تنها دولت امریکایی که برنامه نداشته است

واکاوی الگوی شلخته سیاست خارجی دولت ترامپ و پیامدهای آن برای ایران

۱۱ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۳۸۳۵ آمریکا انتخاب سردبیر
رضا رسالت در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در شرایط کنونی، تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قیاس با گذشته، با پیچیدگی ها و عدم قطعیت های بیشتری همراه است. دولت این کشور به رهبری دونالد ترامپ با شعارهای ضدنظام و تغییر وضعیت موجود، قدرت را در دست گرفته و تلاش کرده است تا با برهم زدن رویه های سنتی دولت های گذشته در امریکا، رویکرد تازه ای را در ارتباط با موضوعات داخلی و خارجی اتخاذ کند. آنچه در این میان مشخص است اینکه، دولت کنونی امریکا تاکنون فاقد یک الگوی سیاست خارجی مشخص و منسجم بوده است، که همین امر تحلیل رفتارهای خارجی این کشور را با پیچیدگی بیشتری همراه می کند.
واکاوی الگوی شلخته سیاست خارجی دولت ترامپ و پیامدهای آن برای ایران

نویسنده: رضا رسالت، کارشناس روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: مفهوم سیاست خارجی اساسا درصدد توضیح چگونگی جهت گیری و رفتار دولت ها در محیط بین المللی و نحوه نگرش آنها نسبت به جامعه بین المللی است. از سوی دیگر، سیاست خارجی کشورها خود تابعی از متغیرهای داخلی، منطقه ای و بین المللی است. در این میان، درک نگرش، اهداف، اولویت ها و رفتار دولت ها، به ویژه قدرت های بزرگ و تأثیرگذار در صحنه نظام بین الملل برای تصمیم سازان سیاست خارجی کشورها از اهمیت بسیاری برخوردار است. ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهایی است که نوع نگرش و نحوه عملکرد آن در محیط خارجی، تأثیر گسترده ای بر کل سیاست بین الملل و روابط بین المللی از خود بر جا می گذارد. در خصوص چگونگی شکل گیری رفتار ایالات متحده آمریکا در حوزه سیاست خارجی، معمولاً دو متغیر ملی و سیستمیک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. متغیرهای فردی، ناشی از تأثیر گذاری تصمیم سازان رسمی و درک و دریافت آنها از شرایط داخلی و بین المللی است و متغیرهای مربوط به نقش، ناشی از الزامات موقعیت سیاسی افراد بر نحوه تصمیم گیری های آنهاست.

دونالد ترامپ، از زمان تبلیغات انتخاباتی، از ایران به عنوان یکی از تهدیدات اصلی پیش روی آمریکا نام برده و پس از رسیدن به قدرت، مقابله با جمهوری اسلامی را به عنوان اصل محوری سیاست خارجی خاورمیانه ای خود قرار داد. نقطه ورود ترامپ به پرونده ایران، بحث توافق هسته ای بود و از آن توافق به «توافق بد» یاد می کرد. برهمین اساس، پس از رسیدن به قدرت، ترامپ در ابتدا خواستار مذاکره مجدد در مورد توافق هسته ای شد، به گونه ای که نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران را نیز جدای از مسائل هسته ای در بر بگیرد. در نهایت نیز پس از ناکامی در دستیابی به خواسته اصلاح توافق هسته ای، به طور یک جانبه از توافق خارج شد و تقابل با ایران در سه حوزه «هسته ای»، «نفوذ منطقه ای» و «برنامه موشکی» را در پیش گرفت.

در شرایط کنونی، تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قیاس با گذشته، با پیچیدگی ها و عدم قطعیت های بیشتری همراه است. دولت این کشور به رهبری دونالد ترامپ با شعارهای ضدنظام و تغییر وضعیت موجود، قدرت را در دست گرفته و تلاش کرده است تا با برهم زدن رویه های سنتی دولت های گذشته در امریکا، رویکرد تازه ای را در ارتباط با موضوعات داخلی و خارجی اتخاذ کند. آنچه در این میان مشخص است اینکه، دولت کنونی امریکا تاکنون فاقد یک الگوی سیاست خارجی مشخص و منسجم بوده است، که همین امر تحلیل رفتارهای خارجی این کشور را با پیچیدگی بیشتری همراه می کند. اما با این وجود، این گفته بدان معنا نیست که نمی توان منطق رفتاری رهبران کنونی امریکا را شناسایی و تحلیل کرد؛ بلکه فهم رفتارهای آنها نیازمند دقت و مطالعه بیشتر است به نظر می رسد در برهه کنونی دولت ترامپ منافع مقطعی سیاست خارجی را برای حصول نتیجه در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری به کار گرفته است و ظرفیت های سیاست خارجی امریکا را بدین سمت سوق می دهد.

از طرفی دیگر برای درک تبعات ناشی از این الگو باید به تعریفی بنیادین از دیپلماسی رسید. دولت ها از طریق دیپلماسی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، وارد فرایند چانه زنی می شوند، یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند و سرانجام نیز اختلافات خود را حل و فصل می کنند. یکی از اصلی ترین موراد حل و فصل اختلافات هنر مستند سازی از اعمال مجرمانه دشمن است. بدین ترتیب به نظر می رسد هنر اصلی دیپلماسی ایران در برهه کنونی علاوه بر مذاکره و اقناع باید بر اساس شناخت منافع مشترک و حوزه های اختلاف و تعارض میان طرف های ذی نفع شکل بگیرد. دستگاه سیاست خارجی کشور باید با هنر دیپلماسی مشروعیت نظام را تقویت کند، وظیفه ذاتی این دستگاه اقتضاء می کند که ظرفیت های کنش گری را در عرصه بین الملل بالا ببرد و تا حد ممکن اقدامات خصمانه آمریکا را شناسایی و مستند سازی کند تا عند الضرور بتواند از آنها در محاکم بین المللی استفاده کند. برای تحقق این مهم لازم است که با یک صدا و اتخاذ سیاست یکسان با جهان مواجه شد. هرچند در مدیریت مسائل داخلی کشور باید دیدگاه ها، نظرات و رهیافت های مختلف را ملاحظه کرد، اما در مسائل امنیت ملی و دفاع از کلیت نظام و مصالح و منافع بیرونی آن باید به وحدت رویه برسیم. تقویت فرآیندهای اجماع سازی در داخل کشور در نهایت باید ما را به یک برون داد واحد رهنمون کند.

کلید واژه ها: دونالد ترامپ ایالات متحده امریکا خاورمیانه کشورهای عربی ایران و امریکا خروج امریکا از برجام


( ۱ )

نظر شما :