کشورهای منطقه برای حفظ منافع ژئواستراتژیک خود تلاش می کنند

مسیر حساس ایران و حزب الله در لبنان پس از انفجار بیروت

۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۹۴۸۷۵ اخبار اصلی خاورمیانه
در پی انفجار مهیب در بیروت، فرصتی مهیا شد که پیشتر هرگز نمی توانست وجود داشته باشد: این احتمال که انفجار به مثابه کاتالیزوری در تلاش های مداوم برای تغییر شکل نظام سیاسی لبنان عمل کند. اما دو مانع اساسی برای چنین تغییری وجود دارد: اولی این است که طبقه حاکم اعتقاد دارد بقای سیاسی آن به ثبات نظام سیاسی تقسینم قدرت بستگی دارد، و دومی محیط منطقه ای و تلاش های ایران، سوریه، امارات و عربستان برای اطمینان از عدم تغییر توازن قدرت شکننده در لبنان به عنوان راهی برای حفظ منافع ژئواستراتژیک خودشان است. چالش پیش روی همه این کشورها و متحدان لبنانی آنها این است که چگونه روابط دیرینه خود را در مواجهه با مطالبات روزافزون مردمی در لبنان برای بازسازی سیاست این کشور هماهنگ سازند.
مسیر حساس ایران و حزب الله در لبنان پس از انفجار بیروت

نویسنده: دانیل برومبرگ

دیپلماسی ایرانی: در پی انفجار مهیب در بیروت، فرصتی مهیا شد که پیشتر هرگز نمی توانست وجود داشته باشد: این احتمال که انفجار به مثابه کاتالیزوری در تلاش های مداوم برای تغییر شکل نظام سیاسی لبنان عمل کند. اما دو مانع اساسی برای چنین تغییری وجود دارد: اولی این است که طبقه حاکم اعتقاد دارد بقای سیاسی آن به ثبات نظام سیاسی تقسینم قدرت بستگی دارد، و دومی محیط منطقه ای و تلاش های ایران، سوریه، امارات و عربستان برای اطمینان از عدم تغییر توازن قدرت شکننده در لبنان به عنوان راهی برای حفظ منافع ژئواستراتژیک خودشان است. چالش پیش روی همه این کشورها و متحدان لبنانی آنها این است که چگونه روابط دیرینه خود را در مواجهه با مطالبات روزافزون مردمی در لبنان برای بازسازی سیاست این کشور هماهنگ سازند.

انفجار بندر بیروت این معضل را تشدید کرده است. هنوز مشخص نیست که واکنش بازیگران اصلی داخلی و منطقه ای چه خواهد بود. در میان همه این بازیگران، ایران در شرایط حساس تری قرار دارد و منافع ژئواستراتژیک آن در گرو محافظت از روابطش با حزب الله است. حزب الله و ایران در برابر فشارهای روزافزون داخلی و بین المللی باید با یک چالش اساسی مقابله کنند و آن، چگونگی محافظت از روابطشان و حذر از هر گونه اقدامی که اعتبار داخلی حزب الله را از بین ببرد، است. شیوه عملکرد این دو نقشی پررنگ در شکل گیری نظم لبنان خواهد داشت.

دست کم دو عامل داخلی به حفظ نظام سیاسی حاکم در لبنان کمک کرده اند: اولی، نگرانی همه رهبران اصلی از این مساله است که هرگونه تلاش برای بازسازی این نظام به یک جنگ داخلی دیگر بینجامد؛ دومی، رابطه در هم تنیده اقتصاد با نظام سیاسی مبتنی بر سهمیه فرقه ای است. تقسیم قدرت در لبنان حول آتش بسی طولانی مدت بین 18 گروه فرقه ای صورت گرفته. اما جدای از نگرانی، آنچه نظام را سر پا نگه داشته ظرفیت همه رهبران در استفاده از بودجه عمومی و خصوصی برای جلب حمایت سیاسی است. هزینه های ناشی از این نظام یکی از عوامل اصلی بدهی عمومی 90 میلیارد دلاری دولت لبنان است.

بندر لبنان در این نظام نقش ویژه ای داشت؛ چرا که در مرکز اقتصاد واردات-صادرات است که 80 درصد کالاها در لبنان از طریق آن تامین می شود. کنترل این بندر بین جناح های مختلف تقسیم شده است. ده ها هزار نفر از مردم لبنان برای اعتراض به فساد گسترده و طرح های تحت حمایت خارجی که نظام سیاسی فرقه ای را تثبیت کرده، در خیابان ها تظاهرات کرده اند، اما هیچ کسی نمی داند چگونه می تواند آن را با نظامی جایگزین کند که کشور را از نابودی مالی نجات دهد.

ظرفیت رهبران فرقه ای لبنان برای حفظ نظام حاکم به شدت به روابط مالی، سیاسی و ژئواستراتژیک آنها با بازیگران خارجی وابسته است. در این میان، حزب الله که روابطی فراتر از نظامی و ژئواستراتژیک با ایران دارد، از ماه مارس 2019 شماری از نهادهای کلیدی اقتصادی و دولتی از جمله وزارت بهداشت را تحت کنترل درآورده. همین مساله، محافظت از روابط مالی، سیاسی و استراتژیک خود با تهران و دمشق و در عین حال، ایفای نقش به عنوان یک بازیگر ملی متعهد به حاکمیت لبنان را برای رهبران حزب الله چالش برانگیز کرده است. تحریم های دولت دونالد ترامپ علیه اعضای حزب الله (در کل 50 نفر از سران این گروه) نیز مطرح است. اگرچه نمی توان هزینه ای که این تحریم ها برای حزب الله و بر اقتصاد لبنان داشته را به طور دقیق برآورد کرد، اما می توان گفت که این هزینه سنگین بوده و شواهد آن در آسیب ها به بخش بیمار بانکداری لبنان و کاهش ارزش ارز قابل مشاهده است.

به رغم تظاهرات عمومی در لبنان پس از انفجار بیروت، سید حسن نصرالله هیچ سخنی در حمایت از معترضان یا خواسته آنها مبنی بر تغییرات جامع سیاسی به میان نیاورد چرا که چنین کاری به معنای همراه شدن او با خواسته ای خواهد بود که نظام سیاسی حاکم و تضمین کننده قدرت حزب الله را به خطر می اندازد و در عین حال، تمرکز زیادی در پایگاه اجتماعی حزب الله ایجاد می کند. در حال حاضر، حامیان این گروه اگرچه اصلاحات در کشور را خواستار هستند، اما به دوام آن به عنوان قدرتمندترین گروه شبه نظامی و جنبش سیاسی، متعهدند.

ایران نیز همانند حزب الله می خواهد هم حامی و مدافع جامعه لبنان باشد و هم از باقی ماندن متحد اصلی خود در جایگاه قدرت سیاسی و نظامی غالب این کشور اطمینان حاصل کند. پس از انفجار، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هشدار داد که «برخی از کشورها» در تلاشند انفجار را برای منافع خود سیاسی کنند و نباید از این انفجار به عنوان بهانه ای برای اهداف سیاسی استفاده شود. پیام اصلی او این بود که چنین تلاش هایی با هدف تحت تاثیر قرار دادن دوستان لبنانی ایران صورت می گیرند. اظهارات حسن روحانی و جواد ظریف، رئیس جمهوری و وزیر خارجه ایران، درباره آمادگی برای ارسال کمک های بشردوستانه به لبنان نیز تلاشی هوشمندانه برای همین سخن گفتن «فراتر از سیاست» بود. در حقیقت، روحانی و ظریف احتمالا بحران کنونی در لبنان را فرصتی برای بازتعریف نقش و سیاست ایران در این کشور می دانند، اما با توجه به فشارهای داخلی علیه آنها و فشار مضاعف تنش ها با آمریکا، فضای کمی برای مانور دارند.

در همین حال، سفر امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، به بیروت بلافاصله پس از انفجار نشان دهنده تناقض اصلاحات در لبنان است. او در این بازدید چند ساعته اعلام کرد که کل نظام سیاسی باید دگرگون شود. ماکرون با همه رهبران جناح های کلیدی گفت و گو کرد. در لبنان نیز مانند سایر جوامعی که چند دستگی در آنها وجود دارد، مسیر تغییر توسط روسای سیاسی کنترل می شود که نظم حاکم را برقرار کرده اند. امکان دور زدن این رهبران وجود ندارد و تعامل با آنها هم به معنای متوقف شدن تغییرات است.

در عین اینکه هیچ راه حل ساده ای برای این معما وجود ندارد، تا زمانی که کشورهای خارجی بدون قید و شرط از رهبران جناح های مختلف در لبنان حمایت کنند، چشم انداز تغییر همچنان کمرنگ خواهد ماند. بیشتر به یک تلاش دیپلماتیک چند جانبه نیاز است که انگیزه های قدرت های خارجی از جمله ایران و ایالات متحده برای پیشبرد اختلافات ژئواستراتژیک از طریق رقابت های فرقه ای در لبنان را کاهش دهد. کاهش این تنش های منطقه ای می تواند پیش زمینه ای ضروری برای گفت و گوهای داخلی در لبنان درباره چگونگی عبور از بن بست فعلی باشد که البته در حال حاضر چشم انداز این نوع دیپلماسی با توجه به رویکرد دولت ترامپ در قبال ایران چندان خوشایند نیست.

در حال حاضر بهترین چیزی که می توان به آن امیدوار بود، تلاش گسترده جامعه جهانی برای کمک به لبنان در عبور از بحران انسانی پیش آمده است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر نیز می تواند از طریق احیای گفت و گوهای ایران، ایالات متحده و جامعه بین المللی، در ببود وضعیت لبنان موثر باشد. با این حال نظم منطقه ای و سایر کشورهایی که نقشی در محافظت از نظام سیاسی کنونی لبنان دارند نیز، مطرح خواهد بود.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: انفجار بیروت لبنان نظام سیاسی فرقه ای تقسیم قدرت در لبنان نقش ایران در لبنان حزب الله


( ۱۲ )

نظر شما :

زیتون ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۴:۵۸
اتفاقا برخلاف نظر ایشون بهم خوردن نظم لبنان فرصت طلایی برای حزب الله است که کل قدرت را در لبنان در دست بگیره ......مسیحی ها و سنی ها را هم بفرسته اروپا و عربستان تا مدیریت متوهمانه و فاسدشون را همونجا اعمال کنن....
رحمتی ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۸:۲۱
خوب خوبه با این شرایط نظر جناب زیتون و اکثر پان فارس در کل مطالعاتم اخبار همشون خو تروریسم و نسل کشی و فاشیزم دارن ان وقت بقیه مردم هم حق دارن این افغانی های دری یعنی همان پان فارس ها را ایشالا بموقعش ب محل اصلی شدن و یا خلیج عرب میریزیم.
علی ۱۳ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۷:۴۰
رحمتی تو دیگه خیلی زود افکار پانترکی لو دادی شما فعلا در نسل کشی و فاشیزم یلی طولانی دارید از نسل کشی علوی درسیم و تونجالی تا ارامنه ها اقوام ایران بومی این منطقه اند اما اقوام مهاجر و مهاجم دشت قبچاق و صحرا گپی که حتی اسم انها قبل از اسلام نبوده نمیتواند ادعا تمدن و فرهنگ بکند ته فرهنگشون زوزه گرگ در هنگام قرایت قران در ورزشگاه یادگار امامه و نفرت افکنی قومیتی و نژادی علیه اقوام ایرانی است