رفتار متناقض گروسی به دلیل فشارهای بیرونی

چرا آژانس بر اجازه دسترسی به سایت تسای کرج اصرار دارد؟

۰۷ مهر ۱۴۰۰ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۰۶۴۴۷ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمد جواد جمالی نوبندگانی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این نکته تاکید دارد که آژانس با استفاده از همان ارتباطات امنیتی خود با بازرسان سعی دارند به واسطه اجازه دسترسی به کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در کرج، ذیل ماموریت تعمیر و رسیدگی به دستگاه های نظارتی آژانس در این مرکز برآورد دقیق و میدانی از میزان تخریب حملات تروریستی و خرابکارانه هسته ای صهیونیست‌ها در این مرکز هسته‌ای کرج داشته باشند تا گزارش میزان آسیب ها در این مرکز را به تل آویو بدهند. در ضمن بازرسان می خواهند ارزیابی دقیقی هم از توان بازسازی ایران برای این سطح از تخریب در مرکزی مانند کرج را بسنجندو بدانند که ایران در چه مرحله ای از ترمیم و بازسازی این مرکر قرار دارد که بر مبنای این گزارش های جاسوسان خود در قالب بارزسان آژانس اقدامات و حملات خرابکارانه تروریستی هسته ای بعدی صهیونیست‌ها پی ریزی شود.
چرا آژانس بر اجازه دسترسی به سایت تسای کرج اصرار دارد؟

دیپلماسی ایرانی – با انتشار بیانیه یکشنبه هفته جاری آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره عدم ایجاد دسترسی ایران به کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ تسای کرج و مغایر خواندن آن با توافق ۱۲ سپتامبر آژانس و سازمان انرژی اتمی ایران، شاهد واکنش های ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی مبنی بر فشار به تهران برای دادن اجازه دسترسی به سایت مذکور بودیم؛ مکانی که پیشتر مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفت و پیرو آن در بیانیه ۲۱ شهریور بین سازمان انرژی اتمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به صراحت عنوان شد که اجازه دسترسی بازرسان به این مکان برای تعویض کارت حافظه تجهیزات نظارتی به دلیل مسائل امنیتی ناشی از اقدام تل آویو (حمله تروریستی اسرائیل) و در پی آن انجام تحقیقات قضایی و امنیتی امکان پذیر نیست. این در حالی است که واشنگتن در لحنی تهدیدآمیز بیان داشت در صورت عدم همکاری تهران برای ورود بازرسان به سایت تسای کرج مسئله از طریق شورای حکام پیگیری خواهد شد. اما دلیل یا دلایل اصرار آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعضای شورای حکام برای ورود به کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژهای تسای کرج چیست؟ چرا آژانس بین المللی انرژی اتمی و رافائل گروسی فقط در ماه جاری میلادی (سپتامبر) دو گزارش و بیانیه منفی علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران منتشر کرد؟ در صورت عدم همکاری و ندادن اجازه دسترسی بازرسان به سایت یاد شده (تسای کرج) امکان صدور قطعنامه در شورای حکام علیه ایران وجود دارد؟ تبعات مخرب و منفی صدور قطعنامه احتمالی از جانب شورای حکام بر آینده مذاکرات برای احیای برجام چه خواهد بود؟ دیپلماسی ایرانی در گفت وگویی با محمدجواد جمالی نوبندگانی، نایب رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و تحلیلگر مسائل بین الملل به بررسی و واکاوی بیشتر این پرسش ها پرداخته است که در ادامه از نظر می گذرایند:

بعد از بیانیه یکشنبه هفته جاری آژانس بین المللی انرژی اتمی پیرامون عدم اجازه دسترسی سازمان انرژی اتمی ایران به بازرسان برای سرویس کردن تجهیزات فنی نظارتی این نهاد در کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ تسای کرج، مکانی که مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفته بود شاهد جنجال آفرینی های سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم. این در حالی است که ۱۶ شهریور/ ۷ سپتامبر هم گزارش منفی آژانس علیه ایران در آستانه نشست فصلی شورای حکام منتشر شد. اگرچه در مصاحبه قبلی با حضرت‌عالی به نقش منفی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، خود این آژانس و شورای حکام مبنی بر اهرم فشار به ایران برای بازگشت به میز مذاکره اشاره کردید، اما به واقع هدف آژانس از صدور دو بیانیه و گزاش منفی در بازه زمانی کمتر از یک ماه به چیست؟ آیا صرفاً فشار سیاسی و دیپلماتیک به منظور بازگشت ایران به میز مذاکرات در دستور کار است؟

به نظر من چون با تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی اکنون سیاست خارجی جمهوری اسلامی سعی دارد که مستقل از برجام عمل کند و در اثر فشارهای سیاسی اروپا و آمریکا، ایران قصد ندارد به فوریت بازگشت به میز مذاکره را در دستور کار قرار دهد باعث شده است که تمام برنامه‌ریزی‌های کاخ سفید، قاره سبز و همچنین تل‌آویو در خصوص پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به هم بخورد، آن هم در شرایطی که تهران بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام از نظر حقوقی و بر اساس مفاد خود توافق هسته‌ای گام های کاهش تعهدات برجامی را پی گرفته و همچنین با مصوبه مجلس یازدهم اقداماتی مانند توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، افزایش غنی سازی تا ۶۰ درصد و نظایر آن را هم اجرایی کرده است. این مهم بر نگرانی آمریکا، اروپا و صهیونیست‌ها دامن زده است. لذا سعی دارند هرچه سریعتر ایران به میز مذاکره باز گردد تا این فعالیت‌ها در کمترین زمان ممکن متوقف شود. به همین دلیل سعی شده است در این فضای ملتهب، فشارهای همه جانبه سیاسی، دیپلماتیک، روانی، رسانه های، امنیتی، حقوقی و ... را در خصوص ایران به اوج برسانند تا تهران از روی ناچاری با دستپاچگی و در موضع ضعف وارد گفت وگوهای وین برای احیای برجام شود. من در همان مصاحبه قبلی با شما که مصادف با سفر گروسی به ایران و امضای توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان انرژی اتمی بود عنوان داشتم که مدیر کل آژانس اساساً به‌عنوان یک مهره منفی، مخرب و در راستای سیاست ها و برنامه های رژیم غاصب صهیونیستی، تروئیکای اروپایی و آمریکا عمل می کند. باز هم تکرار می کنم تا زمانی که دموکرات‌ها در دولت اسبق باراک اوباما روی کار بودند و هنوز حرف و سخنی از دونالد ترامپ و خروج آمریکا از برجام نبود شاهد یک فضای آرام متاثر از انعقاد برجام بودیم. در این شرایط بی شک با مدیریت کاخ سفید، گزارشات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیرامون فعالیت های صلح‌آمیز هسته‌ای کاملا هماهنگ با نگاه واشنگتن و متاثر از این فضای آرام دیپلماتیکی بود که با محوریت ایالات متحده پی ریزی می شد؛ فضایی که اروپایی ها هم سعی داشتند به هر نحو ممکن تداوم پیدا کند چرا که از لحاظ اقتصادی، تجاری و امنیتی به سود آنها بود.

در این فضای آرام دیپلماتیک برجامی بی تردید آژانس هم طبق دستور کار مشخص خود سعی کرد فضا را آرام نگاه دارد، چنانی که حدود ۱۵ گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی به صراحت به پایبندی کامل ایران آن بر تعهدات خود اذعان کرده بود و در این گزارشات قید شد که ایران کوچکترین تخلفی در خصوص فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود نداشته و در عین حال همکاری و هماهنگی کامل، شفاف و روشنی با آژانس دارد. ولی همه چیز بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ و به خصوص خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای به هم خورد و به تبعش این فضای آرام سیاسی و دیپلماتیک برجامی شکسته شد، با این حال ایران در راستای تعهدات برجامی خود تخلفی در فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای نکرد و گزارشات آژانس هم به آن اذعان داشت. نکته مهم اینجاست که با آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی و همچنین مصوبه مجلس موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها بود که شرایط به نحوی دیگر رقم خورد. اکنون که شاهد روی کار آمدن دولت بایدن و بعد از آن دولت رئیسی هستیم فضای سیاسی و دیپلماتیک به نحو دیگری رقم خورده است. در این فضا آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای اروپایی به دنبال نزدیک کردن سیاست‌های خود با آمریکایی‌ها ضد ایران هستند تا بتوانند یک سیاست واحد را در خصوص پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی اعمال کنند. در چنین وضعیتی قطعاً آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم به عنوان یکی از اهرم‌های فشار سیاسی بر تهران گزارش های خود را در راستای اهداف و منافع آمریکا و اروپا تنظیم و منتشر می کند تا از این طریق پروژه آغاز فشار بر ایران از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کلید بخورد. همه اینها نشان از این دارد که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سال هاست که مشخصا در رابطه با پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته‌ای ایران دیگر یک سازمان تخصصی، فنی و بی طرف نیست، بلکه یک نهاد سیاسی است که به عنوان ابزاری در جهت منافع ایالات متحده آمریکا عمل می‌کند. در نتیجه گفته ها، گزارشات و فعالیت های این آژانس و همچنین سخنان و مواضع مدیرکل آن فقط برای پیگیری و تحقق سیاست‌های اروپا، آمریکا، رژیم صهیونیستی و نظایر آن است. چنانی که پیرو نکته درست شما در کمتر از یک ماه شاهد دو گزارش و بیانیه منفی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شخص رافائل گروسی، مدیرکل این آژانس پیرامون پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران هستیم. این به چه معناست؟ جز اینکه آژانس از حالت فنی، تخصصی و بی طرف خارج شده و عملاً یک سازمان سیاسی و عامل مخرب علیه پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران عمل می کند؟ البته این مهم تنها به آژانس ختم نمی شود. من در گفت وگوی پیشین با شما عنوان داشتم که حتی رسانه ها هم بخشی از اهرم فشار سیاسی علیه ایران هستند. چون شاهد نوعی هماهنگی بین آژانس و رسانه های معارض و معاند هستیم. یعنی هر بار بخشی یا کل گزارش محرمانه آژانس بین المللی انرژی اتمی از رویترز، نیوزویک و رسانه‌های دیگر سر در می آورد. این نشان می دهد که یا اعضای آژانس و یا خود این آژانس گزارشات محرمانه مربوط به پرونده فعالیت های هسته ای ایران را به این رسانه ها می دهند تا یک فضا و هجمه سیاسی و دیپلماتیک در کنار یک شانتاژ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی شکل بگیرد.

اما سانتاژ سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای این بار ذیل بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر عدم اجازه دسترسی سازمان انرژی اتمی ایران به بازرسان برای سرویس کردن تجهیزات فنی نظارتی این نهاد در کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ تسای کرج، مکانی که مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفته بود با چه هدفی صورت گرفته است؟ چرا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خود رافائل گروسی، ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی این قدر اصرار دارند که پای بازرسان به کارگاه تسای کرج باز شود؟

دلیل آن کاملا واضح است. همانگونه که رافائل گروسی در آستانه برگزاری نشست فصلی شورای حکام و درست ۴۸ ساعت قبل از آغاز نشست به ایران سفر کرد تا به اصطلاح تهران را در یک منگنه و فشار سیاسی و دیپلماتیک برای انعقاد توافق قرار دهد تا با تهدید ایران مبنی بر احتمال صدور قطعنامه بتواند، هم به تجهیزات نظارتی خود در اماکن هسته ای کشور دسترسی پیدا کند و همچنین مانع از پاک کردن تصاویر از اماکن هسته‌ای ایران شوند. از این رو ذیل همین قرارداد اخیر، آژانس امتیازات خود را که در حقیقت مطامع، اهداف و نیات رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا و تروئیکای اروپایی بود را محقق کرد. پیرو این نکات قطعاً این بار هم بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص عدم اجازه دسترسی سازمان انرژی اتمی ایران به بازرسان برای سرویس کردن تجهیزات فنی نظارتی این نهاد در کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ تسای کرج، مکانی که مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفته بود با هدف مشابه صورت گرفته است. 

مشخصا این هدف چیست، چرا که ایران در بیانیه ۲۱ شهریور/ ۱۲ سپتامبر بین سازمان انرژی اتمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به صراحت عنوان شد که اجازه دسترسی بازرسان به اماکنی مانند کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در تسای کرج را به دلیل مسائل امنیتی ناشی از حمله تروریستی اسرائیل نمی‌دهد. چرا که به واسطه اقدامات خرابکارانه و تروریسم هسته‌ای تل آویو علیه برنامه هسته‌ای ایران و در پی آن انجام تحقیقات قضایی و امنیتی کشور در سایت کرج فعلا امکان تعویض کارت حافظه (دوربین) این سایت، که تحت بازسازی است، برای بازرسان آژانس امکان‌پذیر نیست. در همین راستا عنوان «تجهیزات مشخص شده» در بیانیه مشترک شامل تجهیزات نظارتی سایت کرج نمی‌شود. این مهم از سوی شخص گروسی پذیرفته شد. به موازات آن کمتر از ۸ روز یعنی در فاصله ۲۰ تا ۲۲ سپتامبر ایران اجازه دسترسی بازرسان برای تعویض کارت‌های حافظه تجهیزات نظارتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را هم صادر کرد که نشان از حسن نیت، حسن رفتار ایران و همکاری کامل سازمان انرژی اتمی با آژانس دارد. حال چرا آژانس در بیانیه اخیر خود ادعایی فراتر از توافقی ۱۲ سپتامبر دارد؟ چرا آمریکا و اروپایی ها شانتاژ دیپلماتیک و روانی شدید را در خصوص ضرورت دسترسی بازرسان به این مکان مشخص در دستور کار قرار داده اند؟

در پاسخ به این سوال مهم شما باید چند نکته مهم را مد نظر قرار داد. اول اینکه یکی از موارد مثبت توافق هسته‌ای مختومه کردن یکباره ابعاد احتمالی نظامی پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران موسوم به پی.ام.دی (P.M.D) بود. اکنون به نظر می‌رسد با این گزارش‌ها، بیانیه‌ها، ادعاها و همچنین جنجال سازی ها، شانتاژها و حاشیه سازی ها برای پرونده فعالیت‌های هسته‌ای دوباره احیای P.M.D دیگری در دستور کار آمریکا، اروپایی ها، صهیونیست ها و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است تا از این طرق اهرم فشار ثابتی بر ایران داشته باشند. نکته دیگر آن است که به هر حال نمی توان کتمان کرد احتمالاً برخی از بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی ارتباطات امنیتی با مراکز جاسوسی رژیم صهیونیستی و آمریکایی دارند، کما اینکه در برهه هایی رای ما مسجل و ثابت شد که ارتباطات امنیتی بین برخی از بازرسان با نهادهای جاسوسی صهیونیستی وجود داشته و دارد. مضافا این تاکید آژانس مبنی بر اجازه دسترسی به برخی اماکن هسته ای ایران مسبوق به سابقه است. چنانی که این ادعای آژانس علاوه بر مرکز کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در تسای کرج در جاهایی مانند پارچین هم پی گرفته شد که علیرغم مخالفت چندباره سازمان انرژی اتمی با اصرار و تاکید فراوان آژانس و برخی از اعضای شورای حکام نهایتا ایران با بازرسی‌ها موافقت کرد تا ثابت شود که هیچ موضوع مشکوک و فعالیتی با ابعاد نظامی در پارچین وجود ندارد. الان هم مشابه همان رفتار و تمرکز بیش از حد و تاکید و اصرار فراوان و فراتر از توافق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با سازمان انرژی اتمی در خصوص اجازه دسترسی به مرکز ساخت قطعات سانتریفیوژ در تسای کرج که همین چند ماه پیش مورد حمله تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفته در دستور کار آژانس است. در همین رابطه ما شاهد یک رفتار دوگانه و متناقض از سوی رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هستیم. وی در سفر به ایران و بعد از توافق ابراز خوشحالی می کند و از توافق انجام شده با سازمان انرژی اتمی بسیار راضی است، اما همینکه دوباره به وین باز می گردد به دلیل فشارهای سیاسی و دیپلماتیک تغییر موضع می دهد و درست ۱۸۰ درجه بر خلاف رفتار خود در تهران عمل می‌کند. ضمن اینکه به نظر من رافائل گروسی در مقام قیاس با محمد البرادعی، مدیرکل اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و یوکیا آمانو، مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دیپلمات چندان ورزیده و قدرتمندی نیست.

پیرو سوال پیشین و نیز نکات یاد شده حضرتعالی چرا این بار تمرکز آژانس و اعضای شورای حکام روی کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در تسای کرج است. چون، هم خود آژانس و هم اعضای شورای حکام بارها با مخالفت رسمی و قاطع ایران مبنی بر عدم اجازه دسترسی این مرکز مواجه شده اند؟  

این سوال شما مکمل پاسخ قبلی من است. چون آژانس با استفاده از همان ارتباطات امنیتی خود با بازرسان سعی دارند به واسطه اجازه دسترسی به کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در کرج، ذیل ماموریت تعمیر و رسیدگی به دستگاه های نظارتی آژانس در این مرکز برآورد دقیق و میدانی از میزان تخریب حملات تروریستی و خرابکارانه هسته ای صهیونیست‌ها در این مرکز هسته‌ای کرج داشته باشند تا گزارش میزان آسیب ها در این مرکز را به تل آویو بدهند. در ضمن بازرسان می خواهند ارزیابی دقیقی هم از توان بازسازی ایران برای این سطح از تخریب در مرکزی مانند کرج را بسنجندو بدانند که ایران در چه مرحله ای از ترمیم و بازسازی این مرکر قرار دارد که بر مبنای این گزارش های جاسوسان خود در قالب بارزسان آژانس اقدامات و حملات خرابکارانه تروریستی هسته ای بعدی صهیونیست‌ها پی ریزی شود تا دارای بار تخریبی بیشتری باشد و گرنه هیچ دلیل و منطقی وجود ندارد که آژانس بخواهد زیر قول و توافق خود با سازمان انرژی اتمی بزند. چون آقای اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، هم در سفر ۲۱ شهریورماه گروسی به تهران صراحتا عنوان کرد که ایران به دلیل مسائل امنیتی و بازرسی های خود ناشی از حمله تروریستی صهیونیست ها به مرکز هسته ای کرج اجازه دسترسی آن را به بازرسان نمی دهد و هم اینکه در سفر رئیس سازمان انرژی اتمی به وین و درخواست دوباره گروسی شاهد مخالفت مجدد آقای اسلامی بودیم. همه اینها  نشان می دهد که از اول و ابتدای کار جمهوری اسلامی ایران تکلیف خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیرامون تسای کرج روشن کرده بود. اکنون که آژانس این ادعا را مطرح می‌کند و تاکید فراوان دارد که اجازه دسترسی به کارگاه ساخت قطعات سانتریفیوژ در کرج را داشته باشد به دلیل نفوذ و فشارهای سیاسی رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکاست تا بفهمند اقدامات تروریستی رژیم تا چه اندازه موثر بوده است و توان بازسازی ایران را بسنجد که بر مبنای این گزارش ها اقدامات بعدی خود را پی‌ریزی کنند. 

اگر این ادعاهای شما را فرد دیگری که بُعد حقوقی نداشته و ندارد، مطرح می‌کرد بیشتر احساس می شد که حرف ها تحلیلی با صبغه ایدئولوژیک و شعاری است، اما حضرت‌عالی یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و نایب رئیس این کمیسیون بودید، آیا واقعاً اسرائیل و آمریکا تا به این اندازه در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نفوذ دارند که بازرسان آن جاسوس تل آویو و واشنگتن باشند؟ 

اولا این مسئله تنها محدود به رژیم غاصب صهیونیستی نیست، بلکه یک هماهنگی امنیتی بین دستگاه‌های جاسوسی ایالات متحده آمریکا، صهیونیست ها، کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای مرتجع منطقه وجود دارد که به واسطه سینرژی این همکاری امنیتی و جاسوسی شاهد تروریسم و خرابکاری هسته ای علیه ایران تروریستی هستیم. پس اینگونه نیست که تصور کنیم که اسرائیل به تنهایی سعی می کند نفوذ و فشاری روی آژانس داشته باشد. اینجا همکاری امنیتی غرب با صهیونیست ها مطرح است. یعنی ایران در برابر همکاری سرویس هاس جاسوسی تمامی این کشورها قرار دارد، این ادعایی است که خود غربی ها هم آن را کتمان نمی کنند و در برهه هایی هم به آن اعتراف کرده اند. کما اینکه در مقاطعی ثابت شده همین بازرسان آژانس مواد رادیواکتیو غیر مجاز با خود به درون مراکز هسته‌ای ایران منتقل کردند. 

پس به همین دلیل است که اخیراً برخی شانتاژهای رسانه ای در قالب تعرض جسمی یا جنسی به یکی از بازرسان زن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مطرح شد؟

واقعیت این است که ایران در سایه مصوبه مجلس یازدهم موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها دیگر مانند گذشته اجازه دسترسی بی حد و اندازه و آزاد را به بازرسان نمی دهد که هر جا و هر زمان که خواستند اجازه دسترسی داشته باشند، چون به واسطه همین مصوبه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف شده است. ضمن اینکه میزان کنترل و تفتیش تک‌تک این بازرسان به شکل پررنگ‌تری در دستور کار نهادهای امنیتی قرر گرفته است. چون در طول سال‌های اخیر ما به کررات شاهد اقدامات تروریستی و خرابکارانه رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا و کشورهای اروپایی بوده‌ایم، از ترور دانشمندان تا حملات پهپادی، بمب گذاری، جاسوسی، سرقت اسناد و مسائل دیگر که هیچ کدام از آنها حتی با محکومیت لفظی و دیپلماتیک آژانس و اعضای شورای حکام هم مواجه نشد. پس هیچ دلیلی وجود ندارد که ما هم بخواهیم بر مبنای درخواست های آژانس عمل کنیم. باید ایران یک جایی به این زیاده‌خواهی‌های آژانس و شواری حکام پایان دهد. 

به ابعاد احتمالی نظامی پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران موسوم به پی.ام.دی (P.M.D) اشاره داشتید. در این بین برخی معتقدند که جمهوری اسلامی ایران با اقداماتی نظیر تولید اورانیوم فلزی، افزایش سطح غنی سازی تا ۶۰ درصد، عدم پاسخگویی به آژانس در خصوص برخی مراکز هسته‌ای پیرامون پیدا شدن مواد رادیواکتیو غیر مجاز و نظایر آن به احیای  P.M.D کمک کرده است. آیا شما سهمی برای ایران در پررنگ شدن ظن و شائبه ابعاد احتمالی نظامی پرونده فعالیت هسته ایران قائلید یا نه؟

به هیچ وجه، چون تک‌تک این اقداماتی که شما از آن نام بردید صرفاً به دلیل آن است که ایران توان چانه‌زنی دیپلماتیک خود را در مذاکرات آتی افزایش دهد. اگر به تاریخ مذاکرات طرف های غربی با ایران پیرامون پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران نگاه کنید می‌بینید زمان ایران توانسته است غربی‌ها را پای میز مذاکره بنشاند که اهرم فشار و برگ برنده‌ای برای خود به دست آورده است. مثلاً زمانی که غنی سازی ایران ۳.۶۷ درصد بود غربی ها در پیمان سعدآباد تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تعلیق کردند و حتی اجازه نصب یک آبشار سانتریفیوژ به ایران ندادند، اما زمانی که ایران غنی سازی خود را به ۲۰ درصد رساند اعضای ۱+۵ حاضر به مذاکره با ایران شدند و حتی حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناختند. پس اقدامات مذکور برای افزایش توان چانه زنی است. در عین حال همکاری های جدی، شفاف، کامل و روشنی از سوی سازمان انرژی اتمی ایران با آژانس در حال اجراست به گونه ای که حدود ۹۰ درصد راستی‌آزمایی های این آژانس تنها مربوط به پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران است. در این رابطه من تصور می کنم آژانس فقط برای ایران تاسیس شده است و به دیگر کشورها کاری ندارد، کما اینکه در همین دو دهه اخیر بسیاری از کشورها بمب اتم خود را ساختند و یا حتی برخی از کشورهای منطقه هم خیز جدی برای رسیدن به توان هسته‌ای دارند، اما آژانس مشکلی با آنها ندارد.

با توجه به این شرایط و زیاده‌خواهی‌های پی‌درپی آژانس آیا فضا و بستر برای تحقق هر چه بیشتر درخواست برخی از اشخاص، احزاب، جریان ها و رسانه های رادیکال در داخل مبنی بر خروج ایران از ان پی تی فراهم نخواهد شد؟

به نظر من اساساً مطرح شدن درخواست برای خروج ایران از ان پی تی دادن یک هشدار به طرف های غربی و خود آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که تهران این حق و ظرفیت را دارد چنان که اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرده است، می تواند از ان پی تی خارج شود و گرنه در صحنه عمل خروج از ان پی تی مطرح نیست. 

پس از بیانیه اخیر آژانس و زیاده خواهی های گروسی شاهد تهدیدات ایالات متحده و تروئیکای اروپایی بودیم که عنوان داشتند در صورت عدم اجازه دسترسی به بازرسان آژانس در سایت کرج احتمالاً از طریق شورای حکام علیه ایران اقدام خواهند کرد. این در حالی است که به باور بسیاری در صورت تصویب قطعنامه ضد ایرانی تمام تلاش های دیپلماتیک ۶ ماه گذشته برای احیای برجام در سایه مذاکرات وین نابود خواهد شد. اتفاقا به همین دلیل بود که آمریکا و اروپایی ها در نشست فصلی شورای حکام به دلیل تاثیرات مخرب و منفی احتمال صدور قطعنامه بر فضای مذاکرات و بازگشت دولت رئیسی به وین از صدور آن خودداری کردند. حال به نظر شما این تهدید هم عملیاتی خواهد شد و یا اینکه به دلیل تبعات مخرب صدور قطعنامه ضد ایران بر مذاکرات آتی این خط و نشان کشیدن ها تنها تهدید لفظی توخالی است؟  

خود اروپایی‌ها و آمریکا می‌دانند که اگر پرونده به شورای حکام برود و قطعنامه ای علیه ایران صادر شود تهران دیگر دلیلی برای مذاکره نمی بیند. بنابراین سعی شده با این قبیل تهدیدات که بارها هم در دستور کار بوده است اجازه دسترسی به بازرسان آژانس در سایت کرج داده شود. از طرف دیگر اکنون تمام تحریم هایی که وجود داشته علیه ایران اعمال شده است بنابراین دیگر کشور ترسی بابت تبعات صور قطعنامه در شورای حکام و یا بدتر از آن ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل ندارد. یعنی اروپایی‌ها و آمریکا تمام تیرهای خود را خرج کرده اند و برگ برنده ای ندارند، پس با این تهدیدها نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و اجازه دسترسی به سایت کرج را کسب کنند.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدجواد جمالی نوبندگانی ایران آمریکا اسرائیل آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان انرژی اتمی رافائل گروسی سایت تسای کرج شورای حکام شورای امنیت تحریم برجام ان پی تی پی ام دی سیاست خارجی دولت رئیسی مذاکرات وین احیای برجام تروئیکای اروپا تروریسم هسته ای


( ۶ )

نظر شما :

فدوی ۰۷ مهر ۱۴۰۰ | ۱۰:۳۲
از اول نباید برخی درها را باز می کردیم . حالا که انجام شد ، توقع آنها دیگر ته ندارد .
علي ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۱:۵۲
بهترین کار اخراج جاسوسان آژانس و خروج از NPT هستش غرب الان با ما کاری نمی تونه بکنه که نکرده باشه...دیگه تحریمی نمونده که نکرده باشند و دیوار تحریم ها ترک خواهد خورد چون کشورها در شرایط بد اقتصادجهانی قراردارند و نیاز به کاراقتصادی با ایران هستش که بطور غیر رسمی داره انجام میشه همه دنبال سود خودشون هستند.هر نوع جنگ هم قیمت جهانی انرژی را بالای 200 دلار می بره که اروپای ورشکسته رو له می کند(نسبت بدهی خارجی به درآمد کشورها بعد کرونا و جنگ روسیه افتضاحه).پس اینها فقط دست و پا زدن اسراییل و ایجاد بحران جهت تغییر نگاه از جنگ روسیه هستش و دست ما بلند تره..
ی ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ | ۰۹:۱۷
یکی توضیح دهد ماندن در NPT به چه درد ایران می خورد؟