این اقدامات، حال در هر سطحی و با هر سناریویی که انجام شود تنها با نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی است و هیچ نهاد دیگری نمی تواند مسئله نظارت را پیگیری کند. خود همین مسئله احتمال دارد تبعاتی را برای جریان سازی علیه ایران در پی داشته باشد. خصوصاً که خود آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز توان چندان زیادی در تقابل سیاسی با برخی برنامه ها و سناریوها را ندارد. لذا باید در آن زمان مذاکره برای توافق هسته ای برخی از مجاری مهم بین‌المللی دیگری را برای نظارت بر اقدامات کنونی تهران در نظر می‌گرفتیم تا تضمین بهتری برای اقدامات تهران و جلوگیری از جوسازی در رابطه با توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین باشد. چون یقینا مسئله غنی سازی از آن دست حساسیت هایی است که می تواند زمینه اجماع جهانی علیه تهران و خدای ناکرده ارجاع پرونده های ما به شورای امنیت را فراهم می‌کند. 

یعنی شما معتقدید که اکنون احتمال دارد با اقدام امروز تهران کشورهای اروپایی در راستای برنامه‌ها و اهداف کاخ‌سفید گام بردارند؟

این مسئله تا حد زیادی منوط به شدت عمل اقدام تهران است. باید دید که این اقدام در چه سطحی از جانب تهران اعمال می شود. به هر حال نمی‌توان منکر برخی حساسیت‌ها بود و احتمالا برخی از کشورهای عربی منطقه، اسرائیل و خود آمریکا از این مسئله نهایت جوسازی و جنگ روانی را علیه تهران خواهند داشت. من طول مصاحبه های پیشین با دیپلماسی عنوان داشتم که اگرچه کشورهای اروپایی در راستای اجرای تعهدات خود چندان صادق نبوده‌اند و به دلیل وابستگی بسیار زیاد سیاسی و اقتصادی به آمریکا توان اجرایی تعهدات خود را ندارند، اما نباید به گونه‌ای اقدام کرد که زمینه همسویی قاره سبز با آمریکا شکل بگیرد، چون به هرحال اکنون حلقه عمل اسرائیل، عربستان سعودی و آمریکا با عدم الحاق اروپا به آنها کامل نیست. لذا باید بپذیریم که در صورت الحاق اتحادیه اروپا و به خصوص کشورهای مهم اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان به این جرگه احتمال هرگونه اتفاق حتی تنش نظامی وجود دارد. چون همان طور که گفتم احتمالا پرونده ما در شورای امنیت ذیل فصل هفتم قرار خواهد گرفت. 

به تنش نظامی احتمالی با ایران اشاره داشتید. اخیرا جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در مواضعی عنوان داشت که برنامه اعزام ناوگروه به خلیج فارس می‌تواند پالسی برای تهدید نظامی علیه ایران باشد. آیا این دست مواضع را یک بلوف سیاسی می‌دانید یا واقعاً شرایط به سمت تنش نظامی در حال پیشروی است؟

به هر حال باید بپذیریم که اکنون جمهوری اسلامی ایران در یک شرایط عادی سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و حتی امنیتی - نظامی قرار ندارد. اگرچه در طول یکی دو سال اخیر میزان فعالیت‌های ایران در منطقه کاهش پیدا کرده و تهران سیاست خویشتنداری را در پیش گرفته است، اما به واسطه وابستگی برخی از گروه های امنیتی و نظامی فلسطینی، لبنانی، سوریه ای، عراقی و یمنی به تهران هنوز حساسیت هایی در این خصوص وجود دارد که می‌تواند با موج سواری برخی از کشورهای عربی به همراه اسرائیل، زمینه را برای تنش نظامی علیه تهران شکل دهد، به خصوصکه مسئله اعزام ناوگروه‌های جنگی آمریکایی به خلیج فارس یقیناً به درخواست و با هزینه کشورهای عربی خواهد بود. لذا باید یک نوع عقلانیت سیاسی و دیپلماتیک در دستور کار قرار گیرد و شرایط به سمت تعدیل و کاهش حساسیت ها پیش رود.

اما پتانسیل داخلی برای کاهش تعهدات هسته ای ذیل برجام متناسب با مواضع روحانی در خصوص توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین تا چه اندازه مهیا است؟

به نظر من اکنون وضعیت اقتصادی بسیار نابسامانی که طی روزها و هفته های اخیر برای کشور شکل گرفته و تبعات ناشی از سیل هم بر آن افزوده است، فضای چندان مناسبی را در اختیار تهران قرار نمی دهد. ما در همین روزهای اخیر شاهد افزایش قیمتهای بسیار عجیب و غریب در مسکن، خودرو و حتی اقلام مصرفی مردم هستیم. لذا نمی‌توان عنوان داشت که شرایط داخلی چندان به سود ما خواهد بود، به خصوص اگر تبعات اقدام امروز ایران برای کشور مثبت نباشد. از این رو من معتقدم که باید از روزنه اروپایی‌ها برای تداوم مذاکره استفاده کنیم. اگر ما شش ماه پیش این پروسه را در پیش می گرفتیم اکنون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروه‌های تروریستی قرار نداشت. ما باید به جای تخاصم و شعار دادن به فکر اجرایی کردن یک سیاست و دیپلماسی معقول و متناسب با واقعیت باشیم. متاسفانه هر روز که می‌گذرد ما کشور را بیشتر دچار محدودیت می کنیم و با در پیش گرفتن این سیاست های شعاری هر روز لایه های تحریمی بیشتری دور کشور خواهیم پیچید که در آینده برچیدن آن کار بسیار دشواری خواهد بود. 
با وجود آن که انتقادات بسیار جدی به این دست مواضع من وجود دارد و احتمالا هم بیشتر خواهد شد، باز تأکید دارم که برای برون رفت از این مشکلات کشور هیچ راهی جز مذاکره نداریم. یعنی هیچ راهی به جز دیپلماسی نمی‌تواند ناجی ایران باشد. البته این مسئله دال بر تسلیم شدن ایران نیست، چون به هرحال تهران هم دارای اهرم‌های فشار و برگ های برنده خود است. ما باید از همه این مسائل نهایت استفاده را ببریم. به هرحال ما نقش بسیار بزرگی در نظام بین الملل و ساختار دیپلماسی جهانی داریم، اما نمی دانم چرا با این پتانسیل تن به مذاکره نمی دهیم. 

ولی به نظر شما در کل می توان عنوان داشت که اکنون زمینه ها و بستر برای خروج ایران از برجام و مرگ توافق هسته ای با توقف فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین شکل گرفته است؟

به هیچ وجه چنین مسئله ای صحت ندارد. چون خروج ایران از برجام چندان کار ساده ای نیست. نباید این گونه قلمداد کرد که رئیس جمهوری ایران به راحتی و در قالب یک سخنرانی می‌تواند خود را از برجام خارج کند. اگرچه ایالات متحده آمریکا در طول یک سال گذشته با اعمال فشار سعی کرده است شرایط را طوری پیش ببرد که ایران به صورت داوطلبانه از برجام خارج شود. اما باید گفت که خروج از توافق هسته ای و مرگ برجام هیچ سودی برای ایران نخواهد داشت و تنها زمینه را برای بازگشت ایران به نقطه آغازین و حتی بدتر از آن شکل خواهد داد. پس مطمئن باشید که اگر شرایط آن مهیا بود و تبعات منفی جدی برای ایران در پی نداشت یقیناً خیلی قبل تر از این دولت حسن روحانی از برجام خارج می شد. اگرچه اکنون در جامعه و افکار عمومی این سوال پیش آمده که با توجه به تحریم های آمریکا چرا ایران در برجام باقی مانده است، اما نمی دانند که تبعات خروج از برجام چیست؛ تبعاتی که می تواند بدترین سناریوها را برای کشور رقم بزند. اتفاقا مسئولین با اشراف بر این سناریوها و تبعات است که از خروج از برجام دوری می گزینند. اگر این تبعات وجود نداشت، مطمئن باشید ما خیلی پیش تر از برجام خارج شده بودیم.

در این راستا سفر دیشب آقای ظریف به روسیه را تا چه اندازه موثر می دانید، به ویژه که برخی معتقدند با توان و ظرفیت سیاسی روسیه می توان برخی حساسیت های اقدام امروز تهران را کاهش داد؟

به هیچ وجه روسیه این توان را ندارد. چرا که اکنون خود روسیه هم زیر بار تحریم‌های جدی ایالات متحده آمریکا قرار دارد و از آن سو این کشور نیز در مظان اتهام است، چون به واسطه همکاری با ایران احتمالا مسکو نیز به انجام فعالیت‌های هسته‌ای غیرمتعارف با تهران متهم شود. مضافا به واسطه سایه سنگین آمریکا بر کشورهای اروپایی و ترس از تحریم ها کاخ سفید، قاره سبز گوش شنوایی برای مواضع مسکو در این خصوص نخواهد داشت. پس تنها احتمالا چین است که پیرو مواضع مسکو خواهد بود.

کلید واژه ها: علی بیگدلی برجام توقف فروش آب سنگین و اورانیوم غنی شده آمریکا اسرائیل عربستان سعودی روسیه چین آلمان انگلیس فرانسه دونالد ترامپ جان بولتون جنگ با ایران


( ۹ )

نظر شما :

ناشناس ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۵:۱۵
ایشو تحلیل گر نیستند،صرفا یه اخباری رو خوندند ودارند تکرار میکنند
بهروز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۵:۲۴
با چنین اساتید و کارشناسانی، قطعا ایران راهی جز تسلیم ندارد، شکی نیست که امثال همین کارشناسان بوده اند که جام زهر برجام را به ایرانیان نوشانده اند. منظور از دیپلماسی و گفتگو چیست؟ طرف مقابل شما در حال برنامه ریزی جهت ذبح شما است، حال ما میخواهیم در مورد چه چیزی ذیل ذبح ایران گفتگو کنیم و دیپلماسی داشته باشیم‌. نکته ی عجیب و چشمگیری که در گفته های استاد هست میزان باورنکردنی از خودباختگی است که در نظراتشان مشهود است. ایران کشوری وسیع با قدرتی قابل توجه است . به نظر من و بسیاری از جوانان این کشور ما باید استراتژی مناسبی بر مبنای اصول زیر داشته باشیم: ۱- به هیچ عنوان تحت تاثیر جنگ روانی دشمن، تصمیمات عجولانه و احساسی نگیریم. ۲- عناصر کلیدی قدرت ایران را تقویت کنیم. ۳- هرچند قدرت نظامی دشمن قطعا از ما بیشتر است، اما باید به او بفهمانیم هزینه های حمله ی نظامی بسیار قابل توجه خواهد بود و این هزینه ها را افزایش دهیم. ۴- با تغییر الگوی کشت و زراعت، حداکثر تامین غذای اساسی مردم را از داخل کشور انجام دهیم. ۵- با باور اینکه در حال یک جنگ تمام عیار هستیم، دولت وحدت ملی و حالت فوق العاده اعلام کنیم. ۶- افراد سست عنصر، خودباخته، دو تابعیتی، و مسئولانی که فرزندان و خانواده آنها بیرون از کشور هستند از کارهای دولتی محروم شوند. ۷- یک بار و برای همیشه و بدون تعارف، با مفسدان دانه درشت که کاملا برای حکومت مشخص هستند برخورد جدی و واقعی شود ۸- منافع ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی در جهت منافع ملی ایران اصلاح شوند ۹- همزمان برروی مسائلی که ریشه ی مشکلات ایران و غرب است و تاثیری در منافع ملی ما ندارند به گفتگو و دیپلماسی بپردازیم. به طور مشخص ، منظور مواضع ایران در قبال رژیم صهیونیستی است. حتی اگر قبول کنیم در قضیه ی تصاحب سرزمین فلسطین از سوی صهیونیست ها، تمام تقصیر متوجه اسرائیلی ها است، آنچه امروز در شرایط واقعی و نه در شعار با آن مواجه هستیم، نداشتن قدرت لازم جهت پاسخ محکم ایران به کشورهای دوست اسراییل، از جمله امریکا و اروپا است. از سوی دیگر، تمام کشورهای منطقه به شکلهای مختلف در حال بهره برداری و سو استفاده از موضع ایران در مقابل رژیم صهیونیستی هستند و بدبختانه حتی حکومت و مردم فلسطین هم چنین میکنند. حتی حماس که تندرو ترین گروه فلسطینی است در خفا در حال مذاکره و توافق با اسراییل است. در چنین شرایطی ، تغییر سیاست ایران در قبال این رژیم، کمترین هزینه های حیثیتی ، مالی، اقتصادی و نظامی را برای ما خواهد داشت و اصولا در چنین شرایطی که کسانی که ما به خاطر حمایت از آنها اینچنین در مقابل اسراییل ایستاده ایم ، به دوست اسراییل تبدیل شده و ما دشمن مشترک هردوی آنها شده ایم، چه توجیه و دلیلی وجود دارد که چنین سیاست پرهزینه ای را ادامه دهیم. به واقع همه ی ما میدانیم که ریشه ی همه ی مشکلات ما ، سیاست ما در مقابل رژیم اسرائیل است، وگرنه ، نه اعراب جرات جسارت به ما را داشتند، نه روسیه و چین و ترکیه و پاکستان به سو استفاده کلان از ایران می پرداختند ، نه نیازی بود نیروهای نیابتی در لبنان و سوریه داشته باشیم و نه امریکا با موشک و بمب و انرژی هسته ای ما کاری داشت.
مهندس مهراب لاهیجانی ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۰۱:۰۴
اقای بهروز خان. فراموش نفرمایید در مورد اسرایل وقتی شما ظلم را تایید میکنید ان ظلم بر شما مستولی میشود. این سنت الهی است و دنیا با ان میگردد. ولی در مورد این رژیم نیاز به هیاهو نبود و نیست و میتوان با ابزار های دیگراز بیخ ریشه ان را زد. ولی حاکمان ایران برای دستیبای به محبوبیت در بین اعراب شعار ان را میدهند و بس.
majid ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۰۲:۲۷
برجام را خوده ما نابود کردیم در واقع برجام زمانی می توانست نقطه شروع و تغییر اساسی برای کشور و مردم ما باشد اگر از فرصت اوباما استفاده میکردیم و مهم تر ارام و اهسته به سمت بازنگری در سیاست های منطقه ای میرفتیم نه اینکه موشک هوا کنیم با ان شعار های عجیب! یا بعضی مقامات حرف ها تنش زا و ضد منافع ملی بزنند و موارد متعددی از کارشکنی های دیگر. مشکل از خود ما است
خسرو ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۲:۳۵
با نظرات استاد موافقم هر جنگی حتی محدود و سطحی ایران را از اهدافش دور میکند اسلام صلح حدیبیه را در تاریخش دارد نباید بر طبل کین ونفرت کوبید ما ملت صلح طلب و مسالمت جویی هستیم خودمان را به دنیا بد معرفی نکنیم دشمنان دارند مارا تحریک میکنند که از برجام خارج شویم تا کلا کارمان را تمام کنند فقط مذاکره و تشنج زدایی کارساز است
ن.ط ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۶:۲۸
وقتی نظرات بعضی ها را می خوانم مثل"ناشناس " و "بهروز" به فکر میاد که اینها چه در سردارند و در چه مقطعی از تاریخ زندگی می کنند؟ یکی باید بهشون بگه قرن ۵ نیستیم. اولا توان نظامی ما با امریکا به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.آنچه ما امروز می سازیم و هورا براش می کشیم ۱۰۰ سال پیش امریکا ساخته و بهترش هم ساخته.بنابراین به پشت گرمی کدام توان نظامی اینجوری قاطعانه می خواهید پوزه امریکا را به زمین بمالید؟ ثانیا ما هیچ دسترسی به خاک امریکا نداریم ولی امریکا از چهار طرف به خاک ما قابلیت دسترسی دارد چرا که در چهار سوی کشور ما پایگاه نظامی دارد. ثالثا چرا درگیری با امریکا شده آرزو برای بعضی ها؟ بر هیچ کس پوشیده نیست که علت دشمنی امریکا با ما ریشه در لابی اسرائیل دارد.حاکمیت ما ۴۰ ساله برنامه نابودی اسرائیل و آزاد سازی قدس و فلسطین و لبنان را داریم..(بماند که خود فلسطینی ها و لبنانی ها همچه برنامه را ندارند و ما دایه دلسوز تر از مادر شدیم) ما موجودیت کشوری را تهدید می کنیم که این کشور بر ابرقدرت های جهان از جمله امریکا، آلمان، انگلیس فرانسه و روسیه مسلط مسلط است.این کار و برنامه را ۴۰ ساله علنی فریاد می زنیم.تبعات چنین برنامه ای این است که ما امروز دچارش شدیم. سئوال اول : آیا ملت ایران خواهان نابودی اسرائیل هستند؟ سوال دوم: آیا مسئوولین و سیاست گزاران هیچگاه از ملت پرسیده اند که شما حاضرید هزینه نابودی اسرائیل را پرداخت کنید؟ حاکمیت ما برنامه ای را پیش می برد که نه بیرون خانه کسی باش موافق هست نه درون خانه!! عقل بنده که قد نمی دهد چطور میخواهد موفق شود!
بهروز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۵:۴۳
در پاسخ به ن.ط، دوست عزیز، معلوم است که نظر من رو کامل نخواندید و امیدوارم تمام تحلیل های شما اینچنین سرسری نباشد. به چند نکته ی کلیدی باید دقت داشت؛ اولا در حال حاضر و به دلیل فرصت سوزی های فراوان ما، گروهی در ایالات متحده سر کار است که واقعا در یک معامله ی خطرناک با لابی عربی و یهودی، برنامه ی فروپاشی حکومت و تجزیه ی ایران را دارد، و زمانیکه شما خطر نابودی کشور را مشاهده میکنید، با پیمانکار این پروژه مذاکره نخواهید کرد، بلکه به دنبال پیمانکارانی در همان حاکمیت ایالات متحده هستید تا بتوانید معامله ای عاقلانه انجام دهید. دوم اینکه علیرغم همه ی مشکلاتی که گروه ب و پیمانکار او یعنی ترامپ برای ما به وجود اورده، اما مهمترین علت مشکلات کنونی ایران، فساد ساختاری دولت و بی کفایتی و سو مدیریت گسترده در حاکمیت می باشد.به واقع در یک برنامه ی حساب شده بسیاری از ساختارهای حکومتی باید شخم زده شود. سوم اینکه اگر به شروط دوازده گانه ی پمپئو دقت کنید برخی از آنها به منافع حیاتی ملی ما گره خورده و برخی به منافع ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی، و در شرایط کنونی، مصلحت ایران در این است که لااقل در زمینه های ایدئولوژیک تقیه کند، و این یعنی اینکه با کوتاه آمدن و مذاکره در مورد برخی از شروط پمپئو ، منافع حیاتی ایران به خطر نخواهد افتاد، مثلا موضوع رژیم صهیونیستی، اما اگر موشک نداشته باشیم حتی افغانستان هم برای ما شاخ و شانه خواهد کشید و موشک و پهباد، هزینه ی هر حمله ای را برای دشمن به شدت افزایش خواهد داد. لذا ما میتوانیم عنوان کنیم که به دلیل مبارزه با گروههای خشونت طلب و به دعوت دولت های عراق و سوریه در آن کشور ها هستیم و در لبنان و یمن بازو های نظامی خود را حفظ کنیم، اما در مورد مشکل اعراب و اسرائیل اعلام بی طرفی کنیم و به مرور برای گروههای نیابتی خود در متطقه، الترناتیوهایی چون کردها را ایجاد کنیم و منافع حیاتی شان را به ایران وابسته کنیم( مثلا یک خط راه آهن از کردستان تا بندرعباس) . و البته فکر میکنم در آینده نزدیک، دولت ما به چنین نتایج منطقی خواهد رسید و دست از هیجان، احساس و شعار خواهد کشید
ایرانی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۰۰:۴۶
درود بر استاد بیگدلی ،باید عرض کنم بیان حقیقت به مزاق برخی خوش نمی آید و به قول معروف حقیقت تلخ است ولی با یک نگاه اجمالی به وضعیت داخلی ایران از جمله اقتصاد و گرانی افسار گسیخته و نارضایتی مردم خصوصا اقشار آسیب پذیر باید به قول معروف علاج واقعه را قبل وقوع انجام داد قبل از آنکه دیر شود که به گمان اینجانب اگر هر چه سریعتر اقدام نشود باعث خسران فراوان است لذا به مصداق شعر سر چشمه باید ببستن به بیل چو پر شد نتوان ببستن به پیل والسلام.