کنفرانس مونيخ: اعلام جنگ سرد جدید از سوی روسیه؟

۲۰ اسفند ۱۳۸۵ | ۱۹:۳۴ کد : ۳۷ اخبار اصلی
سخنرانى شديداللحن ولاديمير پوتين عليه دولت آمريکا و سياست‌هاى بين‌المللى اين کشور نشانی از حضور مقتدر دوباره روسیه در عرصه جهانی داشت و على لاريجانى نيز به گفته سياستمداران اروپايى همان موضع قبلى را، هر چند با لحنى ملايم‌تر، درباره‌ برنامه هسته‌اى ايران تکرار کرد.
کنفرانس مونيخ: اعلام جنگ سرد جدید از سوی روسیه؟

دويست و پنجاه سياستمدار و کارشناسى که در کنفرانس «سياست امنيتى» مونيخ شرکت کرده بودند در حالى به 40 کشور مطبوع خود بازگشتند که به نظر نمى‌رسيد برگزارى اين کنفرانس به امنيت خاطر مردم جهان کمک چندانى کرده باشد. سخنرانى شديداللحن ولاديمير پوتين عليه دولت آمريکا و سياست‌هاى بين‌المللى اين کشور خاطرات جنگ سرد را زنده کرد و على لاريجانى نيز به گفته سياستمداران اروپايى همان موضع قبلى را، هر چند با لحنى ملايم‌تر، درباره‌ برنامه هسته‌اى ايران تکرار کرد.

 

 

 

چهل و سومين دوره کنفرانس سياست امنيتى مونيخ امسال از 9 تا 11 فوريه 2007 در اين شهر برگزار شد. اين کنفرانس که از سال 1962 برگزار مى‌شود، هر ساله مهم‌ترين موضوعات سياسى و امنيتى جهان را در دستور کار خود قرار مى‌دهد و با شرکت شمارى از نخبه‌ترين سياستمداران و کارشناسان حوزه سياست و امنيت برگزار مى‌شود. از اين لحاظ کنفرانس مونيخ را در عالم امنيت مى‌توان با کنفرانس داووس در جهان اقتصاد مقايسه کرد. اين دوره از کنفرانس مونيخ که با سخنرانى آنگلا مرکل افتتاح شد، شعار «صلح از طريق گفتگو» را به عنوان شعار خود برگزيده بود و از ايران نيز على لاريجانى دبير شوراى امنيت ملى جمهورى اسلامى ايران در آن شرکت کرده بود.

 

بنا بر سنت، کنفرانس سياست امنيتى مونيخ بخش مهمى از مباحث خود را به روابط ميان اروپا و آمريکا اختصاص مى‌دهد، اما با توجه به وضعيت بحرانى خاورميانه پيش‌بينى مى‌شد امسال تمرکز کنفرانس به سوى خاورميانه معطوف شود؛ به ويژه اين که کارشناسانى چون دانلد رامسفلد، وزير دفاع پيشين آمريکا نيز در روزهاى پيش از برگزارى کنفرانس روابط ميان اروپا و آمريکا را «نسبتاً عادى» پيش‌بينى مى‌کردند.

 

در مجموع پيش‌بينى مى‌شد بحث هسته‌اى ايران و چگونگى واکنش به آن، وضعيت عراق و استراتژى آمريکا براى مهار بحران در اين کشور، فروش اسلحه به چين (با توجه به مخالفت دول مهم اروپايى و درخواست آن‌ها از آمريا براى توقف فروش اسلحه به چين) و نقش ناتو در اروپا از مواردى باشد که بحث ميان سياستمداران آمريکايى و اروپايى حول آن‌ها شکل بگيرد.

 

اما چيزى که کاملاً بر خلاف انتظار تحليل‌گران مسائل بين‌المللى به کانون خبرى کنفرانس مونيخ تبديل شد، سخنرانى شديداللحن ولاديمير پوتين، رئيس‌جمهور روسيه، عليه آمريکا و سياست‌هاى جهانى يک‌جانبه اين کشور بود که به اعتقاد او موجب هرج و مرج و ناامنى در جهان مى‌شود.

 

پوتين گفت آمريکا در پى ايجاد يک جهان تک‌قطبى با يک کانون قدرت، يک کانون نيروى نظامى و يک ارباب و سرور است و اين فرمول بى‌شک به فاجعه مى‌انجامد. پوتين گفت: «آمريکا در تمامى حوزه‌ها از حدود و مرزهايش تخطى کرده است و خواست و اراده خود را به کشورهاى ديگر تحميل مى‌کند.» به گفته پوتين، اين امر موجب مى‌شود تا ديگر «کشورى نتواند زير چتر  قوانين بين‌المللى» پناه بگيرد.

 

پوتين همچنين از طرح‌ آمريکا مبنى بر نصب سيستم‌هاى دفاع موشکى در شرق اروپا و گسترش مرز‌هاى ناتو شديداً ابراز نگرانى کرد و گفت آمريکا با سياست‌هاى خود يک جنگ تسليحاتى جديد را آغاز کرده است، قوانين بين‌المللى را زير پا گذاشته است و موجب تضعيف نهادهاى بين‌المللى چون سازمان ملل شده است.

 

هر چند سخنان پوتين را با لحنى ملايم‌تر مى‌توان حرف دل بسيارى ديگر از رهبران اروپايى نيز دانست، اما سخنرانى او در کنفرانس مونيخ باعث شد تا به نوشته روزنامه نيويورک تايمز، سطح روابط ميان روسيه و آمريکا به پايين‌ترين سطح خود در سال‌هاى پس از فروپاشى شوروى برسد.

 

به اين ترتيب شايد بتوان گفت که روسيه پس از طى يک دوران نقاهت سياسى و اقتصادى پس از فروپاشى شوروى، بار ديگر در مسير تبديل شدن به يک ابرقدرت بين‌المللى گام برمى‌دارد و رقابت پنهان ميان دو کشور که طى سال‌هاى گذشته در سايه روابط دوستانه و مسائل اقتصادى قرار گرفته بود، اکنون بار ديگر محسوس شده است. سخنرانى پوتين در کنفرانس مونيخ را مى‌توان علامت بازگشت موثر روسيه به صحنه بين‌المللى دانست.

 

روسيه و آمريکا هم اکنون آشکارا براى دستيابى به قدرت و نفوذ بيشتر در اروپا، منطقه قفقاز و آسياى ميانه (جايى که به خاطر منابع انرژى و پايگاه‌هاى نظامى استراتژيکش واجد اهميت است) با يکديگر رقابت مى‌کنند. طرح دولت بوش براى استقرار سيستم‌هاى دفاع موشکى در جمهورى چک و لهستان و نيز رابطه ناتو با گرجستان و اوکراين که در حيطه سنتى نفوذ روسيه قرار دارند، به شدت موجب خشم روسيه شده است. از طرف ديگر آمريکايى‌ها هم روسيه را به خاطر فروش سلاح به سوريه، ونزوئلا و اخيراً ايران به شدت مورد انتقاد قرار مى‌دهند. آمريکايى‌ها مى‌گويند هدف موشک‌هاى ضدهوايى "تور.ام یک"  که به تازگى طى قراردادى 700 ميليون دلارى تحويل ايران شدند، طى يک درگيرى احتمالى هواپيماها و هلى‌کوپترهاى آمريکايى خواهد بود؛ همان‌طور که پيش از اين نيز تسليحات ضدتانکى که روسيه به سوريه فروخته بود، سر از جبهه جنگ حزب‌الله و اسرائيل در آورد و عليه تانک‌هاى اسرائيلى به کار گرفته شد.

 

 

 

ايران: لحن متفاوت، محتواى مشابه

 

با توجه به پایان ضرب‌الاجل شوراى امنيت به ايران (2 اسفند) در مورد تعليق غنى‌سازى و اخبار ضد و نقيضى که درباره حضور يا عدم‌حضور على لاريجانى در کنفرانس مونيخ مطرح بود، پيش‌بينى مى‌شد حضور لاريجانى در مونيخ با حرف و پيشنهاد تازه‌اى از سوى تهران درباره برنامه هسته‌اى همراه باشد.

 

آقای لاريجانى در سخنرانى خود در مونيخ، همان مواضع دولت ايران در برنامه هسته‌اى را با  لحنى دوستانه و صلح‌آميز تکرار کرد. لاريجانى گفت: «ما مسیر مشخصی را دنبال می‌کنیم و فعالیت‌های ما زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای است.»

 

علی لاريجانى ايران و اروپا را دوستان هميشگى خواند و گفت: «ايران قصد تهاجم به هيچ کشورى را ندارد.» لاريجانى همچنين از حاضران پرسيد: «آيا تا به حال شده است که کشور ايران جنگى را عليه يک کشور اروپايى آغاز کند؟»

 

آقای لاريجانى همچنين در سخنرانى خود که با عنوان «امنيت در خاورميانه» ايراد مى‌شد، به نقش دمکراسى در برقرارى صلح پايدار اشاره کرد و گفت «اما اصول دمکراتيک مى‌تواند در هر کشورى با کشور ديگر متفاوت باشد. غرب سکولاريسم را به عنوان زيربناى دمکراسى خود انتخاب کرده است و ايران هم اسلام را مبناى دمکراسى قرار داده است.»

 

اما در بخش پرسش و پاسخ‌هاى بعد از پايان سخنرانى، لاريجانى گفت به سئوالاتى که درباره اسرائيل، هولوکاست و تعليق غنى‌سازى اورانيوم به عنوان پيش شرط مذاکره درباره مسائل هسته‌اى ايران مطرح شود، پاسخ نخواهد داد. اما ليندسى گراهام، سناتور آمريکايى که از اعضاى هيات آمريکايى حاضر در کنفرانس مونيخ بود، به لاريجانى پيشنهاد کرد در صورتى که هر گونه ترديدى درباره هولوکاست دارد، از اردوگاه داخائو واقع در حومه مونيخ ديدن کند.

 

آقای لاريجانى در پاسخ کوشيد با پاسخى ديپلماتيک، نه در ورطه‌ نفى هولوکاست بيافتد  و نه موضعى بر خلاف مواضع دولت و  رئيس‌جمهور ايران اتخاذ کند. لاريجانى از حساسيت بيش از اندازه‌اى که درباره‌ مسئله هولوکاست ايجاد شده است حرف زد و گفت: «به هر حال اين مسئله‌اى تاريخى است که به ما هيچ ارتباطى ندارد.» به اين ترتيب لاريجانى در نفى و نه در تأييد وقوع هولوکاست کلمه‌اى بر زبان نياوردو آن را «مسئله‌اى باز و قابل بررسى» خواند.

 

علی لاريجانى همچنين در حاشيه کنفرانس مونيخ، با خاوير سولانا، مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا نيز ديدار کرد؛ ديدارى که از آن به عنوان مقدمه‌اى براى آغاز دوباره گفتگوها ميان ايران و اروپا درباره برنامه هسته‌اى ياد مى‌شد. آقای لاريجانى در اين ديدار به مسئول سياست خارجى اروپا اعلام کرد که ايران خواهان از سرگيرى مذاکرات ميان ايران و اتحاديه اروپا درباره برنامه هسته‌اى است، اما تعليق برنامه غنى‌سازى را به عنوان پيش شرط مذاکرات نمى‌پذيرد. اما خاوير سولانا در پايان اين ديدار به خبرگزارى رويترز گفت ديدار خوب و کوتاهى با لاريجانى داشته، اما دو طرف به توافق تازه‌اى درباره برنامه هسته‌اى ايران نرسيده‌اند.

 

با اين حال سولانا و فرانک والتر اشتين‌ماير که او نيز در مونيخ ديدار جداگانه‌اى با لاريجانى داشت، در گزارشى که در جلسه روز 12 فوريه اتحاديه اروپا ارائه کردند، گفتند که پس از ديدار با لاريجانى به اين نتيجه رسيده‌اند که اراده تازه‌اى در ايران براى بازگشت به ميز مذاکره ايجاد شده است. البته سولانا و اشتين‌ماير گفتند که بايد رفتار ايران را طى روزهاى آينده ديد و به هر حال چون هيچ پيشنهاد و برنامه عينى و تازه‌اى از سوى ايران ارائه نشده است، امکان از سرگيرى مذاکرات از قوت چندانى برخوردار نيست.

 

يکى از ديپلمات‌هاى اتحاديه اروپا هم که نمى‌خواست نام خود را فاش کند، درباره ديدارهاى لاريجانى در مونيخ به خبرگزارى رويترز گفت: «ايران خواهان از سرگيرى مذاکرات است، اما هيچ طرح يا پيشنهاد تازه‌اى ارائه نمى‌دهد و به اين ترتيب در يک سيکل بسته افتاده است.» اين ديپلمات همچنين در ادامه سخنانش از پيشنهاد تازه‌اى که سخن گفته است که شامل تعليق دوجانبه تحريم‌هاى سازمان ملل و غنى‌سازى اورانيوم مى‌شود. اما به گفته اين ديپلمات اروپايى، ظاهرا مشکلاتى بر سر چگونگى «زمان‌بندى» تعليق‌ها وجود دارد.

 

پيشنهاد تعليق دوجانبه مورد حمايت محمد البرادعى، مدیرکل آژانس بین المللی انرژى اتمى سازمان ملل نيز قرار گرفته است و البرادعى آن را راه‌حل مناسبى براى خروج از بن‌بست فعلى و از سرگيرى مذاکرات دانسته است تا به اين ترتيب از يک برخورد نظامى احتمالى ميان ايران و آمريکا جلوگيرى شود.

 

به اين ترتيب به نظر مى‌رسد طى روزهايى که تا زمان پايان ضرب‌الاجل سازمان ملل به ايران باقى مانده است، پيشنهاد تعليق دوجانبه براى يک دوره سه تا چهار ماهه تنها طرح عملى و قابل پيگيرى براى احتراز از برخورد جامعه بين‌المللى با ايران باشد.   


( ۱ )

نظر شما :