این سه مرد، سرنوشت ترکیه را رقم می‌زنند

۲۵ اسفند ۱۳۹۱ | ۰۲:۴۷ کد : ۱۹۱۳۹۹۸ سرخط اخبار


هرچند در نظر اول ممکن است چنین به نظر آید که تحولات سال های اخیر ترکیه صرفاً به سیاست های داخلی و خارجی دولت عدالت و توسعه مرتبط است، در حقیقت، این تنها عامل تهیه کننده پویش های داخلی و خارجی این کشور نیست. در این راستا، سه مرد قدرتمند، بیش از بقیه در شکل گیری سرنوشت این کشور تأثیرگذار هستند.

به گزارش «تابناک»، «قدری گورسل» روزنامه نگار و تحلیلگر ترک که پیش از این در شماری از مطبوعات و خبرگزاری های ترکیه ای و بین المللی فعالیت داشته، در مطلبی ضمن طرح موضوع این سه تن، می نویسد، تحولات ترکیه به موازنه موجود میان آن ها و نیز توافقات یا اختلاف های آنان با یکدیگر بستگی دارد.

گورسل در معرفی این سه تن می نویسد: نخستین و پرقدرت ترین آنها، کسی است که هم اکنون در رأس قدرت است؛ یعنی رجب طیب اردوغان. وی همچنین پس از کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، قدرتمند ترین رهبر غیرنظامی این کشور به شمار می رود.

همکاران وی که از سال های دور تر او را می شناسند، از او با لفظ «رئیس» یاد می کنند. کسانی که از زمان نخست وزیری اش به او پیوسته اند، وی را «حامی» می خوانند. در عرصه رسمی بوروکراتیک و میان اعضای حزب و تاجران نزدیک به وی، اردوغان با نام «بِی افندی» (آقا و ارباب) معروف است.

نه تنها اردوغان قدرتمند ترین مرد ترکیه است، بلکه به واسطه برخورداری از قدرت اجرایی و عدم تمایل به تسهیم این قدرت با دیگران، به شخصیتی تبدیل شده که حسی از ترس را در حزب، ساختار دولت و جامعه القا می کند.

دومین مرد قدرتمند ترکیه، کسی است که به حبس ابد محکوم شده و چهارده سال است در زندان است: عبدالله اوجالان؛ کسی که در سال ۱۹۷۸، حزب کرد جدایی طلبی با عنوان «حزب کارگران کردستان» (پ ک ک) را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۹۹، یعنی زمانی که در کنیا دستگیر و به ترکیه منتقل شد، شخصاً آن را رهبری می کرد.

در این سال ها، موضوع کرد ها سیاسی و منطقه ای شده و به جنبشی توده ای تبدیل شده است؛ اما میان متغیرهای فراوان سیاسی و اجتماعی، موضوعی کلیدی که تاکنون در جنبش کردی بدون تغییر مانده، وفاداری به رهبری تاریخی اوجالان است. به همین دلیل است که کردهای نزدیک به «پ ک ک» از وی با لفظ «اوجالان بزرگوار» و یا به طور خلاصه، «رهبر» یاد می کنند.

رهبران حزب عدالت و توسعه و رسانه های وابسته به آن، برای اشاره به اوجالان، از نام جزیره ای که وی در آنجا زندانی است استفاده می کنند: ایمرالی. به طور کلی، دولتمردان ترکیه برای اجتناب از این گمانه که آن ها از طریق مقامات اطلاعاتی در حال مذاکره با اوجالان هستند، از استفاده از نام وی خودداری کرده و ترجیح می دهند از «ایمرالی» استفاده کنند.

سومین مرد قدرتمند ترکیه، یک رهبر مذهبی سنی است که از چهارده سال پیش تاکنون، در تبعیدی خودخواسته در آمریکاست: فتح الله گولن، گولن که کار خود را به عنوان امام جماعت یک مسجد آغاز کرد، یک جنبش اجتماعی ـ سیاسی را پایه گذاری کرد که اکنون در سراسر دنیا گسترش یافته و وی رهبر معنوی آن به شمار می رود.

این جنبش عناوین گوناگونی دارد: «جنبش گولن»، «سرویس» و «جماعت»؛ که این آخری در داخل ترکیه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. پیروان این جنبش، «گولنیست» خوانده می شوند. کسانی هم که گولن را می ستایند، با نام «خواجه افندی» از وی یاد می کنند.

با این حال، افرادی که علاقه چندانی به گولن ندارند، با اشاره به مکانی که وی در سال ۱۹۹۹ و پس از ترک ترکیه به آنجا نقل مکان کرد، با لفظ «پنسیلوانیا» درباره وی سخن می گویند. برخی هم نام «آن سوی اقیانوس» را برای وی برگزیده اند.

موتور اصلی جنبش گولن که جنبه جهانی به خود گرفته، آموزش است. آن ها در بیش از ۱۲۰ کشور دنیا، بالغ بر هزار مدرسه و دانشگاه دایر کرده اند. در ترکیه نیز این جنبش شبکه ای از مدارس را با ده ها هزار آموزگار و صد ها هزار دانش آموز به راه انداخته است. اکثریت وسیعی از دانش آموزان آن ها بورسیه هستند.

درآمدی که چرخ های این مجموعه را به گردش درمی آورد، از سرمایه گذاری های تجاری و همچنین اعاناتی تأمین می شود که از طریق شبکه ای از سازمان های تجاری قدرتمند جمع آوری می شود. این جنبش همچنین با در اختیار داشتن روزنامه «زمان» و کانال های تلویزیونی «سمن یولو»، دارای شبکه رسانه ای قدرتمندی است.

اما مهمترین و غیرعادی ترین قدرت سیاسی که به جنبش گولن نسبت داده می شود، شبکه ای است که گفته می شود، این جنبش در داخل مکانیزم دولتی و به ویژه در بخش های قضایی و امنیتی ایجاد کرده است.

اما با وجود همه تفاوت ها و تمایزهای این سه تن، برخی مشابهت ها میان رهبری این سه تن وجود دارد که آن ها را قدرتمند و مهم ساخته است:

هر سه آن ها به شدت کاریزمایک هستند؛ هر سه دارای نفوذی فوق العاده بر شبکه پیروان خود هستند؛ هر سه بلندپروازند و در نهایت، همگی آن ها پروژه های اجتماعی بدیلی را مدنظر دارند. افزون بر این، هر سه آن ها با دیدگاه و رهبری خود، تغییراتی را پدید آورده اند که اثرات آن به بیرون از مرزهای ترکیه نیز رسیده است.

به هر حال، هیچ شخص چهارمی نیست که دارای ویژگی های مشابهی باشد. تا همین اواخر، رؤسای ستاد ارتش نیز در زمره افراد قدرتمند ترکیه به شمار می آمدند، اما اوضاع دیگر به مانند سابق نیست. ترکیه دستخوش تغییر شده و باز هم تغییر خواهد کرد.

هم اکنون این تغییر در ترکیه، در دو محور در جریان است: پروژه ریاست جمهوری اقتدارگرا و شخصی شده اردوغان و صلح با جنبش کردی. شکل و حالت آینده دولت ترکیه و رابطه این کشور با واقعیت کردی در منطقه، تا اندازه بسیاری به واسطه تعامل این دو محور با یکدیگر به وجود می آید.

در این چهارچوب، رسیدن اردوغان به اهداف خود در زمینه انتخاب به عنوان رئیس جمهور آینده ترکیه، ارتباط زیادی با میزان موفقیت وی در پیشبرد روند صلح با کرد ها دارد. در صورت موفقیت، اردوغان می تواند روی حمایت احزاب کردی پارلمان برای تغییر نظام از پارلمانی به ریاستی حساب کند.

اما این تحولات، تعاملات قدرت میان سه مرد قدرتمند مذکور را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. پیش از هر چیز، به سبب روابط نامساعد اوجالان و طرفدارانش با جنبش گولن، آشتی اردوغان با اوجالان می تواند در تعادل میان این نیرو ها تأثیرگذار باشد.

به هر حال، در حال حاضر آینده ترکیه و چشم انداز تعاملات قدرت در این کشور تا اندازه بسیاری به دو روند جاری ، یعنی نحوه تعامل با مسأله کرد ها و نیز میزان موفقیت اردوغان در تثبیت خود به عنوان ریاست جمهوری آتی ترکیه بستگی دارد.

کلید واژه ها: ترکیه اردوغان


( ۱ )

نظر شما :