سیاست ایران در سوریه در سایه بهره برداری های روسیه

رفیق ایام جنگ و شریک دوران صلح باشیم

۱۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۹۱۸۸۸ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد مهدی مظاهری
محمد مهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با توجه به تحرکات اخیر روسیه برای عقد توافقنامه های جدید با سوریه و تقویت پایگاه های خود در این کشور، ضروری است که مقامات دیپلماتیک و نیز سایر نیروهای اثرگذار در صحنه سیاسی سوریه مراقب به حاشیه رفتن احتمالی نقش و بازیگری کشورمان در سوریه باشند و به گونه ای رایزنی و برنامه ریزی کنند که سال ها همکاری، مشاوره و هزینه دادن کشورمان در دوران اوج جنگ و بی ثباتی در سوریه، به دستاوردهای ملموس و منافع پایدار در زمان پیروزی دولت این کشور ختم شود. 
رفیق ایام جنگ و شریک دوران صلح باشیم

دیپلماسی ایرانی: در شرایطی که جهان در تب و التهاب ناشی از بحران کرونا می سوزد و کشورهای مختلف هر یک به نسبتی با این ویروس عالمگیر دست و پنجه نرم می کنند، جهان سیاست و اغراض و نیات ژئوپلیتیک همچنان متوقف نشده و سران برخی کشورها با سرعت هر چه تمام تر به سوی کسب جایگاه بهتر درعرصه رقابت های استراتژیک می تازند. در این راستا هر چند روسیه پس از آمریکا و برزیل، از نظر شمار افراد مبتلا به کرونا سومین جایگاه را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده، اما حتی این وضعیت هم سبب بی تفاوتی این کشور نسبت به بحران سوریه و تغییر تمرکز و اولویت های ولادیمیر پوتین به سمت مشکلات داخلی نشده است. 

رئیس جمهوری روسیه در روزهای اخیر به دو وزارتخانه دفاع و امور خارجه خود دستور داده با سوریه بر سر انتقال زمین‌های بیشتر و مناطق دریایی به ارتش روسیه وارد مذاکره شوند. این در حالی است که در سال ۲۰۱۷ نیز روسیه و سوریه توافقنامه‌ دیگری به مدت ۴۹ سال امضا کردند که براساس آن، پایگاه طرطوس، به مقر استقرار ۱۱ فروند کشتی روسیه اختصاص یافت؛ این پایگاه همچنین مجهز به ایستگاه‌های سوخت هسته‌ای است و برای توسعه توانمندی‌های تعمیر کشتی‌های پایگاه برنامه‌ریزی شده است؛ در ضمن این توافقنامه به طور خود به خود به مدت ۲۵ سال دیگر نیز قابل تمدید است. بنابراین در مجموع، روسیه دو تاسیسات نظامی دائمی در سوریه دارد؛ یکی پایگاه هوایی در استان لاذقیه که برای حملات هوایی به تروریست‌ها استفاده می‌شود و دیگری پایگاه دریایی در طرطوس در سواحل دریای مدیترانه.

روسیه دلایل و منافع بسیاری برای حضور بلند مدت در سوریه دارد؛ این کشور مخالف نظام تک قطبی و بازگشت آمریکا به دوران اوج قدرت و نفوذ خویش است؛ بنابراین تلاش می کند چندجانبه گرایی را در ادبیات روابط بین الملل تقویت و فرصتهای بیشتری برای نقش¬آفرینی خود فراهم کند.

مسأله دیگر به تلاش روسیه برای بازگشت به جایگاه یک ابرقدرت در نظام بین¬الملل بازمی گردد؛ در قالب این راهبرد، روسیه می کوشد حوزه نفوذ و تأثیر خود در غرب آسیا را گسترش دهد و این تأثیرگذاری در سال های اخیر در صحنه سوریه و البته با کمک  ایران امکان بروز و ظهور یافته و از دست دادن این موقعیت می تواند به معنای حذف جایگاه روسیه از این منطقه ژئوپلتیک باشد. 

از سوی دیگر، اقدام روسیه در راستای تحقق دکترین امنیت ملی خویش است. پوتین در اجرای اصول سند دکترین امنیتی روسیه (2020)، مصون سازی محیط پیرامونی این کشور از تهدیدات خارجی را به عنوان یکی از اهداف جدی خود در عرصه سیاست خارجی تعریف کرده است. در واقع از دیدگاه مسکو، سقوط نظام سوریه به معنای ورود ناتو به حیات خلوت منافع روسیه و تضعیف موقعیت، اعتبار و جایگاه بین¬المللی روسیه و در نهایت ناکامی در تحقق مبانی دکترین امنیت ملی روسیه است.

اما از منظر منافع ایران به عنوان دیگر بازیگر جدی و اثرگذار در سوریه، باید گفت رویکرد روسیه در بحران سوریه تاکنون نتایج مثبت متعددی برای ایران داشته است؛ مهمترین نکته کمک به بازگرداندن حاکمیت نسبی به دولت رسمی سوریه به عنوان متحد استراتژیک ایران بوده است. سوریه به دلیل همسویی نسبی با سیاست‌های ضدآمریکایی و به ویژه ضدصهیونیستی ایران، برخورداری از ژئوپلتیک خاص و منحصر به فرد در منطقه آسیای جنوبی غربی و مدیترانه، حمایت از گروه های مقاومت و نقشی که در تحولات لبنان به عنوان حامی گروه حزب الله لبنان دارد، برای ایران از اهمیت اساسی برخوردار است و ثبات و یکپارچگی آن یکی از منافع اصلی جمهوری اسلامی ایران را تأمین می کند. 

نکته دیگر اینکه ورود و مداخله روسیه در بحران سوریه، توانسته است به نوعی در نقش و جایگاه منطقه ای و بین المللی کشورمان موازنه ایجاد کند و تلاش¬ رقبا و دشمنان ایران برای حذف نقش کشورمان در منطقه را ناکام بگذارد؛ ضمن اینکه به طور کلی ظهور گروه¬های تروریستی در منطقه تهدید مستقیم و جدی علیه امنیت ملی ایران محسوب می¬ شود و بنابراین کمک روسیه به مبارزه با تروریسم و افراط¬گرایی در سوریه به نفع ایران نیز هست. 

با این وجود باید دقت داشت که روسیه در همکاری¬های خود با ایران و سوریه به منافع بلندمدت و دستاوردهای نسبی این همکاری¬ها توجه دارد و از هیچ تلاشی که باعث توفق و برتری‌اش در عرصه ژئوپلیتیک غرب آسیا شود، دریغ نمی کند. گرچه در آغاز حضور فعالانه روسیه در سوریه، این کشور به شدت نیازمند همکاری و پشتیبانی ایران بود و اساساً مقابله با گروه های تروریستی در سوریه و بازگردادن حاکمیت بخش های مختلف این کشور به دولت اسد در سال های اخیر با کمک قدرت هوایی روسیه و نیروی زمینی ایران امکانپذیر شد، اما در وضعیت کنونی و به ویژه با فشارهایی که مقامات رژیم صهیونیستی بر روسیه وارد می کنند، به نظر می رسد منافع و نیاز روس¬ها به حضور و همکاری ایران در سوریه تا حدی کاهش یافته و نقش مستقلانه ایران در سوریه تا حدودی تحت الشعاع قرار گرفته است.

از این رو با توجه به تحرکات اخیر روسیه برای عقد توافقنامه های جدید با سوریه و تقویت پایگاه های خود در این کشور، ضروری است که مقامات دیپلماتیک و نیز سایر نیروهای اثرگذار در صحنه سیاسی سوریه مراقب به حاشیه رفتن احتمالی نقش و بازیگری کشورمان در سوریه باشند و به گونه ای رایزنی و برنامه ریزی کنند که سال ها همکاری، مشاوره و هزینه دادن کشورمان در دوران اوج جنگ و بی ثباتی در سوریه، به دستاوردهای ملموس و منافع پایدار در زمان پیروزی دولت این کشور ختم شود. 

محمد مهدی مظاهری

نویسنده خبر

کلید واژه ها: ایران و سوریه روابط ایران و سوریه ایران و روسیه و سوریه تهران و دمشق


( ۱۱ )

نظر شما :

علی ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۵۴
شریک دوران صلح! آقای مظاهری دیگه چیزی نمانده تا در دوران پسا جنگ شراکت کنیم، اولا در حدود ۵۰ در صد از سرزمین سوریه،که مناطق نفتی،وسرزمینهای حاصلخیز آبریز جلگه رود فرات باشد که از رقه تا مرز عراق ودیر الزور که ۸۵ در صد در آمد دولت سوریه را تشکیل میداد در دست تروریستهای آمریکاییpkk میباشد که مزدور وپیاده نظام آمریکاست، وتا pkk ریشه کن نشود آمریکا هم که پدر خوانده pkk میباشد از منطقه نخواهد رفت،ثانیا در حدود ۱۰ در صد از سرزمین سوریه تحت تصرف ترکیه میباشد« جرابلس،الباب،عفرین،ادلیب،راس العین،شرق فرات» ودر حدود ۳درصد از سرزمین سوریه بیش از ۶۰ سال است در دست اسراییل است«بلندیهای جولان، نزدیک شمال لبنان» وپایگاهای طرطوس،ولاذقیه،بانیاس،که مهمترین بخش سوق الجیشی سوریه در ساحل مدیترانه است در دست روسهاست وطبق قرارداد با اسد تا ۵۰ سال وبعد اتمام دوباره تا ۲۵ سال،وبعد از آنهم در صورت رضایت طرف روس قابل برگشت به دولت سوریه است،« که امری محال است: چون روسها حاضر بودند برای رسیدن به آبهای گرم مدیترانه صدها میلیارد هزینه کنند ولی حالا مفت الذینه بدستشان افتاده،که شاید روسها از کالینگراد بگذرند ولی از تصرفاتش در سوریه نخواهد گذشت حتی به بهای جنگ جهانی سوم،»تازه پوتین دستورداده به وزارت دفاع روسیه سرزمینهای بیشتری از اسد با سند ومدرک سربدار تحویل بگیرند،که در آینده توریستهای روس برای آبتنی وساحلهای گرم به ممالک غریبه نروند،مال خودشان با صرفه تر خواهد بود،،،پس با این حساب در دست اسد چیزی در حدود ۳۵ در صد خاک سوریه، ونزدیک ۲۰ در صد جمعیت سوریه باقی مانده که آنهم صد سال طول میکشد تا ویرانه هایش آباد گردد،،،لذا فکرمیکنم از شراکتمان بعد از جنگ چیزی حاصل نشود، از وسط زیان در رفتن هم خودش یک سود وزرنگیست، ازهمه مهمتر صلحی با مخالفین اسد حاصل نشده که تقریبا ۸۰ در صد جمعیت سوریه در خارج سوریه،وقسمتی هم در مناطق تحت تصرف ترکیه ،وآمریکا وpkk, میباشد ،که به هیچ وجه با ماندن اسد موافق نیستند،واگر یک رای گیری شود امکان ندارد دوباره اسد در مسند قدرت باشد، وبه خاطر همین است که اسد،وروس،وآمریکا،وpkk،صلح نمی خواهند چون در صورت پایان جنگ وسازش ملی،وصلح پایدار ،موقعیت آنها بخطر خواهد افتاد،،لذا شاید به وضعیت نه جنگ ونه صلح مثل موضوع فلسطین دهها وشاید صدها سال ادامه دهند تا شامل مرور زمان شود،ومردم سوریه قید وطن وبرگشتن به وطن را فراموش کنند وسرزمین سوریه هم مفت الذینه مال روس،وآمریکا گردد،که پیش از جنگ سوریه هم در فکر تصاحب سرزمین های،مسیحیان قبل از اسلام را داشتند،مخصوصا برای استقبال از آرماگدون مسیح که کریستین ها ویهودیان ادغام شده ومنتظر نزول مسیح از آسمان به سرزمینهای مقدس هستند،چه بهتر که خالی از سکنه ومسلمان باشد تا چشم مسیح با دیدن مسلمانان آزرده نگردد، ودر مسیر پیاده رویش بهمراه طرفدارانش به طرف قدس عناصر غیر مسیحی نباید باشد،تا دل حضرتش رنجیده نشود،،،واین برنامه لازم وضروریست،ترامپ وپوتین هم دنبال تکمیل پروژه هستند ،تا در پایان واتمام پروژه کریستینهای اوانجلیسی،مراسم جشنی هم بپا کنند،تا بلکه سببی شود در تعجیل نزول پسر خدا ،ونجات امت مسیح از اقوام پست ودست پاگیر که مزاحم عیش ونوش وآرامش مسیحیان هستند،،وسلطنت ابدیش تا انقراض عالم ادامه خواهد یافت، وزمینیان مسیحی از برکت وفیضش بهرهمند وبقیه به دیار آخرت رحل سفر خواهند بست،لذا من فکر میکنم برای من وآقای مظاهری سر سفره جایی نباشد،وشراکتمان بی حاصل خواهد بود.چون مسیحیان بعد از ادغام با یهودیت چشم دیدن مسلمان را نخواهند داشت،وبرنامه های وسیعی برای بقای نسل مبارکشان دارند.
محمد1 ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۵۷
اقای علی نوشته یا کامنت شما از چند مقاله هم گویا و واضح تر است زنده باد من منتظر این گونه نوشته های شما هستم
ایران دوست ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۶
تروریست، تکفیریهای مورد حمایت ترکیه و تروریست پرور هم ترکیه و عربستان هستند. کسی در دنیا کردهای سوریه را تروریست نمی‌داند جز ترکیه و نوچه هایش. مسلما بهتر است ترکیه و مزدورانش با این واقعیت کنار بیایند جون جنجالی که با اشغالگری ترکیه در کردستان سوریه ایجاد شد نشان داد کسی برای توهمات ترکها ارزشی قائل نیست تا جایی که خود اردوغان اعتراف کرد که منزوی شده ایم. بنابراین به جای & پی پیشت کردنگفته های تکفیریها و داعشیها و نقض موصع کشور ما که به وضوح در آن زمان اعلام شد، بهتر است کمی با جهان متمدن آشنا شوید و از درون رویاهای پانترکی بیرون بیایید امثال علی و محمد و خسرو که احتمالا همه همان خبرنگار خارجی نشین جیره خوار اردوغان هستند که توییت‌های باعث حذف مطالب انتقادی علیه ترکیه و اردوغان می‌شود.