دامن چین دار رقاصگان اروپایی

اگر امروز بخواهیم از جهان پیشرفته چیزی بیاوریم چه می آوریم؟

۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۱۸۷۰ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
مجتبی لشکر بلوکی در یادداشتی می نویسد: تا زمانی که نظام حکمرانی و کشورداری درست نباشد، بهترین مدیران، اخلاقی ترین کارگزاران، خوش قلب ترین سیاست مداران هم به نارکارآمدی، فساد، استبداد و خطا کشیده می شوند. نظام حکمرانی و نهاد سیاست است که نظام درمانی، نظام آموزشی و نظام صنعتی یک کشور را هدایت می کند. هر چند وقت یک بار باید بهترین های جهان را در حوزه حکمرانی و کشورداری انتخاب کنیم و از آنان بیاموزیم.
اگر امروز بخواهیم از جهان پیشرفته چیزی بیاوریم چه می آوریم؟

نویسنده: دکتر مجتبی لشکربلوکی، مشـاور وزیر امـور اقتصـادی و دارایی و استاد دانشگاه صنعتی شریف

دیپلماسی ایرانی: می گویند: ناصرالدین شاهِ ما و امپراتور مِی‌جیِ ژاپن در یک زمان به اروپا رفتند؛ قرار بود این سفر، نگرشی تازه برای زمامداران دو کشور به‌وجود آورد. مِی‌جی از سفر که بازگشت، سه هیات با سه ماموریت ویژه به اروپا فرستاد. 

-    یک گروه مسئول بررسی و کنکاش در نظام آموزش و پرورش چند کشور مثل بلژیک، هلند، آلمان، فرانسه شد. 
-    گروه دوم مسئول بررسی قانون اساسی این کشورها و نحوۀ اجرایی شدن آن شد 
-    و گروه سوم هم ماموریت یافت تا صنایع جدیدی که در اروپا متداول شده بود را فرا گیرند. به‌هر سه گروه البته ماموریت ویژه «بررسی نظام حکومتداری کشورها» نیز محول شد. 

اما رهاورد ناصرالدین‌شاه از سفر به اروپا، سه دستور عجیب بود. 

-    او سالن نمایش «آلبرت هال» را در لندن دید و دستور داد تا با الگوبرداری از آن، «تکیه دولت» را در تهران احداث کنند و در آن گروه‌های تعزیه هنر خود را به‌نمایش بگذارند! 
-    دستور دومش این بود که به‌رسم رقاصه های اروپایی، زنان حرمسرا، دامن‌های چین‌دار بپوشند. 
-    و سومین دستور این که «سرسره» وارد کشور کنند تا او از بالا به آغوش زنان حرمسرا بیفتد! شنیده ام استفاده های دیگری هم از آن سرسره کرده است که فعلا وامی گذاریم. 

امپراتور مِی‌جی با تکیه بر گزارش‌های سه ‌هیات، در اولین قدم ژاپن را به‌هشت قسمت تقسیم کرد، در هر قسمت ۲۰۰ مدرسه، ۳۰ دبیرستان و یک دانشگاه تاسیس کرد. عجیب اینکه در همان‌سال‌ها در ایران، حسن رشدیه برای تاسیس مدرسه به فلاکت دچار شده بود و مدارسش را تخریب می‌کردند و از ترس، از شهری به‌ شهر دیگر پناه می‌برد و نهایتا با این تعقیب و گریزها موفق شد ۱۵ مدرسه بسازد.

تحلیل و تجویز راهبردی: 

اگر این مطلب را جستجو کنید. می بینید که در بسیاری وبسایت ها این مطلب درج شده است. این داستان جعلی از سلسله مطالبی است که نتیجه اش سرکوفت زدن به ایران و ایرانی است و آخرش هم خیلی زیرپوستی نتیجه می گیرد که ما لایق همین وضعیت هستیم. برخی این نوشته را بهانه می کنند و می گویند که ایرانی جماعت همین است و سطح فهم و شعورش به ژاپنی ها نرسیده و نمی رسد. اما همان روزگار بودند هزاران هزار مصلح بزرگ و کوچک که از جهان بسیار چیزها آموختند و چندین گام ما را به جلو بردند. از حسن رشدیه بگیر تا امیرکبیر. حالا اینکه چرا به همان اندازه ژاپن پیش نرفتیم و عقب ماندیم بحث دیگری می طلبد.

یادآوری می کنم ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که جرات می کند قلمرو خودش را ترک کند و به اروپا مسافرت کند. برخی تاریخ نگاری ها مسافرت های شاه قاجاری را در حد «عیش ونوش و عیاشی در فرنگ» تقلیل داده اما این مسافرت ها در آشنایی شاه و ایرانیان با تحولات اروپا تاثیر زیادی داشته. سفرنامه هایی که ناصرالدین شاه نوشته نشان می دهد این سفر روی افکار و برنامه هایش تاثیر گذاشته. روایتی هم که در بالا نقل شده، روایتی محدود است که به هیچ وجه همه واقعیت را بیان نمی کند.

حالا به یک سوال صادقانه پاسخ بدهیم! امروز اگر من و تو بخواهیم از غرب (اروپا و آمریکا) که البته الان شرق (ژاپن و کره و چین و سنگاپور) هم به آن اضافه شده چیزی را بیاوریم چه می آوریم؟ ماشین و موبایل و برج؟ حالا اگر کمی فرهیخته تر باشیم دانشگاهش (نظام آموزش عالی) و بیمارستانش (نظام درمانی) و کارخانه هایش (نظام صنعتی) را می آوریم. کدام مان با خود قوانین آلمانی و سخت کوشی ژاپنی ها و شیوه کشورداری نروژی ها را می آوریم؟ واردات محصولات لوکس آیا همان سرسره های ناصرالدین شاهی نیست؟ آیا تولید انبوه دکترا، دامن چین دار رقاصه های اروپایی نیست؟  
  
برویم سراغ می‌جی. او چه گفت؟ به هر سه گروه دستور داد که علاوه بر حوزه تخصصی خود، متمرکز شوید روی «نظام حکومتداری کشورهای اروپایی». واقعا حیرت انگیز است. او دست روی کلیدی ترین نقطه گذاشته است. چیزی که سال ها بعد بانک جهانی و سایر نهادهای بین المللی بر اهمیت آن تاکید کردند. 

تا زمانی که نظام حکمرانی و کشورداری درست نباشد، بهترین مدیران، اخلاقی ترین کارگزاران، خوش قلب ترین سیاست مداران هم به نارکارآمدی، فساد، استبداد و خطا کشیده می شوند. نظام حکمرانی و نهاد سیاست است که نظام درمانی، نظام آموزشی و نظام صنعتی یک کشور را هدایت می کند. هر چند وقت یک بار باید بهترین های جهان را در حوزه حکمرانی و کشورداری انتخاب کنیم و از آنان بیاموزیم. می دانم در دانشگاه های ما این امور تدریس می شود اما آیا یک بار پای این دروس از دانشگاه به حوزه عمومی باز شده است؟

اکنون تجربه جهان بیشتر از گذشته، پیش روی ماست. این ماییم که باید انتخاب کنیم: دامن چین دار رقاصگان اروپایی یا نظام حکومتداری بهینه؟

کلید واژه ها: ایران ایران و غرب ایران و آسیا ایران و ژاپن ایران و چین حکومتداری در ایران ناصرالدین شاه


( ۷ )

نظر شما :

خسرو ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۴:۱۹
نهاد حکمرانی و سیاست خود زیر مجموعه عادات و رسوم و شیوه های زندگی و معیشت مردم ساکن در کشور است ، گذشته تاریخی و ترسهای بر آمده از آن و ذهنیات بی عدالتی و رانت جویی و سو استفاده رندانه و همیشگی اغلب الیت ها از آن ، چنین نتیجه ای را رقم زده است بازگشت به اصول اخلاقی مانند دروغ نگفتن و وجدان و انصاف و ... از طرف اکثریت اولین قدم اصلاح است
افخمی ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۸:۲۸
متن مفیدی بود ولی یک وبالی که به گردن ما وبعضی از کشورهای توسعه نیافته آویزان بوده وهست وظاهرا این اختاپوس دست ازسر ما برنمی دارد مشکل روابط فامیلی است که به شرح مفصل نیاز دارد.حدود بیست سال پیش برادر صدراعظم آلمان گرهاردشرودر که فرد بیکاری بود با یک تور سیصد یوروئی سفری به ترکیه داشت ومقامات ترک بر طبق همان فرهنگ که ما نیز دچارش هستیم چنان ذوق زده واستقبال آنچنانی کرده ومطبوعاتشان مملو از سفر تفریحی برادر صدراعظم شده بود درصورتیکه این بدبخت ماه به ماه مجبور به رجوع به اداره تامین خدمات اجتماعی برای دریافت حدود ششصد یور تا اموراتش بگذرد.اما درایران ما خیلی از اشخاص از ابتدا با روابط واردمجموعه ای شده واز روز بعد اگر خودش هم نسبتا سالم باشد باید با آواری از تقاضاهای فامیل و آشنا مواجه شود.خاله انتظاری از خواهرزاده وعمه ازبرادرزاده،مادرزن از داماد،مادرازبچه،فلان دوست برای برادرش،شوهرخاله برای باجناقش،خانم خانه برای نوه عمه اش،ووووووو
ابراهیم قدیمی ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۰۲:۴۱
یک زمانی بود که ناصرالدین شاه حق انتخاب داشت۔این تغییر را بدرست یا غلط انجام بدهد و یا انرا انجام ندهد۔ولی امروزه باسیستم های ارتباط جمعی سریع وگسترده ارتباط وتبادل کالا واطلاعات علط وصحیح مواجهیم۔انتخاب با ما نیست۔طاعون یا کرونا ویا خوب اموزشی ویا بد اموزشی ورود وخروج این وان از کنترل دولت ها خارج شده است وبا همه کار دارند وهمه دست اندر کار انند۔این تغییرات در غذا وپوشش و اموزش و صحبت کردن وووو تاثیر بسیار عظیمی گذاشته است۔علت ابن همه تاثیرگذاری کند حرکت کردن ما در بروز کردن نیازهای اجتماعی جامعه در هم امیخته وبسیاز بزرگ جامعه جهانی صنعتی شده بود واست۔امروز همه ناصرالدین شاه هستند وفرهنگ و تولید وعادات وبد وخوب وارد می کنند وبکار میگیرند۔مخصوصا در جامعه طبقاتی ازنظر ثروت وامکانات دسترسی۔ اگر بشیوه کره شمالی نخواهیم جامعه را اداره کنیم بچه شیوهای مناسب تر است این کار را بکنیم۔زمانیکه حاج اقا بنز میخواهد ۔ چرا که نخواهد ۔دارندگی وبرازندگی است۔حاجیه خانم لباس مد روز زیر چادر دارد واقا زاده موبایل اخرین مدل با امکانات وسبع اینترنتی در دست دارد چگونه این کار میسر است؟اصولا جامعه صنعتی برنامه ریزی نشده در تولید ووورود خروج محصولات جامعه طبقات سازی است۔تولیدات صنعت به مقداری نیست که بهمه برسد۔به من که رسید چرا استفاده نکنم۔۔ ثروت برای لذت بردن است۔ ثروت سرسره ساز در عشرت اباد ها ی خصوصی وعمومی است زمانی بود تلفون در منزل داشتن مجاز نبود۔امروزه همه موبایل با امکانات دارند۔۔ این بحثی طولانی وکتاب ها نیاز دارد۔ در کامنتی نمی گنجد در این بازار عطاران مرو هر سو چوبیکاران بدکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد۔کسی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد۔
ابراهیم قدیمی ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۰۲:۵۹
سالهای بسیار دور کتابی خواندم بنام کارخانه مطلق سازی۔ نویسنده ای اهل چک داشت۔۔این کتاب داستان یک مخترع ای بود که کهکار براتورط ساخته بود که ماده را به انرژی تبدیل میکرد۔ چون در هر ماده عیز ماده مطلقی در ارتباطات ماوارای طببعت وجود دارد با تبدیل ماده ان مطلق ازاد میشد۔ با ازدیاد دانسیته مطلق در جامعه تاثیراتی روی مردم داشت۔۔ همه از مال ودنیا گریزان می شدند۔عارف در کوه وبیابان بودند۔۔ وضعیت شهر بهم ریخته شد۔را ه حل در این دیدند که این کاربراتورها را از بین ببرند۔به شوخی عرض کنم ما باید از این کاربرتورهای مطلق سازی بگونه کنترل شده وارد کنیم ۔و دانسیته مطلق جامعه را کمی زیاد کنیم۔