برجام در برزخ آغاز مجدد یا فرجام

چرا این دور از مذاکرات چندان موفق نبود؟

۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۱:۲۷ کد : ۲۰۰۸۰۷۳ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
مسعود نوری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: فارغ از هیاهوهای رسانه ای و حاشیه های مطبوعاتی، آنچه در نهایت از فحوا و صراحت کلام طرفین ایرانی و غربی دریافت شد – در بهترین حالت – بی نتیجه بودن گفت و گوها بود. گرچه طرف ایرانی سعی بیشتری در عدم ارائه ارائه تصویری شفاف از روند و برآیند مذاکرات داشته اما برای نخبگان سیاسی و محققین روابط بین بین الملل و  پیگیر موضوع برجام، علل ناکامی مذاکرات وین چندان پنهان نیست.
چرا این دور از مذاکرات چندان موفق نبود؟

نویسنده: مسعود نوری، کارشناس ارشد حقوق و سیاست بین المللی

دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و گروه 4 به علاوه یک (آمریکا بصورت غیرحضوری در روند گفت و گوها بود) حول سند برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در هتل کوبورگ وین بعد از وقفه طولانی از سر گرفته شد. فارغ از هیاهوهای رسانه ای و حاشیه های مطبوعاتی، آنچه در نهایت از فحوا و صراحت کلام طرفین ایرانی و غربی دریافت شد – در بهترین حالت – بی نتیجه بودن گفت و گوها بود. گرچه طرف ایرانی سعی بیشتری در عدم ارائه ارائه تصویری شفاف از روند و برآیند مذاکرات داشته اما برای نخبگان سیاسی و محققین روابط بین بین الملل و  پیگیر موضوع برجام، علل ناکامی مذاکرات وین چندان پنهان نیست. برخی از علل مزبور به شرح ذیل احراز و ابراز می شوند:

- ترکیب ناهمگون و غیرحرفه ای تیم مذاکرات ایران: با توجه به جایگاه ملی و فرادولتی مذاکرات برجام، انتظار جدی و حرفه ای از تصمیم گیران ایرانی این بود که بیشترین بهره را از تجارب تیم قبلی مذاکرات برده و افراد آشنا و مسلط بر موضوع را در پشت میز وین مستقر کنند. جناب آقای باقری کنی به عنوان ریاست هیات ایرانی به هیچ وجه چهره بین المللی و حرفه ای ندارد. تحصیلات حقوقی و سیاسی ندارد، دیپلمات حرفه ای به معنی اخصّ نیست و در محیط بین الملل کار حرفه ای نکرده است. ایشان نه سازمان ملل و ساختارهای تحریمی و ضد تحریمی آن را می شناسد و نه آشنایی با آژانس، پادمان هسته ای و پروتکل الحاقی دارد. عدم شناخت ایشان از موارد گفته شده به هیچ وجه ایراد و گناه این شخصیت محجوب، پاکدست و انقلابی جناب ایشان نیست تنها ایراد وارده به مقامات تصمیم گیر، انتصاب آقای باقری کنی به ریاست هیات مذاکره کننده است.

در مورد آقایان صفری و شیبانی نیز باید گفت که ایشان بیش از یک دهه از گود سیاست بین المللی و اقتصادی کشور به دور بوده و کهولت سن و عدم تحرک و چابکی نامبردگان نیز دلیل دیگری بر ناتوانی نامبردگان در کمک موثر به هیات ایرانی است. همچنین با کمی ذکاوت و عنایت به اینکه آقای صفری در کشورهای بلوک شرق (روسیه و چین) ماموریت سفارت داشته اند بهتر بود فردی معتدل و جهان نگر جایگزین ایشان در تیم می شد. 

آقای دکتر رضا نجفی، دیگر عضو تیم نیز گرچه تحصیلات بین المللی و تجربه خوبی دارند و در سمت نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز خدمت کرده اند اما ظاهراً در تصمیم گیری نهایی نقشی ندارند و بیشتر به عنوان زینت المجلس مورد استفاده قرار می گیرند.

- خواسته های بزرگ تیم ایرانی: از اوان به قدرت رسیدن جناب حجت الاسلام آقای رئیسی، گروه های دست راستی سیاسی از تریبون های متعدد، موفقیت هر گونه مذاکره هسته ای با غرب را منوط به لغو تمامی تحریم های هسته ای و غیر هسته ای، پرداخت پول های بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر و نیز ارائه تضمین دولت آمریکا برای معتبر بودن توافق در تمامی دولت های آتی در ایالات متحده بود. 

متاسفانه این شعرها به طریق اولی به دستور کار رسمی هیات ایرانی نیز رخنه کرده و بر اساس شنیده ها خواسته های طرف ایرانی حول و حوش موارد مطروحه بوده است. برای هر فرد مجرب و آشنا با حقوق و سیاست بین الملل کاملا واضح و آشکار است که با توجه به در هم تنیدگی گسترده موضوعات سیاسی، حقوقی، امنیت و تجاری و روابط پیچیده قدرت در عرصه بین الملل، هیچ یک از خواسته های ایران در محیط منطقی و عمل گرایانه قابل کسب نیست و طرفین مذاکرات نیز قادر به تامین خواسته های تهران نیستند.

- جدی نگرفتن مذاکرات از سوی سه کشور اروپایی: گرچه نمایندگان برلین، پاریس و لندن در وین برابر هیات ایرانی نشستند اما به دلایل داخلی چندان تمایل و یا جدیت برای رسیدن به نتیجه نداشتند. 

در آلمان، قدرت از خانم آنگلا مرکل به آقای اولاف شولتس از حزب سوسیال دموکرات منتقل شده است. در دوران صدارت مرکل، دولت آلمان در تلاش برای حفظ روابط دوجانبه با تهران و ناشنوا و بی اهمیت در مقابل تهدیدهای اسرائیل بود. آما آقای شولتس شخصیتی جدی و با سابقه دوستی عمیق با رژیم تل آویو دارد و به احتمال فراوان موضعی متفاوت با خانم مرکل در مورد برنامه هسته ای ایران اتخاذ خواهد کرد. آشکار است تا زمان تشکیل کابینه ائتلافی با حضور سبزها و دیگر احزاب در آلمان، که ممکن است مدت ها طول بکشد، تیم مذاکراتی آلمان در وین اراده و اختیار توافق را نخواهد داشت.

فرانسه نیز در حال ورود آرام به انتخابات ریاست جمهوری است و پدیده اریک زامور یهودی، سلبریتی ساختارشکن و متحد قدیمی اسرائیل، که می تواند مکرون را کنار بزند و مارین لو پن را برای چهارمین بار در حسرت کاخ الیزه نگه دارد، موضوعی قابل توجه است. آشکار است که حضور هیات فرانسوی در وین قطعاً نمایشی است و احزاب و ساختار سیاسی قدرتمند و برنامه ریز در انتظار دولت جدید در پاریس و سپس موضوع گیری نهایی در قابل برنامه هسته ای ایران خواهند ماند. 

انگلیس هم پس از خروج از اتحادیه اروپا و به دنبال یافتن متحدی قدرتمند، در حال تنظیم روابط راهبردی با اسرائیل است و توافقنامه هفته گذشته لندن – تل آویو که یکی از عناوین آن مرتبط با برنامه هسته ای ایران بود، تاثیر جدی در رویکرد لندن در قابل تهران گذاشته و به نظر می رسد انگلیس در حال پرده برداری از خوی استعمارگری و روحیات تجاوزکارانه خود و اجرای طرح های خطرناک در قابل ایران است.    

- گزارش های مخرب آژانس بین المللی انرژی اتمی: روی کار آمدن رافائل گروسی در آژانس خبر خوب برای تهران نبود. مقاربت فکری و سیاسی وی با کشورهای طرف مذاکراتی ایران و قصور و تقصیرهای مکرر وی در انجام وظایف حرفه ای مدیرکل  سبب شده تا مانع آژانس نیز به موانع موجود بر سر راه ایران و غرب افزوده شود. مطابق عرف و قاعده رایج در آژانس، مدیرکل موظف است مانع از نشر اطلاعات محرمانه کشورها شود، موظف است با ارائه گزارش از تاسیسات و اماکن هسته ای کشورها حمایت معنوی نماید و حملات فیزیکی و سایبری به مجتمع های هسته ای را محکوم کند، دسترسی کشورهای عضو به فن آوری ها و یافته های جدید آژانس را میسر کند و از ظرفیت های علمی و دانشمندان هسته ای کشورها تجلیل و حمایت کند. با قاطعیت می توان گفت که متاسفانه مدیرکل به هیچ یک از وظایف گفته شده در قبال ایران عمل نکرده و از خود سلب مسئولیت کرده است. 

- تیم مذاکراتی 40 نفره!: گرچه برگزاری مراسم فرهنگی و ورزشی با تعداد زیادی از افراد قطعا موجب رواج و قوت خواهد بود اما مذاکرات سیاسی آن هم با درجه اهمیت برجام نیاز به لشکرکشی ندارد. در هر مذاکره سیاسی و امنیتی، انحصار به افراد حاضر به تعداد محدود می تواند مانع از درز اطلاعات حساس و محرمانه شود و موفقیت مذاکرات را موجب شود. حضور 40 نفر – آن گونه که گفته شده – در داخل و خارج اتاق مذاکرات وین قطعا اتفاقی مبارک نیست و نمی تواند محرمانگی موضوعات تحت گفت و گو را تضمین کند.

برای استفاده از ظرفیت کارشناسی، آنگونه که ادعا شده، بهتر بود با درایت مقامات عالیه، تعداد انگشت شمار در وین حاضر شده و بقیه افراد در تهران و با رعایت سلسه مراتب نظرات سازنده خود را با دبیرخانه برجام واقع در وزارت امور خارجه ارائه می کردند و در این شرایط وخیم اقتصادی، مانع از انتقال هزاران هزار یورو از بیت المال به هتل کوبورگ و بازارهای خیابان زیبا و گرانقیمت Kärntner Straße وین می شدند.

کلید واژه ها: ایران و امریکا علی باقری کنی مذاکرات وین مذاکرات هسته ای ناکامی مذاکرات هسته ای پرونده هسته ای ایران لغو تحریم ها


( ۱۱ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۲:۳۷
می گویند میرزا اقاخان نوری زمانی که زمام امور را بدست گرفت دستور داد تا میتوانید قنات حفر کنید۔خودش هم به این قنات ها سرکشی میکرد۔روزی که بر سر یکی از این قنات ها رفته بود بالای چاه قنات که ایستاده بود شنید که مغنی به کارگرش میگوید هرچی به این پدر خدا بیامرز میگویم اینجا اب ندارد میگوید توچکار داری تو کارت را بکن۔میرزا اقاخان سرش را در چاه کرد وگفت۔پدر خدا بیامرز برای من اب ندارد برای تو که نان دارد تو چه کار داری کارت را بکن۔
محمد ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۳:۱۳
لغو تمامی تحریم های هسته ای و غیر هسته ای، پرداخت پول های بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر و نیز ارائه تضمین دولت آمریکا برای معتبر بودن توافق در تمامی دولت های آتی در ایالات متحده، اگه اینا رو نمیشه تو مذاکره به دست آورد میشه بگید دقیقا برای چی باید مذاکره کنیم؟ مذاکره کنیم که ما چه جوری به تعهداتمون عمل کنیم و اونا چه جوری تحریم ها رو گسترش بدن؟ میشه بگید طرف کی هستید؟ به نظر که طرف مردم ایران نیستید،که اگه بودید این خواسته های حداقلی رو امتیاز های غیر قابل اخذ قلمداد نمی کردید، بدون لغو تحریم و گفتن پول هامون و تضمین ادامه دار بودن لغو تحریم ها توافق یعنی ما به تعهداتمون عمل کنیم اونا نه، یعنی برجامی که تا الان پیش اومدیم.
شاهد ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۳:۴۰
هیچ یک از خواسته های ایران ( لغو تمامی تحریم های هسته ای و غیر هسته ای، پرداخت پول های بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر و نیز ارائه تضمین دولت آمریکا برای معتبر بودن توافق در تمامی دولت های آتی در ایالات متحده بود.)در محیط منطقی و عمل گرایانه قابل کسب نیست و طرفین مذاکرات نیز قادر به تامین خواسته های تهران نیستند. جناب کارشناس میفرماینداین خواسته ها منطقی نیست یک سئوال جناب کارشناس ارشد حقوق و سیاست بین المللی اگراین موضوعات قابل طرح نیست این مذاکرات برای چیست؟ آیا این همه جاروجنجال اروپاوآمریکا جهت یک دیدوبازدید بوده واین وسط تحریم هایی که دولت همه چیز بلد روحانی حتی به اندازه یک سوخت هواپیمای حامل ظریف نتوانست ازاروپای زیبای شما تخفیف بگیرد چه میشود البته مشخص است این تحریم هایا به قول شما شعرها مردم ضعیف رانشانه رفته ودخلی به عافیت طلبان وبی دردها ندارد
اشکان ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۴:۲۰
یک کلام ایران دنبال سازش نیست چین و روسیه هم (که منافعشان در انزوا و تحریم ایران وپناه بردن ایران اسلامی به آغوش بلوک شرق متریالیست و منکر خداست) پاشنه ایران را میکشند و میفرستند به دام مقابله با آمریکا و انگلیس و اسراییل و عجیب اینکه دو ده است این چوب را میخوریم زخمی میشویم میدانیم از کجا میخوریم و باز میرویم سراغ ان چوبزنهای شرقی البته ما مردم چوب میخوریم مسئولان که نه ,
جلال کامیاب ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۴:۲۲
آقای کارشناس! در مذاکرات برجام در دولت اوباما 100 نفر کارشناس همراه تیم مذاکره کننده آمریکایی بود که اگر یکدهم آن همراه تیم ما بود لااقل یکبار متن برجام را میخواندند تا آقای ظریف نگوید که متن را کامل نخواندم و در نتیجه اینگونه بود که اینطور شد!!!
علی اصغر حجازی ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | ۱۴:۴۴
پاسخ به محمد و شاهد: اگر بتوانید تنها با یک دلیل و سند حقوقی اثبات کنید که چگونه دولت آمریکا می تواند تعهدی را بپذیرد که هیچ یک از دولت های آمریکا نتوانند از آن خارج شوند، من از طرف نویسنده این یادداشت از شما طلب پوزش خواهم نمود! سلمنا، فقط شعار ندهید