فینال حزب عدالت و توسعه با نظامیان

۰۹ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۹:۰۷ کد : ۱۵۰۰۳ باشگاه خوانندگان
نگاه یکی از خوانندگان دیپلماسی ایرانی به چالش اخیر میان دولت و ارتش ترکیه.
فینال حزب عدالت و توسعه با نظامیان
دیپلماسی ایرانی: ترکیه از هشت دهه پیش با ظهور آتاترک (1923) با مفهوم جمهوریت آشنا شده بود، اما این جمهوری نوین کمتر با دمکراسی میانه مناسب و مطبق با معیارهای آن داشت. ترکیه اگر در هیچ وجهه ای میراث دار عثمانی نبود، در حفظ و حتی ارتقای جایگاه نظامیان در هرم قدرت نه تنها میراث دار عثمانی شد، بلکه نظامیان این کشور، جمهوری تازه تاسیس شده را مولود خود دانسته و خویش را حافظ آن تعریف کردند.

تحولات امروز نشان می‌دهد که جابجائی در هرم قدرت ترکیه در حال رخ دادن است و اگر ادعای برای میراث داری عثمانی باشد، اردوغان می‌تواند با نئوعثمان گرایی برای برخی فاتح باشد، هرچند که میان این دو و شرایط ظهور سلطان فاتح و اردوغان از زمین تا آسمان، فرق باشد.

استعفای فرماندهان سه گانه ارتش ترکیه در تبعیت از استعفای رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور بخاطر مخالفت دولت و سیستم قضایی ترکیه با ترفیع نظامیان متهم به کودتا، بیشتر یک اقدام سمبلیک در اعلام وفاداری به فرمانده خود بود، تا اقدامی ‌تاثیرگذار، زیرا دوره زمانی فرماندهی آنان سه روز دیگر پایان می‌یافت. با این وجود و در جای خود و خصوصا در نظام‌های که در آن نظامیان از جایگاه خاص برخودارند، این اقدام نوعی فاداری محسوب می‌گردد.

پذیرش استعفاها و تعیین جانشین فرمانده ستاد کل ارتش ترکیه توسط دولت نشان داد که همانگونه که پیش بینی شده بود اردوغان در سومین دور قدرت خود، در ورود به مسایل داخلی و در عرصه سیاست خارجی با آمادگی کافی، قاطع تر عمل نموده و از موضع بالا و قدرت، پیگیر اهداف حزب عدالت و توسعه شده است. قبل از این تحول نیز ادبیات بکار گرفته شده توسط اردوغان در مواجه با بحران عدم سوگند توسط حزب جمهوری‌خواه خلق در مجلس، درحمایت از دو تن از عوامل کودتا و تحقق پیش بینی وی در عقب نشینی این حزب از این موضع، در اولین ماه آغاز بکار دولت نشان از آن داشت که این نقطه شروعی است که قبل از شروع آن، اردوغان به آن، نام آغاز دوره حرفه ای در قدرت را داده بود. سفر وی به قبرس در حمایت از ترک‌های جزیره و اظهارات تند و ملی گرایانه اردوغان خطاب به اتحادیه اروپا و سازمان ملل نیزاولین علائم بروز عملکرد جدید در سیاست خارجی این کشور بود. دامنه این رویکرد جدید با گذشت زمان، توسط دولت اردوغان در تنظیم روابط داخلی و خارجی افزایش خواهد یافت.

بازی قدرت میان حزب عدالت و توسعه و نظامیان در دور اول قدرت این حزب، با برگزاری انتخابات زودرس که سبب آن مخالفت نظامیان با تصدی مقام ریاست جمهوری توسط عبداله گل بود، به نفع نظامیان پایان یافت. با این وجود مسایلی چون پیروزی قاطع حزب عدالت و توسعه در انتخابات 2007، فرستادن عبداله گل به کاخ چانکایا، انجام عملیات وسیع علیه عوامل کودتای پتک آهنین و باند ارگنه کن که منجر به دستگیری وسیع نظامیان موظف و بازنشسته و وابستگان به آنان در بخش‌های مختلف رسانه ای، دانشگاهی و ... گردید، برخلاف دور اول، در دور دوم پیروزی را به نام حزب عدالت و توسعه ثبت نمود.  

و امروز در اولین دقایق بازی فینال میان نظامیان و حزب عدالت و توسعه، اردوغان چنان قدرتمند عمل نمود که دیگر جای برای نگرانی باقی نمانده است. یک روز تصدی فرماندهی نیروی زمینی توسط ژنرال اوزل فرمانده ژاندار مری که از ایشک کوشانر فرمانده ستادکل حمایت ننموده بود، کافی شد تا خلال قانونی مبنی بر ضروت شرط کسب فرماندهی نیروی زمینی قبل از تصدی فرماندهی ستاد کل ارتش ترکیه حل شده و نظامیان ترک بدون فرمانده باقی نماند.

نظامیان و احزاب لائیک مخالف دولت نه تنها با فشارهای سیاسی (بحران سوگند) و نظامی ‌(استعفا) نتوانستند از دولت حزب عدالت و توسعه امتیازی را کسب نمایند، بلکه در آغاز بازی مات شده و بر اثر عدم درک صیحیح از شرایط داخلی و از آن مهمتر بین المللی، بگونه ای عمل نمودند که سبب گردید بخش مهمی ‌از موقعیت و پرستیز آنان نیز از دست برود.

تحول فعلی در صحنه سیاسی ترکیه بیش از آنکه حاصل اختلاف نظر ارتش با دولت در خصوص ترفیع نظامیان موظف دستگیر شده در چارچوب کودتای پتک آهنین باشد، عملیاتی برای مهار ارتش و سوق دادن آنان از شهرها به سوی مرزها است. نظامیان باید از جایگاه فرمانده به جایگاه فرمانبر تغییر مکان داده و بجای دریافت فرمان از ستادکل ارتش به فرمان وزارت دفاع در آیند. به تعبیر روشن‌تر باید ضمن پذیرش سقوط خوداز هرم قدرت و واگذاری آن به سیاستمداران، باید باور نمایند دیگر نه تنها نمی‌تواند نخست وزیری چون مندرس را اعدام نمایند، بلکه باید پاسخگوی شبه کودتاها و...نیز باشند.

نکته مهم در تحلیل تحولات ترکیه، درک ابعاد تغییرات وبازی است که بنام و تحت پوشش دمکراسی صورت می‌گیرد، اما دایره این بازی فراتر از بازی دمکراسی می‌باشد. نتایج نهایی این بازی هرچند به استقرار دمکراسی بیشتر در ترکیه منجر خواهد شد، اما لازم است درک نمایم، تمامی ‌تحولات در ترکیه حاصل باز تعریفی است که حزب عدالت و توسعه به نمایندگی ترکیه با نظام بین الملل داشته و سعی دارد با تعامل با آن، شرایط ترکیه را منطبق با با آن بنماید. نظامیان در ترکیه تا چندی پیش نزدیک ترین متحدین امریکا بودند، لیکن در تغییر روند شرایط جهانی، لازم است با بکارگیری قواعد دمکراسی و از طریق بازسازی سیستمی ‌در این کشور، چهره‌ها تغییر یافته و افراد جدیدی در راس قرار گرفته و جایگاه نظامیان به آنان سپرده شود. درک این موضوع توسط احزاب رقیب حزب عدالت و توسعه (علایم آن تا حدودی مشاهده شده است)، می‌تواند شرایط حاکم بر بازی امروزدر صحنه رقابت داخلی ترکیه را نیز در آینده تغییر دهد.

سخن آخر آنکه اقتصادی که در عرض ده سال، اقتصاد شانزدهم جهان شد و با جذب هشتاد میلیارد دلار (از 2202 تا2010) ترکیه را به مرکز جذب سرمایه جهانی در منطقه تبدیل نموده و قرار است به‌ هاب انرژی منطقه نیز تبدیل گردد، تحولاتش بیش از مکانیزم داخلی، وابسته به عوامل خارجی بوده و هست. فهم این موضوع و درک راهبردی از تحولات جهانی و خصوصا جابجای نقش عناصر قدرت نظامی ‌با نقش قدرت سرمایه، به عنوان عامل اصلی تنطیم روابط و معادلات قدرت در روابط بین الملل، عامل و راهنمای درک جابجای عوامل قدرت در ترکیه خواهد بود.

 

نظر شما :