ایران و منطقه‌ای که پوست می‌اندازد

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۰۰:۲۳ کد : ۱۲۱۹۴ اخبار اصلی
برای همه روشن است که خاورمیانه در حال پوست‌اندازی است. منطقه در حال خروج از وضعیت فعلی‌اش است و به سمتی می‌رود که خاورمیانه‌ای جدید در آن شکل بگیرد. خاورمیانه‌ای که هم‌پیمانی‌ها در آن رنگ و بوی دیگری دارد و معادلات سیاسی نیز تعریف دیگری پیدا کرده است
ایران و منطقه‌ای که پوست می‌اندازد

دیپلماسی ایرانی: برای همه روشن است که خاورمیانه در حال پوست‌اندازی است. منطقه در حال خروج از وضعیت فعلی‌اش است و به سمتی می‌رود که خاورمیانه‌ای جدید در آن شکل بگیرد. خاورمیانه‌ای که هم‌پیمانی‌ها در آن رنگ و بوی دیگری دارد و معادلات سیاسی نیز تعریف دیگری پیدا کرده است. خاورمیانه‌ای که ممکن است دوستی‌ها در آن تبدیل به دشمنی شوند و دشمنی‌های قدیم دوست‌های جدید را تشکیل دهند.

روزنامه الشرق الاوسط، چاپ لندن در یادداشتی به قلم طارق الحمید، دبیر تحریریه این روزنامه و البته از چهره‌های ضدایرانی و پان‌عربیست عرب به این موضوع پرداخته و نوشته است: اگر ملاحظات روشنی نسبت به زلزله سیاسی منطقه داشته باشیم به خوبی می‌بینیم که هم‌پیمانی‌ها در منطقه عربی کاملا دگرگون شده و به استثنای شورای همکاری خلیج ]فارس[ که سعی می‌کند یک صدا باشد و تلاش دارد در برابر تحولات خارجی و در میان غوغای فریاد‌های «مردم سرنگونی نظام را می‌خواهند» یک سیاست را تعقیب کند، می‌توانیم بگوییم هم‌پیمانی‌ای وجود ندارد.

در ادامه این یادداشت حمید مدعی می‌شود: منطقه از جبهه‌های مختلفی در معرض هجوم قرار گرفته است. از یک سو هلال شیعی(!) منطقه را مورد تهدید قرار داده و از سوی دیگر وضعیت سوریه را شاهدیم که با تحت تاثیر قرار دادن هم‌پیمانی‌اش با حزب الله و ایران به سویی می‌رود که در صورت بروز هر گونه حادثه‌ای در امور داخلی‌اش بر کل منطقه تاثیر بگذارد.

به ادعای طارق حمید ایران در حال حاضر به مشکلات متعددی در سیاست بین‌المللی‌اش برخورده است و می‌نویسد: ایران پس از آن که تحولات داخلی سوریه رخ داده با مشکلات واقعی در بعد سیاست خارجی منطقه‌ای‌اش مواجه شده است. از سویی دولت عراق که ایران بر سر آن سرمایه‌گذاری فراوانی کرده بود به دلیل بحران‌های متعددی که در حال حاضر دست به گریبانش شده و آن نیز به سمتی می‌رود که مردم در آن جا شعار سرنگونی دولت را سر دهند، تا کنون از برآورده ساختن انتظارات ایران عاجز مانده است.

حمید در ادامه به بحرانی که تحولات سوریه در بعد منطقه‌ای برای کشورهای منطقه ایجاد کرده، می‌پردازد و می‌نویسد: بحران سوریه فقط شامل حال ایران نیست. این بحران بر روابط دمشق – آنکارا و دمشق – دوحه نیز اثر مستقیم گذاشته است. ترک‌ها و قطری‌ها که هر دو بر هم‌پیمانی با سوریه حساب‌های گسترده‌ای کرده بودند، اکنون در پی تحولات داخلی این کشور به شدت احساس نگرانی می‌کنند و تلاش دارند در سیاست خارجی خود در قبال سوریه بازنگری کنند.

دبیر تحریریه روزنامه الشرق الاوسط در ادامه به غیبت دستگاه دیپلماسی مصر در تحولات منطقه می‌پردازد و می‌نویسد: نزدیک به چهار سال است که مصر در تحولات مختلف منطقه غیبت محسوسی دارد و این مسئله خلاء بزرگی ایجاد کرده که هنوز پر نشده است. بی‌شک هیچ کشوری نمی‌تواند همانند مصر بر جامعه عربی و محیط پیرامونی آن اثرگذار باشد. نمی‌توانیم منکر شویم که مصر در حال حاضر نیز بیشترین تاثیر را بر تحولات جامعه عربی می‌گذارد. در بعد سیاست خارجی نیز همین وضعیت حاکم است. مصر همواره در بعد سیاست خارجی بر تمامی هم‌پیمانی‌ها و جدایی‌های دیپلماتیک اثرگذار بوده است. در حال حاضر نیز که خلاء نبود مصر را در سیاست خارجی شاهدیم، به خوبی می‌بینیم که هم‌پیمانی‌های عربی کاملا از هم گسسته شده و جدایی بزرگی میان کشورهای عربی به وجود آمده است. البه به استثنای شورای همکاری خلیج فارس که عربستان سعودی توانسته به هر قیمتی شده آنها را بر سر یک محور گرد هم آورد. ولی با تمام این احوال می‌توانیم بگوییم که وضعیت منطقه به چیزی زیر صفر رسیده به ویژه این که تحولات سوریه نیز مزید بر علت شده است.

وی در ادامه می‌نویسد: البته نمی‌توانیم سیاه‌نمایی کنیم و بگوییم همه چیز به سمت شر می‌رود، این تحولات نقطه مثبتی نیز برای منطقه دارد. اکنون می‌توانیم بگوییم که منطقه شاهد تولد اتحاد و هم‌پیمانی‌های جدیدی است. حداقل آن این است که اکنون در هر اتحادی مردم حضور مستقیم دارند و اتفاقا ملت‌ها نیز کاملا به اوضاع آگاهند و می‌توانند به همه هم‌پیمانی‌ها خط دهند. مثلا امروز دیگر حسنی مبارکی نیست که بخواهد سر قضیه فلسطینی سنگ‌اندازی کند. یا آن طور که علی عبدالله صالح مدعی می‌شد و سعی می‌کرد همه را از القاعده و جریان‌های اسلام‌گرای افراطی بترساند، این گروه‌ها هیچ خطری را برای جوامع به وجود نیاورده‌اند. یا نظام سوری که دائما صحبت از توطئه می‌زند و می‌گوید مقاومت در خطر است، شاهدیم که مقاومت همچنان پابرجا است ولی خبری از توطئه نیست و مردم نیز به تظاهرات خود ادامه می‌دهند بدون این که توجهی به اتهام‌های وجود توطئه کنند و در عین حال از مقاومت هم حمایت می‌کنند.

حمید یادداشت خود را این گونه به پایان می‌رساند: امروز منطقه به گونه‌ای شده که به روشنی می‌بینیم که هم‌پیمانان امریکا از آنچه در سوریه می‌گذرد نگرانند و این مسئله باعث شده بپرسیم پس آنها در چه مورد خود را هم‌پیمان امریکا می‌دانند؟ ترکیه از چه چیز نگران است؟ به ویژه این که گمان نمی‌رود اگر حکومت اخوانی در سوریه بر سر کار آید به این کشور ضرری برساند. وضعیت ایران به کجا خواهد رسید؟ هم‌پیمانی‌ و حمایت‌ها از حزب الله چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا این وضعیت باعث می‌شود حماس مجبور شود از سوریه خارج شده و مثلا فعالیت خود را به خارطوم منتقل کند؟ آیا با توجه به نفوذ بسیاری که اسرائیل در سودان دارد، حماس می‌تواند در آن جا به فعالیت خود ادامه دهد؟ بی‌شک ثبات سوریه برای همه مسئله‌با ارزشی است. بی‌شک منطقه ما مرحله جدیدی را آغاز کرده است. مرحله‌ای که در آن هم‌پیمانی‌ها متفاوت خواهند بود و بیشترین ضرر را کسانی خواهند دید که پیش از این بیشترین ضرر را به منطقه زده بودند.  



نظر شما :