بازگشت اعتماد به بازارهای سرمایه‌ای جهان

۲۸ مهر ۱۳۸۷ | ۲۱:۳۶ کد : ۲۹۳۹ گفتگو
گفت‌وگو با دکتر ابوطالبی، دیپلمات و کارشناس ارشد وزارت امور خارجه
بازگشت اعتماد به بازارهای سرمایه‌ای جهان
برای آگاهی از دست آوردهای اجلاس کشورهای صنعتی جهان و معضلات پيش آمده پيرامون بحران اقتصادى جهانى و  حل و فصل سریع آن، گفت و گویی با با دکتر ابوطالبی، دیپلمات و کارشناس ارشد وزارت امور خارجه و متخصص اقتصاد سیاسی انجام داديم که در ادامه مى‌آيد:
 
- سه نشست از سوی مقامات اقتصادی و سیاسی هفت کشور پیشرفته جهان با هدف بررسی تبعات بحران اقتصادی کنونی و راهکارهای کاهش آن برگزار شد، دست آوردهای این نشست ها چه بود که به سرعت شاهد بهبود نسبی اوضاع بازارهای مالی در جهان بودیم؟
تمام تلاش این کشورها در قالب این نشست های این بود که اعتماد را مجددا به بازارهای سرمایه باز گردانند، در این راستا باید از روش‌های اقتصادی و سیاسی استفاده می کردند تا بار دیگر بازار سرمایه را از حالت بحران خارج و به‌سوی رونق سوق دهند.
 
چند فاکتور اساسی در این نشست‌ها مورد تاکید قرار گرفت، اول اینکه سپرده‌های مردم از سوی دولت‌ها تضمین شود، دوم اینکه به بانک‌ها این تضمین داده شود که سیستم وام دهی خود را به بخش های صنعت، کشاورزی و بازرگانی ادامه دهند چراکه اولین اقدام بانک‌ها پس از آغاز بحران، خودداری از اعطای هرگونه وام و اعتبار به پروژه ها و افراد بود تا از افزایش کمبود نقدینگی جلوگیری شود، در این راستا دولت های اروپایی تصمیم گرفتند که وام‌های اعطایی بانک‌ها از زمان اتخاذ این تصمیم تا انتهای سال 2009 را بیمه کنند، در واقع بازگشت این وام‌ها و اعتبارات از سوی این دولت ها بیمه شد و به این ترتیب موسسات مالی با خیالی آسوده از بازگشت اعتبارات، به اعطای وام‌ها اقدام می کنند.
 
فاکتور دیگر اینکه دولت‌ها به بانک‌ها این تضمین را دادند که بخش خصوصی و دولت منابع مالی لازم برای فعالیت‌های سرمایه‌ای آنها را تامین می کند، بنابراین بانک دیگر نگران نخواهند بود که با اعطای وام‌های جدید یا سپرده‌های جدید دچار کمبود اعتبار می شوند.
 
حال چه طبیعت این چند فاکتور را اقتصادی یا سیاسی یا ترکیبی از آنها بدانیم، به اعتماد سازی در بازارهای مالی کمک شایانی کرده اند و بار دیگر فعالان بخش مالی احساس می کنند که می توانند فارغ از تبعات بحران، وارد بازار شده و فعالیت‌های اقتصادی را ادامه دهند.
 
- ایالات متحده امریکا برای کاهش تبعات بحران اعلام کرد که سهام شرکت‌ها و موسسات مالی این کشور را خریداری می کند و به بدهی‌های آنها کاری ندارد، اما کشورهای اتحادیه اروپا بعضا اقدام به ملی کردن برخی بانک‌ها و موسسات خود و یا اعطای کمک مستقیم مالی به آنها کرده اند، علت این تفاوت راهکارها برای حل بحران چیست؟
سیاست‌ها فرق نمی کنند، هر دو طرف احساس می کنند که باید ابتدا موسسات مالی و بانک‌ها را کمک کرد تا روی پای خود ایستاده و ادامه حیات دهند، اما اگر این کمک‌ها برای ادامه حیات برخی موسسات یا بانک‌ها اکتفا نکند و تبعات بحران به نحوی باشد که سهام آنها به شدت رو به کاهش گذاشته و یا دارایی‌های آن به‌صورت طلب، قابل وصول نباشد؛ در آن صورت دولت ها کل سهام این موسسات را برداشته و به معنای دیگر صاحب این موسسات، دولت خواهد شد، حال اگر این حرکت به شکلی باشد که در ابتدای کار دولت، کل موسسه را با تمام بدهی‌ها و طلب‌هایش برداشته و خود در مقابل مردم متعهد شود؛ ملی کردن نام دارد.
 
به این ترتیب دولت‌های غربی بر مبنای شدت تاثیر پذیری شرکت‌ها و موسسات مالی از بحران اقتصادی، یکی از سه روش اطمینان بخشی به موسسات، خریداری سهام آنها و یا ملی کردن آنها را انتخاب کرده و اعمال می کنند.
 
- چرا به‌دنبال گسترش دامنه بحران، اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس با سقوط بازارهای بورس مواجه شده اما برخی کشورها مانند عراق یا مصر با رونق در بازارهای مالی روبرو شدند؟
 مصر بیشترین افت ارزش سهام را از ابتدای سال 2008 تا به امروز داشته که برابر با 40 درصد است در حالی‌که سهام در بورس عربستان در همین دوره زمانی کلا 35 درصد افت ارزش داشته است، اما تفاوت مشخص کشورهای حوزه خلیج فارس با سایر کشورهای خاورمیانه در تاثیر پذیری از بحران اقتصادی اخیر، این است که کشورهای نفت خیر خلیج فارس مجموعا حدود 2 ترلیون دلار ظرف پنج سال گذشته در امریکا دارایی سرمایه‌ای خریداری کرده اند، این کشورها از اضافه درآمد حاصل از فروش نفت خود، در بازار امریکا دارایی سرمایه‌ای خریداری کرده اند.
 
این دارایی‌ها با آغاز بحران مالی در ایالات متحده، یک‌باره دچار مشکل شده است، تاثیر‌پذیری بیشتر این کشورها، نتیجه ارتباط دارایی‌های خریداری شده آنها در امریکا با بازارهای بورس داخل این کشورها بوده است.
 
علاوه بر این، تاثیر پذیری از بحران اقتصادی در منطقه خلیج فارس بنا به برنامه‌های توسعه‌ای این کشورها در بخش نفت و گاز که توسط شرکت‌های اروپایی و امریکایی اجرا و تامین مالی شده، بیش از سایر کشورهای خاورمیانه بوده و آنها به‌دنبال افزایش دامنه بحران، برای ادامه اجرای پروژه‌ها و تامین مالی دچار مشکل شده و تاثیر بیشتری از بحران گرفته‌اند.
 
ضمن آنکه ظرف چند سال گذشته برخی از بازارهای خلیج فارس از جمله دبی و بعضا خارج از خلیج فارس در لبنان، بخش صنعت ساختمان رونق می گیرد که در این بخش نیز پیمانکاران امریکایی و اروپایی اجرا و تامین مالی پروژه‌ها را انجام می داده اند، در شرایط کنونی که صنعت ساختمان در کلیه مناطق دنیا با رکود مواجه است، چنین کشوهایی به شدت از تبعات بحران اقتصادی جهانی تاثیر گرفته اند.

نظر شما :