اشتباه استراتژیک ترکیه در بحران سوریه

۱۵ اسفند ۱۳۹۱ | ۱۶:۰۵ کد : ۱۹۱۳۶۰۸ ایران و ترکیه؛ چالش‌ها و فرصت‌ها
دکتر غلامعلی خوشرو، معاون علمی دانشنامه اسلام معاصر
اشتباه استراتژیک ترکیه در بحران سوریه

دیپلماسی ایرانی: زمانی که ترکیه بر اساس سیاست به صفر رساندن مشکلات با همسایگان در سیاست خارجی خود رفتار می کرد ایران، ترکیه و سوریه همسایگانی با روابط بسیار خوب بودند. از دوسال پیش تا کنون چه اتفاقی رخ داده است که امروز سیاست منطقه ای  ترکیه تبدیل به  سیاستی مملو از تنش  با همسایگان شده است.

 سوالی که مطرح است این است که آیا تا پیش از این بحران ماهیت نظام حکومتی در سوریه با امروز  متفاوت بود؟ یا آیا در سه سال گذشته در  ایران و سیاست های منطقه ای ایران تغییری ایجاد شده است؟ جواب هر دو سوال مشخص است؛ خیر.  سیاست خارجی ایران در این دوسال از مسیر خود منحرف نشده است؛ نه در قبال ترکیه و نه در قبال سوریه. ایران بیش از سی سال است که با ترکیه و سوریه روابط حسنه داشته و در دوران دشوار جنگ نیز سوریه از معدود کشورهای عربی بود که روابط دوستانه اش را با ایران حفظ کرد.  حتی در دهه گذشته که ترکیه روابط خود با اسراییل را تقویت کرد و در نتیجه  روابط ترکیه و سوریه تنش آلود شد، ایران تلاش خودرا برای کاهش این تنش ها به کار گرفت.

بنابراین آنچه تغییر کرده است، سیاست خارجی ترکیه و تحلیل غلط از شرایط منطقه است. وقتی تحولات در تونس و مصر و سپس لیبی منجر به تغییر سریع حکومت های این کشورها شد ترکیه  یکباره نقش تازه ای برای خود تعریف کرد و بر همین اساس با شروع اعتراضات در سوریه موضعی تحکم امیز و مداخله جویانه اتخاذ نمود. درست است که این مداخله در ابتدا با ظاهر انسان دوستانه صورت گرفت  و می توانست  در راستای منافع مردم سوریه باشد ولی تحولات بعدی نشان می دهد  که ترکیه بر این تصور بوده است که با تغییر نظام حکومتی در سوریه و روی کار آمدن دولتی نزدیک به ترکیه حوزه نفوذ خود را گسترش می دهد. با این اساس ترکیه با توجه به تحولات شمال آفریقا و القای الگوگیری از ترکیه در این تحولات از مسیر سیاست پراگماتیستی و تاجر مآب خود منحرف شد و رویاهای امپراطوری مآبانه در سر پروراند.

با گذشت نزدیک به دو سال از آغاز بحران در سوریه  اکنون  این واقعیتی غیر قابل انکار است که ترکیه در مورد سرنگونی سریع رژیم سوریه آشکارا دچار اشتباه محاسبه شده است. ترکیه چرخشی در سیاست خارجی خود ایجاد کرد و روابط همسایگی و مقررات بین المللی را نادیده گرفت تا با حمایت از مخالفین اسد جای پای محکمی در آینده این کشور برای خود ایجاد کند. اگر این تحولات آنچنان که ترکیه تصور می کرد سریعا به نتیجه می رسید ترکیه بزرگترین برنده این میدان بود.

ترکیه نباید از نظر نظامی و اطلاعاتی   دچار این خطای استراتژیک می شد ولی از آن زمان تاکنون به جای اصلاح اشتباه خود سعی  کرده همه منطقه را در این آشوب درگیر کند. برای دولتمردان کشور بزرگ ترکیه افتخاری نیست که از یکسو به الگوی سکولاری- اسلامی خود میبالند واز سوی دیگر سیاست منطقه ای خود را با قطر هماهنگ میکنند و افراطی ترین گروههای خشونت گرا را تجهیز و سازماندهی کرده و برای جنگ به سوریه اعزام می کنند. امروز شما وقتی به ترکیه بروید به جای این که توریست های غربی را در بازار استانبول ببینید، تروریست های عرب را می بینید  که در تدارک عده و عده برای جنگ و خونریزی هستند.

بر این اساس ترکیه عامل رادیکال کردن بحران در سوریه شد؛ آمریکا و اروپا را بارها تشویق کرد که در این بحران درگیر شوند؛ شورای امنیت را تا مرز انشقاق پیش برد تا امکان مداخله بین المللی را درسوریه فراهم آورد و وقتی از اینکار ثمری نبرد به دنبال بالکانیزه کردن سوریه افتاد. بر اساس این برنامه ترکیه به هر شیوه ای که بود ناتو را به این منطقه کشاند و از ناتو در خواست کرد که در مرز دو کشور موشک های پاتریوت مستقر کند و با قطر و عربستان برای اعزام پول و اسلحه برای شورشیان سوری هماهنگی و همراهی کرد. این اقدامات نه تنها باعث سردی روابط  بلکه باعث اختلاف بین ترکیه و وهمسایگانش و حتی بزرگترین همسایه اش یعنی روسیه نیز شد.

دامنه مداخلات ترکیه در سوریه اکنون به عراق کشیده شده به نحوی که در تحولات عراق و تشدید درگیری های فرقه ای و طایفی نقش ترکیه خود نمایی می کند. ارتباط مستقیم ترکیه  با اقلیم خود مختار کردستان و استقبال و حمایت از طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق که به اتهام اقدامات تروریستی تحت تعقیب بود، نشان از ورود این کشور به مداخلات ناروا درعراق دارد.

تاثیرات داخلی مداخله ترکیه در سوریه

این اشتباه محاسبه ترکیه در مورد سوریه، علاوه بر مشکلاتی که در سیاست خارجی برای این کشور به ارمغان آورده است، در سطح داخلی نیز دولت اسلام گرای اردوغان را با چالشهایی مواجه کرده است.

اولین مسئله ناشی از بحران سوریه بالا گرفتن مجدد مشکل کردهاست، مشکلی  که همواره وجود داشته است و به واسطه این حوادث تشدید شده است. مشکل کردی یکی از عمده ترین مشکلات ترکیه در دهه های گذشته بوده است و مجموعه اتفاقات هفته های اخیر خصوصا بحث مذاکره با اوجالان یا ترور سه رهبر کرد در پاریس نشان می دهد که این مسئله مجددا پررنگ شده است و ممکن است ترکیه بیش از پیش با این چالش مواجه شود. این اتفاق ناشی از تحولاتی است که در وضعیت کردهای سوریه پیش آمده است و تداوم بحران یا گسترش آن می تواند روز به روز بحران کردی درترکیه را تشدید کند.

مشکل دیگری که برای دولت اردوغان ایجاد شده است مواجه شدن دولت با نارضایتی های علوی هاست. به هر حال نزدیک به بیست میلیون علوی در ترکیه از سیاست ترکیه در سوریه که با مسایل فرقه ای و طایفی عجین شده ناراضی هستند و در ماههای گذشته این مسئله به نارضایتی ها در ترکیه افزوده است.

علاوه بر این، باید نارضایتی تجار و طبقه متوسط ترکیه از دخالت ترکیه در سوریه را نیز در نظر گرفت. برای این دسته هدف اصلی رشد اقتصادی و تجارت بوده است و از وضعیت کنونی ناراضی هستند؛ چرا که در بعضی از مناطق احساس ناامنی ایجاد شده است و خطر جنگ در افکار عمومی مردم مشاهده می شود. بنابر برخی آمارها حدود 75 درصد از مردم ترکیه با مداخله ترکیه در سوریه مخالف هستند. دولت اسلامگرایی که با محدود کردن قدرت سنتی نظامیان  توانست با رای مردم ترکیه به حکومت برسد، اینک با سازماندهی ارتش آزاد برای جنگ در کشور همسایه باخطر از دست دادن پایگاه مردمی خویش مواجه است.

مسئله دیگری که بسیاری آن را خطری جدی برای ترکیه ارزیابی می کنند، رشد افراطی گری در منطقه است. به هر حال سوریه امروز، در همسایگی ترکیه مرکز تروریست ها و اسلام گرایان افراطی و سلفی شده است و هیچ تضمینی وجود ندارد که این رادیکالیسم به درون مرزهای ترکیه نیز سرایت نکند. در حال حاضر نظامیان، جمهوری خواهان، سکولارها و برخی نخبگان  در داخل ترکیه دولت اردوغان را متهم می کنند که با دامن زدن به بحران در سوریه در حال رواج نوعی افراطی گری در منطقه است و این مسئله به زودی دامن خود ترکیه را هم خواهد گرفت.

بنابراین با اشتباه استراتژیک دولت اردوغان در مورد بحران سوریه، متاسفانه ترکیه عملا درطرف جبهه ای قرار گرفته است  که در صدد مقابله با ایران ، تشیع و محور مقاومت است. از زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق، این مسئله در سطح منطقه مطرح بوده است که به واسطه تغییر رژیم در افغانستان و عراق توازن استراتژیک منطقه به هم خورده است و ایران جایگاه برتری در منطقه به دست آورده است. بیش از همه اسراییل وعربستان به مقابله با این واقعیت پرداختند و در صدد مبارزه با ایران وتشیع و مقاومت برآمدند.  ولی با نگاه به تحولات دو سال اخیر می بینیم که ترکیه هم متاسفانه به تدریج  به این جریان نزدیک شده است.

با این حال اگر ترکیه پس از گذشت دو سال از بحران با توجه به واقعیات موجود در صحنه از مداخله نظامی و امنیتی و اطلاعاتی  در سوریه  دست بکشد و از راه حل سیاسی مبتنی بر نفی تروریسم و پیگیری اصلاحات حمایت کند، می توان امیدوار بود که هم بحران سوریه به راه حلی منتج شود و هم تنش ها در روابط ترکیه با همسایگانش از جمله عراق، ایران و روسیه از بین برود و هم از مشکلاتی که برای ترکیه در عرصه داخلی ایجاد شده رهایی یابد. اکنون که نیروهای خارجی پس از سالها ازاین منطقه خارج می شوند ترکیه نباید آنها را دوباره به این منطقه بکشاند و ناخواسته زمینه تجزیه کشورها و رشد افراطی گری و تروریسم را فراهم آورد. ایران همیشه خواستار روابط نزدیک با ترکیه بوده است و امیدوار است ترکیه با مرور انتقادی سیاست خارجی خود در دوسال گذسته به جایگاه شایسته قبلی خود مبنی بر روابط خوب با همسایگان باز گردد.


نظر شما :