بی بی خطرات را نمی بیند

نتانیاهو، بن گوریون یا مناخیم بگین؟!

۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۰ کد : ۱۹۹۲۲۰۳ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: دنیس راس
دنیس راس در یادداشتی می نویسد: وقتی پادشاه اردن می گوید که عملیات انضمام کرانه باختری باعث «درگیری فراگیر» می شود و «محمود عباس» می گوید که همه توافقات با اسرائیل متوقف خواهد شد و «جوزپ بورل»، رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نسبت به پیامدهای اقدام اسرائیل هشدار می دهد و «جو بایدن»، نامزد دموکرات ریاست جمهوری امریکا در ابراز مخالفت خود با این طرح تردید نمی کند، باز هم به نظر می آید که نتانیاهو عزم خود را برای اجرای این طرح جزم کرده است.
نتانیاهو، بن گوریون یا مناخیم بگین؟!

دیپلماسی ایرانی: یک شب که مذاکرات درباره آنچه بعدتر «پروتکل خلیل» نام گرفت تا دیروقت طول کشیده بود، «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل، رو به من کرد و گفت: «همان کاری را می کنم که بن گوریون کرد». می دانستم که او شاگرد مکتب «اصلاحی» و دشمن سرسخت دیوید بن گورین است، برای همین گفتم: «منظورت مناخیم بگین است؟». گفت: «نه، بگین نه، بن گوریون. کارهای بزرگ را او کرد».

وقتی سعی می کردم بفهمم چرا نتانیاهو تا این حد در انضمام اراضی کرانه باختری که در طرح رئیس جمهور امریکا مطرح شده مصمم است، یاد همین مذاکرات افتادم. نتانیاهو سیاستمداری است که هیچ چیز جلودار وی نیست هرچند در زمان حکومتش هرجا که پای امنیت ملی در میان بود از خطرکردن پرهیز می کرد.

به گزارش میدل ایست نیوز، وقتی پادشاه اردن می گوید که عملیات انضمام کرانه باختری باعث «درگیری فراگیر» می شود و «محمود عباس» می گوید که همه توافقات با اسرائیل متوقف خواهد شد و «جوزپ بورل»، رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نسبت به پیامدهای اقدام اسرائیل هشدار می دهد و «جو بایدن»، نامزد دموکرات ریاست جمهوری امریکا در ابراز مخالفت خود با این طرح تردید نمی کند، باز هم به نظر می آید که نتانیاهو عزم خود را برای اجرای این طرح جزم کرده است.

بن گوریون با وجود مخالفت امریکا و اطمینان از حمله کشورهای عربی، تشکیل دولت مستقل اسرائیل را اعلام کرد. او می دانست که هزینه گزافی برای این کار می پردازد اما این را فهمیده بود که اگر به محض پایان حضور نیروهای بریتانیایی تشکیل کشور اسرائیل را اعلام نکند دیگر بهانه و مجوز برای این کار را نخواهد یافت. اسرائیل هزینه سنگینی از این بابت پرداخت، 6 هزار اسرائیلی یعنی یک صدم یهودیان آن زمان منطقه جان خود را از دست دادند، اما بن گوریون عزم خود را جزم کرده بود که به 2 هزار سال آوارگی یهودیان پایان دهد و فکر می کرد که اگر چنین نکند یهودیان هزینه سخت تری خواهند پرداخت.

امروز نتانیاهو نیز فکر می کند که لحظه بن گوریونی وی هم فرارسیده است. او معتقد است که دولت ترامپ به او اجازه می دهد که مرزهای شرقی را ترسیم کند و مناطقی را که برای امنیت اسرائیل مهم تشخیص می دهد حفظ کند و پایه های تازه ای برای هر مذاکره ای در آینده با فلسطینیان تعیین کند. دیگر محور مذاکرات بعدی نه مرزهای 1967 که مرزهایی خواهد بود که در طرح ترامپ آمده، یعنی 70 درصد کرانه باختری و نه 100 درصد آن.

نتانیاهو مانند بن گوریون معتقد است که «فرصت تاریخی» به دست آمده اما برخلاف بن گوریون که می دانست هزینه سنگینی باید بپردازد، نتانیاهو به نظر نمی آید که متوجه خطرات باشد.

وقتی ترامپ می خواست سفارت امریکا را به قدس منتقل کند یا زمانی که امریکا حاکمیت اسرائیل بر جولان را به رسمیت شناخت و زمانی که ترامپ می خواست طرح صلح خود را ارائه کند هشدارها و تهدیدهای بسیاری مطرح شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد.

به نظر نتانیاهو  تهدیدهای محمود عباس درباره توقف همه همکاری میان تشکیلات خودگردان فلسطینی با اسرائیل پوچ است چون همکاری امنیتی با اسرائیل است که تشکیلات خودگردان را دربرابر حماس و دیگر گروه های مسلح تضمین می کند و عباس و متحدانش نخواهند گذاشت که تشکیلات خودگردان فروبپاشد چون اینگونه همه چیز را از دست خواهند داد.

درمورد اردن هم این کشور بیش از هر زمان نیازمند کمک های مالی امریکاست و نمی تواند از این کمک ها چشم پوشی کند. دیگر سران عرب هم بدون سروصدای زیاد ترجیح می دهند به اسرائیل دربرابر نفوذ ایران و اخوان المسلمین کمک کنند و این موضوع برایشان از فلسطین مهم تر است. اتحادیه اروپا هم تصمیمات خود را به صورت اجماعی می گیرد و مطمئنا مجارستان مانع از هرگونه تحریم اسرائیل خواهد شد.

با وجود همه اینها، به نظر من نتانیاهو در همه این موارد اشتباه می کند.

اولا اگر بایدن پیروز انتخابات باشد و او طرح ترامپ را منتفی اعلام کند دیگر مرز جدید معنا نخواهد داشت، به خصوص که هیچ کشوری در سطح بین المللی اقدام اسرائیل را تأیید نکرده است.

دوم اینکه نتانیاهو از این نکته غافل است که واکنش های محدود به اقدامات ترامپ درباره قدس و جولان و طرح صلح همگی بدان علت بود که پای امریکا در میان بود اما اکنون این اسرائیل است که می خواهد به تنهایی وارد عمل شود. فلسطینی ها خود را به عدم پذیرش این طرح ناچار می بینند و دستگاه امنیت فلسطین هم عملکرد خود را اینطور توجیه خواهد کرد که در پی تحقق آمال ملت فلسطین و نتیجه چیزی جز آشوب نخواهد بود. ضمن اینکه با توجه به بحران های اقتصادی، هیچ تضمینی وجود ندارد که تشکیلات خودگردان از هم نپاشد.

سوم اینکه شاید ملک عبدالله، پادشاه اردن، گزینه های چندانی پیش رو نداشته باشد، اما او به واکنش ناچار خواهد شد و ممکن است معاهده صلح با اسرائیل را به تعلیق درآورد.

چهارم اینکه شاید اتحادیه اروپا برای تنبیه اسرائیل اجماع نداشته باشد اما از سوی دیگر برای ادامه برنامه های اقتصادی اش در اسرائیل هم اجماع نخواهد داشت و معلوم نیست پروژه «پژوهش و خلاقیت» که نقش مهمی در توسعه و پیشرفت اسرائیل دارد دوام بیاورد.

خطر احتمالی دیگر این است که دولت جدید امریکا در شورای امنیت از عملیات انضمام اسرائیل حمایت نکند و دادگاه جنایی بین المللی از این موضوع برای افزایش فعالیت علیه اسرائیل استفاده کند.

چه بسا هم نتانیاهو درست بگوید و حرف من اشتباه باشد. اما یک فرق مهم در کار است. اگر او درست بگوید اسرائیل چیزی را از دست نمی دهد. اما اگر اشتباه بگوید خسارت های اسرائیل جبران ناپذیر خواهد بود.

منبع: اینستیتیوت واشنگتن / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

دنیس راس

نویسنده خبر

دنیس راس (به انگلیسی: Dennis Ross) متولد ۱۹۴۸، دیپلمات و نویسندهٔ آمریکایی است. او از طرفداران اصلی جنگ عراق در دوران جورج دبلیو بوش بود و در این مورد ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: فلسطین فلسطینیان اسرائیل معامله قرن


( ۷ )

نظر شما :

محمد ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۱:۲۱
این یکی ا زخطرناک ترین دوران برای ماست ، سرمایه اجتمعای کاهش یافته ، ریال به چنگال مرگ افتاده ، تحریم ، کرونا و فساد امان همه را بریده ، قیمت دلار باعث آرزو شدن هر خرید کوچک و بزرگی شده و قیمت مسکن حتی در حومه شهرها ، آرزوی محال جوانان برای زندگی مستقل را بر باد داده است ، و در همین میان ، دشمنان خونخوار همچون کفتار ما را به نظاره نشسته اند ، بعید می دانم مسئولان ما هم خطرات را ببینند
ابراهیم قدیمی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۶
کاریکاتوری در گذشته دور دیدم که یک انسانی در حال سقوط از دره ای دم یک ببر را گرفته بود ودر پائین دره کوسه ای در دریائی دهان برای او باز کرده بود.این کاریکاتور به نوعی همان گفتار شکسپیر در نمایشنامه هملت است. شمشیری به زهر الوده در دست دشمن و جامی بزهر الوده در دست دوست. همه چیزاز پیش روشن است وحساب شده وپرده در لحظه موعود فرو خواهد افتاد.در فلسطین وکشورهای عربی تفکرات نووانقلابی اجتماعی واستفاده از عقل در بین رهبران فلسطینی وعربی دیده نمیشود. کشورهای عربی هم دنبال کننده مشکلات خود ویا منافع حکومتی ونفت فروشی خود اند وفقط تحریک کننده اند.اسرائیل وغرب هم با نیروی نظامی در صحنه و شورای امنیت کور کننده ونه شفا دهنده در کنار هر چند مدتی یک مهره را از گردونه خارج میکنند وکشوری عربی را به خاک وخون میکشند..کشورهای اسلامی وفلسطینیهای مظلوم و در اثر هفتاد سال اردوگاه نشینی وتبلیغات مبارزه نامطلوب ونا موفق فلسطینی وعربی بدون تعقل وتفکر ونتیجه گیری از فعالیت های گذشته نیاز به یک انقلاب سیاسی در خارج ویک تحول در داخل دارند. وحشت نکنید. از سازمان ملل متحد این عامل سکوت بین المللی در مقابل ظلم با قطعنامه های غیر قابل اجرا وتحریک کننده وبی اعتبار خود خارج شوید.این همه شما مطلب سیاسی مینویسید. داخلی وترجمه خارجی.یک دیپلمات یک کارشناس بین الملل منافع حضور کشورهای جهان سوم در سازمان ملل متحد را بامنافع وزیان ها بنویسد. صحنه ان انسان در حال سقوط و نمایشنامه هملت در صحن سازمان ملل متحد وبا نظاره کلیه کشورهای مدافع عدالت !!!!! در انجا است.ان کوسه وببر وان شمشیر وجام همواره توسط سازمان ملل برای قربانی دیگر همواره اماده است.
ابراهیم قدیمی ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۲۳
سازمان ملل با حضور پنج عضو دائم حقانیت بین المللی نمی یابد. با قبول حضور تماشگران بین المللی است که من نمیدانم بچه علت قبول کرده اند به تماشا مینشینند وحضور دارند ومنافعی یه جز اتلاف وقت وهزینه حضور ندارند مقبول بینالمللی است. اگر در ابتدانمی دانستند اکنون که با گذشت هفتاد سال ازعملکردسازمان ملل متحد وشورای امنیت وقطعنامه ها بی اعتبار وبه فرموشی سپرده در اثرگذشت زمان ذاشته است خوب می دانند.چرا این سازمان وعملکرد انرا تحلیل نمی کنید.مشکل جهان واین همه جنگ وکشتاربعد از تشکیل سازمان ملل متحد که میگویند دویست میلیون نفر است واین همه تروریسم جانی وادمکش بیناململلی نتیجه عملکرد نامطلوب سازمان ملل متحد است.اگرنتیجه ان نیست؟ نتیجه چیست؟ روش جدیدی در تحلیل وقایع بین المللی بیابید.روش مجلات اروپائی روشی است که در جهت منافع انها است.
شهروند ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۲:۲۰
هر انتخاب، مزایا و معایبی دارد و تحلیل منطقی بر مبنای ارزیابی صحیح ریسکها و مخاطرات و ارزش گذاری مزایای حاصل، صورت میگیرد. با مطالعه متن نویسنده، تصمیم نتانیاهو برای اجرای طرح الحاق در شرایط حاضر، منطبق بر تأمین منافع اسرائیل است و استدلالهای مطرح شده در مورد مخاطرات حاصل از این انتخاب، بسیار ضعیف و شکننده هستند.