تردید درباره توجیه‌های رئیس جمهور
دولت ترامپ در برابر ایران دقیقا دنبال چیست؟
نویسنده: استفن کالینسون وکایتلین هو (Stephen Collinson and Caitlin Hu)
دیپلماسی ایرانی: دولت دونالد ترامپ در ایران واقعا به دنبال چیست؟ اگر هدف آن سرگونی رهبری دینی و نظامی جمهوری اسلامی است شاید رویدادهای جاری تفاوت چندانی با این خواسته نداشته باشند. در 10 روز گذشته آمریکا ژنرال قاسم سلیمانی، مهم‌ترین ژنرال نظامی ایران، را ترور کرده و تلاش‌کرده است فرمانده ارشد دیگر سپاه قدس در یمن را نیز ترور کند.
در حالی که ترامپ مشغول افزایش تحریم‌ها و حمایت از اعتراضات ضددولتی و هشدار به زبان فارسی به حکومت ایران است که به گفته او اعتراضات را سرکوب نکنند، سایر مقامات ارشد آمریکایی با اطلاعات توجیه ترور سلیمانی کلنجار می‌روند. رفتار این مقامات ارشد، تردیدها پیرامون درستی تهدید و حملات "فوری" که آنها مدعی پیشگیری از آن هستند را زیر سوال برده است.
تندروهای سیاست خارجی می‌گویند سرنگونی دشمنی که آمریکا و متحدانش را تهدید می‌کند، اقدامی مشروع، قانونی و احتیاطی است. اما دگرش حکومت سیاستی است که پس از فجایع عراق و لیبی و همچنین ریشه‌های 70 سال دشمنی بین آمریکا و ایران و نقش سیا در سرنگونی محمد مصدق، آنها جرئت به زبان آوردنش را ندارند.
دشوار است که بگوییم کارزار "فشار حداکثری" که به اقتصاد ایران آسیب‌زده است، آگاهانه به راهبردی برای دگرش حکومت تبدیل می‌شود یا خیر. اما هیچ گواهی وجود ندارد که نشان بدهد آمریکا در صورت سرنگونی حکومت ایران برنامه‌ای برای اجرا دارد. شکاف‌های فرقه‌ای ایجاد شده در عراق و سوریه پس از سرنگونی حکومت‌های مستبدشان می‌تواند هشداری برای ایالات متحده باشد.
پس از جنگ عراق، تمام مقامات واشنگتن متعهد شدند که هرگز بار دیگر آمریکا بر مبنای اطلاعات نامطمئن و مورد تردید، ماموریت نوسازی کشوری دیگر در خاورمیانه را به عهده نگیرند. اکنون پس از 20 سال بار دیگر خطر وقوع این اتفاق پیش آمده است. ترامپ اطلاعات درباره احتمال حمله ایران به 4 سفارتخانه آمریکا را دلیل ترور ژنرال سلیمانی اعلام کرده است. اما او آغازگر یک طوفان است. نمایندگان و قانونگذارانی که دولت آمریکا هفته گذشته درباره ترور سلیمانی به آنها گزارش داده می‌گویند در توجیه دولت درباره تهدید علیه سفارتخانه‌های آمریکا هیچ جزئیاتی ارائه نشده است، به جز سفارت این کشور در بغداد که قبلا هدف حمله قرار گرفته بود. حتی مایک پمپئو گفته است که "ما نمی دانیم دقیقا چه وقت و کجا حملات فرضی قرار بود اتفاق بیفتند، در حالی که دولت آمریکا این حملات را "فوری" و "واقعی" اعلام کرده است. "
خوانش اطلاعات علم دقیقی نیست، اما همانگونه که جنگ عراق نشان داد می‌تواند باورهای از پیش موجود را تایید کند. مهم‌تر از همه این که سیاستمداران با احتیاط و هوشیاری لازم به مدیریت اطلاعات می‌پردازند. بنابراین آیا ترامپ واقعا جزئیات تازه‌ای از اهداف ژنرال سلیمانی را افشا کرد که می تواند مبحث دستور ترامپ برای ترور او را کاملا دگرش دهد؟ یا ترامپ درباره این تهدید بزرگنمایی کرده است تا عملیاتی را توجیه کند که مبنای حقوقی و سیاسی محکمی در واشنگتن ندارد؟ و زیردستان او همانند همیشه برای پوشش بی‌صداقتی و ناراستی ترامپ به خود می‌پیچند؟
مارک اسپر، وزیر دفاع، نخست در گفت وگو با فاکس نیوز گفت که هیچ اطلاعاتی مبنی بر حمله احتمالی علیه 4 سفارتخانه ندیده است. او سپس نگران از این که گفته‌هایش ناقض ادعای ترامپ بوده باشد در سی‌ان‌ان اعلام کرد که نمی‌تواند اطلاعات را افشا کند. وی گفت: "تهدیدی که رئیس جمهوری از آن سخن گفت چیزی بود که او باور داشت احتمال وقوعش وجود دارد."
رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی، نیز در گفت وگو با فاکس نیوز با ملغمه‌ای از واژه‌های مشابه گفت: "طبق اطلاعات موجود می‌شود فرض کرد که آنها می‌خواستند به سفارتخانه‌های ما در حداقل 4 کشور حمله کنند. ما می‌دانیم که تهدید علیه مراکز آمریکایی وجود داشت – حالا یا پایگاه‌ها، یا سفارتخانه‌ها... می‌دانید که همیشه دانستن این مساله تا زمانی که حمله اتفاق نیافتاده، دشوار است"!
منبع: سی ان ان / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :