اتریش میزبان صادق و قابل اعتمادی برای مذاکرات احیای برجام نیست

نشست وین تحت الشعاع جنگ افروزی اسرائیل قرار خواهد گرفت؟

۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۰۲۵۱۰ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
فواد ایزدی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی پیرامون احتمال تحت الشعاع قرار گرفتن نشست وین ذیل جنگ افروزی اسرائیل بر این باور است که به هیچ وجه جنگ افروزی اسرائیل باعث تغییر نگاه جو‌ بایدن نسبت حضور در نشست وین و احیای برجام نخواهد شد. چون عزم جدی در دولت بایدن برای بازگشت ایالات متحده آمریکا به توافق هسته‌ای وجود دارد. آمریکا در مذاکرات وین به شدت خواهان آن است که با بازگشت به توافق هسته ای و احیای برجام کنترل و مدیریت جدی‌تری روی اقدامات جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. یعنی نگاه غایی ایالات متحده حضور در نشست وین با هدف کاهش قدرت و نفوذ ایران ایران است. به دلیل آن که تیم بایدن معتقد است این برجام خواهد بود که می‌تواند برنامه هسته‌ای و قدرت روز افزون ایران را مهار کند.
نشست وین تحت الشعاع جنگ افروزی اسرائیل قرار خواهد گرفت؟

دیپلماسی ایرانی – با توجه به تشدید جنگ افروزی اسرائیل برخی از کارشناسان و ناظران احتمال می دهند که نشست وین به منظور لغو تحریم ها و احیای برجام تحت الشعاع این امر قرار گیرد، خصوصا که  ۴۴ سناتور جمهوریخواه آمریکایی طی نامه ای از دولت بایدن خواستند به دلیل تهدیدات مکرر ایران علیه اسرائیل و تنش اخیر بین گروه های فلسطینی و تل آویو مذاکرات احیای برجام را متوقف کند. مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه فلوریدا با نگارش نامه ای مشترک با امضای ۴۳ سناتور دیگر جمهوریخواه رسید  وقایع و تنش های اخیر در میان فلسطینی ها و اسرائیل را بهانه کرده و گفته اند ایران با حمایت از گروه های فلسطینی و تشدید اسرائیل ستیزی در منطقه نزدیک ترین متحد آمریکا را تهدید می کند و خواهان نابودی اسرائیل است. کما این که رهبر ایران اخیرا اسرائیل را یک «پادگان تروریستی» خطاب کرده است. این در حالی است که دولت جو بایدن در تلاش برای مذاکرات احیای برجام، لغو تحریم های ایران و کاهش فشار بر تهران است. لذا ایالات متحده باید تمام اقدامات لازم را برای پاسخگو کردن تهران انجام دهد، حضور غیرمستقیم آمریکا در مذاکرات وین را متوقف نماید و تحت هیچ شرایطی تحریم های ایران را لغو نکند. حال سوال اینجاست که نشست وین تا چه اندازه تحت الشعاع جنگ افروزی اسرائیل قرار خواهد گرفت؟ آیا بنیامین نتانیاهو که با آغاز مذاکرات وین از هر طریقی، چه خرابکاری در تاسیسات هسته ای نطنز و چه تحرکات گسترده دیپلماتیک برای فشار به دولت بایدن خواهان عدم احیای برجام و عدم لغو تحریم ها بود، اکنون با جنگ افروزی و شکل گیری فضای رادیکال به دنبال به شکست کشاندن نشست وین است؟اگر چه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درخواست سناتورهای جمهوری‌خواه برای خارج شدن از گفت‌وگوهای وین در حمایت از قساوت‌های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را رد و تاکید کرد گفت‌وگوها ادامه می‌یابد. اما با تشدید درگیری ها شاهد افزایش فشارهای داخلی در آمریکا بر دولت بایدن نخواهیم بود؟ اساساً چه ارتباطی بین لغو تحریم های ایران و تحولات فلسطین وجود دارد؟ پاسخ به این سوالات، محور گفت‌وگوی دیپلماسی ایرانی با فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران، تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا و کارشناس تحولات بین الملل است در ادامه از نظر می گذرانید:

اگرچه راهبرد قطعی و بدون تغییر واشنگتن حمایت بی دریغ از اسرائیل است کما بعد از خشونت ها و جنایت های اسرائیل علیه مردم فلسطین، هم ساکنان فلطسینی در سرزمین های اشغالی، هم کرانه باختری و هم مردم نوار غزه شاهد حمایت رسمی و صریح جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از تل آویو و مشروعیت بخشی به اقدامات صهیونیست ها هستیم، اما با توجه به سردی روابط بین جو بایدن و بنیامین نتانیاهو بسیاری این باور را داشتند که در چهار سال پیش رو ایالات متحده برخلاف سیاست‌های دولت دونالد ترامپ حمایت های جدی از اسرائیل نخواهد داشت. لذا این گزاره وجود دارد که احتمالاً نتانیاهو با پیش کشیدن اشغال منطقه شیخ جراح و تبعات بعدی آن که اکنون به کشتار و جنایت بی امان اسرائیل در نوار غزه کشیده شده است در قالب یک سناریوی برنامه‌ریزی‌شده به دنبال آن است که دولت جو بایدن در یک عمل انجام شده برای حمایت از اسرائیل قرار گیرد. از نگاه شما این مسئله تا چه اندازه نزدیک به واقعیت است؟

هم چنانی که اشاره شد رابطه ایالات متحده با رژیم صهیونیستی یک رابطه راهبردی و عمیق است که حضور روسای جمهور دموکرات و یا جمهوریخواه تاثیری بر آن ندارد. اگرچه نوع نگاه و سیاست‌های هر رئیس جمهور می‌تواند در شدت و ضعف مناسبات تل‌آویو و واشنگتن تا اندازه‌ای بسیار کمی اثرات خود را داشته باشد، اما نمی‌تواند روی نگاه راهبردی آمریکا برای حفظ امنیت و بقای صهیونیست ها اثری منفی بگذارد. لذا حتی اگر شاید اختلافات بین جو بایدن، رئیس جمهور جدید آمریکا با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم باشیم، نمی تواند مناسبات ایالات متحده و رژیم‌صهیونیستی را تحت الشعاع خود قرار دهد. چون عملا هیچ راهی برای ساختار سیاسی در آمریکا و رئیس جمهور این کشور به غیر از حمایت صریح و قاطع از رژیم صهیونیستی در همه ابعادش وجود ندارد. این نتیجه تاثیر جدی و غیرقابل انکار لابی صهیونیستی در ساختار سیاسی آمریکاست. البته در این بین امکان دارد اختلافاتی در خود ساختار سیاسی آمریکا شکل بگیرد. یعنی بخشی از ساختار سیاسی آمریکا مخالف برخی از مواضع و اهداف لابی صهیونیستی باشند، کما اینکه جریان دموکرات بر خلاف نگاه لابی صهیونیستی به دنبال آن بود که در قالب مذاکره با ایران، توافق هسته‌ای را به نتیجه برساند. ضمن اینکه این احتمال هم وجود دارد در خود لابی صهیونیستی هم اختلافاتی در خصوص برخی مسائل شکل گیرد. همانگونه که عده ای از مقامات آمریکایی که ریشه صهیونیستی دارند و حتی برخی از مقامات رژیم صهیونیستی هم موافق حصول برجام بودند. لذا وجود اختلافات بین مقامات آمریکایی و صهیونیستی امری چندان غریب و پیچیده نیست که بخواهد مناسبات ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را هم تحت الشعاع خود قرار دهد. چون با وجود همه این اختلافات کاخ سفید خود را مقید و مکلف به حمایت تمام قد از اسرائیل در ابعاد نظامی، امنیتی، مالی، تسلیحاتی، سیاسی، دیپلماتیک و غیره می‌داند. لذا من این گزاره احتمالی شما که به دلیل سردی روابط بین بنیامین نتانیاهو و جو ‌بایدن، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با یک سناریو از پیش طراحی شده به دنبال تحریک مردم فلسطین و آتش افروزی در نوار غزه بوده است تا از این طریق بایدن را در یک عمل انجام شده برای حمایت از خود قرار دهد را چندان نزدیک به واقعیت ندارم. چون در واقعیت امر صهیونیست ها نیازی به این کارها ندارند. آمریکا تنها یک مسیر در برابر صهمیونیست ها دارد و لاغیر و آن هم حمایت چشم و گوش بسته از آنان است. پس مسئله یوروش صهیونیست ها برای اشغال منطقه شیخ جراح از پیش در دستور کار صهیونیست‌ها بوده است و یک سناروی برای واردار کردن بایدن به منظور حمایت از نتانیاهو نیست.

با این تفاسیر شما درصدی، ولو کم برای اینکه آنچه در صحنه تحولات فلسطین در حال وقوع است نتیجه یک سناریو از جانب بنیامین نتانیاهو باشد، قائل نیستید؟

نکته مهمی که باید مد نظر قرار داد این است که آنچه در صحنه تحولات فلسطین در حال وقوع است نتیجه اشتباه محاسباتی صهیونیست ها است، نه حاصل یک سناریو از جانب بنیامین نتانیاهو. چون تمام اتفاقات کنونی به دلیل اقدامات گستاخانه و هتاکانه صهیونیست‌ها در اشغال منطقه شیخ جراح بود. صهیونیست ها به مخیله خود راه نمی دادند که در سایه اشغال منطقه شیخ جراح شاهد این میزان از واکنش، مقاومت و خیزش مردم فلسطین در تمام مناطق از کرانه باختری تا نوار غزه باشند. حتی صهیونیست‌ها فکر نمی کردند گروه‌های مقاومت فلسطینی برای حمایت از منطقه شیخ جراح دست به کار شوند. لذا یقین بدانید اگر امروز امنیت صهیونیست‌ها از بین رفته است نتیجه اشتباه محاسباتی نتانیاهو و کابینه این رژیم در اشغالگری و چپاول مناطق فلسطینی نشین است، نه حاصل یک سناریو دقیق و برنامه ریزی شده از سوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای کسب حمایت بایدن. امروز نتیجه این اشتباه محاسباتی به جایی رسیده است که شاید که اتحاد و انسجام بی سابقه بین تمام مردم فلسطین هستیم. یعنی علاوه بر نوار غزه و کرانه باختری حتی فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ هم با هر چه که در توان دارند به میدان مقابله با صهیونیست ها آمده اند. پس مطمئن باشید اگر نتانیاهو این امکان را داشته به عقب بازگردد اقداماتی که سبب این میزان از ناامنی گسترده در کل اراضی اشغالی شده است را انجام نمی داد.

اما جناب ایزدی باز هم بر نکته قبلی خود اصرار دارم از این جهت که اکنون تبعات اقدامات صهیونیست ها در راستای منافع و اهداف بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل جریان دارد. چون تا قبل از این اتفاقات شاهد سردی روابط بین رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل بودیم، اما اکنون حمایت رسمی بایدن از اسرائیل مطرح شده است. ضمن اینکه در سایه این کنش ها و واکنش ها و جنگ افروزی اسرائیل یک فضای رادیکال سیاسی، امنیتی و حتی اجتماعی شکل گرفته است که قطعاً سبب تداوم قدرت و استمرار جایگاه و توان بنیامین نتانیاهو به عنوان نخست وزیر اسرائیل خواهد شد. در همین راستا بعد از این تحولات جریان اپوزیسیون ضد بنیامین نتانیاهو دچار یک انشقاق جدی شده است. به هر حال بخشی از راستگرایان با هدف حذف نتانیاهو از قدرت با راست میانه و چپ ائتلاف کرده بودند، اما تداوم حیات این ائتلاف و در حقیقت جریان اپوزیسیون ذیل تشدید درگیری ها تقریبا محال است؛ خصوصا با نگاه نژاد پرستانه رادیکال احزاب وابسته به افرادی چون نفتالی بنت، گیدعون ساعر و اویگدور لیبرمن. لذا یائیر لاپید عملا در مسیر سخت و تقریبا غیرممکنی دست به تشکیل دولت زده است. شما منکر این فضای مثبت بعد از این جنگ افروزی اسرائیل برای استمرار قدرت طلبی نتانیاهو هستید؟

اولاً باید اشاره کنم که حمایت جو بایدن از اسرائیل به معنای حمایت وی از بنیامین نتانیاهو و گرم شدن رابطه سردش با نخست وزیر اسرائیل نیست. چون همان گونه که اشاره کردم بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا مکلف و موظف به حمایت قاطع و صریح از رژیم صهیونیستی و حفظ امنیت آن است. پس دیگر فرقی نمی کند رئیس جمهور آمریکا بایدن باشد یا دونالد ترامپ؛ حتی فرقی نمی کند نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو است یا کسی دیگری. مجددا تاکید می کنم حضور افراد، تغییر روسای جمهور آمریکا و نخست وزیران رژیم صهیونیستی عملا تغییری در مناسبات راهبردی و نگاه عمیق ایالات متحده به اسرائیل برای حفظ امنیت این رژیم ندارد؛ این از نکته اول. در خصوص نکته دوم هم باید اشاره کنم اگرچه من هم پیرو تحلیل شما معتقدم اکنون یک فضای مثبت نصف و نیمه برای بنیامین نتانیاهو شکل گرفته است، آن هم در شرایطی که احتمال پایان یافتن حیات سیاسی وی به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی با حضور لاپید و نیز دادگاهی شدنش به دلیل پرونده‌های فساد خود و خانواده‌اش بیشتر شده است و عملاً این فضای رادیکال کنونی می‌تواند سبب استمرار قدرت و تداوم حضور نتانیاهو در مسند نخست وزیری رژیم صهیونیستی شود، اما یقین بدانید در میان مدت و بلند مدت این فضا به تغییر موازنه منفی امنیتی و نظامی در سرزمین‌های اشغالی می انجامد. بله من هم معتقدم نتیجه مستقیم فضای رادیکال کنونی افزایش نفوذ صهیونیست‌ها و جریان راست رادیکال با محوریت نتانیاهو است. کما این که پیرو همین رادیکال شدن فضا، صهیونیست ها و شهرک نشین ها حملات خود را به فلسطینیان ساکن اراضی ۱۹۴۸ به صورت فزاینده ای تشدید کردند، اما نکته اینجاست که دیگر نمی توان شاهد سکوت مردم فلسطین بود. مقاومت در جای جای فلسطین از نوار غزه تا کرانه باختری و حتی مردم سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ به شکل بسیار جدی در حال جریان است. به موازاتش موازنه امنیت ضد رژیم صهیونیستی هم در حال تغییر است. پس در پاسخ مشخص به سوال شما حتی اگر مجموعه اتفاقات شکل گرفته نتیجه یک سناریوی از قبل طراحی شده بنیامین نتانیاهو باشد و فضای رادیکال کنونی هم در راستای منافع و اهداف نخست وزیر رژیم صهیونیستی قرار گیرد و به تبعش شاهد استمرار حضور نتانیاهو باشیم، این را یقین بدانید که در میان مدت و بلند مدت تغییر موازنه امنیتی و بر هم خوردن معادلات نظامی، بحران های جدی و لاینحلی را برای دولت و کابینه وی به وجود خواهد آورد. به گونه ای که امکان دارد این بحران باعث تسریع در پایان دادن به حیات سیاسی بنیامین نتانیاهو شود. 

پس شما معتقدید همانگونه که جنگ افروزی سال ۲۰۱۸ اسرائیل در خصوص نوار غزه که به استعفای آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ پیشین اسرائیل انجامید و به دنبالش با سقوط دولت نتانیاهو شاهد بحران و بن بست سیاسی سه ساله به دلیل ۴ دوره انتخابات بی ‌ثمر پارلمانی در اسرائیل هستیم، امکان دارد حتی اگر نتانیاهو با موج سواری روی این فضا اگر به قدرت هم برسد با بن بست و بحران جدی تر مواجه شود؟

بله. این یک امر کاملاً بدیهی است. چرا که رژیم صهیونیستی در یک معادله ای قرار گرفته است که تمامی طرف های این معادله به ایجاد بن بست و بحران در میان صهیونیست ها خواهد انجامید؛ همین حالا هم این بحران وجود دارد. شما هم اشاره کردید ما شاهد بحران و بن بست سیاسی سه ساله به دلیل ۴ دوره انتخابات بی ‌ثمر پارلمانی در اسرائیل هستیم. پس شرایط به گونه ای رقم خورده است که نتانیاهو نمی‌تواند از بحران داخلی فرار کند. شما کافی است به تلاش های اسرائیل و دولت ترامپ برای برقراری روابط رژیم صهیونیستی با کشورهایی مانند امارات متحده عربی و بحرین نگاه کنید. واشنگتن و تل‌آویو این تلقی را داشتند که با حضور صهیونیست ها در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می توانند نفوذ خود را به صورت سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک تا پشت مرزهای ایران در خلیج فارس بکشانند و موازنه امنیتی را در منطقه به نفع خود تمام کنند. ضمن این که طی ماه‌های اخیر در سایه یک عملیات روانی گسترده و هجمه های رسانه ای این سوال در داخل و خارج شکل گرفته بود که چرا جمهوری اسلامی ایران در قبال حملات هوایی و موشکی رژیم صهیونیستی به مواضع و اهدافش در خاک سوریه سکوت می کند؟ آیا ایران به واقع نمی تواند پاسخی به این حملات داشته باشد؟ اما اکنون می بینید که چگونه جمهوری اسلامی ایران امنیت رژیم صهیونیستی در کل مناطق اشغالی از بین برده است. امروز امنیت کالای دست نیافتنی در رژیم صهیونیستی است. اگر تا همین اواخر صهیونیست ها فکر می کردند موازنه امنیتی را با حملات پی در پی به خاک سوریه و سکوت ایران به نفع خود تغییر دادند و ذیل مناسبات دیپلماتیکشان با بحرین و امارات خود را به پشت مرزهای ایران رسانده اند اکنون خود را در مواجهه با این واقعیت می بینند که تغییر موازنه امنیت سبب شده بحران مشروعیت تا قلب رژیم صهیونیستی گسترده شود. چرا که در نتیجه اشتباه محاسباتی صهیونیست ها و تغییر موازنه امنیت، کار را به جایی رسیده که ناامنی گسترده در خود اراضی اشغالی ۱۹۴۸ در حال شکل گیری است؛ این مسئله تنها به حملات موشکی حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی در غزه باز نمی گردد که عملا کل مناطق اشغالی را ناامن کرده است. منظور دقیق من واکنش و تقابل جدی فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ است که در برابر شهرک نشینان، پلیس، نیروهای امنیتی و ارتش اسرائیل با هر آنچه که دارند حضور جدی پیدا کرده اند. این یعنی تغییر موازنه امنیت علیه صهیونیست‌ها در خود سرزمین‌های اشغالی. پس بدیهی است که در میان مدت و بلند مدت بحران پشت بحران دامن دولت نتانیاهو یا هر فرد دیگری را به عنوان نخست وزیر آتی این رژیم خواهد گرفت.

گروهی متشکل از ۴۴ سناتور جمهوری خواه از جمله مارکو روبیو، تدکروز، تام کاتن و میت رامنی در نامه‌ای به جو بایدن به دلیل آن چه که حملات اخیر حماس به اسرائیل و حمایت ایران از این گروه خوانده اند، خواهان توقف حضور غیر مستقیم آمریکا در مذاکرات وین شدند. حال به باور شما آیا نشست وین تحت الشعاع جنگ افروزی اسرائیل قرار خواهد گرفت؛ اگر چه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درخواست سناتورهای جمهوری‌خواه برای خارج شدن از گفت‌وگوهای وین در حمایت از قساوت‌های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را رد و تاکید کرد گفت‌وگوها ادامه می‌یابد. اما با تشدید درگیری ها شاهد افزایش فشارهای داخلی در آمریکا بر دولت بایدن مبنی بر ترک مذاکره نخواهیم بود؟

خیر به هیچ وجه جنگ افروزی اسرائیل و به موازاتش تحرکات و اقدامات برخی از سناتورها باعث تغییر نگاه جو‌ بایدن نسبت حضور در نشست وین و احیای برجام نخواهد شد. چون عزم جدی در دولت بایدن برای بازگشت ایالات متحده آمریکا به توافق هسته‌ای وجود دارد. همانگونه که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هم در پاسخ به سوال مشابه شما عنوان داشت که آمریکا در مذاکرات وین به شدت خواهان آن است که با بازگشت به توافق هسته ای و احیای برجام کنترل و مدیریت جدی‌تری روی اقدامات جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. یعنی نگاه غایی ایالات متحده حضور در نشست وین با هدف کاهش قدرت و نفوذ ایران ایران است. به دلیل آن که تیم بایدن معتقد است این برجام خواهد بود که می‌تواند برنامه هسته‌ای و قدرت روز افزون ایران را مهار کند. موید آن هم به مواضع وزیرامور خارجه دولت بایدن باز می گردد که شما به آن اشاره داشتید. آنتونی بلینکن درخواست سناتورهای جمهوری‌خواه برای خارج شدن از گفت‌وگوهای وین در حمایت از قساوت‌های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را رد کرد. این نشان می دهد که بازگشت دولت بایدن به برجام برای مهار ایران تا چه اندازه برای خود امریکایی ها مهم و حیاتی است. 

حتی اگر در ادامه جمهویخواهان به جای نامه نگاری از طریق اهرم سنا دست به افزایش فشار به دولت بایدن برای ترک میز مذاکره بزنند باز کاخ سفید ادامه حضور در نشست وین را در دستور کار خود قرار خواهد داد؟

نخست آن که دموکرات ها اکثریت کنگره را در اختیار دارند بنابراین فضا برای فشار به دولت بایدن توسط جمهوریخواهان وجود ندارد. ضمن اینکه بخشی از خود جمهوریخواهان بر ادامه حیات برجام برای کنترل و مدیریت قدرت روز افزون ایران و توقف در افزایش دانش هسته ای ما تاکید دارند. پس خود جمهوریخواهان و در کل ساختار سیاسی آمریکا فضا را به سمتی نخواهند برد که نتیجه آن توقف در مذاکرات وین باشد. ضمن اینکه با توجه به مواضع جو بایدن و همچنین گفته‌های خود بلینکن که به آن اشاره شد بازگشت آمریکا به برجام و احیای توافق هسته‌ای در سایه تداوم مذاکرات وین یک راهبرد جدی و خدشه ناپذیر برای دولت بایدن است. پس حتی اگر به موازات تشدید جنگ افروزی رژیم غاصب صهیونیستی شاهد افزایش فشار جریان های داخلی آمریکا ضد دولت بایدن هم باشیم، نمی تواند دولت مستقر را در رسیدن به این هدف ناکام بگذارد، اگرچه تا اندازه ای می‌تواند مسیر را کُند کند. ضمن این که در همین ۴۸ ساعت اخیر فضای سیاسی و دیپلماتیک وین هم در قبال تحولات فلسطین روشن تر شده است. دولت اتریش پرچم رژیم صهیونیستی را بر فراز ساختمان صدراعظم این کشور برافروخت. حال این سوال ذهن را درگیر می کند که چرا باید این چند دور مذاکرات به صورت فشرده و پشت سر هم در وین برگزار شود؟ چرا این مذاکرات به صورت دوره‌ای در کشورهای دیگر پی گرفته نمی شود؟ چون کوچکترین واکنش منطقی و عقلانی ایران در قبال این اقدام آن است که مذاکرات را حداقل در وین متوقف کند و ادامه آن را در کشور دیگری پی بگیرد.

یعنی شما در میزبانی اتریش برای پیگیری مذاکرات احیای برجام در وین شک دارید؟

این شک به وین محدود نمی شود، بلکه در خصوص تمام طرف ها وجود دارد. چون هیچ کسی دوست منافع ایران نیست. ما باید خودمان به فکر حفظ منافع خودمان باشیم. امروز همین اتریش به بهانه و یا توجیه آن که کشوری بی طرف در مذاکرات احیای برجام است به میزبانی برای پیگیری گفت وگوهای دیپلماتیک ایران با اعضای ۱+۴ و آمریکا بدل شده است، اما زمانی که همین کشور به اصطلاح بی‌طرف در بحبوحه جنایات و کشتار بی وقفه رژیم صهیونیستی پرچم نحس این رژیم را بر فراز ساختمان هایش در وین برافراشته می‌کند به چه معناست؟ آیا این کشور به واقع یک کشور بی طرف در مذاکرات وین برای احیای برجام است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران دیگر از این پس می‌تواند به میانجیگری و میزبانی اتریش اعتماد کند؟ همین یک اقدام نشان داد که اتریشی ها تا چه اندازه بی طرف هستند. پس لازم است حداقل ایران مذاکرات را در وین متوقف کند و ادامه آن را در کشور دیگری پی بگیرد.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: فواد ایزدی بنیامین نتانیاهو جو بایدن ترامپ اسرائیل نوار غزه کرانه باختری اراضی اشغالی 1948 ایران نشست وین برجام آمریکا فلسطین جنبش حماس


نظر شما :