فرصت ها و انتظاراتی که از این پیمان وجود دارد

سازمان همکاری شانگهای و جایگاه فرهنگی ایران در مناسبات آسیایی

۱۹ مهر ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۰۶۷۳۸ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
عادل خانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با عنایت به اینکه سازمان همکاری شانگهای فرصت های زیادی را برای پیشبرد اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران دارد و استفاده بهینه از همه ظرفیت ها و پتانسیل های فرهنگی و تمدنی کشورمان، می تواند سازمان همکاری شانگهای را پلتفرمی برای احیاء دالان تعامل تمدن های کهن آسیایی باشد که منافع مشترک سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را برای همه اعضاء آن به همراه داشته باشد.
سازمان همکاری شانگهای و جایگاه فرهنگی ایران در مناسبات آسیایی

نویسنده: عادل خانی، کارشناس ارشد روابط فرهنگی بین المللی، دکتری مردم شناسی از دانشگاه پکن و مدرس دانشگاه

مقدمه

دیپلماسی ایرانی: اعلام پیوستن رسمی ایران به سازمان همکاری شانگهای در جریان اجلاس دوشنبه، بار دیگر نام این سازمان را به کانون گفتمان رسانه‌ای ایران پیش کشیده و پرسش از جایگاه و اهمیت آن را در عرصه مناسبات جهانی مطرح کرده است. سازمان همکاری شانگهای نخست در 25 خرداد 1380/ 15 ژوئن 2001 به عنوان یک تشکل بین‌المللی منطقه‌ای برای همکاری چندجانبه میان کشورهای جمهوری خلق چین، فدراسیون روسیه، و کشورهای آسیای میانه یعنی قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان بنیاد نهاده شد و پس از تنظیم نهایی چهارچوب حقوقی فعالیت آن، در 28 شهریور 1382/19 سپتامبر 2003 جنبه عملیاتی به خود گرفت. گسترش دایره اعضای این سازمان تابع یک روند است که کشور متقاضی نخست به صورت عضو ناظر پذیرفته می‌شود و سپس، در چهاچوب قواعد حقوقی آن، و در صورت تصویب اعضاء، به عنوان عضو دائمی و کامل پذیرفته می شود. در همین راستاء، کشور مغولستان در سال 1383/2004 و کشورهای هند، پاکستان و ایران در سال 1384/2005 به عضویت ناظر این سازمان درآمده اند. در جریان نشست آستانه به تاریخ 18 و 19 خرداد 1396/ 8 و 9 ژوئن 2017 با عضویت کامل هند و جمهوری اسلامی پاکستان در این سازمان نیز موافقت شد و در سال 1400/2021 با عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران نیز موافقت شد. در سالهای اخیر کشورهای افغانستان و بلاروس به عنوان ناظر و کشورهای ترکیه، سریلانکا، کامبوج، نپال، جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ سازمان‌های بین المللی آسه آن به عنوان شرکای گفتگو انتخاب شده‌اند. بدین ترتیب، کشورهای عضو و ناظر این سازمان در حال حاضر بیش از یک چهارم وسعت خشکی زمین و نزدیک به نیمی از جمعیت جهان را در بر می‌گیرند.

اهداف 

همچون هر نهاد بین‌المللی دیگر، در پس تأسیس سازمان همکاری شانگهای نیز اهداف و انگیزه‌هایی وجود داشته است. سازمان همکاری شانگهای نیز نخست با اهداف امنیتی و به منظور مقابله با ناامنی و افراط گرایی دینی در قلمرو کشورهای عضو و مرزهای میان این کشورها شکل گرفت. مقابله با تروریسم، تجزیه طلبی و افراط گرایی دینی در رأس اهداف این سازمان قرار داشته است. با این حال، این سازمان در ادامه به یک نهاد مؤثر برای همکاری بین المللی و منطقه‌ای تبدیل شده است. با نگاهی به فهرست بلندبالای اهداف این سازمان، به خوبی در می یابیم که توسعه همکاری های اقتصادی و تجارت جایگاه اول را در میان اهداف امروز آن دارد: تقویت اعتماد متقابل و مناسبات همسایگی در میان دولت های عضو؛ ارتقای سطح همکاری‌ها در حوزه‌های سیاست، تجارت، اقتصاد، پژوهش، فناوری و فرهنگ و نیز، آموزش، انرژی، حمل‌ونقل، گردشگری، حفاظت از محیط زیست و دیگر عرصه‌ها؛ به کار گیری مساعی مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه؛ و حرکت در جهت ایجاد یک نظم بین المللی سیاسی و اقتصادی دموکراتیک، عادلانه و عقلانیت‌محور. بنابراین، دست‌کم با داوری از اهداف اعلام شدهِ این سازمان، به نظر می‌رسد که گستره اهداف آن بسیار فراتر از صرف امنیت منطقه‌ای و مقابله با افراط گرایی بوده باشد و چهارچوب پیشنهادی در راستای چهارچوب عقلانیت باورِ مدرن تدوین شده است که ثبات پایدار منطقه‌ای و همکاری متقابل اقتصادی، جایگاه محوری در آن دارد.

ایران و سازمان همکاری شانگهای

جمهوری اسلامی ایران پس از 15 سال عضویت ناظر در سازمان همکاری شانگهای، سرانجام در تاریخ 26 شهریور 1400/ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ و در پایان اجلاس بیست‌و‌یکم که در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان برگزار شد با رای تمام اعضا رسما به عضویت این سازمان درآمد. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص و منحصر به فرد ایران که این سرزمین را از روزگار کهن به چهارراه تمدن ها و پل اتصال شرق و غرب تبدیل کرده، همچنین برخورداری این کشور از منابع غنی نفت و گاز، جمعیت چشمگیر و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک که زمینه‌ساز توسعه اقتصادی و مناسبات بین المللی است، این رخداد در خور توجه ویژه است. از سوی دیگر، عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای می‌تواند مرحله تازه‌ای در سیر رشد تاریخی و گام به گام این سازمان همکاری شانگهای را رقم زند و فرصت‌ها و زمینه‌های همکاری جدیدی را پیش روی این سازمان قرار می دهد. اعلام رسمی شروع فرایند عضویت کامل ایران در این پیمان منطقه‌ای، واکنش شماری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای غربی را برانگیخته است که مواضع متفاوتی در قبال آن اتخاذ کرده‌اند. حال این پرسش مطرح است که نظر به تفاوت و گاه تضاد منافع کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در این سازمان خواهد داشت و به لحاظ برخورداری از فرصت‌ها و بهره‌مندی از منافع مشترک، چه افقی فراروی آن خواهد بود؟ در برداشت نخست، این‌گونه به نظر می‌رسد که فرصت‌ها و ظرفیت‌های چشمگیری برای همه اعضاء از جمله کشورمان در سازمان همکاری شانگهای وجود دارد. با این حال، تحقق این اهداف ارتباط مستقیمی با نحوه عملکرد و فعالیت ما در این سازمان دارد. در این راستا، چند راهبرد را می‌توان پیشنهاد کرد:
 
- نگاه واقع‌گرایانه

نخستین گام برای بهره‌گیری از ظرفیت ایجادشده از رهگذر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، نگرش واقع‌گرایانه به مناسبات حاکم بر این سازمان همچون هر نهاد بین المللی دیگر است. مناسبات حاکم بر جهان مدرن، به ویژه در چند سده گذشته، بر محور عقلانیت باوری و مفهوم منفعت ملی شکل گرفته و توسعه یافته است. البته تردیدی نیست که نظم حاکم بر این مناسبات لزوماً عادلانه نبوده و اگر از زاویه ای واقع گرایانه و نه آرمان گرایانه به موضوع بنگریم، همواره با رقابت کشورهای قدرتمند برای استثمار کشورهای ضعیف مواجه بوده ایم که این رقابت گاه به صورت جنگ نمایان شده است. تجربه امپریالیسم غربی در قرن نوزدهم و قرن بیستم بسیاری از ملت های شرقی را به غرب بدبین کرد. در دوره جهان دوقطبی نیز کشورهای غیرمتعهد گام بزرگی در جهت مقابله با نظم دو قطبی و حفظ استقلال برداشتند. اما این حرکت در زیر سیطره قدرت امپریالیسم غربی مجال چندانی برای موفقیت نداشت و در نهایت با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فضاء، برای عرض اندام نظام سرمایه داری تحت لوای «نظم نوین جهانی» باز شد. با این حال، قدرت های شرقی و به ویژه جمهوری خلق چین و هند با تکیه بر ظرفیت های عظیم بومی و نگاهی هوشمندانه به مناسبات جهانی توانستند استقلال خود را حفظ کنند و با بهره گیری معقول از ظرفیت های نظام سرمایه داری و بازیگری مؤثر در عرصه مناسبات بین المللی، به قدرت های جدی در عرصه اقتصاد و سیاست جهانی تبدیل شوند. بررسی روند بازگشت چین به عرصه مناسبات جهانی و تبدیل آن به یک قدرت هژمون جهانی نشان می دهد که درک واقع گرایانه و مبتنی بر عقلانیت مدرن از این مناسبات سهم مهمی در این زمینه داشته است. همین نگرش را در الگوی حاکم بر مناسبات سازمان همکاری شانگهای نیز می بینیم. کشورهای عضو این سازمان را می توان در سه گروه کشورهای قدرتمند (چین، روسیه و هند)،  کشورهای متوسط (قزاقستان و پاکستان) و کشورهای ضعیف (ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان) قرار داد. طبعاٌ همه این کشورها از موقعیت یکسانی برای اثرگذاری بر مناسبات آن برخوردار نیستند. ضمن اینکه برخی از این کشورها دارای تضاد منافع هستند که در رأس آنها چین و هندوستان را شاهدیم. با این حال، اشتراک منافع و ضرورت همکاری اقتصادی و امنیتی ایجاب می کند که این کشورها با وجود تضاد منافع در برخی زمینه ها، در کنار هم قرار بگیرند. این نمونه ای از تبعیت از عقلانیت و واقع‌گرایی در مناسبات بین المللی است که ایران نیز می تواند از آن تبعیت کند. از سوی دیگر، الگوی حاکم بر سازمان همکاری شانگهای، الگویی متفاوت با برخی پیمانها و اتحادیه‌های نظامی مانند پیمان سنتو و سیتو یا پیمان ناتو است که محور اصلی آن را تقابل با یک قطب قدرت متضاد تشکیل می داد. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در مرتبه نخست با هدف همکاریهای امنیتی و بعد زمینه های  همکاری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و محیط زیستی شکل گرفته است که می تواند به شکوفایی ظرفیت‌های بومی کشورها منتهی شود. درک این واقعیت‌ها و تنظیم توقعات مبتنی بر آن مقدمه ضروری حرکت بر مدار درست در بهره‌گیری از ظرفیت‌های این سازمان خواهد بود. بر همین اساس، ایجاد توقع زیاد از فرایند عضویت ایران در این سازمان در اذهان مردم و برخورد عوامانه و ژورنالیستی با این موضوع می تواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد. 

- نقش فعال فرهنگی

با اینکه فدراسیون روسیه یکی از قدرت های اصلی عضو سازمان همکاری شانگهای به شمار می آید و کشورهای آسیای میانه نیز، گرچه خاستگاه و پیشینه تمدنی آسیایی دارند، از طریق استعماری روسی و شوروی به جهان مدرن پیوند خورده‌اند، مناسبات فرهنگی حاکم بر سازمان فرهنگی شانگهای می‌تواند تابعی از سنت های غنی فرهنگها و تمدنهای آسیایی باشد. در این زمینه، جایگاه ایران به عنوان یکی از کهن ترین و در عین حال، غنی ترین تمدنهای آسیایی اهمیت می یابد. ایران از گذشته دور مهد تمدنهای کهن بوده است و در کنار هند، چین و ژاپن و برخی دیگر از کشورهای آسیایی، از جمله کشورهایی است که در جریان گذار به دوره مدرن، هویت منسجم و ریشه‌دار فرهنگی و تمدنی خود را حفظ کرده است. افزون بر این، ایران همواره چهارراه تمدن ها و حلقه وصل شرق و غرب به شمار می آمده است. این ویژگی به ویژه تا پیش از اکتشافات جغرافیایی در سده شانزدهم میلادی و تسلط قدرت های استعماری بر اقیانوس هند بارز بود و ارتباط تجاری و فرهنگی شرق آسیا از راه ایران با غرب و حوزه مدیترانه امکان داشت. با در نظر گرفتن این پیشینه درخشان تاریخی و غنای فرهنگی و تمدنی، ایران می تواند همچنان به مثابه یک بازیگر فعال فرهنگی در عرصه مناسبات جهانی نقش ایفا کند. هرچند ایران از مجموعه ای ظرفیتها و مزیتهای جغرافیایی، ژئوپلیتیک، نیروی انسانی، منابع نفت و گاز و غیره برخوردار است و این مزیتها برای ایفای نقش فعال در عرصه مناسبات اقتصادی اهمیت دارد، نقش آفرینی فعال فرهنگی می تواند مزیت راهبردی دیگر برای ایران باشد که به ویژه با درنظر گرفتن اهداف امنیتی تشکیل سازمان همکاری شانگهای از جمله مقابله با افراط گرایی دینی و بنیادگرایی اسلامی مورد توجه ویژه قرار بگیرد. بررسی پیشینه تاریخی مناسبات فرهنگی ایران و تمدنهای آسیایی شامل چین و هند نشان می دهد که تا پیش از تسلط روسیه تزاری بر آسیای مرکزی، ایران سهم اصلی را در گسترش و شکوفایی تمدنی این ناحیه داشته است. با وجود تفاوت زبان و فرهنگ ایران و چین، بازرگانان سغدی و ماوراءالنهری حامل فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی به ترکستان و چین و برعکس، حامل دستاوردهای فرهنگی چین و ترکستان به ایران و جهان اسلام و غرب بوده‌اند. عرفان و تصوف ایرانی همواره نگاهی صلح آمیز و روادار به روابط انسانی داشته و سهم بزرگی در معرفی و گسترش اسلام روادار و انسان‌مدار داشته است. متأسفانه پس از تسلط روسیه تزاری بر ماوراءالنهر در سده نوزدهم و سپس، غلبه کمونیسم شوروی بر سرنوشت مردم مسلمان این سرزمینها، زمینه این ارتباطات قطع شده و مسلمانان آسیای میانه و شمال غرب چین در یک انزوای فرهنگی و تمدنی قرار گرفته اند که زمینه ظهور بنیادگرایی را در آنها فراهم کرده است. با درنظر گرفتن تهدیدی که از ناحیه افراط گرایی دینی در این کشورهای متوجه توسعه روابط اقتصادی پایدار است، ایران یک بار دیگر می تواند رسالت تاریخی خود را در زمینه معرفی گفتمان های فرهنگی روادار و تفسیر عرفانی از اسلام که در ادبیات غنی فارسی تبلور یافته است، ایفاء نماید. لذا، اتخاذ یک راهبرد فعال فرهنگی مبتنی بر پیشینه تمدنی ایران در روند حضور و فعالیت ایران در سازمان همکاری شانگهای سودمند و ضروری به نظر می رسد. 

نتیجه گیری

با عنایت به اینکه سازمان همکاری شانگهای فرصت های زیادی را برای پیشبرد اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران دارد و استفاده بهینه از همه ظرفیت ها و پتانسیل های فرهنگی و تمدنی کشورمان، می تواند سازمان همکاری شانگهای را پلتفرمی برای احیاء دالان تعامل تمدن های کهن آسیایی باشد که منافع مشترک سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را برای همه اعضاء آن به همراه داشته باشد.

کلید واژه ها: پیمان شانگهای عضویت ایران در پیمان شانگهای ایران و پیمان شانگهای ایران و چین ایران و روسیه


( ۲ )

نظر شما :