تاملی بر مذاکرات بغداد

بوی بهبود از اوضاع جهان می آید؟

۰۴ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۵ کد : ۱۹۰۱۷۴۸ باشگاه خوانندگان
اوباما به دنبال این است که با وضع تحریم های شدید و البته نشان دادن عزم جدی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات، مانع از شکست دیپلماتیک بحران هسته ای ایران شود. شکست این مذاکرات به فاصله چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری هزینه سنگینی بر کمپین انتخاباتی او تحمیل خواهد کرد و باعث خواهد شد جمهوریخواهان خود را در ادعاهایشان علیه ایران محق جلوه دهند.
بوی بهبود از اوضاع جهان می آید؟

رضا ذبیحی*

پیشینه

پانزده ماه پس از مذاکرات استانبول در اول و دوم بهمن ماه سال 1389 میان ایران و گروه 5+1 که به استانبول1 معروف شده است، دو طرف تصمیم گرفتند بار دیگر به میز مذاکره برگردند، بدون اینکه هر یک از طرفین پیش شرطی برای دیگری در خصوص لغو تحریم ها و با توقف غنی سازی داشته باشد.


پیش از مذاکرات استانبول 1، سه دور مذاکرات میان طرفین درگیر در پرونده هسته ای ایران به ترتیب در تیر ماه ۱۳۸۷، مهر ماه  ۱۳۸۸، آذر ماه ۱۳۸۹ برگزار شده بود که بدون دست یافتن به نتیجه مشخصی پایان یافته بود. در مذاکرات استانبول 1 نیز علی رغم اینکه برای نخستین بار کشورهای گروه وین (آمریکا، روسیه، فرانسه) با ایران نشستی جداگانه در رابطه با بحث مبادله سوخت برای رسیدن به راه حلی برای تامین سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران نیز برگزار کردند، اما از آنجا که این کشورها و آژانس بین المللی انرژی اتمی از فراهم کردن سوخت رآکتور تهران خوداری نمودند، ایران نیز در تصمیمی اقدام به تولید سوخت تا غنای 20 درصد و تهیه و تولید صفحات سوخت کرد. به طوری که در بهمن ماه سال 1390 رییس سازمان انژی اتمی ایران ضمن اعلام تولید اولین مجموعه سوخت صفحه یی 20 درصدی و قرار دادن آن در رآکتور تهران، سخن از به میان آورد که: «موضوع مبادله تمام شده است و نیازی به مبادله سوخت خودمان نداریم. ما دیگر سوخت تولید می کنیم.»

همزمان با این اقدامات ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی برنامه ریزی ها و اقداماتی برای تحریم نفتی ایران و نیز تحریم بانک مرکزی ایران آغاز کردند.

چرا بغداد؟

شاید شوم ترین خبر برای ایرانیان در سده گذشته، در کنار خبر اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320، خبری بود که از دروازه های بغداد به گوش رسید. هنگامی که صدام حسین بر صفحه تلویزیون این کشور ظاهر شد و ضمن پاره کردن قرارداد الجزایر، سخن از حمله همه جانبه به ایران گفت. حال بیش از سه دهه بعد بغداد میزبان نشست مهمی ست که در آن نمایندگان ایران با طرف های مذاکره کننده خود، گردهم می آیند. نشستی که طرف های درگیر در منازعه نسبت به سرانجام آن خوشبین هستند، به گونه ای که شاید این بار بغداد پیام آور شادی برای ایرانیان باشد. امروز برخلاف گذشته در بغداد دولتی سر کارست، که متحد نزدیک تهران می باشد و رییس دولت همان مرد شجاعی است که هنگامی که رییس جمهور طالبانی از امضای حکم اعدام صدام استنکاف ورزید، وی این حکم را امضا کرد. او نخست وزیر نوری المالکی ست، کسی که دارای یک ویژگی منحصر بفرد است و آن اینکه تنها دولتمرد جهان است که به یک میزان و به صورتی قابل توجه مورد اعتماد تهران و واشنگتن است. از اینروست که هنگام سفر وی به تهران شایع شد که وی حامل پیامی از سوی رییس جمهور اوباما برای مقامات تهران است و امروز دولت او میزبان مذاکرات، میان دو سوی مناقشه هسته ای است. این موضوع اگرچه به تنهایی برای موفقیت آمیز بودن نتایج مذاکرات کافی نیست، لیک نشانه ای مثبت قلمداد می شود.

انتخاب بغداد به عنوان محل مذاکرات پس از پافشاری تهران برای برگزاری مذاکرات در این شهر صورت گرفت. پس از آنکه طرفین برای انجام مذاکرات مجدد، پانزده ماه پس از مذاکرات استانبول 1 به توافق رسیدند، در مورد محل مذاکرات اختلاف پیدا کردند. سرانجام پس از یک دوره تایید و تکذیب از سوی طرفین قرار شد دور اول مذاکرات در استانبول و دور دوم در بغداد برگزار شود.

در مذاکرات این دور استانبول که به استانبول 2 معروف گردید، روسای هیئت های مذاکره کننده، سعید جلیلی و کاترین اشتون، این بار با لبخندی بر لب، در برابر خبرنگاران حاضر شدند و از مثبت بودن فضای مذاکرات و توافق طرفین برای ادامه کار بر مبنای معاهده عدم اشاعه (NPT) سخن گفتند. این موضوع برای مذاکرات پیش رو در بغداد جهت رسیدن به نتیجه موفقیت آمیز و انجام بازی برد-برد، نویدبخش بود. 

طرف های ایرانی وغربی چه گفتند؟

به دنبال اظهارات جلیلی مبنی بر رضایت بخش بودن نتایج مذاکرات استانبول 2، سایر مقامات ایرانی از جمله علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه ایران، علی اکبر ولایتی مشاور ارشد رهبر ایران در امور بین الملل و نیز علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس در مورد نتایج این مذاکرات و مذاکرات پیش رو ارزیابی های مثبتی انجام دادند. صالحی در این باره اظهار نظر کرد که از مذاکرات هسته ای راضی است و افزود: «این نشست نقطه عطفی در مذاکرات بود زیرا در نشست های قبلی در مورد کلیات صحبت می شد و به همان کلیات بسنده می شد و به نتیجه ای نمی رسید و هر طرفی مواضع خود را بیان می کرد.» همچنین ولایتی در فاصله چند روز مانده به مذاکرات بغداد گفت: «اگر کشورهای عضو 1+5 حسن نیت داشته و پایبند به مقررات بین المللی باشند و در صدد تحمیل غیرقانونی نظرات خودشان نباشند، امیدواری به اجلاس بغداد وجود دارد.» سلطانیه نیز دیگر مقام ایرانی بود که پس از برگزاری نشست وین با مقامات آژانس، ضمن موفقیت آمیز ارزیابی کردن این مذاکرات دو روزه گفت: «این دور از مذاکرات فشرده برای تهیه مدالیته و چارچوبی برای حل و فصل موضوعات باقیمانده در زمینه پرونده هسته ای ایران بود.»

پیش از این نیز صالحی درباره تهیه مدالیته گفته بود: «در استانبول قرار شد دو طرف در فاصله بیش از یک ماه تا نشست بغداد نقشه راهی را تعریف کنند که تعیین کننده طرح های گام به گامی باشد که طرفین متفقا بر آن تفاهم کرده باشند که بر مبنای آن یک گام ما برمی داریم و یک گام همزمان نیز آنها برمی دارند.»

به دنبال این اتفاقات، خبرگزاری ها از سفر غیرمنتظره یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس به تهران در فاصله 3 روز به مذاکرات بغداد خبر دادند. صالحی در خصوص این سفر ابراز امیدواری کرد که طی آن، توافق بر سر تدوین مدالیته جدید صورت گیرد.

در اردوگاه طرف غربی نیز گمانه زنه های مثبتی از فرجام خوشایند این دور از مذاکرات صورت گرفته بود. از جمله پیش از آغاز مذاکرات استانبول2، هیلاری کیلنتون، وزیر خارجه آمریکا اظهار داشته بود: «ما نشانه هایی دریافت کرده ایم که ایران ایده های جدیدی برای این مذاکرات دارد.» همچنین باراک اوباما در واکنش به مذاکرات استانبول میان ایران و گروه 5+1 گفت: «به اعتقاد من هنوز روزنه و فضایی برای حل این موضوع از طریق دیپلماتیک وجود دارد. این روزنه در حال بسته شدن است و ایران لازم است که از آن بهره بگیرد.» با این وجود وی در جمع رهبران گروه هشت کشور صنعتی جهان ضمن اذعان به اینکه ایران حق داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای را دارد، اظهار داشت که به نشست آتی گروه 1+5 با ایران در بغداد امیدوار است.

همچنین سران گروه هشت در آستانه نشست ایران و 1+5 در بغداد، خواستار تلاش های یکپارچه طرفین برای پیشبرد مذاکرات ایران و 1+5 شدند.

چرا امیدواری؟

اینکه چه چیز برخی تحلیل گران را به این اظهارات برای نیل به سرانجامی خوشایند در مذاکرات امیدوار کرده است، بیش از همه مرتبط با اراده مشترک عالی ترین مقامات طرفهای مذاکره، برای رفع بحران موجود است. اگر چه برخی مقامات امریکایی و از جمله خود باراک اوباما از کارساز بودن ابزار تحریم ها بر علیه ایران سخن گفته اند، اما این تحریم ها که برخی مقامات مذکور آنها را فلج کننده خوانده اند، به تنهایی برای تغییر در ایران کفایت نمی کرد. چرا که ایران از همان آغار حتی در زمانی که در دولت خاتمی به طور موقت و داوطلبانه تعلیق را پذیرفته بود، اعلام کرده بود که انجام غنی سازی در خاک خود خط قرمز اوست.

این در حالی ست که در طرف مقابل نیز همواره انجام ندادن غنی سازی توسط ایران جزو خطوط قرمز غرب بوده، ولی رسانه های غربی در فواصل میان مذاکرات گزارش دادند که دولت اوباما این خطوط قرمز را شکسته و ممکن است با غنی سازی در ایران حتی تا سطح پنج درصد نیز موافقت نماید. اگر چه همین رسانه ها به نقل از مقامات آمریکایی گفته اند آمریکا در ازای غنی سازی ایران در سطح بیش از  ۵ / ۳  درصد، از این کشور خواهد خواست تا دسترسی نامحدودی را به بازرسان آژانس بدهد.

در واقع اوباما از دیدگاه خود به دنبال این است که با وضع تحریم های شدید و البته نشان دادن عزم جدی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات، مانع از شکست دیپلماتیک بحران هسته ای ایران شود. زیرا وی به خوبی می داند چنانچه مذاکرات در این مرحله به شکست بیانجامد وی ناگزیر خواهد بود اقدامات جدی برای استفاده از گزینه نظامی علیه ایران را مدنظر قرار دهد. دلیل این امر این است که وی از هم اکنون از سوی رقبای جمهوری خواه خود متهم است که در حال تن دادن و پذیرش ایران دارای سلاح هسته ای است. گو اینکه وی این اتهام را رد کرده است و بر مثبت بودن نتایج اقدامات خود در مورد ایران تاکید کرده و اصرار ورزیده است در هر صورت مانع چنین اتفاقی خواهد شد. در چنین شرایطی اوباما بیش از هر کس دیگری به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات است، زیرا اولا وی خود، خوی جنگ طلبانه بسان برخی روسای جمهوری خواه این کشور ندارد و بیشتر به دنبال بهبود شرایط اقتصادی آمریکا ناشی از بحران بزرگ مالی سال 2008 است و ثانیا شکست این مذاکرات به فاصله چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری هزینه سنگینی بر کمپین انتخاباتی او تحمیل خواهد کرد و باعث خواهد شد جمهوریخواهان خود را در ادعاهایشان علیه ایران محق جلوه دهند. پر واضح است که در چنین شرایطی، ایران نیز پیروزی اوباما بر رامنی را ترجیح می دهد.

از سوی دیگر برخی رسانه های غربی از جمله ساینس مانتیور ضمن تاکید بر پشتیبانی رهبر ایران از مذاکرات جاری ایران و 5+1 درباره موضوع هسته ای، موضع رهبری ایران را به عنوان یک تحول مهم ارزیابی کرده اند که به مذاکرات مذکور مشروعیت و قدرت می بخشد.

حتی روند تحولات درفرانسه و تغییر قدرت در این کشور به فاصله چند روز مانده به مذاکرات هسته ای، از جمله شانس های دیگر به نتیجه رسیدن این مذاکرات است. زیرا سرسخت ترین رهبر اروپا علیه برنامه هسته ای ایران یعنی نیکلا سارکوزی جای خود را به رییس جمهور جدیدی به نام اولاند می دهد که از اولین اقدامات او تغییر مذاکره کننده فرانسوی است. 

و سر انجام؟

با این اوصاف آیا می توان خوش بینی صرف نسبت به سرانجام مذاکرات داشت و آیا امکان بازگشت شرایط به زمان پیش از وضع قطعنامه های تحریم علیه ایران، وجود دارد؟ آن هم در شرایط که بعضا چالش میان ایران و غرب را چالشی هویتی دانسته اند و فقدان اعتماد میان طرفین را گره مهمی در کار ارزیابی کرده اند؟

پاسخ به چنین پرسش هایی ضمن اینکه گذشت زمان را نیاز دارد، بیش ازهمه بستگی به حفظ و تداومِ عزم جدی طرفین برای به سرانجام رساندن موضوعی است که بازی برد-برد آن، منافع حداکثری طرف ها را تامین می کند.

*کارشناس ارشد روابط بین الملل

 

نظر شما :