نباید برخی افراد و جریانات خود را دلسوزتر از رهبری بدانند

تاثیر مخرب فضای دوقطبی کشور بر نشست وین

۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۲۰۵۸ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمد جواد جمالی نوبندگانی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی پیرامون تاثیر چندپارگی در داخل کشور پیرامون نشست وین و مذاکره با اعضای ۱+۴ و ایالات متحده در خصوص لغو تحریم ها و احیای برجام بر این باور است که نباید برخی افراد و جریانات خود را دلسوزتر از رهبری بدانند و جلوتر از او حرکت کنند. رهبری مذاکرات وین را منع نکرده است، برای آن شروطی تعیین کرده است؛ اینکه باید مذاکرات به لغو فوری تحریم و راستی‌آزمایی ایران منجر شود. ضمن اینکه این مذاکرات نباید فرسایشی شود. پس همه جریان های سیاسی چه در دولت، چه در مجلس و چه در دیگر نهادها و ارگان ها باید این محور حرکت کنند. لذا این جریان سیاسی در مجلس هم باید تیم مذاکره کننده را تقویت کنند تا بتواند حول این محور های مقام معظم رهبری در وین امتیاز گیری کند. خصوصاً که به نظر می رسد آمریکا به دنبال اجرایی کردن طرح گام به گام، فرسایشی کردن مذاکرات برای شرطی کردن اقتصاد و مسائلی از این دست است. 
تاثیر مخرب فضای دوقطبی کشور بر نشست وین

دیپلماسی ایرانی - با اقدام پنج شنبه شب هفته گذشته وزارت امور خارجه مبنی بر انتشار بیانیه شدیداللحن علیه جریان سازی سیاسی و رسانه‌ای مخرب در قبال تیم مذاکره کننده و دستگاه دیپلماسی به نظر می رسد که فضای دوقطبی، تفرقه، تضاد آراء و چند صدایی در داخل کشور پیرامون نشست وین، لغو تحریم ها و احیای برجام بیش از پیش پررنگ شده است. آن هم در شرایطی که این دور از مذاکرات با چراغ سبز رهبری و تاییدیه ایشان در دستور کار وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده قرار گرفته است. اما این مهم چه تاثیری بر روند مذاکرات در وین خواهد داشت که قرار است طی روزهای آتی از سر گرفته شود؟ آیا یبا تداوم و تشدید این چند صدایی توان امیتازگیری تیم مذاکره کننده ما در مصاف با اعضای۱+۴ و آمریکا روی به اوفول خواهد گذاشت؟ با این تفاسیر در سایه رصد و نظارتی که از جانب اعضای ۱+۴ و ایالت متحده آمریکا در خصوص دو و چند صدایی در ایران پیرامون نشست وین وجود دارد، این بازیگران خواهند توانست خواسته های خود را بر تهران تحمیل کنند؟ پاسخ به این سوالات و پرسش های این چنینی، موضوع گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با محمد جواد جمالی نوبندگانی، نایب رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و تحلیلگر مسائل بین الملل است که از نظر می گذرانید:

به موازات برگزاری سه دور نشست کمیسیون مشترک برجام در وین و گمانه‌زنی‌ها برای لغو تحریم ها و احیای برجام شاهد جریان سازی های سیاسی و رسانه ای علیه تیم مذاکره کننده هسته ای در طی سه هفته اخیر هستیم. شدت این جریان سازی ها به قدری بود که شاهد انتشار بیانیه تقریبا شدیدالحن بیانیه پنج شنبه شب هفته گذشته وزارت امور خارجه بودیم. حال در این شرایط که به نظر می رسد دو و چند پارگی داخلی در خصوص نشست وین و مذاکره با اعضای ۱+۴ و ایالات متحده آمریکا بیش از پیش مشهود شده است چه تاثیری بر مذاکرات وین خواهد داشت، چرا که قرار است دور چهارم مذاکرات طی روزهای آتی در وین از سر گرفته شود؟

به دلیل اهمیتی که برجام بر مسائل کلان کشور از توان هسته‌ای تا اقتصاد و معیشت دارد و و به تبع آن منافع ملی و امنیت ما تا حد بسیار زیادی در گرو توافق هسته ای است و بارها هم مقام معظم رهبری به درستی بر آن تاکید داشته اند، لازم است که صدای واحدی از داخل کشور برای مذاکرات وین به منظور احیای برجام و لغو تحریم شنیده شود. بی شک تفرقه، تشتت و چند صدایی در داخل کشور در این رابطه، نه تنها توان چانه‌زنی دیپلماتیک کشور را در وین کاهش می دهد، بلکه سبب می شود تیم مذاکره کننده نیز با پشتیبانی کامل و روحیه بالا در مذاکرت وین که در حقیقت نبردی دیپلماتیک بین ایران به تنهایی با شش ابرقدرت جهانی حاضر نشود. در این رابطه به دلیل قرار گرفتن مذاکرات وین در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ چه بخواهیم و چه نخواهیم این مذاکرات و احیای توافق هسته‌ای تا اندازه ای سیاسی و انتخاباتی شده است. بنابراین بخشه عمده ای از جریان سازی های سیاسی و رسانه‌ای که شما به آن اشاره کردید و هجمه هایی که علیه وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده در این روزها و هفته ها شکل گرفته است ناشی از این مسئله است. این در حالی است که تیم مذاکره کننده باید یک چانه‌زنی سنگین دیپلماتیک را با اعضای ۱+۴ برای افزایش منافع و گرفتن امتیازات حداکثری داشته باشد. لذا تلاش برای همراهی، حمایت و شنیده شدن صدایی واحد از داخل کشور به منظور پشتیبانی از تیم مذاکره‌کننده بیش از هر زمان دیگری لازم و ضروری است، خصوصا که در این بین نباید کارشکنی و مانع تراشی های منطقه ای و فرامنطقه ای را فراموش کرد؛ کارشکنی هایی که از جریان های تندرو در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا تا صهیونیست‌ها و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را شامل می شود که در این مدت هر چه در توان داشته و دارند برای تشدید حملات و هجمه های سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و امنیتی علیه نشست وین و عدم احیای برجام به کار بسته اند. بنابراین نباید با این جریان سازی های داخلی شرایط را به سمتی پیش ببریم که تنهایی ایران در مصاف با اعضای ۱+۴ در نشست وین مضاعف شود. چرا که بی شک این چند صدایی، دو قطبی شدن فضا و تفرقه در داخل باعث خواهد شد که حتی علاوه بر تقابل برخی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، حتی طیفی هم در داخل در برابر منافع کشور قرار بگیرند.

از نگاه شما برای برون رفت از این شرایط باید چه راهکاری در دستور کار قرار گیرد. به هر حال قرار دور جدید مذاکرت در وین شروع شود. با این وضعیت نا به سامان در داخل به نظر می رسد توان امیتازگیری تیم مذاکره کننده ما در مصاف با اعضای۱+۴ روی به اوفول خواهد گذاشت؟

همانگونه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تاکید صریح دارد که تعیین مبانی سیاست خارجی کشور بر عهده رهبری است و مجری آن دولت و ناظرش هم مجلس شورای اسلامی است، لذا جا دارد که هر کدام از این نهادها و قوا وظیفه خود را به درستی انجام دهند و بدون دخالت در کار نهاد دیگر، شرایطی را مهیا کنند که هرچه زودتر کشور از این وضعیت نابسامان خارج شود. برای رسیدن به این مهم یک هم‌افزایی بین این نهادها و قوا در داخل کشور ضرورت دارد تا منافع ملی کشور تامین شود. به هر حال در جایی، در مقطع و برهه ای منافع کشور اقتضا می کند که مذاکرات در دستور کار قرار گیرد، همان گونه که در مقاطعی هم تقابل و رقابت، منافع کشور را تامین می کند. بنابراین باید یک مدیریت کلان و واحد در خصوص نشست مذاکرات وین شکل گیرد تا در سایه این مدیریت کلان تکلیف خود را با مذاکره روشن کنیم که در نهایت تیم مذاکره کننده هم با خیالی آسوده و پشتیبانی و حمایت کافی و لازم در وین حاضر شود. ما در یک فاصله زمانی بسیار حساسی قرار داریم که از یک طرف با پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ و آغاز دوران جو ‌بایدن و از طرف دیگر ماه‌های پایانی حیات سیاسی دولت حسن روحانی همزمان شده است. بنابراین این هفته ها و ماه ها برای کشور بسیار اهمیت دارد. لذا باید با افزایش هوشیاری و دقت سیاسی و دیپلماتیک بتوانیم بیشترین بهره برداری را از شرایط کنونی داشته باشیم. به هرحال رژیم غاصب صهیونیستی با اقدامات اخیر خود علیه توان هسته‌ای ایران به روشنی ثابت کرد از هیچ تلاشی برای به شکست کشاندن نشسته وین و خالی کردن دست ایران از امتیازات ناشی از لغو تحریم ها و احیای برجام کوتاهی نمی کند. اگرچه افزایش غنی سازی تا سطح ۶۰ درصدی عملا این تلاش ها ناکام گذاشت، اما جا دارد که برای تکمیل کار با کنار گذاشتن تفرقه و چند صدایی و حمایتی همه جانبه از تیم مذاکرات، تلاش جدی برای افزایش منافع کشور در سایه لغو تحریم‌ها داشته باشیم. چرا که این چند صدایی از جانب اعضای ۱+۴، ایالات متحده آمریکا، سعودی‌ها و صهیونیست ها به خوبی رصد می شود و می تواند توان امتیاز گیری ما را کاهش دهد. لذا ضرورت دارد که این هجمه های سیاسی و رسانه ای علیه تیم مذاکره کننده کنار گذاشته شود تا کشور بتواند به نحو احسن از ظرفیت لغو تحریم ها و احیای برجام استفاده کند. تنها راه رسیدن به این مسئله افزایش تمرکز دیپلماتیک تیم مذاکره کننده در نشست وین است. پس هر بحث، انتقاد و یا اعتراضی به سیاست خارجی دولت روحانی، برجام و دیگر مسائل که حق مسلم همه جریان های سیاسی داخلی است نباید به گونه‌ای باشد که از دل آن چند صدایی، تفرقه و تشتت آراء شکل گیرد. جریان های سیاسی منتقد در داخل کشور نباید به گونه ای عمل کنند که تیم مذاکره کننده در برابر اعضای ۱+۴ و ایالات متحده آمریکا تضعیف شود.

اما برخلاف تصور و ارزیابی شما ذیل این میزان از جریان سازی ها سیاسی و رسانه‌ای مخرب، هتاکی، تهمت، افتراء، فحاشی و حتی تهدید و ارعاب علیه دولت، وزارت امور خارجه و به خصوص تیم مذاکره کننده به نظر می رسد که صدای واحدی در آستانه دور جدید مذاکرات وین شنیده نمی شود و به تبع آن هم حمایت همه جانبه ای از تیم مذاکره کننده شکل نخواهد گرفت، خصوصا در سایه نکته ای که شما اشاره کردید اکنون برجام در آستانه انتخابات خرداد ماه سیاسی هم شده است. با این تفاسیر آیا می‌توانیم بگوییم با همان رصد و نظارتی که از جانب اعضای ۱+۴ و ایالت متحده آمریکا در خصوص دو و چند صدایی در ایران پیرامون نشست وین وجود دارد، این بازیگران خواهند توانست خواسته های خود را بر تهران تحمیل کنند، چون که تیم مذاکره کننده عملا در داخل پشتیانی نمی شود؟

به نظر من برای جلوگیری از این آسیب می‌توان در این فرصت کوتاه راه علاجی فوری پیدا کرد. اگرچه همانگونه که پیش‌تر هم اشاره کردم مذاکرات وین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه قرار دارد و ما کمتر از ۶۰ روز تا انتخابات فرصت داریم. بنابراین هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر شویم فضای سنگین رقابت های سیاسی جناح‌ها و جریان‌های داخل کشور بر مذاکرات وین و احیای برجام تاثیرات خود را خواهد داشت. از این حیث موج سواری سیاسی بر مذاکرات برجام، چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی وجود خواهد داشت. این یک امر اجتناب ناپذیر است. لذا اگر بخواهیم واقع‌بینانه و صادقانه قضاوت کنیم هر کاری که انجام دهیم نمی توانیم به طور کامل مانع از گره خوردن برجام به انتخابات ریاست‌جمهوری شویم. علی رغم این مسئله من معتقدم که دستگاه سیاست خارجی باید مجلس و به خصوص کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را در جریان محتوای مذاکرات نشست وین قرار دهد. البته طبق اخبار واصله قرار است که آقای عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ما در نشست وین دیداری در مجلس پیرامون این نشست و محتوای مذاکرات وین داشته باشد. قطعا این جلسه و دیدار فی نفسه سازنده و مثبت است و می تواند کشور را از فضای متشتت کنونی و دو یا چند صدایی خارج کند. به هر حال این ارتباط نزدیک بین دولت و مجلس و رفع نگرانی ها از جانب تیم مذاکره‌کننده سبب خواهد شد که جریان سازی سیاسی و رسانه ای علیه دستگاه سیاست خارجی کاهش پیدا کند و جریان سومی نمی تواند سوء استفاده ابزاری از این فضا داشته باشد. لذا باید اقناع سازی و روشنگری لازم از جانب دولت و دستگاه سیاست خارجی به شکل جدی در دستور کار قرار گیرد. پس جا دارد که نمایندگان مجلس یا حداقل هیات رئیسه و مقامات مسئول در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به خوبی در جریان جزئیات مذاکرات قرار گیرند و به صورت کاملا توجیه شوند تا نگرانی ها پیرامون نشست وین به طور کامل مرتفع شود. با این حال متاسفانه فضای انتخاباتی سبب شده است که از هر دو طرف منافع ملی دچار آسیب شود. بنابراین هر فرد، جریان و حزبی که دل در گرو انقلاب و جمهوری اسلامی ایران دارد باید از این فرصت مناسب بیشترین بهره برداری را برای افزایش منافع ملی داشته باشد. چرا که به دلیل اقدامات نسنجیده، خرابکاری و تروریسم هسته‌ای صهیونیست ها و به تبع آن اقدامات تلافی جویانه و افزایش غنی‌سازی ما تا سطح ۶۰ درصد، کشور به یک نقطه عطف بسیار جدی در مذاکرات رسیده است که می‌تواند توان چانه‌زنی دیپلماتیک ما را به شدت افزایش دهد. از این رو جا دارد برای تکمیل این مسئله یک هم افزایی و حمایت همه جانبه از تیم مذاکره کننده در نشست وین شکل گیرد. ما نباید منافع کشور را قربانی منافع شخصی و حزبی کنیم. کشور در وضعیت نابسامانی از تحریم ها قرار دارد. باید تلاش جدی برای لغو این تحریم‌ها به وجود آید.

باز هم برخلاف ارزیابی شما طیف سیاسی غالب در مجلس یازدهم و به خصوص کمیسیون امنیت ملی که تحت تاثیر نفوذ افرادی چون مجتبی ذوالنوری (رئیس این کمیسیون) و کریمی قدوسی قرار دارند عملاً به کمتر از شکست در نشست وین قناعت نمی‌کند. بنابراین هرگونه گفت وگو، مذاکره، دیدار و جلسه ای از جانب وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به نظر نمی رسد که به کاهش هجمه های سیاسی و رسانه‌ای کمک بکند. اتفاقاً خود آقای ذوالنوری، کریمی قدوسی و دیگر اعضاء بخش قابل توجهی از توهین، هتاکی و حتی تهدید و ارعاب علیه آقای ظریف و آقای عراقچی را شکل و سامان داده اند. این مسئله به گواه اخبار و اطلاعات منتشر شده از جلسات مشترک کمیسیون امنیت ملی با اعضای وزارت امور خارجه کاملا مشهود است؟

این نکته شما درست است. اما همانگونه که قبلا اشاره کردم ما باید به این درک برسیم که اقدامات کشور در قبال برجام می تواند تبعات مثبت و منفی برای کشور در پی داشته باشد. بله برخی به دنبال خروج دونالد ترامپ از برجام سعی داشتند که کشور را به سرعت و فوریت از توافق هسته‌ای خارج کنند. اگر این اقدام شکل می‌گرفت ترامپ به راحتی می توانست پرونده فعالیت های هسته ای ما را از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت بکشاند و ما را محکوم کند و یا مکانیسم ماشه را با فشار به دیگر اعضای اروپایی برجام فعال کند، اما چون با هدایت و مدیریت رهبری ما از برجام خارج نشدیم عملاً آمریکا نتوانست این اقدامات را عملیاتی کند و دیدیم که ترامپ چگونه در صحنه جهانی منزوی شد. اکنون هم که مذاکرات وین بار چراغ سبز و تایید مقام معظم رهبری همراه شده است ما نباید کاسه داغ تر از آش بشویم. مطمئن باشید هیچ کس به اندازه مقام معظم رهبری دلسوز منافع جمهوری اسلامی ایران نیست. پس نباید برخی افراد و جریانات خود را دلسوزتر از رهبری بدانند و جلوتر از او حرکت کنند. رهبری مذاکرات وین را منع نکرده است، برای آن شروطی تعیین کرده است؛ اینکه باید مذاکرات به لغو فوری تحریم و راستی‌آزمایی ایران منجر شود. ضمن اینکه این مذاکرات نباید فرسایشی شود. پس همه جریان های سیاسی چه در دولت، چه در مجلس و چه در دیگر نهادها و ارگان ها باید این محور حرکت کنند. لذا این جریان سیاسی در مجلس هم باید تیم مذاکره کننده را تقویت کنند تا بتواند حول این محور های مقام معظم رهبری در وین امتیاز گیری کند. خصوصاً که به نظر می رسد آمریکا به دنبال اجرایی کردن طرح گام به گام، فرسایشی کردن مذاکرات برای شرطی کردن اقتصاد و مسائلی از این دست است. 

آیا در سایه این فضای متشنج، تفرقه و شنیده شدن صدای دو یا چند گانه پیرامون مذاکرات وین بستر برای شکست امنیتی کشور شکل نگرفته است. به هر حال اسرائیل توانست در کمتر از ۱۰ ماه دو حمله مهم به تاسیسات هسته‌ای نطنز داشته باشد. آیا وضعیت کنونی کشور به دلیل واگرایی سیاسی و شکل گیری فضای دو قطبی به باگ امنیتی نینجامیده است؟

من اعتقاد ندارم که خرابکاری و تروریسم هسته‌ای رژیم غاصب صهیونیستی در تاسیسات هسته ای نطنز باگ امنیتی است. به هر حال به دلیل حضور و سابقه ای در کمیسیون امنیت ملی مجلس داشته ام عنوان می کنم که مسائل امنیتی جزو مسائل محرمانه کشور است و نمی توان آن را به طور کامل رسانه ای و علنی کرد. یعنی دستگاه ها و نهادهای امنیتی به دلیل اقتضائات حساس این حوزه نمی‌توانند هر موفقیت خود را در ناکام گذاشتن طرح‌های تروریستی علنی کنند. لذا مطمئن باشید آن چیزی که در تاسیسات هسته‌ای نطنز اتفاق افتاده یک مورد از هزاران مورد خرابکاری بوده است که صهیونیست‌ها و دیگر سرویس های اطلاعاتی منطقه ای و فرامنطقه برای کارشکنی و توقف در توان هسته‌ای ایران داشته اند که همگی آنها به شکست کشیده شده است. بنابراین وقوع یک یا دو مورد خرابکاری، اگرچه باید این موارد هم وجود نداشته باشد، نمی‌تواند به مثابه باگ و شکست امنیت تلقی شود.

نیم نگاهی به ارتباط «نشست وین» با «نشست بغداد» هم داشته باشیم؛ نشستی که با دستور کار کاهش تنش بین تهران و ریاض مطرح شده است. در این رابطه به نظر می رسد نشست وین می‌تواند روی موفقیت یا شکست نشست بغداد هم تاثیرات جدی خود داشته باشد. از این حیث که اگر نشست وین به احیای برجام و لغو تحریم‌های ایران منجر شود نتیجه مستقیم و فوری آن افزایش قدرت اقتصادی و به تبع آن نفوذ نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خواهد بود. در این صورت عربستان سعودی با جدی گرفتن نشست بغداد به دنبال کاهش تنش با تهران خواهد بود. شما تا چه اندازه این تحلیل را نزدیک به واقعیت می دانید؟

با روی کار آمدن جو بایدن شرایطی شکل گرفته که بیشترین آسیب و تبعات منفی و مخرب را برای عربستان سعودی در سطح منطقه و جهان در پی داشته است. به هر حال مخدوش کردن چهره به اصطلاح حقوق بشری عربستان و به خصوص شخص محمد بن سلمان در جریان بازگشایی مجدد پرونده قتل جمال خاشقچی، تلاش برای پایان دادن به جنگ یمن و همچنین نگاه منفی دولت جدید در ایالات متحده نسبت به ولیعهدی محمد بن سلمان از یک طرف و نیز تحرکات عراق برای مدیریت تنش بین ایران و عربستان سعودی در کنار مولفه های قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران مجموعا سبب شده است که عربستان اکنون در یک تغییر رفتار به دنبال کاهش تنش با جمهوری اسلامی ایران باشد. البته پیرو نکته درست شما اگر در نشست وین، برجام و لغو تحریم ها عملیاتی شود، نشست بغداد هم به نفع جمهوری اسلامی ایران پیش خواهد رفت. یعنی به هر میزان که نشست وین به نفع جمهوری اسلامی ایران پیش رود به همان میزان هم موضع عربستان در نشست بغداد از موضع قدرت نخواهد بود. لذا در این صورت برخی درخواست ها مانند درخواست فرانسه برای حضور عربستان سعودی در نشست برجام دیگر به طور کلی از دستور کار خارج خواهد شد. با این وجود من بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران باید از ظرفیت کاهش تنش، گفت و گو و افزایش روابط حسنه با همسایگان خود به خصوص کشورهای کلیدی مانند عربستان سعودی نهایت استفاده را ببرد. به هر حال جبر همسایگی ما با این کشورها سبب شده است که امنیت، اقتصاد، سیاست دیپلماسی و همه چیزمان به هم گره بخورد. پس همان گونه که افزایش ثبات و امنیت در خاورمیانه برای همه مثبت است، یقینا افزایش ناامنی و تنش می تواند تاثیرات مخربی را برای همه کشورها در پی داشته باشد. بنابراین تلاش برای برقراری روابط حسنه با تمام همسایگان باید در صدر اولویت کاری دستگاه سیاست خارجی کشور در همه ادوار باشد.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدجواد جمالی نوبندگانی ایران نشست وین نشست بغداد برجام جو بایدن لغو تحریم ها بیانیه وزارت امور خارجه تخریب تیم مذاکره کننده مجلس شورای اسلامی محمدجواد ظریف سیدعباس عراقچی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس


( ۴ )

نظر شما :

اشکان ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۲۲:۲۶
با وجود چنین پارادوکسی بین مجلس و دولت و دیگر نهادهای امنیتی و حکومتی با یکدیگر طرف مقابل مذاکره کننده به تعهد ایران بویژه دولت بعدی ایران (که به احتمال بسیار زیاد جریان اصولگرا خواهد بود به دلایل بیشمار )زیاد خوشبین نیست مانند انچه که ترامپ انجام داد و این دقیقا خواسته اسراییل و اعراب مخالف ایران هست و بسیاری از مسولان که طبل مخالف میزنن نا خواسته عامل اجرای نقشه های برنارد لوییس میشوند
علی ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۶
از اول هم مشخص بود با دولتی که درآستانه عوض شدن هستش نمی شه مذاکرات راپیش برد. همانطوری که با دولت ترامپ کسی حاضربه مذاکره نبود که چه بسا امتیازات بیشتری را نیز می داد تا عکس یادگاری برای تبلیغات انتخاباتی داشته باشد. الان نیزدقیقا همان وضع شده