حالا به حرف مردم عراق گوش کنیم!

۱۰ شهریور ۱۳۸۶ | ۰۸:۳۸ کد : ۵۸۲ سرخط اخبار
مقاله ای از برنارد کوچنر، وزیر خارجه فرانسه در هرالد تریبیون پس از سفر اخیرش به عراق
حالا به حرف مردم عراق گوش کنیم!

امروز  در مورد عراق چه می­توان گفت؟ عراق کشوری "دموکراتیک" است - که قانون اساسی آن برگرفته از همه پرسی و با تایید مستقیم جهانی همراه بوده - و امروز با خودش در جنگ است. عراق کشوری است که از دیکتاتوری تشنه­ به­ خون رهایی یافته - که بین 2 تا 4 میلیون نفر را کشته - وهنوز هم خونریزی در آن ادامه دارد. کشوری پر از تناقض است که مانند ذهن و دل مردمش پاره پاره است.

کشور عراق  بیرون از منطقه­ به­شدت حفاظت­شده­ای به نام  "منطقه سبز" در بغداد و منطقه کم و بیش باثبات کردنشین، در اثر طوفان خشم و نفرت تکه تکه شده و بیش از 4 میلیون نفر از خانه و کاشانه­ خود آواره شده­اند و روزانه 2000 نفر از مردم این کشور کشته می­شوند. من تازه از سفر سه روزه­ام به عراق برگشته­ام، می­خواستم صریح و بی­پرده دیدگاه­های مردمش را اعم از شیعه، سنی، کرد و مسیحی بشنوم و ببینم آنان چه احساسی دارند. من همچنین می­خواستم حمایت کامل فرانسه را از هدفِ حساس آشتی ملی و گفت و گوهای لازم برای تحقق آن را ابراز کنم.

در صحبت­هایی که در آن جا داشتم، به نیاز عمیقی پی بردم که مردم این کشور نسبت به روابط جدید با اروپا و فرانسه حس می­کردند و این که عراق امروز باید دوباره بازشناسی شود. سال­هاست که عراقی­ها منزوی شده­اند و احساس می­کنند به حال خود رها شده­اند و جوامع بین­المللی توجهی به آنان ندارند. چند سالی است که حضور آمریکایی­ها در عراق مورد بحث و مجادله قرار گرفته اما اکنون وقت آن رسیده که توجه­مان را به خود عراقی­ها معطوف کنیم.

دلیل دیگری که به عراق رفتم این بود: می­خواستم توجه همه را به اهمیت حیاتی و حساس بازگشت  فرانسه و تأثیر آن بر آینده و آینده فرزندانمان جلب کنم. ما سفارت خود در بغداد را حفظ کردیم و از کارکنان شجاع خود قدردانی می­کنیم که چرخ آن سفارتخانه را به گردش در آوردند، اما از لحاظ سیاسی از کشور عراق غفلت کردیم. 

هیچ­یک از وزرای خارجه­ فرانسه از سال 1988 تا به حال به عراق سفرنکرده است. در حالی که فرانسه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل مسؤولیت­های ویژه­ای دارد. نمی­تواند به بحرانی که عراق با آن دست به گریبان است پشت کند، بحرانی که فقط دامن عراق را نگرفته بلکه منطقه و حتی جهان را تحت تأثیر قرار داده است.

ما نمی­توانیم از این بحران غفلت کنیم آن هم به این دلیل که عراق قربانی فرهنگ خشونت­طلبی شده است. ما نمی­توانیم گوش خود را [بر اخبار این وقایع]ببندیم چون دوستان آمریکایی و انگلیسی ما این کشور را- برخلاف اعتراض­های ما- آزاد کرده­اند و کنترل اوضاع را به دست گرفته­اند. معضلات عراق به مهمترین مشکلی گره خورده که دنیا با آن دست به گریبان است و آن دشمنی بین مذاهب، افراطی­گری مذهبی، تقابل تمدن­ها که پس­زمینه آن تروریسم، تولید و تکثیر سلاح­ها هسته­ای و جهانی­سازی است.

من 19 اوت به بغداد رفتم چون می خواستم یاد چهارمین سالگشت حمله به مقر سازمان ملل و کشته شدن دوستم "سرگیو ویرا دو ملو"، فرستاده ویژه سازمان ملل و 21 نفر از همکارانش را زنده کنم. علاوه بر سپاس و قدردانی و ذکر یادشان می­خواستم همه را بر احیای نقش سازمان ملل در عراق فرابخوانم چون باورم این است که اجتناب­ناپذیر است.

فرانسه چه کار می­تواند انجام دهد تا این کشور ویران و به خاک و خون کشیده دوباره امید خود را به دست آورد؟ هر کاری که هست نباید خیلی توقع داشته باشیم، چون هیچ فرمول جادویی وجود ندارد. یکی از مقام­های ارشد عراقی در پاسخ به این پرسش من که فرانسه چه کاری می­تواند انجام دهد، گفت: "می­تواند نگاهی جدید از زاویه­ای جدید به ما پیشنهاد کند." دیگری گفت: "کرامت نفس­مان را به ما بازگرداند".

همه می­دانند که فرانسه از مداخله­­ نیروهای ائتلاف در عراق سال 2003 حمایت نکرد. هرچند تهاجم به عراق به یک حکومت دیکتاتوری پایان داد اما روش­های به کار رفته برای ایجاد عراق امن و دموکراتیک مؤثر واقع نشد. اکنون زمان آن رسیده که از نو شروع کنیم. هیچ راه حل نظامی با تأثیر ماندگار در این بحران متصور نیست. راه حل باید سیاسی باشد. خود عراقی­ها، حتی آنان که به­شدت با حضور آمریکا در عراق مخالفند ممکن است با خروج فوری نیروهای بیگانه موافق نباشند، با این وصف باید برنامه­ای برای این خروج تدوین شود و این برنامه­ریزی باید با مشاوره مقام­های بلندپایه عراقی انجام شود. همزمان با این راهکار باید دولت اتحاد ملی با حضور همه­ی احزاب و جناح­ها ایجاد شود. فرانسه آماده است که به عنوان میانجی در این تلاش نقش ایفا کند.

بله فرانسه می­تواند نگاهی تازه پیشنهاد کند. فرانسه می­تواند، چون در مداخله سال 2003 شرکت نداشته و سابقه دوستی فرانسه با عراق طولانی است و همچنین طیف وسیعی از قراردادها بین این دو کشور و جوامع آن منعقد است. فرانسه می­تواند مؤثر واقع شود چون یکی از متحدان- هرچند دردسرساز- آمریکاست و دوستان واقعی گاهی دردسرسازند.

فرانسه می­تواند از طریق سازمان ملل و اتحادیه اروپا با آرمان صلح کمک کند. فرانسه از ابتکارهای بین­المللی که در ماه­ها اخیر مطرح شده و با روندی سیاسی- بین­المللی بحران عراق را هدف قرار داده، حمایت می­کند. سازمان ملل در 10 اوت [19 مرداد] با تصویب قطعنامه 1770 گام درست در جهت صحیح برداشت تا این  سازمان [ملل]  نقش وسیع­تری در عراق ایفا کند. اکنون باید کار کنیم تا این گام مؤثرتر واقع شود.

همسایگان عراق هم باید نقش در خور اعتمادی در جست و جو برای راه حل بازی کنند. بدون همکاری آنان هیچ کار قابل توجهی ممکن نیست. فرانسه باید آنان را متقاعد کند که در این کار مشارکت کنند. این روند از ماه مه [اردیبهشت] در شرم­الشیخ آغاز شد و مثبت بود. برنامه­ها و ملاقات­های عملی که این اجلاس تدارک دید باید فوری محقق شود به­خصوص سه تیم کاری باید برای سه مسأله مهم و حساس انرژی، آوارگان و امنیت تشکیل شود.

رؤیای عراقی که به صلح دست یافته دور از دسترس نیست. تلاش بیشتر، تیزهوشی و باور قلبی می­تواند این رؤیا را به واقعیت تبدیل کند به­خصوص که ما همه شجاعت انجام این وظیفه را داریم. اما اگر خجولانه یا ملاحظه­کارانه از آن غفلت کنیم باید انتظار روزهای بدتر را داشته باشیم.     


نظر شما :