آینده دموکراسی خواهی در جامعه کُردی!

لزوم عبور کُردهای اقلیم از سیاست موروثی طالبانی ها و بارزانی ها

۰۵ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۰:۰۰ کد : ۱۹۸۹۷۶۲ خاورمیانه انتخاب سردبیر
به هر حال فرهنگ دموکراسی در هزاره سوم و قرن ۲۱ باید این توفیق اجباری را به سیستم سیاسی کنونی کُردی هم تزریق کند که جامعه باید از نگاه قائل به فرد، ولو افراد مفید، کاراء و کاریزماتیک عبور کند و در ادامه به گفتمان دموکراسی خواهی و توجه به آرای همه اعضای حزب و در قالب کلان تر جامعه احترام بگذارد تا بتواند شاهد چرخش قدرت و تحقق واقعی فرهنگ و گفتمان دموکراسی بود و در ادامه از سکون و قبضه قدرت توسط فرد یا افراد مشخصی به واسطه برخی خدمات و صبغه خانوادگی جلوگیری کرد.
لزوم عبور کُردهای اقلیم از سیاست موروثی طالبانی ها و بارزانی ها

نویسنده: عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی

دیپلماسی ایرانی - پس از کش و قوس های فراوان در خصوص سیستم ریاست اشتراکی برای رهبری حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق، سرانجام سه شنبه گذشته 29 بهمن/ 18 فوریه، لاهور شیخ جنگی و بافل طالبانی، در نشست شورای رهبری حزب به اتفاق آرای اعضاء، به عنوان روسای مشترک حزب انتخاب شدند. حال با آغاز کار این سیستم (ریاست اشتراکی) به نظر می رسد که اساسا شیوه اداره حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق که قبلا در قالب دبیر کلی با دو معاون و در اختیار جلال طالبانی، بنیانگذار فقید این حزب بود، تغییرات جدی پیدا کرده است که می تواند بیم وامیدهای بسیار جدی نسبت به آینده حیات سیاسی این حزب، نحوه تعامل و دیالکتیک اتحادیه میهنی با دیگر احزاب، شخصیت ها و جریان های اقلیم کردستان، به خصوص رقیب سنتی خود یعنی حزب دموکرات کردستان عراق منتسب به بارزانی ها، دولت مرکزی بغداد و نیز دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای خود ایجاد کند.

پیرو این نکته اولین نکته ای که در رابطه با تغییر ساختار مدیریتی و رهبر حزب به چشم می خورد این است که اگر چه در فاصله زمانی 32 ماهه پس از مرگ جلال طالبانی تا به امروز هیچ شخصیتی کُردی نتوانسته است خود را در قد و قواره رئیس جمهوری فقید عراق برای رهبری و مدیریت حزب اتحادیه میهنی نشان دهد، اما این مرگ می تواند یک توفیق اجباری برای یک پوست اندازی سیاسی در مدیریت حزبی و پخته تر شدن فرهنگ احزاب، به ویژه در کردستانات باشد. چرا که اساسا سیاست و گفتمان حزبی در میان جریان های کردی قائل به فرد است و در سایه اقتدار سیاسی فرد یا افراد مشخصی است که احزاب رهبری، مدیریت و اداره می شوند.

صد البته که این نقیصه تنها محدود به اقلیم کردستان عراق نیست و حتی در میان کردهای سوریه و به خصوص کردهای ترکیه نیز به چشم می خورد که بیش از اندازه نگاهشان قائل به فرد است، ولو آن که این افراد در گام اول عبدالله اوجالان و در مقام های بعدی صلاح الدین دمیرتلاش باشند که توانسته اند تا اندازه ای توجه جامعه کردی را به خود جلب کنند و به تبع آن رهبری کاریزماتیکی برای خود دست و پا کنند. به هر حال فرهنگ دموکراسی در هزاره سوم و قرن 21 باید این توفیق اجباری را به سیستم سیاسی کنونی کُردی هم تزریق کند که جامعه باید از نگاه قائل به فرد، ولو افراد مفید، کاراء و کاریزماتیک عبور کند و در ادامه به گفتمان دموکراسی خواهی و توجه به آرای همه اعضای حزب و در قالب کلان تر جامعه احترام بگذارد تا بتواند شاهد چرخش قدرت و تحقق واقعی فرهنگ و گفتمان دموکراسی بود و در ادامه از سکون و قبضه قدرت توسط فرد یا افراد مشخصی به واسطه برخی خدمات و صبغه خانوادگی جلوگیری کرد.

با این تفاسیر مطمئنا سیستم جدید ریاست اشتراکی اتحادیه میهنی هم مصداق خوبی برای این مقوله پوست اندازی و روی آوردن به گفتمان درست تحزب محسوب نمی شود. چون با تحقق این سیستم قدرت در میان اعضای خانواده و نزدیکان مرحوم جلال طالبانی دست به دست شده و این بدان معناست که هنوز قبضه قدرت در حلقه اول یاران طالبانی است. به این ترتیب اجازه چرخش قدرت و عرض اندام به دیگر افراد و اشخاص داده نخواهد شد.

این ضعف به طریق اولی و به شکل پررنگ تری در حزب رقیب یعنی حزب دموکرات کردستان عراق به شدت مشهود است و به نظر می رسد که، نه تنها قدرت سیاسی و رهبری در این حزب، بلکه ادراه اقلیم کردستان از ازل تا ابد در چنگ خانواده بارزانی ها خواهد ماند و این یعنی دیکتاتوری حزبی و حتی فردی به معنای واقعی کلمه، به گونه ای که حتی با کنار رفتن مسعود بارزانی، رئیس سابق اقلیم کردستان عراق کماکان مسرور بارزانی، پسر و نچیروان بارزانی برادرزاده اش که داماد وی هم محسوب می شود به ترتیب نخست وزیری و ریاست اقلیم را با نام خود کرده اند. همان گونه که هیرو طالبانی، همسر جلال طالبانی و قباد و بافل طالبانی هم به عنوان دو فرزند وی به نام پدر، خود را ولی نعمتان مردم و برتر از جامعه کردی می دانند.

تا زمانی که این فرهنگ در جوامع کردی از عراق گرفته تا سوریه و ترکیه تداوم داشته باشد و کردها نتوانند از سایه کاریزمای افراد خارج شوند و به سمت عبور از این افراد و شخصیت ها به منظور نیل به گفتمان دموکراسی و برتر شمردن حق ملت و جامعه گام بردارند، یقینا وضعیت کردها تغییر جدی پیدا نخواهد کرد.

اگر چه در سال 2006 با شکل گیری حزب گوران (جنبش تغییر) احساس شد که گفتمان دموکراسی خواهی توانسته است یک گام کوچک رو به جلویی را در اقلیم کردستان در اعتراض به آن‌چه که فساد اصلاح‌ناپذیر، دفاع از آزادی و دموکراسی، مخالفت با فساد گسترده و سیستماتیک رهبران با محوریت جلال طالبانی و مسعود بارزانی بردارد و اتفاقا با همین گفتمان در اولین انتخابات پارلمانی اقلیم بعد از آغاز حیات سیاسی خود در سال 2009 به عنوان جدی ترین حزب اپوزیسیون ائتلاف اقلیم، متشکل از اتحادیه میهنی و دموکرات کردستان موفق به کسب 25 کرسی از 111 کرسی شود، اما این حزب هم در ادامه نشان داد که تمامی تلاش های انوشیروان مصطفی، بنیانگذار این حزب که خود از بنیانگذاران و رهبران حزب اتحادبه میهنی کردستان عراق به شمار می رفت، سعی داشته است با ایجاد یک انشعاب سیاسی و شکل دادن جریان اپوزیسیون به نام دموکراسی خواهی و عدالت پروری در برابر دو حزب اصلی اقلیم کردستان عراق قد علم کند تا سهم بیشتری از قدرت سیاسی و ثروت به دست آورد.

از طرف دیگر نگاه قائل به فرد در احزاب کردی این خطر و تهدید را شکل می دهد که در صورت حذف این افراد به دلیل مرگ، بیماری، کهولت سن و غیره آن انسجام، مدیریت و حب و بغض های سیاسی فروخفته اعضای حزب که در سایه تداوم حضور افراد کاریزماتیک فرصت ظهور و بروز ندارند به شکل جدی باعث انشقاق، چند دستگی و حتی فروپاشی احزاب بعد از خلاء وجود افراد کاریزماتیکی چون جلال طالبانی شود. کما این که اکنون این خطر برای اتحادیه میهنی وجود دارد. در این شرایط و پس از مرگ جلال طالبانی تلاش های گوناگون افراد و شخصیت های بانفوذ حزب برای کسب سهم بیشتر از قدرت، به شیوه ای جنگ تمام عیار سیاسی را در اتحادیه میهنی شکل داده است که در نهایت می تواند باعث انشعاب و خارج شدن افراد با نفوذ حزب شود. کما این که بعد از این انتخابات و تعیین لاهور شیخ جنگی و بافل طالبانی به عنوان روسای مشترک اتحادیه میهنی کردستان عراق، اخبار غیر موثقی هم در خصوص احتمال خروج برهم صالح، رئیس جمهوری عراق و از اعضای موثر در شورای رهبری حزب اتحادیه میهنی از این حزب به گوش رسید که البته با تکذیب دفتر ریاست جمهوری مواجه شد. اما به نظر می رسد که حتی با این دست تکذیبیه ها هم نمی توان چشم بر روی گسل های سیاسی شکل گرفته در حزب اتحادیه میهنی بعد از مرگ جلال طالبانی شد.

با این وصف مطمئنا با مرگ مسعود بارزانی نیز نبرد قدرت در حزب دموکرات کردستان عراق هم شکل خواهد گرفت. خصوصا که در فرآیند تشکیل دولت جدید در اربیل شاهد چنگ و دندان تیز کردن های مسرور بارزانی و نچیروان بارزانی به همدیگر بودیم که البته با وساطت جانبدارانه مسعود بارزانی به عنوان ریش سفید بارزانی ها از پسرش به نحوی قائله فیصله پیدا کرد. اما این کینه های سیاسی به عنوان آتش زیر خاکستر می تواند هر لحظه به فوران سیاسی و جنگ داخلی بدل شود، به گونه ای که این خطر حتی در دوران حیات مسعود بارزانی هم می تواند شکل گیرد.

اینها علاوه بر آن است که تداوم نگاه های غیر دموکراتیک حزبی و نگرش ها قائل به فرد در میان احزاب و جامعه کردی هم سبب شد تا علاوه بر تشدید قبضه قدرت که در اختیار عده ای معدودی از احزاب و شخصیت ها، به خصوص دو خانواده بارزانی و طالبانی است، دامنه این فساد سیاسی و تمامیت خواهی به لایه بزرگ تری از مدیریت اقلیم کردستان عراق و در سطح دولت بغداد هم کشیده شود، به گونه ای که غالب محمد، نماینده کُرد مجلس عراق از حزب جنبش تغییر چهارشنبه هفته جاری، ضمن انتقاد از همراهی احزاب اقلیم کردستان با اتحادیه میهنی و حزب دموکرات در گفت وگوهای تشکیل دولت جدید عراق، صراحتا از تلاش این احزاب برای انتصاب وزرای حزبی و فاسدشان در دولت محمد توفیق علاوی، نخست وزیر جدید عراق سخن گفت. چرا که دیگر احزاب اقلیم کردستان با فشار و ارعاب طالبانی ها و بارزانی ها، عملا دو حزب اتحادیه میهنی (یکیتی) و حزب دموکرات کردستان (پارتی) را نماینده و سخنگوی خود در جریان مذاکرات سیاسی تشکیل دولت جدید عراق قرار داده اند و این دو حزب عملا به اسم نمایندگی کل "کردها" به بغداد رفته و برای انتصاب وزرای فاسد و حزبی تلاش می کنند. هر چند که اکنون آینده این مذاکرات به دلیل اختلاف نظر میان علاوی با احزاب کردی به ابهام و پیچیدگی هایی رسیده است./ منبع: جام جم آنلاین

کلید واژه ها: اقلیم کردستان عراق عراق اتحادیه میهنی کردستان عراق حزب دمکرات کردستان عراق جلال طالبانی مسعود بارزانی


( ۱۲ )

نظر شما :

خسرو ۰۵ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۰:۵۵
اتحادیه میهنی با دو رییس تبدیل به دوحزب می شود ویا سه ، با احتساب برهم صالح ، مرحوم طالبانی یا مسعود بارزانی عمر خود را صرف حزب بازی و قدرت یابی کرده اند و طبیعی میدانند که فرزندانشان وارث همه چیز باشند ، از طرفی هرگاه چتر ناسیونالیسم کردی ضعیف تر می شود علقه های عشیره ای و مذهبی موجب قشربندی های جدید می شوند والبته با اتمام بحرانهای خاورمیانه ،علاقه اورپاییها برای تشدید ناسیونالیسم کردی کاهش می یابد ، امیدوارم جامعه مدنی کردی واقعی مجال ظهوریابد تا افراط گری ها و تجزیه طلبی ها پایان پذیرد ، مردم عادی کرد خواهان امکانات زندگی و تحصیل و حفظ آداب وسنن فرهنگی هستند در حالی که روسای عشیره ها خواهان تجزیه کشورها و ایجاد کشور جدید برای تمدید ریاست شان هستند، دولت های ایران و ترکیه وعراق وسوریه باید برنامه مدون وجدی برای ترویج روح شهروندی در میان کردها باشند
فرهاد ۰۵ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۱:۰۳
این اتفاق به مرور میافته همونطور که شرایط بقیه کشورهای خاورمیانه که در آرامش نسبی هستن به مرور در حال تغییره. اما اگه منظور اینه که کردها بیان توی خیابون و نظم موجود رو یک شبه تغییر بدن، همچین اتفاقی نمی افته.
مسعود ۰۶ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۲:۴۹
"عبدالرحمن" عزیز توسط این دو شخصیت و دو حزب در کردستان عراق ویران شده به دست حزب بعث معجزه ای صورت گرفته برو و ببین و بعدا اگر نظرت تغییر نکرد هرچه ............