ایران و منطقه دریای سیاه: پل فراموش شده به اروپا (بخش ششم)

پکن و مسکو، همراهان در خوشی و نه غم

۰۳ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۰۱۰۵۴ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
شاید ایران به دلیل ضرورت ناشی از شرایط جغرافیایی آن یک شریک ناگزیر برای ابتکارعمل کمربند و جاده چین یا کوریدور بین المللی شمال-جنوب روسیه تلقی شود، اما روس ها و چینی ها به وضوح تمایلی برای نزدیک شدن بیشتر به جمهوری اسلامی ندارند. مشکلات سیاست خارجی ایران به درگیری آن با ایالات متحده محدود نمی شود و شمار زیادی از کشورهای دیگر در غرب آسیا یا کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین اسرائیل را نیز در بر می گیرد و چین و روسیه نمی خواهند به دلیل سیاست خارجی انقلابی ایران وارد درگیری ها شوند.
پکن و مسکو، همراهان در خوشی و نه غم

نویسنده: الکس واتانکا

دیپلماسی ایرانی: پیوندهای تجاری-اقتصادی ایران بعضا به دلیل تنش های سیاسی با غرب و تا حدی هم به دلیل رشد اقتصاد شرق دور، از اوایل سال 2000 به آن سمت تغییر جهت یافت. در سال های اخیر ایران همچنین به سمت روسیه و سایر کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق گرایش داشته که در اینجا هم زوال روابط با غرب کاتالیزور اصلی بوده است. با این وجود و به رغم چرخش روزافزون به سمت آسیا، ایران همچنان برای مقاومت در برابر فشار تحریم های ایالات متحده به حفظ روابط با اروپا ادامه خواهد داد. در چنین شرایطی، لازم است ایران کشورهای ساحلی دریای سیاه را به نوعی مدنظر داشته باشد چرا که این منطقه پل فیزیکی ایران به اروپای غربی محسوب می شود.

تمایل های محدود مسکو و پکن در رابطه به تهران

رویکرد ایران به رهبری روسیه و چین در اوراسیا و اعتقاد به اینکه این کشورها می توانند آن را از فشار آمریکا نجات دهند، به زمینه های انرژی، ترانزیت یا سایر اقدامات اقتصادی محدود نمی شود. یکی از اهداف برجسته غیراقتصادی تهران در دو دهه گذشته پیوستن به سازمان همکاری شانگهای- اتحادی با محوریت امنیت به رهبری مسکو و پکن بوده و عضویت هند، پاکستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان- بوده است. ایران در سال 2008 درخواست عضویت کامل کرد، اما به دلیل تحریم های سازمان ملل بر برنامه هسته ای آن رسما پذیرفته نشد. این استدلال احتمالا صرفا یک بهانه بود. ایران در زمان لغو بیشتر تحریم های سازمان ملل در ژانویه 2016 پس از امضای برجام هم به عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای نزدیک نشد. این واقعیت نمونه بارز تمایل محدود روسیه و چین به ادغام ایران در برخی از ابتکارات منطقه ای تحت رهبری آنهاست.

شاید ایران به دلیل ضرورت ناشی از شرایط جغرافیایی آن یک شریک ناگزیر برای ابتکارعمل کمربند و جاده چین یا کوریدور بین المللی شمال-جنوب روسیه تلقی شود، اما روس ها و چینی ها به وضوح تمایلی برای نزدیک شدن بیشتر به جمهوری اسلامی ندارند. مشکلات سیاست خارجی ایران به درگیری آن با ایالات متحده محدود نمی شود و شمار زیادی از کشورهای دیگر در غرب آسیا یا کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین اسرائیل را نیز در بر می گیرد و چین و روسیه نمی خواهند به دلیل سیاست خارجی انقلابی ایران وارد درگیری ها شوند. این واقعیت، به نوعی نفی ادعای مقامات در تهران درباره «همکاری استراتژیک» آن به مسکو است؛ هیچ کس بهتر از مقامات مسکو و تهران از محدودیت های همکاری ایران و روسیه اطلاع ندارد. سوریه یک نمونه واضح از این محدودیت است: اگرچه هر دو کشور از سال 2011 برای نجات بشار اسد تلاش می کردند و در هدف «مبارزه با تروریسم» خود موفق شدند، اما درگیر رقابتی نه چندان پنهانی برای حداکثر نفوذ در سوریه هستند.

مدتی است که تحلیلگران ایرانی درباره خشم مسکو از تهران در تلاش ها برای جذب روسیه به «محور مقاومت» تحت سلطه ایرانی علیه آمریکا و اسرائیل هشدار داده اند. تمایل محدود روسیه به همکاری با ایران به عنوان بخشی از نوعی جبهه ضد غربی شاید همین دلیل رد شدن مجدد درخواست عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای باشد. یک دیپلمات پیشین ایرانی معتقد است روسیه و چین به دلیل دشمنی ایران با آمریکا و به دلیل امتناع آن از به رسمیت شناختن اسرائیل هنوز تمایلی به پذیرش آن در سازمان همکاری شانگهای ندارند. این مساله بار دیگر نشان می دهد مشارکت استراتژیک ایران و روسیه بدون محدودیت نیست. و اگر روسیه تمایلی به اتخاذ رویکردی بازتر در قبال ایران در امور خاورمیانه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که بخواهد مانع از دسترسی بیشتر ایران به دریای سیاه شود و این در حالی است که نفوذ و اهرم فشار تهران در خاورمیانه قابل توجه است، اما در منطقه دریای سیاه تهران در بهترین حالت یک بازیگر پیرامونی به شمار می رود.

دو سناریوی پیش رو

رویکرد تهران به منطقه دریای سیاه به دلایل مختلف ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک دست کم از اوایل سال 2000 و شاید حتی پیش از آن، منفعلانه بوده است. تلاش شدید اما مختصر و ناموفق اوایل دهه 1990 برای پیشبرد خطوط لوله انتقال نفت و گاز از ایران به آذربایجان و به بعد به اوکراین و شاید حتی اروپا، یک مورد استثنا بود. ایران بیشتر مشغول تلاش برای نفوذ در جهان عرب و در جست و جوی فرصت های اقتصادی در خاور دور و به ویژه در چین است. ایران در حال حاضر با دو کشور بزرگ ساحلی دریای سیاه روسیه و ترکیه روابط فعال و قوی دیپلماتیک و اقتصادی دارد، اما نباید از یک واقعیت در این زمینه غافل شد: در هیچ کدام از این دو مورد، روابط مبتنی بر استراتژی همه جانبه ایران در دریای سیاه نیست. در واقع، تهران برای این منطقه یک استراتژی جامع و واحد ندارد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه میدل ایست / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: اوراسیا دریای سیاه روابط ایران و چین روابط ایران و روسیه مقابله ایران با فشار آمریکا


( ۹ )

نظر شما :

رضا ۰۳ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۸:۵۹
این مطلب را تمام مردم درکوچه وبازار نیز تکرار می کنند حتی مغولان هم درگذشته اعتقاد داشتند که دنیا را شایدبتوان با نشستن برپشت اسب وجنگ فتح کرد اما نمی توان دنیا را باشستن برپشت اسب وجنگ اداره کرد چه برسد به دنیای امروز که دارندگان ثروت وارتباط متقابل با دنیا می توانند دنیا رافتح کنند