مصر می سازد، غزه می سوزد

۳۰ آبان ۱۳۹۱ | ۱۷:۳۶ کد : ۱۹۰۹۳۹۵ نگاه ایرانی خاورمیانه
محمد ایرانی، سفیر سابق ایران در اردن و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به حملات اخیر رژیم صهیونیسیتی به غزه می پردازد و معتقد است هدف اسرائیل از این حملات تلاش برای سیاسی شدن کامل حماس و تعطیلی شاخه نظامی آن است.
مصر می سازد، غزه می سوزد

دیپلماسی ایرانی: دلیل حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه چیست؟ در شرایطی که مدتهاست جبهه مقاومت فلسطین خاموش است، جنبش حماس نفوذ در حوزه های دولتی کشورهای عربی متحول شده را پی می گیرد و در شرایطی که اعتراضات مردم منطقه قبل از این که متوجه اشغال و اشغال گری صهیونیست ها باشد، حاکمان دیکتاتور و مستبد را نشانه گرفته است؛ چرا رژیم اشغال گر اسرائیل این زمان را برای عملیات علیه فلسیطنی های نوار غزه انتخاب کرده است؟ آیا انها درک نمی کردند که با بمباران و کشتار مردم بی دفاع غزه، خشم مردم منطقه از استبداد ستیزی، متوجه اشغال گری این رژیم خواهد شد؟ چه عواملی موجب این تصمیم غیر قابل انتظار آنها شد؟

این ها مجموعه پرسش هایی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است و البته تحلیل و تفسیر های مختلفی در مورد این تصمیم صهیونیست ها منتشر گردیده است. شخصا معتقدم بسیار بعید است سردمداران اسرائیلی تبعات منفی ناشی از بالا گرفتن درگیری نظامی با مقاومت فلسطین را مد نظر نداشته باشند. مدت هاست توصیه مراکز مطالعاتی و استراتژیک غرب و اسرائیل به دولت اشغالگر بر این اساس بوده که بگذارند اعراب به خودشان مشغول باشند؛ نباید آنها تحریک شوند و نباید نوک پیکان اعتراضات داخلی، متوجه سران اسرائیل در استمرار شهرک سازی، یهودی سازی تدریجی بیت المقدس و موضوع اشغال شود.  به نظر می رسد سه عامل می تواند در تصمیم صهیونیست ها ذی مدخل باشد:

1.تقریبا تردیدی نیست زمان انجام این عملیات در این برهه خاص، حتما برای استفاده داخلی لیکود و تندرو ها و به منظور افزایش آرای خود انتخابات زودرس ژانویه آینده است.

2.ترور رهبران نظامی مقاومت در هر شرایطی برای رهبران اسرائیل یک اولویت است. لذا هیچ خط قرمزی برای انجام این تصمیم وجود ندارد. احمد الجعبری، فرمانده گردان های عزالدین قسام مدت هاست که در لیست ترور صهیونیست ها قرار داشته است؛لذا ماههاست که در مخفیگاه زندگی می کرده است.

دلایلی سیاسی وجود دارد که این اتفاق، مهم تر از اقدامات نظامی انجام شده است و نباید به سادگی از آن گذشت. اسرائیلی ها قاعدتا باید اهداف طولانی مدت تری را در نظر داشته باشند. احتمالا آنها معقتدند موضوع درگیری اخیر با فلسطینی ها متوقف و این پرونده مقطعی مجددا از اولویت اعتراضات و خشم مردم منطقه خارج خواهد شد و پرونده بحران سوریه، با همه فروعات آن، از جمله نزاع مذهبی و طائفی، باز در راس موضوعات مبتلابه منطقه و مردم آن قرار خواهد گرفت. به نظر می رسد که هدف آنها از این اقدام تلاش آنها برای تکمیل سیاسی کردن حماس و تعطیلی مقاومت است.

چرا به این جمع بندی می رسیم؟ باید نگاهی به کل تحولات در منطقه بیندازیم. امروز برگه قدرتمند حماس در معادلات منطقه، قدرت یافتن جریان اخوان المسلمین (همسو با نگاه  عقیدتی حماس) در مصر آقای مرسی، تونس شیخ راشد الغنوشی و ترکیه اردوغان است. به این طرف معادله قطر شیخ حمد و نقش یابی آنان در کل تحولات منطقه را نیز باید افزود. بنابراین، در اثر تحولات سالهای اخیر ظرفیت های سیاسی حماس در منطقه افزایش یافته است. برداشت سران اسرائیل و صحنه خوانی آنان از تحولات داخلی حماس این است که این جنبش از کنار ایران و سوریه جدا شده و تقریبا در آغوش مصر و قطر قرار گرفته است. برداشت صهیونیست ها از وضعیت کنونی منطقه این است که مصر و به طور کلی اخوان المسلیمن در حال حاضر برنامه ای برای مقابله با این رژیم ندارد. این موضوع را از خلال اعزام سفیر جدید مصر به تل آویو، ارسال پیام گرم مرسی، عدم ورود مرسی به بحث معاهده کمپ دیوید و حتی تعدیل برخی از بندهای آن و ممانعت از فعال شدن جغرافیای سینا در بحث عملیات ضد صهیونیستی درک کرده اند. علاوه بر موارد اشاره شده، بار دیگر اسرائیل با اقدامات بسیار گسترده خود علیه نوار غزه (که قبلا جزئی از مصر بوده است) واکنش مصری ها را به آزمون گذاشته است. ارزیابی آنها از اظهارات نسبتا ملایم و سیاسی مقامات مصری احتمالا همان است که مصر برنامه ای برای مقابله جدی ندارد. قطر نیز به این روند کمک می کند؛ پس سفر امیر قطر به غزه و کمک های شایان او را به دولت حماس (که به اعتقاد بسیاری با هدف جدا کردن حماس از جریان مقاومت و از کنار ایران انجام شده بود) باید در ضمن همین سناریو دانست. بر این اساس هدف از اقدامات اخیر صهیونیست ها باید در یک روند طولانی مدت دیده شود و آن تلاش برای سیاسی شدن کامل حماس و تعطیلی شاخه نظامی آن است. ترور رهبران جهادی حماس و تخریب زیربناهای مقاومتی آن تا تسلیم کامل رهبران سیاسی ادامه می یابد. صهیونیست ها این تجربه را قبلا برای تسلیم فتح و سازمان آزادی بخش فلسطین در اواخر دهه 80 میلادی به کار گرفته اند.

برای این که این امر اتفاق نیفتد، لازمه آن تقویت و غلبه داخل جریان مقاومتی داخل حماس و غزه بر وجه سیاسی آن است؛ لازمه آن  ایستادگی و تحرک جدی و غیر محافظه کارانه از سوی جریان اخوان و مصر جدید است. آگاهی فلسطینی ها و مردم مصر از این سناریو است که در نهایت می تواند تلاش رهبران اسرائیل را عقیم کند. در غیر این صورت آینده تحولات فلسطینی مبهم و نتایج خوبی را در بر نخواهد داشت. / 16

کلید واژه ها: حماس مصر اسرائیل محمد ایرانی


نظر شما :