دیگر از آن اصلاحات خبری نیست

میراث اقتصادی گورباچف

۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۱۴۳۸۰ اروپا انتخاب سردبیر
موسی غنی نژاد در یادداشتی می نویسد: شاید زمان پایان روند اصلاحات، حداقل با تعاریف رایج و غربی آن را به سال ۲۰۰۷ و ماه های آخر رهبری (ریاست جمهوری) ولادیمیر پوتین نسبت داد که در دو دوره ریاست جمهوری وی برخی نهادهای دموکراتیک تازه تاسیس به حالت تعلیق درآمد، برخی فعالیت های اقتصادی و بنگاه های بزرگ مجددا متمرکز  شد و اگر چه استبداد به شکل سابق احیا نشد، نفوذ و قدرت رهبران سیاسی افزایش یافت.
میراث اقتصادی گورباچف

نویسنده: دکتر موسی غنی نژاد، اقتصاددان و استاد دانشگاه

دیپلماسی ایرانی: میخائیل گورباچف اولین رهبر حزب کمونیست و اتحاد جماهیر شوروی بود که نیاز به اصلاحات اقتصادی و سیاسی را برای نجات شوروی حیاتی خواند و اگرچه تغییر ساختار یا پروسترویکای وی به ارتقای وضعیت و بهبود سوسیالیسم محدود می شد، اما اقدامات شجاعانه وی سرآغاز تحولاتی شد که در سال ۱۹۹۱ به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سقوط قدرت بلامنازع حزب کمونیست و در سال های بعد به تغییرات اقتصادی و سیاسی گسترده منجر شد.

نهضت اصلاحی روسیه در آخرین سال های حیات اتحاد جماهیر شوروی در یازدهم مارس ۱۹۸۵ هنگامی که میخائیل گورباچف به دبیرکلی حزب کمونیست این کشور رسید آغاز شد. بیزار از تحجر و عقب ماندگی و سکون شوروی، او بلافاصله تلاش های بی وقفه ای را برای اصلاح نظام کمونیستی آغاز کرد. رهبری گورباچف را می توان آغاز تحولات سیاسی و اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه دانست اما ثبت زمانی برای پایان آن آسان نیست. به تعبیری شاید زمان پایان روند اصلاحات، حداقل با تعاریف رایج و غربی آن را به سال ۲۰۰۷ و ماه های آخر رهبری (ریاست جمهوری) ولادیمیر پوتین نسبت داد که در دو دوره ریاست جمهوری وی برخی نهادهای دموکراتیک تازه تاسیس به حالت تعلیق درآمد، برخی فعالیت های اقتصادی و بنگاه های بزرگ مجددا متمرکز  شد و اگر چه استبداد به شکل سابق احیا نشد، نفوذ و قدرت رهبران سیاسی افزایش یافت.

دو دهه اصلاحات شوروی و سپس روسیه سه رهبر سیاسی به خود دید: میخائیل گورباچف، بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین. نگرش و توانایی های هر یک از آنان تاثیرات عمیق بر تحولات این کشور گذاشت. رانت خواری گسترده مشخصه و همزاد فروپاشی نظام کمونیستی شوروی و اوایل دوره بعد از فروپاشی بود. گورباچف، به طور ناخواسته و با اصلاحات کند و تدریجی، این ماشین رانت خواری را ساخت، زیرا مدیران بنگاه های دولتی که به طور همزمان تصمیم گیری های سیاسی را نیز در اختیار داشتند، به غیر از آن رضایت نمی‌دادند.

هرچه زمان از تاسیس اولین دولت سوسیالیستی جهان می گذشت این واقعیت که اقتصاد سوسیالیستی بدیل و رقیب نظام بازار نیست بلکه عامل ناکارآمدی آن است آشکارتر می شد. آبل آگانبگیان، اقتصاددان برجسته روسی و مشاور اقتصادی میخائیل گورباچف، در کتابی که در گرماگرم اصلاحات اقتصادی و سیاسی شوروی (پرسترویکا)، در اواخر دهه ۱۹۸۰، تحت عنوان «از جا کندن کوه ها، به سوی انقلاب اقتصاد شوروی»، نوشت صراحتا از ضرورت برقراری مکانیسم قیمت ها یعنی نظام بازار سخن گفت. به عقیده وی یکی از مهمترین جنبه های اصلاحات از لحاظ اقتصادی مسأله تشکیل قیمت‌ها در  بازار است که باید جایگزین قیمت های اداری و دستوری شود و در ادامه تاکید می ورزد تا زمانی که این کار صورت نگیرد، بنگاه های تولیدی کارایی لازم را به دست نخواهند آورد. اقتصاددان شوروی، پرسترویکا، را نه اصلاح، بلکه همچنان عنوان فرعی کتاب وی بر آن دلالت دارد، از نظر وی تعیین قیمت از طریق برنامه ریزی متمرکز باید از میان برداشته شود و این وظیفه به عهده بازار گذاشته شود. او در توجیه ضرورت انقلاب اقتصادی می نویسد:

"در سیستم مدیریت متکی بر منطق اقتصادی، قیمت عامل اساسی اتخاذ تصمیم است: تولید کننده با توجه به مقدار تقاضا و سوددهی تصمیم می گیرد که چه کالاهایی را چه مقدار تولید کند. اما تقاضا و سوددهی مستقیما به قیمت کالای مورد نظر بستگی دارد. اگر با توجه به قیمت، سودآوری کم باشد یا اصلا وجود نداشته باشد بنگاه اقدام به تولید نخواهد کرد. برعکس، اگر سودآوری با توجه به قیمت زیاد باشد بنگاه تصمیم به تولید و افزودن به حجم آن خواهد گرفت." (آگانبگیان، ۳۹) 

به این ترتیب اقتصاددان شوروی می پذیرد که قیمت تعیین شده در بازار بار اطلاعاتی مهمی دارد که مبنای تنظیم کننده زندگی اقتصادی انسانهاست. تخصیص مطلوب منابع تنها با تکیه بر چنین اطلاعاتی می تواند صورت پذیرد، البته به شرط اینکه قیمت در سیستم بازار آزاد شکل گرفته باشد، وگرنه قیمت دستوری یا اداری دارای چنین بار اطلاعاتی نیست. به همین لحاظ او توصیه می کند که برای اصلاح اقتصاد شوروی لازم است که سیستم بازار آزاد برای تمامی کالاها اعم از مصرفی و سرمایه ای برقرار شود. از نظر وی آزادسازی قیمت ها از قید و بند برنامه و دستور تنها راه حل برگرداندن عقلانیت به نظام اقتصادی است. تجربه سوسیالیسم در شوروی مصداقی از افراط در قیمت گذاری دستوری بود.

کلید واژه ها: روسیه شوروی اتحاد شوروی اتحاد جماهیر شوروی سقوط اتحاد جماهیر شوروی میخائیل گورباچف ولادیمیر پوتین گلاسنوست پروسترویکا حزب کمونیست


( ۵ )

نظر شما :