توافق حاصل شده جنبه اقتصادی هم دارد

ایران، آشتی با همسایگان را می خواهد اما با آمریکا نه

۰۷ فروردین ۱۴۰۲ | ۲۱:۰۰ کد : ۲۰۱۸۴۸۱ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
آشتی ایران با عربستان سعودی نشان می دهد که تهران دست کم، در را بر روی برخی ابتکارات حریفانش باز می گذارد. روابط میان تهران و ریاض در این سالها، از روابط تهران با واشنگتن هم بدتر بود، اکنون اما به گفته مقام های آمریکایی و سعودی، ناگهان ایران علاوه بر احیای رابطه دیپلماتیک با عربستان سعودی، توافق کرده که ارسال سلاح برای حوثی های یمن را هم متوقف کند. وزیر دارایی عربستان هم چشم اندازی "بسیار سریع" برای سرمایه گذاری عربستان در ایران را در صورت پیاده شدن توافق، مطرح کرده است. شاید این ادعایی توخالی باشد، اما به نظر می رسد که گرمای روابط، برای هر دو طرف، منطقی اقتصادی هم داشته باشد.
ایران، آشتی با همسایگان را می خواهد اما با آمریکا نه

دیپلماسی ایرانی: در این چند ماه، برای کسانی که ایران را سرچشمه ستیز و خطر می بینند، شواهد فراوانی فراهم بود، با اینحال در هفته های اخیر بزرگترین رخداد کاهش تنشِ همه این سالها هم، میان ایران و حریفان ژئوپولیتیک اش در خاورمیانه شکل گرفت. دهم مارس، توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین امضا شد و اکنون هم صحبت از برقراری دوباره روابط میان دمشق و ریاض می شود. دولت سعودی، ابراهیم رئیسی را به ریاض دعوت کرد؛ دیداری که تنها یک رئیس جمهوری ایران در گذشته انجام داده بود. هفته پیش هم بشار اسد، دیداری از امارات داشت.

این ملغمه غریبِ نرمش و ستیزه جویی، پرسش هایی چند را پیش می آورد: آیا ایران چرخش تازه ای کرده است؟ این تناقض ظاهری را باید چگونه توجیه کرد؟ و اینکه این رفتار گیج کننده ایران، چه تاثیری بر منطقه و جهان خواهد داشت؟

امیدهای بایدن برای کاهش تنش و گشایشی در روابط با ایران به جایی نرسید و دورهای پی در پی از گفت وگوهای طاقت فرسا در وین، به پیشرفتی دست نیافت. به نظر می رسد که مقامات ارشد ایران، بردباریشان را از دست داده باشند و در این میان آژانس هسته ای هم دریافت که ایران  در حال تسریع فعالیت هسته ای خود است. 

اما آشتی ایران با عربستان سعودی، نشان می دهد که تهران دست کم، در را بر روی برخی ابتکارات حریفانش باز می گذارد. روابط میان تهران و ریاض در این سالها، از روابط تهران با واشنگتن هم بدتر بود، اکنون اما به گفته مقام های آمریکایی و سعودی، ناگهان ایران علاوه بر احیای رابطه دیپلماتیک با عربستان سعودی، توافق کرده که ارسال سلاح برای حوثی های یمن را هم متوقف کند.

وزیر دارایی عربستان هم چشم اندازی "بسیار سریع" برای سرمایه گذاری عربستان در ایران را در صورت پیاده شدن توافق، مطرح کرده است. شاید این ادعایی توخالی باشد، اما به نظر می رسد که گرمای روابط، برای هر دو طرف، منطقی اقتصادی هم داشته باشد. عربستان سعودی نیازمند ثبات برای جذب سرمایه هایی است که برای کمک به تنوع بخشی در اقتصادش به حوزه هایی فراتر از نفت و پتروشیمی ضرورت دارد. اقتصاد ایران هم که به نفس نفس افتاده است.

در ماه فوریه، ارزش پول ایران بالاترین سقوط تاریخ خود را تجربه کرد و به 58 هزار تومان در برابر یک دلار آمریکا رسید. یعنی نسبت به یک سال جلوتر، 55درصد ضعیف تر شد و در یک دهه 94درصد ارزش خود را از دست داد. تورم سالانه هم حدود 50درصد بود. وضعیت اسفبار اقتصادی، به اعتراضاتی دامن زد که جرقه آن در ماه سپتامبر و با مرگ مهسا امینی زده شد. 

اما همین منطق، در زمینه برجام به کار گرفته نمی شود، توافقی که آمریکا خواهان احیای آن است. در حالی که آشتی با عربستان سعودی، به معنی واگذاری امتیازات حاشیه ای برای کسب دستاوردهایی حاشیه ای است، ظاهرا محدودکردن برنامه هسته ای در توافقی با آمریکا، برای رهبران ایران، معنی تسلیم را دارد و حاضر به پذیرش آن نیستند. از این گذشته، رهبران ایران بر این باورند که صرف نظر از سقوط آزاد ریال و افزایش فورانی تورم، نظام می تواند با کمک روسیه و چین، خود را روی آب نگاه دارد.

 وضعیت کنونی برنامه هسته ای ایران، شماری از گزینه های بد را پیش پای جهان می گذارد. یکی از آنها، دیپلماسی ادامه دار است. اما اگر ایران می خواست به برجام برگردد، تاکنون این کار را انجام داده بود. یک جایگزین می تواند توافقی کوچکتر باشد که به "برجام- منها" معروف شده و در چارچوب آن، ایران بدون پذیرش محدودیت های وسیع تر بر برنامه هسته ای خود، موافقت می کند که اورانیوم سطح تسلیحاتی تولید نکند و دسترسی محدودی هم به بازرسان آژانس هسته ای بدهد. در برابر گشایش محدودی هم در تحریم ها صورت گیرد.

این ایده، برای برخی سیاستگذاران آمریکایی جذابیت دارد، اما برای اسرائیل و عربستان سعودی، خوشایند نیست چرا که ایران را همچنان در نزدیکی نقطه گریز نگه می دارد. چنین چارچوبی، صداهای اعتراض در واشنگتن را هم بلند می کند. آمریکا به جای توافق "طولانی تر و محکمتری" که آقای بایدن وعده اش را داده بود، اکنون به یک توافق "کوتاه تر و ضعیف تر" تن می دهد. 

درباره پیامدهای منفی یک حمله نظامی هم بحث های زیادی شده است. می ماند یک گزینه سوم: حفظ وضعیت موجود. ایران به رغم همه پیشرفت های هسته ای، احتمالا هنوز یکی دو سالی با توانایی ساخت یک سلاح هسته ای فاصله دارد. از این گذشته، ایران کینه توز هست اما اهل خودکشی نیست. اگر از سلاح هسته ای استفاده کند، پاسخی بسیار نیرومندتر از آمریکا، اسرائیل یا دیگر قدرت ها دریافت خواهد کرد.

البته این نمی تواند خیال اسرائیل یا عربستان را آسوده کند اما راه دیگری به جلو را نشان می دهد. اگر برنامه هسته ای ایران را نمی توان با دیپلماسی یا به زور اسلحه متوقف کرد، باید با منطق بازدارندگی آن را محدود نگه داشت. این گزینه، مانع تلاش ها برای افزایش فشار بر نظام از گذر تحریم ها و اقدامات خرابکارانه هم نمی شود.

بن بست کنونی در این زمینه، به سرچشمه نگرانی در خلیج فارس تبدیل شده و به همین دلیل است که عربستان سعودی از چین خواست که به کاهش تنش ها با ایران کمک کند. اگر نیرومندترین شریک شما، غیرقابل اتکا به نظر رسد، و اگر بزرگترین دشمن شما، تهدیدآمیز به نظر آید، طبیعی ترین کار این است که سپر محافظی فراهم کنید. سعودی ها به دنبال راه هایی برای آرام کردن ایران هستند و نه تحریک آن؛ کاری که بی شباهت به پرداخت باج توسط یک مغازه دار به رئیس قلدرهای محله نیست.

آنها همچنین خواهان آن هستند که چین، نقش دیپلماتیک بزرگتری بر دوش بگیرد. سعودی ها امیدوارند که اگر ایران همچنان به برنامه هسته ای اش ادامه دهد، بتوان چین را ترغیب کرد که از اهرم اقتصادی اش برای مهار ایران استفاده کند. اما اگر این قمار، بی نتیجه شد یا چین تمایلی به اقدام نداشت، سیاستمداران سعودی، به این باور نخواهند رسید که چین، جایگزینی برای آمریکاست: هیچ کس از ارتش آزادیبخش خلق انتظار ندارد که اگر امنیت خلیج فارس مورد تهدید قرار گرفت، برایش عملیات نجات به راه اندازد. 

سعودی ها به رغم همه سرخوردگی هایشان، تمایلی به جدایی از آمریکا ندارند. یک دیپلمات آسیایی، دولت های خلیج فارس را به سنگاپور تشبیه می کند، کشوری که پیوندهای اقتصادی نیرومندی با چین دارد اما هنوز هم برای امنیت خود، به آمریکا چشم دوخته است.

در چهاردهم همین ماه (مارس) بود که سعودی ها یک قرارداد 37 میلیارد دلاری را با شرکت بوئینگ امضا کردند تا 72 فروند هواپیمای 787 دریم لاینز (خطوط رویا)ی این شرکت را برای یک خط هوایی تازه که توسط صندوق اصلی سرمایه حاکمیتی سعودی تاسیس شده، تحویل بگیرند. مقام های رسمی می گویند که این قرارداد، تنها یک قرارداد تجاری نیست: سعودی ها با تقویت صنایع آمریکا، امیدوارند که جایگاه پادشاهی در واشنگتن را هم محکمتر کنند.

عربستان همچنین درها را برای عادی سازی نهایی روابط با اسرائیل هم باز خواهد گذاشت. دشوار بتوان چنین چیزی را برای کوتاه مدت تصور کرد. با شرایط کنونی اسرائیل، دیپلمات های دو طرف می گویند که در حال حاضر، شرایط برای عادی سازی مهیا نیست. با این حال، توافق با ایران به این معنی نیست که سعودی ها روابط دلخواه امنیتی خود با اسرائیل را ترک خواهند کرد همانطور که از آمریکا هم به عنوان ذینفوذترین قدرت خارجی در منطقه، دست نخواهند کشید.

این حال و هوای تازه آشتی و همگرایی که این اواخر بر منطقه (از جمله بر ترکیه) حاکم شده، برای آمریکایی ها هم بسیار خوب است. آقای بایدن مشغله جنگ در اروپا و رقابت با چین را دارد. یک کارشناس کنگره می گوید: "مشاوران بایدن فقط می خواهند که موضوع خاورمیانه را از روی میز کار رئیس جمهوری کنار نگه دارند." بنابراین، هرگونه کاهشی در تنش ها یک خبر خوب است. مقام های آمریکایی به روشنی می گویند که "ما نمی توانستیم درباره این توافق، گفت وگو کنیم چرا که فاقد رابطه دیپلماتیک با تهران هستیم."

گذشته از اینها، همانطور که فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی می گوید، توافق ریاض- تهران "همه اختلافات دیرپا را چاره نمی کند." اگر قرار باشد که ایران به عنوان یک کشورِ در آستانه گریز هسته ای باقی بماند، کشورهایی چون عربستان هم همچنان احساس ناامنی خواهند کرد. شاید که آمریکا، هیچ راه حل آماده ای نداشته باشد اما چین حتی دنبال چنین راه حلی هم نیست.

منبع: اکونومیست

کلید واژه ها: ایران عربستان چین سنگاپور آمریکا اسرائیل فیصل بن فرحان سید ابراهیم رئیسی دمشق


( ۱۴ )

نظر شما :

قربانی ۰۸ فروردین ۱۴۰۲ | ۰۰:۳۸
با سلام روابط بین ایران و عربستان با روابط ایران با آمریکا خیلی فرق میکند عربستان همسایه ایران است خاستگاه اسلام است اشتراکات بسیار زیادی بین ایران و عربستان است . و اقتصاد آن از طریق فروش نفت است و اما آمریکا یک غیر همسایه است که از طریق دزدی ، چپاول ، غارت ، باجگیری ، ایجاد هرج ومرج ، اختلاف ، جنگ و .... در منطقه امرار معاش میکند و عامل اختلاف در خاورمیانه و بین ایران و عربستان است و از طریق متحدین و عوامل داخلی در ایران و ناپختگی ولیعهد عربستان به این اختلاف دست پیدا کرد و ایران راضی به چنین اختلافی با عربستان نبود و باز آمریکا با سنگ اندازی در مذاکرات صلح ایران و عربستان با ترور سردار سلیمانی باعث تعویق صلح شد . بطوری که عربستان هم جایگاهی به آمریکا در مذاکرات با ایران نداد و با اعتماد به چین به این دستاورد رسید .