گپ و گفتی با روزنامه نگار مشهور لبنانی

هرکس به ایران سفر می‌کند آثاری از تحریم نمی بیند/طبیعی است هر کشوری که بخواهد روی پای خود بایستد هزینه دهد

۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۸۹۵۹۵ خاورمیانه انتخاب سردبیر
وقتی از او پرسیدم چه چیزی در سفرش به تهران توجهش را جلب کرده است، گفت: «فعالیت روزانه مردم. احساس نمی کردم در پایتختی هستم که تحت شدیدترین تحریم هاست. مردم زندگی عادی خود را مثل هر شهروندی انجام می دهند، به هیچ وجه آثار تحریم در زندگی روزمره پایتخت مشاهده نمی شود و ساخت و ساز و عمران و آبادانی مثل هر پایتخت دیگری در شهر جریان دارد. از این که این قدر شهر سرزنده و پویاست، خوشحالم.»
هرکس به ایران سفر می‌کند آثاری از تحریم نمی بیند/طبیعی است هر کشوری که بخواهد روی پای خود بایستد هزینه دهد

نویسنده: سید علی موسوی خلخالی، سردبیر دیپلماسی ایرانی

دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته سرکیس نعوم، روزنامه نگار مشهور لبنانی و جهان عرب و ستون نویس روزنامه مشهور لبنانی "النهار" به همراه ناصر قندیل، روزنامه نگار مشهور هم وطنش به ایران آمده بود. عمده سفر وی در تهران گذشت و همان طور که هماهنگ شده بود به دیدار مسئولان کشورمان رفت. در این سفر که یک هفته طول کشید، فرصت یافتم با او صحبت کنم و از نزدیک او را ببینم. برای من که حدود 10 سال است کارهای او را مرتب ترجمه می کنم و هر ساله سلسله یادداشت هایش در سفر به ایالات متحده را در دیپلماسی ایرانی پوشش می دهم، جذاب بود که از نزدیک با او ملاقات کنم و از نزدیک نظراتش را جویا شوم. برای همین با اشتیاق به دیدنش رفتم. با او در هتل لاله تهران ملاقات کردم و با صرف یک فنجان قهوه گپ و گفتی با هم زدیم. بسیار آرام و با طمانینه صحبت می کرد. هیچگاه تن صدایش را بالا نمی برد و برای هر حرفی که می‌زد لحظه‌ای درنگ می‌کرد. سفرش به تهران را بسیار مفید دانست و گفت که چهارمین بار است به ایران می آید. گفت که از دیدارش با مقام های ایرانی بسیار خشنود است و از این که می دیده این قدر پویا و فعال هستند شگفت زده شده است. می گفت مثلا برایش خیلی جالب بود که صبح ساعت 8 به دیدار مسئولی رفته، او خیلی سر حال و شاداب از او استقبال کرده به گونه ای که احساس نمی کرده دیدار صبح اول وقت بوده است. در حالی که در لبنان به دیدار مسئولی عالی رتبه رفته بود، با او ساعت 11 صبح قرار گذاشته بود و او در حالی با تاخیر به دیدنش آمده بود که معلوم بود تازه از خواب بیدار شده بود، حوصله نداشت و با بی حوصلگی با او صحبت می کرد.

صحبتمان را از حرفه روزنامه نگاری آغاز کردیم. گفت که هیچگاه تحت هیچ شرایطی قلمش را نمی فروشد، حتی در روزنامه النهار که کار می کند با سردبیر و مدیر مسئول سر این موضوع به اختلاف خورده است، از جمله برسر یادداشت‌هایش درباره سفر به امریکا، مدیرمسئول به او می گفته که سیاست های روزنامه را دنبال نمی‌کند و مطالبش خط مشی ای را دنبال می‌کند که رنگ و بوی انقلابی و خاص دارد و با سیاست های روزنامه همخوانی ندارد. به او پاسخ داده است تحت هیچ شرایطی حاضر نیست خط مشی خود را تغییر دهد و چیزی خلاف عقیده اش بنویسد، سپس گفت: «بالاخره سر این موضوع نشستیم و توافق کردیم و مشکل را بین خودمان حل کردیم.»

او وضعیت روزنامه ها در لبنان را بسیار بغرنج توصیف کرد و گفت: «شبکه های اجتماعی، شبکه های ماهواره ای و اینترنت ذائقه ها را عوض کرده اند و سلیقه مردم را متحول کرده اند طوری که اقبال به روزنامه ها بسیار کم شده است.» 

وقتی از او پرسیدم چه چیزی در سفرش به تهران توجهش را جلب کرده است، گفت: «فعالیت روزانه مردم. احساس نمی کردم در پایتختی هستم که تحت شدیدترین تحریم هاست. مردم زندگی عادی خود را مثل هر شهروندی انجام می دهند، به هیچ وجه آثار تحریم در زندگی روزمره پایتخت مشاهده نمی شود و ساخت و ساز و عمران و آبادانی مثل هر پایتخت دیگری در شهر جریان دارد. از این که این قدر شهر سرزنده و پویاست، خوشحالم.»

این حرف او در من غروری ایجاد کرد، اما من که از وضعیت معیشتی مردم خبر دارم و می دانم تحریم ها چه آسیبی به زندگی عادی مردم زده، چقدر داد و ستد خارجی ما را تحت تاثیر قرار داده و چه تاثیرات عمیقی بر اقتصاد کشورمان گذاشته که سقوط ارزش واحد پول ملی کشورمان در برابر ارزهای خارجی، یکی از نمونه های کوچک آن است، چگونه می توانستم با اطمینان این غرور را بیان کنم. این درست است که تحریم هنوز آن قدر تاثیر خود را نگذاشته که اقتصاد به سمت فروپاشی برود و هر چه باشد حاکمیت و دولتمان توانسته اند با درایت و تدبیر امور را به گونه ای مدیریت کنند که اوضاع به شکل نا به سامانی مثل بسیاری از کشورهای دیگر در نیاید اما نمی توانم منکر شوم که تحریم وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. با این حال هیچ به روی خودم نیاوردم، از حرف او لبخند زدم و این گونه وانمود کردم که بله ما قوی هستیم و می توانیم روی پای خود بایستیم و از این سختی ها عبور کنیم. 

سرکیس نعوم می گفت، ایران را دوست دارد، به حکومت آن احترام می گذارد و برای آن بیش از هر حکومت عربی ارزش و اعتبار قائل است، و می گفت این به خاطر حکومت دینی شیعی آن نیست، که خود مسیحی و عرب و لبنانی است، ایران را دوست دارد به این دلیل که کشوری انقلابی است، و او همه انقلاب ها را دوست دارد چون مخالف ظلم است، می گفت: «به سن تو نمی رسد، من سختی های جامعه مدنی در دهه های هفتاد در کشورهای استبدادی از جمله ایران دوره شاه را به یاد دارم.»

سپس گفت: «کشورهای عربی حسرت ایران را می خورند. مردم عرب ایران را الگوی خود می دانند. آنچه در کشورهای عربی می بینی بندگی و سرسپردگی حکام به حاکمان غربی و امریکایی صرفا برای ماندن در قدرت است، این برای مردم عرب برخورنده است، مردم احساس می کنند به کرامتشان توهین می شود، از این که می بینند مقام های امریکایی با مسئولینشان با تحقیر برخورد می کنند، سرخورده اند. در حالی که ایران خودش روی پای خودش ایستاده و طبیعی است که هر کشوری که بخواهد روی پای خود بایستد و خلاف جریان غربی حرکت کند و دستورالعمل خودش را داشته باشد، هزینه می دهد. تازه، در مقایسه با کشورهای دیگر ایران به واسطه قدرت خود توانسته کمترین هزینه را بدهد. در حالی که کشورهای دیگر هزینه های سنگینتری را پرداخته اند.»

وی تاکید می کرد، حزب الله را به عنوان یک جریان سیاسی پویا که مقابل اشغالگری رژیم صهیونیستی ایستاده و خاک لبنان را به کمک ایران، آزاد کرده، بسیار ستایش می کنم، کما این که به وجود آن در کشورم، با همه انتقادهایی که ممکن است به رویه یک جریان سیاسی در طول تاریخ جنبش سیاسی اش وجود داشته باشد، افتخار می کنم.

نعوم همچنین گفت: «شکی نیست که ایران کشوری قدرتمند است. اولین قدرت منطقه ای است که به هیچ قدرت خارجی دیگری تکیه ندارد، خودش روی پای خودش ایستاده و از هیچ ابرقدرت خارجی دیگری نه دستور می گیرد نه مطابق برنامه آن عمل می کند، برای همین احترام خاصی برای آن قائل هستم، اما باید درک کنید که ایران قدرت جهانی نیست، هنوز ظرفیت های لازم برای ورود به جمع قدرت های برتر جهانی را ندارد، بنابراین باید به گونه ای برخورد کند که منافعش به عنوان یک قدرت برتر منطقه ای تامین شود و در عین حال از اصطکاکش با قدرت های جهانی کمترین آسیب را ببیند.»

وی سپس گفت: «دوره اوباما، فرصتی بود تا ایران بتواند بسیاری از مشکلاتش را حل کند و آن جایگاه شایسته خود را که در منطقه داشت ارتقا دهد، به ویژه بعد از امضای برجام، ایران می توانست مشکلات دیگرش را نیز با امریکا حل کند، و اجازه نمی داد مشکلاتش با امریکا به دوره ترامپ کشیده شود، اوباما ویژگی های خاصی داشت که ایران می توانست با تکیه بر این ویژگی ها بسیاری از مشکلاتش را حل کند.»

در این جا گفتم: «مشکل ایران اوباما یا ترامپ نیست، مشکل فراتر از افراد است. کما این که می دانیم شاکله تحریم های ایران از جمله تحریم هایی که اکنون از آن رنج می بریم به دوران اوباما باز می گردد و او معمار اصلی تحریم های ایران محسوب می شود، با این تفاوت که در آن دوران او توانسته بود اجماع جامعه جهانی علیه ایران ایجاد کند، و الا ترامپ کاری جز برگرداندن همان تحریم ها و تشدید آنها نکرده است.»

درنگی کرد و گفت: «حق با توست. شکی نیست که معمار اصلی تحریم های امریکا شخص اوباما بوده است. قطعا تحریم های هسته ای وضع شده علیه ایران شاکله و مهندسی آنها در دوره اوباما بوده است.»

سپس به ترور شهید سردار سلیمانی پرداخت و گفت: «بر خلاف بسیاری من اعتقاد ندارم که این اتفاق ماحصل یک توطئه از پیش برنامه ریزی شده و پیچیده و مرتبط با سناریوهای مختلف بوده، و الا کسی نیست که نداند چنین فاجعه ای چه پیامدهای سختی به دنبال دارد. حتی ادعای مقام های امریکایی را نیز توخالی می دانم، امریکایی ها برای فرار از موقعیت سختی که حزبشان و ترامپ در آن دچار شده آن خبط را مرتکب شدند. دونالد ترامپ با استیضاح نمایندگان کنگره مواجه شده بود و نظرسنجی ها از سقوط بیش از پیش وی حکایت دارند، برای همین آن اشتباه را مرتکب شد به خیال این که بتواند افکار عمومی را منحرف کند، اما به عواقب آن فکر نکرد.»

بعد به آسیب هایی که در پی حمله موشکی ایران به عین الاسد وارد آمده اشاره کرد و گفت: «روز اول گفتند هیچ اتفاقی نیفتاده، ترامپ گفت هیچ آسیبی وارد نیامده، اما حالا مشخص شده که کلی تلفات داده اند و مجبور شده اند برخی از مجروحین را به امریکا منتقل کنند. این نشان می دهد که دونالد ترامپ هم از واقعیت ها فرار می کند و هم فاقد استراتژی، بینش و رویکرد سیاسی هم در سیاست خارجی و هم در سیاست داخلی اش است. واقعا او شایسته ریاست جمهوری نیست، تاجری است که همه چیز را با معیار "بیزنس" می سنجد، چنین فردی نمی تواند سود و زیان های سیاسی به خصوص در سیاست خارجی را درک کند.»

سرکیس نعوم همچنین گفت: «بر اساس اطلاعاتی که از دوستانم در امریکا که در میدان هستند (به قول ما دستی بر آتش دارند) گرفته ام، شکست ترامپ در انتخابات پیش روی امریکا جدی است و احتمال این که رای نیاورد وجود دارد.»

در آخر دیدارمان گفت: «من چهار سال پیش به ایران آمدم و این چهارمین بار است که به ایران سفر می کنم. می بینم که مردم روشنتر از قبل شده اند و گشایشی در بینش و آزادی های فردی مردم به وجود آمده است. بی شک شبکه های اجتماعی تاثیر به سزایی در انتقال افکار و گشایش ارتباطات و بینش مردم ایفا می کنند. برای همین احساس می کنم آینده بهتر و روشنتری در انتظار ایران و مردم آن است.»

در پایان وقتی که خواستم آدرس سایتمان را به او نشان بدهم و بگویم سایتمان را ببیند با خنده گفت، مرا درگیر این چیزها نکن، من هنوز از روزنامه نگاران نسل گذشته ام، فقط با کاغذ و قلم و روزنامه سر و کار دارم، اهل سایت و شبکه های اجتماعی و این چیزها نیستم، روزنامه داری به من بده. با این وجود مجموعه یادداشت هایی که از او در دیپلماسی ایرانی منتشر کرده ایم را دید و گفت: «خوشحالم که در ایران خوانندگانی دارم، و افتخار می کنم مردمی صاحب تمدنی اصیل خواننده مطالب من هستند.» 

پنج شنبه هفته گذشته دیدم که سرکیس نعوم در بازگشت به بیروت گزارش مفصلی از سفرش به ایران در روزنامه النهار منتشر کرده و آنچه در دیدارهایش با ایرانی ها و مسئولین ایرانی گذشته را نوشته است. این گزارش را به زبان عربی از اینجا می توانید بخوانید. 

کلید واژه ها: سرکیس نعوم ایران و امریکا ایران و لبنان شهادت سردار سلیمانی واکنش ایران به ترور سردار سلیمانی جمهوری اسلامی ایران انقلاب ایران تحریم ایران اقتدار ایران


( ۱۴ )

نظر شما :

پویا علامه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | ۲۳:۱۸
من مرتب یادداشت های این بنده خدا رو می خوانم و برایم نیز جالب است.
شهروند ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | ۰۹:۰۴
این شخص قطعاً اگر از ونزوئلا یا کره شمالی هم بازدید کرده بود، اصلاً متوجه بدبختی این کشورها هم نمیشد، و میگفت که به خدا در کره شمالی، هیچ چیز غیر از زیبایی ندیدم! اگر حداقل به یک چشم پزشک مراجعه کند، مشخص خواهد شد که سطح بینایی اش در حد روشندلان هست!
خسرو ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۹:۰۴
برای کشوری مثل ایران با این همه امکانات و جمعیت جوان و معادن نفت وگاز ومس و...بودن در این وضعیت اسفبار است سرگیس نعوم در مخیله اش ایران را مانند بقیه کشورهای خاورمیانه ترسیم کرده ، در حالی که ایران سابقه دولت مداری و امپراطوری دارد و این شایسته ملت ایران نیست
ابراهیم قدیمی ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | ۲۳:۲۲
اینکه حکومت فعلی ایران زیر بنای مردمی واماده مدیریت جهت تغییرات وجانشینی لازم در اثر حوادث طبیعی وغیرمطبیعی رانسبت به حاکمیت گذشته بسیار بیشتر دارد کاملا با تحلیل حوادث گذشته در این وان رژیم کاملا مقبول است. رژیم گذشته با یک بیماری ومقداری اعتراض های داخلی عمومی وفراگیر و تصمیم خارجی کن فیکون شد و مدیریتی بجز مدیریت فراگیر موجود هم در جامعه جهت جانشینی موجود نبود وبه اکراه وتاحدودی اجبار هم این مسئولیت را پذیرفت.ولی زمانی که پذیرفت با پشتیبانی مردم در مقابل دشمنان داخلی وخارجی خود قاطعانه وجان نثارانه عمل کرد....یکی از تفاوت های اساسی از نظری مثبت واز نظری منفی رژیم فعلی نسبت به گذشته در این است که این رژیم با توجه به بعد مقبولیت وداشتن روش های تدوین شده اجتماعی مذهبی مقبول مردمی خود بسیار بسیاربیشتر از گذشته در در گیریهای نظامی وسیاسی با حریفان داخلی و منطقهای وجهانی شجاعانه تر وسازش ناپذیر تر عمل کرد ومیکند. حکومت فعلی ایران بسیاربسیار جوهر دارتر از گذشته است. این روش باعث ایجاد خسارت بیشتر از بعداقتصادی برای خود ومردم وحاصل توانائیهای منطقهای بیشتر نسبت به گذشته برای این رژیم وحاکمان غیر وابسته منطقه داشت..حاکمان وابسته منطقه در گذشته در زیر چترسیاسی بودند وامروزه در زیر چترسیاسی نظامی اند.ممکن است این روش برای عده ای که نظر بر ارامش داخلی با حفظ سازگاری نسبت به تمناهای خارجی و استقلال عقیدتی ورفتاری دارند خوش نباشد.
كامران ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | ۲۳:۲۴
این اقا هم از نویسندگان سفارشی هست کسی مثل ایشون با کت و شلوار و گشت و گذار در شمال شهر تهران نه تنها اثاری از تحریم نمیبیند بلکه به این نتیجه میرسد که وضع مردم ایران فرای دول مرفه غربی میباشد ، اقایان تا کی مثل کبک سرتون رو تو برف میکنید، وضعیت از همه جهت انفجاری هست، والله اگر اعتقاد مردم عادی به نزدیکی ظهور امام زمان و رهایی از این منجلاب فساد و بی مدیریتی نبود ،تا کنون همه بنیان این مملکت از ریشه کنده شده بود
رضا ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۹:۵۰
بعد از اشغال کویت توسط صدام و متعاقب آن بیرون راندن صدام توسط امریکائی ها از کویت فرصتی شد تا خبرنگار گاردین از مناطق جنگ زده جنوب کشور در آبادان ، خرمشهر و اهواز و مناطق ساحلی تا بوشهر بازدید داشته باشد. پرسیدم چه چیزی توجه شما را در مناطق جنگ زده جلب کرد پاسخ داد خرابیها بسیار زیاد است ولی جالب اینکه همه مردم این مناطق در حال راه رفتن به مقصدی هستند و کسی را سرگردان ، هراسان و یا منتظر نمی بینی و این امر بسیار او را شگفت زده کرده بود . من خودم هیجوقت اینگونه به جامعه جنگ زده جنوب نگاه نکرده بودم. نظر سرکیس نعوم برای بازدید از تهران در مقاله بالا بسیار شبیه تجربه خبرنگار گاردین در آنزمان است. آری همه در حال حرکتند؟؟؟